شناسهٔ خبر: 26174235 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

ثلاث از گلستان هفتم تا دار مکافات

تهران- ایرنا- آخرین روز بهمن 96 داشت غروب می کرد که « گلستان هفتم» بستر حوادث تلخی شد که نام این کوچه در خیابان پاسداران را تاریخی کرد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار اجتماعی ایرنا، از چند روز قبل، طرفداران دراویش گنابادی با ادعای جلوگیری از بازداشت نورعلی تابنده قطب دروایش، در گلستان هفتم محل سکونت قطب تجمع کردند.
دراویش بر اساس تصویر احضاریه ای که بین خودشان دست به دست شده بود و حکایت از بازداشت قطب داشت، از نقاط مختلف ایران در گلستان هفتم جمع شدند. تجمع دراویش گنابادی در گلستان هفتم با حضور نیرو‌های امنیتی تلاقی پیدا کرد و درگیری‌هایی در روز 15 بهمن رخ داد.
ساعاتی پس از درگیری‌ها رئیس پلیس منطقه و مقامات امنیتی در محل حاضر شدند و با دراویش تجمع کرده گفت‌وگو کردند.
با وجود اینکه نیرو‌های امنیتی اعلام کردند، قرار نیست محدودیتی برای قطب دراویش ایجاد شود اما تجمع پس از چند روز آرامش در گلستان هفتم ادامه یافت.

* دستگیری نعمت الله ریاحی
ادامه این تجمع با حواشی تازه‌ای از جمله دستگیری نعمت الله ریاحی یکی از دراویش همراه بود به طوری که از صبح روز 30 بهمن، تجمعات و اعتراض دروایش به این بازداشت رو به فزونی گذاشت.
پس از دستگیری عضو این گروه، دراویش در مقابل کلانتری تجمع کردند. بر اساس آنچه در رسانه ها آمده، نیم ساعت فرصت می دهند تا پلیس ریاحی را آزاد کند.

** علت بازداشت ریاحی چه بود؟
درباره بازداشت ریاحی حرف و حدیث ها بسیار است اما آنچه مسئولان قضایی و انتظامی اعلام کردند این فرد با شکایت شاکی خصوصی و به اتهام سرقت بازداشت شده بود.
بر اساس آنچه اعلام شد، خودروی گشت نیروی انتظامی در منطقه پاسداران، دو سارق را هنگام تلاش برای سرقت یک خودرو دستگیر کردند که یکی از این سارقان، نعمت الله ریاحی نام داشت.

* زیر گرفتن ماموران نیروی انتظامی با اتوبوس
روز 30 بهمن و نزدیکی های غروب بود که با ادامه تجمع دراویش برای آزادی ریاحی، کار اعضای این گروه و نیروهای انتظامی حاضر در منطقه که در روزهای گذشته کژدار و مریز با دروایش مدارا کرده بودند، به درگیری کشید. تقابلی که لحظه به لحظه تصاویر و اخبار ناخوشایند و ناگواری از آن در شبکه های اجتماعی منتشر می شد.
درگیری به شب کشیده شد، دروایش در این درگیری با استفاده از چوب، پرتاب سنگ و مواد آتش زا به زد و خورد با نیرو‌های پلیس پرداختند. در این درگیری‌ها تعدادی زخمی شدند و نیروهای پلیس به متفرق کردن تجمع کنندگان اقدام کردند. آن طور که در اخبار منتشر شد، نیروهای انتظامی هیچ گونه سلاح گرمی برای متفرق کردن دراویش حاضر در محل نداشتند.
اوج این درگیری زمانی بود که فیلمی از لحظه زیر گرفتن ماموران نیروی انتظامی توسط یک اتوبوس بنز قدیمی منتشر شد؛ اتوبوسی که در خیابان پارک بود با حرکت به سمت نیرو‌های پلیس، سه تن از آنان به شهادت رساند.
اما این پایان کار نبود و در آن شب تلخ یک نیروی بسیجی نیز توسط یک دستگاه خودرو سمند زیر گرفته شد و به شهادت رسید.
وقتی آفتاب روز یکم دی طلوع کرد، غائله پایان یافته بود و تصاویر منتشر شده از گلستان هفتم و خیابان های اطراف آن حکایت از خودروهای سوخته و واژگون شده داشت. در این حادثه 300 نفر از اعضای دراویش توسط نیروهای پلیس بازداشت شدند.

* دستگیری راننده اتوبوس
همان شب حادثه، اتوبوسی که اقدام به زیر گرفتن نیروهای پلیس کرده بود، چند چهار راه جلوتر متوقف و راننده آن توسط نیروهای انتظامی بازداشت شد؛ راننده ای که نام آن « محمد ثلاث» عنوان شد.
روز بعد فیلمی از راننده اتوبوس با سر و صورتی بانداژ شده در بیمارستان منتشر شد که به خبرنگار می گفت: «رفتیم جلوی در کلانتری تجمع کردیم تا اخوی مان را که گرفته بودند آزاد کنند. نیروهای کلانتری رسیدند. ضربات زیاد باعث شد عصبی شوم و چون من راننده اتوبوس بودم، رفتم داخل جمعیت. اتوبوس مال من نبود، مال یک بنده خدایی بود. آن لحظه هیچی حالی ام نشد. من که قصد کشتن نداشتم عصبی شدم و گاز را فشار دادم و رفتم جلو. اختیارم دست خودم نبود. تسلیت می گویم، کاری است که شده است. حالا ما اعدام هستیم، مثلا چکار کنیم؟ کاری است که شده. ما هم دو بچه داریم. یک عمر تلاش کردیم که در زندگی مان موفق شویم اما اعدام هستیم، چکار می توانیم بکنیم.»

* صدور کیفرخواست برای محمد ثلاث
سوم اسفند 96، دادستانی تهران طی اطلاعیه ای از صدور کیفرخواست برای عامل شهادت سه نفر از مأموران ناجا به اتهام قتل عمد خبر داد و اعلام کرد: نامبرده که در تاریخ 30 بهمن 96 در یک اقدام مجرمانه با اتوبوس سه نفر از مأموران ناجا را به شهادت رسانده بود توسط مأموران پلیس دستگیر و پس از انجام تحقیقات به قتل مأموران اعتراف کرده است.
دادستانی اعلام کرد: ‌با توجه به درخواست قصاص اولیای دم، نامبرده در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه خواهد شد. در مورد سایر اتهامات نامبرده به لحاظ ادامه تحقیقات متعاقبا اطلاع‌رسانی خواهد شد.

* دستور آملی لاریجانی برای تسریع در رسیدگی
هفتم اسفند 96، رئیس قوه قضاییه در جلسه مسئولان عالی قضایی به حوادث گلستان هفتم در خیابان پاسداران واکنش نشان داد و گفت: شهادت مظلومانه این جوانان غیور که در راه حراست و پاسداری از امنیت کشور به‌شهادت رسیدند، بسیار مایه تأثر است. این حادثه قلوب همه مردم را جریحه‌دار کرد و متأسفانه عده‌ای آشوبگر تلاش کردند که از مدارای نیروی انتظامی و بسیج سوء استفاده کنند.
آیت الله آملی لاریجانی با ابراز تأسف از رفتار سبعانه شخصی که با وسیله نقلیه به مأموران حمله‌ور شد، ادامه داد: نیروی انتظامی در طول سال‌های پس از انقلاب همواره در راستای حفظ امنیت کشور و مرزها تلاش کرده که جای تقدیر و سپاس فراوان دارد. بسیج نیز هر جا به حضورش نیاز بوده با هماهنگی قانونی ورود یافته و جان‌برکف از امنیت کشور دفاع کرده است که به این خاطر باید قدردان این تلاشها باشیم.
او گفت که بی‌تردید دستگاه قضایی با قاطعیت و سرعت به این موضوع رسیدگی می‌کند و به دادستان تهران و دادگستری نیز دستور داده شده است به این جرم و جرایم مشابه در اسرع وقت رسیدگی کنند و عاملین این جنایت هرچه سریعتر مجازات شوند.

* 20 اسفند؛ روز محاکمه محمد ثلاث
بعد از صدور کیفرخواست از سوی دادستانی، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و برای رسیدگی در اختیار قاضی کشکولی رئیس شعبه نهم قرار گرفت و نهایتاً هیئت قضایی پس از مطالعه پرونده، 20 اسفند را برای محاکمه راننده ای که حالا در رسانه ها از او به عنوان «راننده اتوبوس مرگ» یاد می شود تعیین کرد.

* اعترافات ثلاث در نخستین جلسه دادگاه
نخستین جلسه دادگاه با حضور خانواده شهدای نیروی انتظامی و وکیل تسخیری ثلاث برگزار شد. متهم پس از قرائت کیفرخواست از سوی قاضی شهریاری سرپرست دادسرای جنایی تهران، برای دفاع از خود پشت تریبون قرار گرفت و گفت: من هیچ‌گونه سابقه بیماری روانی و بستری شدن ندارم. حدود 10 تا 15 روز در گلستان هفتم اقامت داشتم و داخل اتوبوس به‌سر می‌بردم و گاهی نیز می‌رفتم خانه دوش می‌گرفتم و سپس به داخل اتوبوس برمی‌گشتم.
متهم پرونده در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا مباشرت در 3 فقره قتل عمدی مأموران نیروی انتظامی و اخلال در نظم عمومی از طریق ایجاد جنجال را قبول دارد، گفت: خیر، قبول ندارم. سر من را از 17 جا شکستند و همین مسئله باعث شد من عصبی شوم و با اتوبوس روی آنها بروم. مگر من خودم بچه ندارم؟ اینها هم مانند بچه‌های من هستند.
ثلاث افزود: من برای حمایت از برادر خودم به گلستان هفتم رفته بودم، کسی را که هیچ سابقه‌ای نداشته دستگیر کردند و گفتند که پراید دزدیده است در صورتی که این شخص 3هکتار باغ دارد و شب قبل از دستگیری نیز با هم بودیم اما صبح او را به‌اتهام دزدیدن پراید دستگیر کردند.
متهم در پاسخ به این سؤال که از چه‌طریق متوجه شده که حکم جلب صادر شده است، گفت: من سواد درست و حسابی ندارم، من در گوشی یکی دیدم که حکم جلب ایشان صادر شده است.
وی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه راننده اتوبوس چه‌کسی بود و اتوبوس به چه‌کسی تعلق داشت، گفت: راننده اتوبوس من بودم اما مالک را نمی‌شناسم. آن اتوبوس را در خیابان گلستان هفتم گذاشته بودند؛ من قبلاً راننده اتوبوس بودم و سوییچ هم روی اتوبوس بود، اما وقتی که عصبانی شدم پشت فرمان نشستم و الهی به‌امید تو. من از کسی اذن یا اجازه‌ای نداشتم که بخواهم با اتوبوس حمله کنم و اتوبوس هم تحویل من نبود.
متهم پرونده در پاسخ به این سؤال که طبق تحقیقات دادسرای تهران و مراجع انتظامی این اتوبوس صندلی نداشته است، گفت: صندلی‌ها را خودم باز کردم تا بتوانیم در آن بخوابیم. 3-2 روز بود که این کار را کرده بودم. صندلی‌ها را گوشه‌ای گذاشته بودم که متوجه شدم مالک اتوبوس گفته است «چه‌کسی گفته که صندلی‌ها را باز کنید؟ صندلی‌ها را ببندید و اتوبوس را بیاورید؟».
وی افزود: وقتی به سرم ضربه خورد و دستمال اتوبوس را روی سرم گذاشتم، دیدم که از خون خیس شده است؛ عصبی شدم و پشت اتوبوس نشستم و حرکت کردم و چون مأموران نیروی انتظامی من را ندیده بودم به‌سمت آنها حرکت کردم. به هیچ چیز فکر نکردم و حتی به این فکر نکردم که از اتوبوس پیاده شوم چه‌بلایی سرم می‌آید. از اتوبوس تا پایین اتوبوس من را زدند و تمام دنده‌های من را شکستند.
وی درباره خسارت زدن به اموال عمومی گفت: در آن لحظه اختیار دست خودم نبود که تصمیم بگیرم که چه‌کاری انجام دهم، شیشه اتوبوس به‌قدری کثیف بود و خون جلوی چشمانم را گرفته بود که هیچ چیز را نمی‌دیدم.
متهم پرونده در پاسخ به این سؤال که «آیا قبول دارید در حین رانندگی 3 نفر را به‌قتل رسانده‌اید؟»، گفت: بله، قبول دارم.
وی در پاسخ به سؤال قاضی مبنی بر اینکه آیا اصل قتل را قبول دارد یا نه، گفت: بله، قبول دارم و نمی‌دانم چند نفر هستند، شما می‌گویید 3 نفر و من هم آن را تأیید می‌کنم.
متهم در پایان در پاسخ به این سؤال قاضی که آیا از عملکرد خود پشیمان است یا نه، گفت: پرمسلم است که از کرده خود پشیمانم، برخلاف گفته‌ بزرگمان که می‌گوید درویشی دوستی و صلح و صفاست عمل کردم و اکنون پشیمانم.

* تغییر وکیل محمد ثلاث در جلسه دوم
دادگاه پس از پایان جلسه اول، 21 اسفند را برای برگزاری جلسه دوم تعیین کرد اما در همان ابتدا، قاضی کشکولی اعلام کرد که ثلاث وکیل تعیینی گرفته است. سعید اشرف زاده وکیل تعیینی ثلاث در جلسه دوم برای اینکه بتواند پرونده را مطالعه کند از دادگاه تقاضای استمهال یک هفته ای کرد که مورد موافقت هیئت قضایی قرار گرفت و دادگاه، 27 اسفند را برای برگزاری جلسه سوم تعیین کرد.

* ثلاث زیر اعترافاتش زد
در سومین جلسه محاکمه، محمد ثلاث بر خلاف آنچه در نخستین جلسه دادگاه اعتراف کرده بود، گفت: من 50 سال از سنم می‌گذرد. دیگر طاقت کتک خوردن ندارم. اگر دوباره مرا بیرون بزنند به قتل نفر 100 نیز اعتراف می‌کنم. در بیمارستان هم این قدر به من متادون زدند که من دلم می‌خواست فقط سیگار بکشم.
او گفت: اعدام برای من افتخار است ولی من عمدا جان سه نفر را نگرفته‌ام. من این سه نفر را به صورت عمدی با اتوبوس زیر نکرده‌ام.
سعید اشرف زاده وکیل ثلاث نیز در این جلسه در دفاع از موکل خود اظهار کرد: سوءنیت عام از سوءنیت خاص متهم باید مشخص شود زیرا در قتل عمدی، این دو یکی از ارکان مهم تشکیل‌دهنده جرم هستند.
وی با بیان اینکه در حوادث رانندگی هیچ‌گاه راننده قاتل محسوب نمی‌شود و دیه پرداخت می‌شود، گفت:‌ متهم پرونده قصد به قتل رساندن شخص خاصی را نداشته است و انتصاب جرم قتل عمدی به وی سخت است ولی در صورتی که می‌خواهند وی را قصاص کنند خانواده مقتولان باید تفاضل دیه را پرداخت کند.

* صدور حکم اعدام و تایید آن در دیوان عالی کشور
فردای روز سومین جلسه دادگاه یعنی 28 اسفند 96 یعنی یک روز قبل از اینکه سال 96 پایان یابد، قاضی کشکولی رئیس شعبه نهم دادگاه کیفری یک، حکم این پرونده را صادر و ثلاث را به قصاص محکوم کرد.
دوم خرداد امسال، پرونده ثلاث با اعتراض وی به حکم دادگاه شعبه نهم کیفری یک، برای رسیدگی در مرحله تجدیدنظرخواهی به دیوان عالی کشور ارسال شد و چهارم اردیبهشت انصاری، معاون دیوان عالی کشور از تایید حکم صادره در شعبه دیوان خبر داد.

* فایل صوتی جنجالی ثلاث و ابهام در هویت راننده اتوبوس
در هفته های اخیر، فایل صوتی از محمد ثلاث توسط زینب طاهری وکیل وی منتشر شد که او در این فایل صوتی می گوید: فیلم دادگستری جریان زیر گرفته شدن ماموران نیروی انتظامی توسط اتوبوس در غروب را نشان می دهد در حالی که من ساعت 2 بعد از ظهر بازداشت شده بودم.
او در این فایل صوتی بر بی گناهی خود تاکید کرده و می افزاید تحت ضرب و شتم قرار گرفته و ضربات مستقیمی از ناحیه سر دریافت کرده، مجبور به خوردن قرص متادون شده و برای مدت ها قادر به تمرکز فکری و یادآوری گذشته نبوده است.

* رد درخواست اعاده دادرسی و استیذان حکم توسط رئیس قوه قضاییه
بعد از تایید حکم قصاص ثلاث در دیوان عالی کشور، زینب طاهری وکیل مدافع وی بر مبنای ماده 474 قانون آئین دادرسی کیفری، درخواست اعاده دادرسی موکلش را به دیوان عالی کشور ارائه و پرونده برای بررسی به شعبه 35 دیوان عالی کشور رفت و شعبه دیوان پس از بررسی پرونده، درخواست اعاده دادرسی ثلاث را رد کرد.
طاهری وکیل ثلاث روز گذشته نیز به خبرنگار ایرنا گفت که حکم قصاص موکلش از سوی رئیس قوه قضاییه استیذان شده و برای طی فرایند اجرا به دادستانی تهران ارسال شده است.

* اجرای حکم بعد از ماه رمضان
عباس جعفری دولت آبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران در 23 خرداد امسال در حاشیه نشست بررسی وضعیت بهداشت عمومی و امنیت غذایی از اجرای احکام مربوط به محکوم آشوب‌های خیابان پاسداران که به سه بار قصاص محکوم شده بود خبر داد.

* آخرین ملاقات با خانواده
آن طور که زینب طاهری وکیل مدافع ثلاث گفته با تماس زندان، خانواده وی برای انجام آخرین ملاقات با او دعوت شدند؛ ملاقاتی که صبح روز گذاشته انجام شده است. البته وکیل ثلاث گفته که یک مرتبه دیگر البته این بار بر مبنای ماده 477 قانون آئین دادرسی کیفری، درخواست اعاده دادرسی می کند تا شاید جلوی حکم قصاص موکلش گرفته شود.

* اجرای حکم قصاص
نهایتاً سحرگاه امروز -دوشنبه 28 خرداد 97 - حکم قصاص ثلاث در زندان اجرا شد و دادستانی تهران اعلام کرد: ثلاث باباجانی در تاریخ 30 بهمن 96 و در پی تجمع غیرقانونی آشوبگران در گلستان هفتم از خیابان پاسداران، با راندن اتوبوس به سمت ماموران ناجا، آنان را هدف تهاجم عمدی خود قرار داده که منتهی به شهادت سه نفر از ماموران به اسامی گروهبان یکم رضا امامی، گروهبان یکم محمدعلی بایرامی و سرباز وظیفه رضا مرادی شده بود.
دادستانی تهران افزود: نامبرده در جریان تحقیقات، ضمن اقرار به عمدی بودن اقدام خود از جمله راندن و هدایت اتوبوس به سمت ماموران ناجا، علت را عصبانیت و خشم اعلام کرده است. با انجام تحقیقات در دادسرای ویژه جنایی تهران و صدور کیفرخواست، پرونده به شعبه‌ نهم دادگاه کیفری یک تهران ارجاع و متهم به همراه وکیل تعیینی خود در جلسه دادگاه حضور یافت. دادگاه طی دادنامه‌ مورخ 28 اسفند 96 متهم را از بابت سه فقره قتل عمدی به سه بار قصاص نفس محکوم کرد و فرجام‌خواهی محکوم‌علیه طی دادنامه‌ مورخ سوم اردیبهشت 97 صادره از شعبه‌ 39 دیوان عالی کشور مردود شناخته شد. متعاقباً با وصول پرونده به دادسرا و با عنایت به تقاضای اولیای دم هر سه شهید، مراحل استیذان از رئیس قوه قضاییه برای اجرای قصاص نفس طی و حکم قصاص سحرگاه روز دوشنبه 28 خرداد اجرا شد.
اجتمام 3063

نظر شما