ترامپ در روزی که مثلا با کره شمالی توافق کرد ، در همان روز، ایران را تهدید می کند. اما این همه ماجرا نیست . بلافاصله یک روز بعد از اظهارات ترامپ، در اقدامی هماهنگ، دستیار وزیر خارجه آمریکا «کریستوفر فورد» تلویحا چنین می گوید: «آمریکا قصد دارد با ایران وارد مذاکره شود». فورد با بیان این که ایران باید فعالیت های هسته ای و منطقه ای خود را متوقف کند، گفت آمریکا حاضر به مذاکره با ایران است. توجه به بخش های از سخنان فورد می تواند بازگوکننده راهبرد دولت آمریکا از برنامه ریزی هدفمندی باشد که امروز دَم آن از نامه جماعتی خودفروخته خارجه نشین و سرپل های داخلی آنها به مسوولین نظام برای مذاکره مستقیم با آمریکا بیرون آمده است. کریستوفر فورد می گوید:«همانطور که وزیر خارجه گفت لازم است ایران غنی‌سازی اورانیوم را متوقف کند، هرگز به دنبال بازفرآوری پلوتونیوم نباشد، رآکتور آب سنگین خودش را تعطیل کند و به بازرسان آژانس، دسترسی‌های بی‌قید و شرط بدهد. لازم است این کشور اشاعه موشکی، ساخت و پرتاب موشک‌های قادر به حمل کلاهک‌های هسته‌ای را متوقف کند. و لازم است به کشورهای همسایه‌اش احترام بگذارد و به مجموعه‌ای از فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده خود و حمایت از شبه‌نظامیان و نائبانش پایان دهد ... چنانچه ایران بتواند خودش را به هنجارهای رفتاری صلح‌پذیر متعهد کند و چنانچه بتواند در عمل نشان بدهد که به جای کنار گذاشتن موقتی بلندپروازی‌های هسته‌ای از آنها برای ابد دور شده، تمایل داریم با این کشور بر سر راه حل توافق کنیم ... در ازای این انتخاب راهبردی، ما آماده‌ایم به مولفه‌های اصلی نظام تحریم‌هایمان پایان بدهیم، روابط کامل نظامی و دیپلماتیک خود را با ایران احیا کرده و به این کشور اجازه دسترسی به فناوری‌های پیشرفته را بدهیم. ما همچنین آماده حمایت از نوسازی اقتصاد ایران و پیوستن دوباره آن به نظام اقتصاد بین‌المللی هستیم.» .
به نظر شما چه ارتباطی این لیست خواسته ها و پیش شرط های مقامات کاخ سفید از ایران بلافاصله پس از مذاکرات ترامپ با رهبر کره شمالی به عنوان مقدمه توافق با ایران با نامه افرادی همچون غلامحسین کرباسچی و... در داخل و حسین کروبی ، جمیله کدیور و... که پس از فتنه 88 سر از غرب در آورده و مصاحبه با بی بی سی و صدای آمریکا را ترجیح به در کنار ملت دانستند ، وجود دارد. قضیه از این قرار است که روز گذشته خبری برروی خروجی برخی منابع خبری داخلی و همچنین خبر اول بی بی سی قرار گرفت مبنی بر اینکه تعدادی از فعالان سیاسی اصلاح طلب با نوشتن نامه‌ای خطاب به مسوولان عالیرتبه نظام خواستار بازنگری در تصمیمات اساسی و مذاکره مستقیم با امریکا شدند.
* نویسندگان این نامه با اشاره به «از دست رفتن فرصت مناسب» دولت باراک اوباما ، از مسوولان تصمیم‌گیر نظام خواسته‌اند «فارغ از جنگ‌های روانی کاخ سفید با یک تصمیم ملی اعلام کند که حاضر به انجام مذاکرات بدون قید و شرط با امریکاست تا قدمی در راه‌حل مشکلات و اختلافات برداشته شود». بیش از 70 در صد نویسندگان این نامه 104 امضایی را افرادی تشکیل می دهند که امروز در میان این ملت نیستند و ترجیح داده اند ساندویچ مک دونالد آمریکایی را در میان راهروها های استودیوهای سخن پراکن انگلیسی و آمریکایی علیه ملت ایران گاز بزنند و با ژست روشنفکری از ملت ایران برای مذاکره مستقیم با آمریکا هزینه کنند ، آنهم ملتی که تجربه عهد شکنی آمریکایی ها را در برجام دیده و شاهد کینه توزی مقامات کاخ سفید و کنگره در همه این سالهای اعتماد به آمریکا بوده است. عیسی سحر خیز ، علی نوری زاده، حسین کروبی و جمیله کدیورو... در این سالهای سختی که ملت ایران نجیبانه در مقابل دشمنانی که با وقاحت تمام و خبیثانه مثل آن سناتور آمریکایی «مارک کروکر» که در حمایت از تحریم های به اصطلاح فلج کننده دولت اوباما گفته بود « اشکال ندارد اگر غذا را از دهان ایرانیان بی گناه هم بیرون آوریم»، کجا بودند که امروز نسخه نجاتبخش ملت ایران را در مذاکره مستقیم با دولت گستاخ ترامپ که نشان داده به هیچ معاهده بین المللی پایبند نیست ، می دانند. فرض بر اینکه لقمه های حرام غرب این جماعت را مسحور خود کرده ، اندک امضا کننده های نسبتا مشهور داخلی آنها همچون غلامحسین کرباسچی ، جلالی زاده و ... که فریاد ملت ایران در قدس پس از برجام را شنیده و نفرت مردم از رفتار ترامپ در قضیه برجام را دیده چرا در زمره امضاکنندگان این نامه برآمده اند. این جماعت قرار است کدام قسمت پازل جنگ روانی دولت ترامپ که پس از مذاکرات سنگاپور بر طبل دروغین آن می کوبد که ما ایران را وادار به عقب نشینی از حمایت از جریان مقاومت و تحولات آن کرده ایم، تکمیل کنند. کرباسچی خود را در کدام بخش تکمیل جنگ روانی ترامپ می بیند که در زمره امضاکنندگان این نامه قرار گرفته است. نویسندگان این نامه دچار توهم شده اند و فقط ظاهر قدرت نمایی پوشالی آمریکای ترامپ را می بینند و غافل هستند که امروز امریکای ترامپ به مراتب از آمریکای اوباما ضربه پذیر تر شده است و این آمریکا در سیکل عمر خود سالهاست از نقطه عطف بلوغ گذشته وارد مرحله افول شده است . مثلاً سهم ۵۰ درصدی تولید جهانی آمریکا بعد از جنگ دوم جهانی امروز به 24 درصد رسیده است . البته این بدان معنا نیست که عنقریب این ابرقدرت نابود می شود ، بلکه همانطور که رشد و بلوغ تمدنها بطئی و طولانی است دوران افول هم طولانی خواهد بود . مهم این است که با ظهور قدرتهای نوظهور مثل چین ، هند ، برزیل و غیره آمریکا نه در حال رشد بلکه به تدریج در حال افول است . مثلاً سهم ۱۵ درصدی چین از تولید جهانی به سرعت در حال افزایش و سهم ۲۴ درصدی آمریکا در حال کاهش است .
ظهور شخصی مثل ترامپ و اتخاذ سیاست های یک جانبه گرایانه ، عجولانه و غیر منطقی امروز آمریکا نشانه های بارزی ناشی از روند افول آمریکا است . تفکری که امروز قدرت را در این کشور در دست دارد ، می‌خواهد با اعمالی غیر منطقی مسیر طبیعی و اجتناب ناپذیر تاریخ را عوض کند . جبر تاریخ به همه ، حتی به انسان متوهمی مثل ترامپ نشان داده و خواهد داد که هزینه های تلاش برای خروج از مسیر طبیعی و اجتناب ناپذیر تاریخ به مراتب از هزینه های کنار آمدن با آن بیشتر است . حالا در چنین شرایطی سخن از مذاکره مستقیم آنهم با مشاهده زیر پا گذاشتن مفاد سندی که مثلا 5 کشور دیگر در برجام آن را امضا و مهر تایید و تضمین شورای امنیت سازمان ملل را به همراه داشت ، آیا خیانت به ملت ایران نیست.
باید این هشدار سکاندار انقلاب و رهبر عزیزمان را همواره در مقابل چشمان خود قرار داده و مکرر آن را در ذهنمان مرور کنیم که در خطبه های نماز عید فطر فرمودند: «کسانی که به تبعیت از تبلیغات دشمن می‌گویند مردم خسته هستند، خودشان خسته و بی‌نشاط هستند و این را تعمیم می‌دهند و قیاس نفس می کنند....» «برادران و خواهران عزیز! امروز در سراسر کشور توطئه دشمن عبارت است از فشار اقتصادی به توده ملت ایران برای اینکه آنها را خسته و ناامید کنند. همه از ملت گرفته تا دولت باید در زمینه رونق اقتصادی تلاش کنند. ملت ما خسته و ناامید نیست......»
«دشمن رودرروی کشور ایستاده، پس همه باید متحد و دست در دست هم باشند و در یک جهت برای استقلال و عظمت کشور کار کنند. خواهش می‌کنیم برخی حرف‌های تبلیغاتی دشمن که جنگ روانی برای تضعیف روحیه مردم است را در روزنامه ها و رسانه‌ها تکرار نکنند. دشمن برای تضعیف روحیه مردم ایران حرفی را می‌زند و برخی رسانه‌ها همان حرف دروغ را به دلیل عدم درک درست تکرار می‌کنند.»
به نظر می رسد این نامه در راستای همان جنگ روانی دشمن و بر اساس یک برآورد غلط از ظرفیت و توانمندی آمریکا و خسته بودن مردم از مشکلات اقتصادی صورت گرفته است، اگر نگوییم بازی در زمین آمریکا و خدمت به نظام سلطه برای استیلای آمریکا بر ملت ایران طراحی و اجرا شده است که ادله این فرض با مصادیقی که در ابتدای این مطلب آورده شد ، قویتر است.
انتهای متن/
∎
نظر شما