«محمدجلیل عندلیبی»(متولد ۰۳ر۰۲ر۱۳۳۳)از جمله هنرمندان و موسیقیدانان تأثیرگذار – و بهنوعی – جریانساز موسیقی ایرانِ پس از انقلاب ۱۳۵۷ است. عندلیبی در کانون موسیقی کردستان که چون استانهای اصفهان،خراسان،لرستان و…. از جمله کانونهای موسیقیخیز و موسیقیدانپرور است، رشد و پرورش یافت.
جدّ او«عبدالصمد عندلیبی»(نوازنده مشهور دف)،ملودیپرداز قطعه معروف«باز هوای وطنم، وطنم آرزوست»بود و برادرانش(جمیل و جمشید) نیز در زمره موسیقیدانان صاحب نام کنونیاند. عندلیبی کار هنری را از اوان کودکی(سنین ۹ سالگی) و تحتنظر«حسن کامکار» و در رشته خوانندگی در فرهنگ و هنر کردستان آغاز کرد. وی موسیقی را بهصورت آکادمیک نزد حسن کامکار آموخت و نت و سلفژ را نزد«نصرتالله حدادی»(مدرس ویلن آموزشگاه موسیقی کامکار) فراگرفت.
محمدجلیل عندلیبی بهواسطه صدای چپخوانش در نوجوانی تا حدود سن ۱۸– ۱۷ سالگی خوانندگی را در ارکستر حسن کامکار ادامه داد و سپس بهرشته نوازندگی سنتور روی آورد. وی در این حین با ارکستری متشکل از خانواده هنرمند کامکارها (تحت سرپرستی «هوشنگ کامکار»)، اجرای خوبی را در تلویزیون رضائیه (ارومیه) ارائه داد.
در این ارکستر، بهغیر از محمدجلیل عندلیبی و هوشنگ کامکار، حسن کامکار و پسرانش (برادران کامکارها)،«محمدرضا لطفی»، «جمیل عندلیبی»، «سیروس نیرومند»، «ایرج عندلیبی»، «حسین شریفی» و «هوشنگ شگرف» بههنرنمایی میپرداختند. محمدجلیل عندلیبی خود نیز در دبیرستان هدایت، آنسامبلی را تشکیل داد که بههمراه چهار پنج نوازنده و دو خواننده بهاجرای برنامههای هنری میپرداختند. وی با ارکستر دیگری همراه با «گریشا» و حسین شریفی نیز همکاری داشت.
محمدجلیل عندلیبی، حدود سال ۱۳۵۲ پس از اخذ دیپلم ریاضی در سنندج، بهتهران عزیمت کرد و مشغول تحصیل آکادمیک موسیقی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد. او در دانشگاه از محاضر استادانی چون:«داریوش صفوت»،«نورعلی برومند»،«احمد پژمان»،«علیرضا مشایخی»،«محمدتقی مسعودیه»،«تقی برکشلی»،«هرمز و شاهین فرهت» و…. بهره برد و همچنین بعدها به«مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی» راه یافت.
عندلیبی در حدود سال ۱۳۵۴، ارکستری را تحت عنوان فعالیت فوق برنامه در دانشگاه تهران بنیان نهاد که بعدها تحت عنوان «گروه مشتاق» و سپس «گروه مولانا» با بیش از چهار دهه سابقه هنری تا زمان حال حاضر نیز به فعالیت هنری خود ادامه داده است. محمدجلیل عندلیبی ارکستر فوق برنامه دانشگاه تهران را با دکتر«سروش ایزدی» اداره میکرد. او در زمان دانشجویی، بخشی از موسیقی آئینی زادگاهش (کردستان) را بههمراه دف و سهتار اجرا کرد و بعدها با پایهریزی موسیقی عرفانی کردستان، این موسیقی را در قالب آلبوم «هی گل» ارائه داد.
درخصوص گفتمان موسیقی محمدجلیل عندلیبی، بایستی در دو حوزه «موسیقی دستگاهی» و «موسیقی کردستان» بهبحث و بررسی پرداخت. حتی از وجوه پاپیولاریته در آثار وی نیز نمیتوان غافل بود که این مهم در جای خود بدان پرداخته خواهد شد.
عندلیبی،اولین آهنگش را در حدود سن ۱۸ سالگی ساخت که توسط«سیدنورالدین رضویسروستانی» اجرا شد. این اثر بعدها تحت آلبومی بهنام «شعر و عرفان» توسط «شهرام ناظری» بازخوانی و منتشر شد. این نکته شایان توجه است که این آلبوم، از اولین آثار منتشره موسیقی کلاسیک ایرانی بعد از انقلاب است که متشکل از فرمهای معمول موسیقی ایرانی بود، نه سرود!
این آلبوم در اوان انقلاب، پس از اخذ مجوز رسمی از وزارت ارشاد، متر و معیاری جهت تولید موسیقی مجاز محسوب میشد که هم از منظر سبک و سیاق ملودیسازی و ملودیپردازی و تنظیم و هم از جهت خوانندگی و نوازندگی، الگویی برای تولید آلبوم در آن مقطع زمانی حساس شناخته شد. بهزعم راقم این سطور، همین جریانسازی محمدجلیل عندلیبی و معدود موسیقیدانانی چون او، آن هم در کوران حوادث پس از انقلاب و در آن سالهای بحرانی، خود بهتنهایی بزرگترین خدمت بهفرهنگ و هنر و موسیقی این دیار بود.
در مورد بررسی آثار محمدجلیل عندلیبی از منظر«ملودیپردازی»،توجه و رویکرد ایشان درخصوص ملودیهای مذهبی و ملودیهای سنتی (بهویژه در حوزه موسیقی دستگاهی) و همچنین ملودیهای اصیل کردی، ملودیهای عرفانی و ملودیهای سنتی و فولکلوریک(علیالخصوص در حوزه موسیقی کردستان)را نمیتوان نادیده انگاشت.
ملودیهای ایشان در هر ژانر و سبکی، ملودیهایی با ساختار هویتمند، غنی، اصیل و در عین حال مطابق با ذائقه شنیداری مردم است. از جمله ویژگیهای ملودیپردازی عندلیبی، این است که گاه در یک منطقه مُدال آهنگی را میآفریند که از هر حیث (بهویژه انطباق مضمون کلامی و احساسی اثر با مُد موردنظر) کاملاً چفت و بست دارد.
بهعنوان نمونه اثر جاودانه «بیقرار» (در هوایت بیقرارم بیقرارم روز و شب) با اجرای شهرام ناظری که در منطقه مُدال بوسلیک آواز بیات اصفهان ساخته و پرداخته شده – حال فارغ از الهام و گرتهبرداری استادانه عندلیبی از ملودی متشابه آن در گنجینه موسیقی نواحی– اثر ماندگاری را تحویل مخاطب داده است بهطوری که حتی در آواز سلوی آن نیز (روز و شب را همچو خود مجنون کنم….) نهایت وسواس هنرمندانه خود را در ارائه مضمون اصلی اثر معمول داشته است.
همچنین در دیگر اثر جاویدان محمدجلیل عندلیبی(گفتم غم تو دارم، گفتا غمت سرآید) با اجرای «شاپور رحیمی» نیز باز همین آفرینشگری را اما این بار در منطقه مُدال مخالف سهگاه و با بهرهگیری از کلام و موسیقی مناسب صورت داده است. و از این حیث ساخت آثار ماندگاری چون «میهن ای میهن»، «کیش مهر»، «بنمای رخ»، «امان از جدایی» و با صدای نامدارانی چون رضویسروستانی، «محمدرضا شجریان»، شهرام ناظری، شاپور رحیمی، «علیرضا افتخاری»، «ایرج بسطامی» و همچنین ساخت آثاری چون «مرغ اسیر» و «آقای ما محمد» با صدای بانوان هنرمندی همچون:«فاطمه واعظی» و«پروانه امیرافشاری» نیز از جمله آثار ماندگار ساخته و پرداخته شده توسط محمدجلیل عندلیبی است.عندلیبی در رنگآمیزی آنسامبل و ارکستر بهویژه از منظر سازآرایی، بسیار متفاوت عمل کرده است. مسئولیتسپاری بههر ساز در ارکستر توسط محمدجلیل عندلیبی حسابشده و اندیشیده شده است. وی از پیشروان ورود ساز دف به آنسامبل ایرانی است.
در مورد بررسی آثار محمدجلیل عندلیبی از منظر«ریتم و مترگزینی»، اولاً بایستی این نکته را یادآور شد که وی در زمره نخستین موسیقیدانانی است که درخصوص ورود ضربهای فرد (پنج ضربی و هفت ضربی) به موسیقی کلاسیک ایرانی بسیار کوشیده است. همچنین در اغلب آثار متریک عندلیبی، از مقوله ریتم بسیار هوشمندانه و زیرکانه بهره برده شده و حتی در آثار غیرمتریک ایشان چون جواب آوازهایش به آوازهای آوازخوانان نیز، باز پویایی ریتمیک محسوس و مسموع است.
و در آخر بایستی اذعان داشت که کلیگوییهای فوق توسط نگارنده، ریشه در اصول و مبانی زیباییشناختی هنری و موسیقایی محمدجلیل عندلیبی داشته که هر چه هست (درنهایت اصالت و فخامت و وزانت)، رگ و ریشه مردمپسند را به بهترین و فاخرترین شکل ممکن در آثار تصنیف شده وی میتوان جستجو کرد. شایان ذکر است که دستگاه راستپنجگاه – بهخصوص پس از انقلاب و توسط موسیقیدانان این نسل– اقبال بیشتری را برای ساخت اثر در انواع فرمهای موسیقی ایرانی یافت. در کتاب ارزشمند «صد رَنگ رِنگ» موسیقیدان و موسیقیپژوه ارجمند «ارشد تهماسبی»، و در میان ۹۹ رِنگ فاخر قدیمی در میان دستگاهها و مایههای آوازی، فقط ۲ رِنگ در دستگاه راستپنجگاه ساخته و پرداخته شده که از آن دو، یکی از ساختههای «حسین علیزاده» بوده و دیگری از ساختههای خود ارشد تهماسبی است که مجموعاً ۱۰۱ رِنگ را در برمیگیرد.
همچنین درخصوص ساخت آثار در دیگر فرمهای موسیقی ایرانی از قبیل پیشدرآمد، چهارمضراب و تصنیف در این دستگاه موسیقی ایرانی نیز و با ابراز احترام بهآثار فاخر هنرمندانی چون محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، «پرویز مشکاتیان»، ارشد تهماسبی و….، حقیقتاً یکی از جاودانهترین و مردمیترین آثار ساخته شده در این مایه، از ساختههای محمدجلیل عندلیبی بهنام «خوش آمدید»(خوش آمدید ای بنفشهها ای صنوبران…. ) است که ابتدا توسط شاپور رحیمی و سپس توسط علیرضا افتخاری بازخوانی شد. اثری که بیش از سایر آثار دیگر در این مایه در یاد و گوش مردم نشست و با زمزمه این تصنیف، بهراحتی میتوان فرازهایی از دستگاه راستپنجگاه را زمزمه و حتی فراگرفت. این نوع نگاه زیبا و هنرمندانه در مایهگزینی را بایستی در حوزه کاری آهنگسازانی چون «همایون خرم» (دردوران پیش از انقلاب) و «جلال ذوالفنون» و محمدجلیل عندلیبی (در دوران پس از انقلاب) کندوکاو کرد.محمدجلیل عندلیبی از موسیقی کردی نیز غافل نبوده و آثار بسیاری را در این حوزه آفرید و یا بازسازی کرد که از جملهی آنها برخی قطعات آلبوم «قدسیان ۲» بود که در زمره موسیقیهای کردی مناطق همجوار ترکیه و عراق (موسوم به «بادینان») بوده که گویشی کرمانجی دارند ولی متأسفانه این ملودیها بهدلیل رویکرد برخی کشورهای نژادپرست همجوار ایران، مورد تحریف نژادی قرار گرفتهاند.
عندلیبی برای بازشناخت موسیقی اصیل نواحی ایران، دست به بازسازی این آثار زد که در نوع خود بسیار اقدام حایز اهمیتی بود. همچنین آثار دیگر وی که بارقههای پاپ- سنتی از آن مشهود است نیز در آلبومهای «قدسیان ۱، ۲ و۳» ایشان، قابل ردیابی و پیگیری است.
محمدجلیل عندلیبی اخیراً سکوت معترضانهای را برگزید که نزدیک به ده سال بهطول انجامید و علت آن هم اعتراض بهفضای ناسالم موجود، بهویژه رعایت نشدن قانون کپی رایت در ایران بود. ضرر و زیان این سکوت – و امثال این سکوتها– مستقیماً متوجه فرهنگ و هنر این کشور است و قطعاً متقلبان و کپیکاران، روسیاهان این مهلکه و خائنان به مُلک و ملت و فرهنگند که با اقدامات متقلبانه خود، آزردگی و گوشهنشینی خادمان فرهنگ و هنر این دیار همچون محمدجلیل عندلیبی را موجب میسازند.
محمدجلیل عندلیبی در بیان مواضع خود، رُک و صریح و بدون رودربایستی، سعی در بیان واقعیات موجود دارد. اوضمن بیان انتقاد دلسوزانهاش بهعملکرد برخی از خوانندگان جوان اخیر، عنوان میدارد:«افسوس میخورم از هنرمندان انگشتشماری که خودشان را در فرم موسیقی سنتی تعریف میکنند اما متأسفانه آنچه ارائه میدهند،موسیقی کلاسیک ایرانی نیست. البته من این نصیحت را بههمه هنرمندان جوان فعال در عرصه موسیقی ایرانی همچون:«سالار عقیلی»، «علیرضا قربانی»، «محمد معتمدی»، «وحید تاج» و دیگران هم خواهم داشت. این عزیزان باید خودشان و هنرشان را حفظ کنند. درحالیکه با بررسی کارنامه برخی از آنها در یک دهه گذشته، میتوان بهراحتی دریافت که نهتنها رو به جلو حرکت نکردهاند بلکه در این راه تنزل یافتهاند. در این میان، مسئولیتی که شخصی همچون «همایون شجریان» دارد، گاه از دیگران بیشتر است. چرا که او فرزند استادمحمدرضا شجریان است. بنابراین بهخاطر حفظ جایگاه پدر هم که شده، باید در انتخاب آثار، وسواس بیشتری از خود نشان دهد. او جوان باسوادی است و چکیده موسیقی ایران را آموخته است. سالها زمان میبرد تا هنرمندی به سن و سال او این توانمندیها را کسب کند. بنابراین باید این سبک کاری را کنار بگذارد و هم خودش و هم مردم قدر جایگاه او را بهدرستی بدانند و زحماتی را که پدر در سالیان [سال] کشیده، بهثمر برساند.»(عندلیبی، ایران، ۱۳۹۶)
همچنین درخصوص «آواز» و بهویژه شرایط خاص برخی از هنرمندان در دوران پس از انقلاب که محکومیت آنان بهبازنشستگی اجباری و یکهتازی معدودی دیگر را در پی داشت، بیان میدارد:«…. در دورهای پس از انقلاب، اتفاقاتی در عرصه موسیقی ایران افتاد که طی آن بیشترین منافع عاید دو نفر شد. متأسفانه در آن سالها علاقه مندان بهموسیقی، از شنیدن صدای بزرگانی نظیر استادان:«اکبر گلپایگانی»،«ایرج(حسین خواجهامیری)»،«[محمودی]خوانساری»،«غلامحسین بنان»و «عبدالوهاب شهیدی» محروم شدند که نتیجه این ماجرا، تکمحوری شدن آواز ما شد و بزرگترین صدمه به آواز ما خورد.
همین اتفاق باعث شد تا در این عرصه بهشدت پسرفت کنیم و امروز در شرایطی قرار بگیریم که هنر آواز ایران بههیچ عنوان قابل مقایسه با دوره پیشین نباشد. من هم ناگزیر مجبور بودم برای حضور در عرصه موسیقی با این دو دوست عزیزم همکاری کنم وگرنه همان زمان باید در خانه مینشستم…. آواز ایرانی، بدترین شرایط را میگذراند. بهخصوص که تکمحوری شده است. البته خود آوازخوانان مقصر هستند و نخواستند خوب کار کنند و بهدنبال مادیات و پول بودند و با اطمینان میگویم کوتاهی از استادان موسیقی آوازی ما بوده است.»(عندلیبی، ایران، ۱۳۹۶)
عندلیبی درخصوص آن دسته از هنرمندانی که با وجود«خدمات»آنها، خواسته یا ناخواسته «صدمات» جبرانناپذیری را نیز موجد گشتهاند، میگوید:«برخی از اساتید موسیقی ایرانی که بسیار بنام هستند و مریدان فراوانی هم دارند، با وجود کارنامه موفق، لطمات جبرانناپذیری را به پیکره موسیقی ایرانی وارد کردهاند. البته میتوان گفت که خالی شدن عرصه از حضور بزرگان باعث شده این افراد بتوانند بهراحتی در موسیقی ایرانی جولان دهند. اگر گلپا، ایرج، بنان، قوامی و…. میتوانستند بخوانند و صدای آنها ممنوع نمیشد، جایی برای خودنمایی این افراد باقی نمیماند. البته خودم در همین دوره بهساخت اثر پرداختهام و نمیخواهم خودم را مبرا کنم و دیگران را در مظان اتهام قرار دهم.»(عندلیبی، شهروند، ۱۳۹۵)محمدجلیل عندلیبی، نشان درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رهبری ارکستر بینالمللی جاده ابریشم و تأسیس ارکستر اقوام ایرانی را نیز در کارنامه کاری خود دارد. افسوس که ارکسترهای بینالمللی جاده ابریشم و اقوام ایرانی،هر دو تعطیل شدند و جای بسی خوشحالی است که ارکسترمولانا همچنان پس از چهار دهه پابرجاست.
عندلیبی همواره سعی بر ارائه و معرفی چهرههای جدید هنری (بهویژه خوانندگان) را داشته و تا آیندهای نه چندان دور، هنرمندان جوانی چون:«رسول شریفی»، «احمد کامیار»، «علی اسماعیلی»، «سالار عندلیبی (فرزندش)»، «محمد گلعنبر»، «سیدرضا کردستانی» و….، با آثار او بیشتر و بیشتر بهجامعه هنری معرفی و شناسانده خواهند شد. محمدجلیل عندلیبی، همانطور که در ابتدای این نوشتار هم عنوان شد، از چهرههای جریانساز و تأثیرگذار موسیقی ایران و ضلعی مهم از موسیقی چندضلعی بعد از انقلاب ۱۳۵۷ است. خالق آلبومهای اصیل، نواحی، ارکسترال و تلفیقی که حقیقتاً فرنامِ «نواپردازِ خاطرهساز»،عنوان برازندهای برای این هنرمند پیشکسوت با ذوق و قریحه است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع:
۱ــ عندلیبی، محمدجلیل. ۱۳۹۶٫ گفتوگو با استادمحمدجلیل عندلیبی آهنگساز و نوازنده پیشکسوت سنتور: افسوس که گوشها «نازلپسند» شدهاند، گفتوگو: ندا سیجانی. روزنامه ایران: ۱۶ فروردین.
۲ــ عندلیبی، محمدجلیل. ۱۳۹۶٫ گفتوگو با آهنگسازی که بسیاری از خوانندگان نامدار موسیقی سنتی را به جامعه معرفی کرده است: در جوانی پیر شدیم، گفتوگو: اختصاصی موسیقی ما. سایت موسیقی ما: ۱۳ تیر.
۳ــ عندلیبی،محمدجلیل. ۱۳۹۵٫ محمدجلیل عندلیبی در گفتوگو با «شهروند» از بازگشتش بهعرصه موسیقی میگوید: دلم میشکند اما هستم، گفتوگو: علی نامجو. روزنامه شهروند: ۱۷ اسفند.
۴ــ عندلیبی، محمدجلیل. ۱۳۸۵٫ گفتوگوی نسل سوم با محمدجلیل عندلیبی: اولین آهنگم را ۱۸ سالگی ساختم، گفتوگو: ایرج نظافتی. روزنامه کیهان: ۲۰ تیر.
code
نظر شما