شناسهٔ خبر: 26034209 - سرویس اقتصادی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه دنیای‌اقتصاد | لینک خبر

اختلاف شاخص‌های برنت و WTI به اوج سه ساله رسید

عطش خرید نفت از آمریکا؟

دنیای اقتصاد : «فاصله قیمت دو نفت شاخص وست تگزاس اینترمدیت و برنت» هفته گذشته با رسیدن به بیش از ۱۱ دلار بر بشکه رکورد جدیدی از خود به جا گذاشت و به یکی از خبرهای مهم هفته‌ تبدیل شد. این موضوع از نگاه بسیاری از تحلیلگران می‌تواند به افزایش نفوذ نفت آمریکا در بازار آسیا و کاهش سهم اوپک و دیگر تولیدکنندگان سنتی در بازار آسیا منجر شود. چراکه قاعده بر این است که با ارزان شدن نفت آمریکا خرید نفت از این کشور برای پالایشگران با جذابیت بیشتری همراه می‌شود و آنها با افزایش خرید خود از آمریکا سهم کمتری به خرید طلای سیاه از تولیدکنندگان سنتی از جمله اعضای اوپک اختصاص می‌دهند.

صاحب‌خبر -

با این حال یکی از تحلیلگران رویترز چنین تهدیدی را چندان جدی نمی‌داند. او با نگاهی جزئی‌تر به بازار نفت اعلام می‌کند که فاصله قیمت‌ها در بازار فیزیکی نفت خام آمریکا و برنت، بسیار کمتر از آن چیزی است که در بازار آتی دیده می‌شود و این فاصله ناچیز نیز با هزینه‌های بیشتر حمل نفت از آمریکا جبران می‌شود. بنابراین خرید نفت از آمریکا برای پالایشگران آسیایی آنچنان که به نظر می‌رسد سود اقتصادی به همراه ندارد و احتمالا در ماه‌های آینده شاهد توقف رشد صادرات نفت آمریکا به آسیا باشیم.

جذابیت ظاهری WTI

تفاوت قیمت دو نفت شاخص برنت و WTI در بازار آتی برای سر رسید جولای در اولین روز از ماه جاری میلادی به ۰۹/ ۱۱ دلار به ازای هر بشکه رسید. این مقدار بیشترین سطح ظرف سه سال گذشته محسوب می‌شود. آن‌طور که کلاید راسل، تحلیلگر بازارهای کالایی خبرگزاری رویترز می‌گوید چنین فاصله قیمتی به سررسید یک ماهه محدود نیست و قیمت این دو نفت شاخص در بازار آتی برای سررسیدهای ۶ ماهه نیز به بیش از ۷/ ۱۰ دلار در هر بشکه رسیده که بیشترین مقدار از سپتامبر ۲۰۱۴ محسوب می‌شود.

قیمت WTI و برنت در بازار آتی نشان می‌دهد که نفت‌خام آمریکا به شکل قابل توجهی ارزان‌تر از برنت است، از این رو خرید آن صرفه اقتصادی بسیار بیشتری برای پالایشگاه‌های سراسر جهان به خصوص پالایشگاه‌های آسیایی دارد. بنابراین اولین موضوعی که پیش‌بینی می‌شود چنین فاصله قیمتی به دنبال داشته باشد، افزایش اقبال به خرید نفت از آمریکا نسبت به دیگر تولیدکنندگان سنتی نفت است. در حال حاضر نیز شواهدی در دست است که نشان می‌دهد در هفته‌های اخیر پالایشگران آسیایی از فرصت پیش‌آمده استفاده کرده و صادرات نفت آمریکا به آسیا افزایش یافته است.

بر اساس داده‌های به دست آمده از ردیابی نفتکش‌ها، صادرات نفت خام آمریکا به آسیا در ماه ژوئن حدود ۸۸۳ هزار بشکه در روز بوده که نسبت به مقدار ۷۶۹ هزار بشکه در روز در ماه مه افزایش حدود ۱۲۰ هزار بشکه‌ای را نشان می‌دهد. رسیدن به چنین سطحی در کمتر از دو سال رخ داده است. در واقع تا پایان سال ۲۰۱۵ به مدت چهل سال صادرات نفت‌خام آمریکا ممنوع بود. اما به دنبال افزایش تولید نفت شیل و ایجاد شدید مازاد عرضه در بازار نفت که به افت شدید قیمت شاخص WTI در بازار آمریکا منجر شد، دولت این کشور تصمیم گرفت صادرات نفت‎خام را آزاد کند. در ابتدا گمان می‌رفت به دلیل فاصله زیاد آمریکا با مقاصد صادراتی و هزینه بالای جابه جایی محموله‌های نفت‎خام، نفت آمریکا نتواند به بازارهایی دورتر از پالایشگاه‌های اروپا دست یابد. در سال اول آزادسازی صادرات نفت آمریکا محموله‌های بسیار کمی راهی بازار آسیا شدند، به‌طوری‌که حجم صادرات در سطوح کمتر از ۱۰۰ هزار بشکه در روز باقی ماند، در این سال مجموع صادرات نفت آمریکا حدود ۴۰۰ هزار بشکه در روز بود که بخش اعظم آن به کانادا ارسال می‌شد. اما با گذشت زمان که با افزایش قیمت نفت همراه بود، خرید نفت از تولیدکنندگان آمریکایی صرفه اقتصادی یافت و آمریکا جای خود را در بازار آسیا نیز باز کرد. در سال ۲۰۱۷ صادرات نفت این کشور در مسیر افزایشی قرار گرفت به‌طوری‌که در ماه‌های آخر سال به ۲ میلیون بشکه در روز نیز رسید. آن‌طور که آمار نشان می‌دهد، در سال ۲۰۱۷  ارزش صادرات نفت خام آمریکا حدود ۲۲ میلیارد دلار در سال بوده است. این مبلغ تنها کمی از درآمد نفتی ونزوئلا به‌عنوان یکی از تولید‌کنندگان بزرگ‌ اوپک کمتر است. آمریکا   ۶/ ۲ درصد از میزان کل صادرات نفت جهان را  به خود اختصاص داده است. در این میان خرید پالایشگاه‌های آسیایی از آمریکا نقش مهمی در افزایش صادرات نفت این کشور داشتند. چین در آسیا بزرگ‌ترین خریدار نفت آمریکا محسوب می‌شود. این کشور روزانه بیش از ۳۰۰ هزار بشکه از آمریکا نفت وارد می‌کند.

در حال حاضر نیز این امکان مطرح است که صادرات نفت آمریکا به آسیا در ماه‌های آینده مجددا افزایش یابد، اما این احتمال نیز وجود دارد که به دلیل مشکلات زیرساختی و اقتصادی صادرات نفت آمریکا به آسیا با محدودیت مواجه شده و روند رو به رشد آن نیز متوقف شود یا حداقل با رشدی که برخی از کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند، اتفاق نیفتد. در واقع در حالی که فاصله قیمت نفت‌خام آمریکا و برنت در بازار آتی افزایش صادرات نفت آمریکا را توجیه می‌کند، قیمت‌گذاری در بازار فیزیکی کمتر پیش‌بینی رشد صادرات نفت این کشور را توجیه می‌کند.

در بازار فیزیکی چه می‌گذرد؟

آنطور که راسل می‌نویسد، قیمت نفت‌خام آمریکا در فوب هوستن(شهری در ایالت تگزاس آمریکا) در یک ژوئن ۷۱/ ۷۳ دلار بر بشکه بوده که نسبت به قیمت آتی این نفت‎‌شاخص در بازار نایمکس ۹/ ۷ دلار بر بشکه یا معادل ۱۲ درصد گران‌تر بوده است. این یعنی خریدار آسیایی نفت آمریکا در بازار فیزیکی تگزاس نسبت به بازار آتی به شکل قابل توجهی مبلغ بیشتری می‌پردازند. فاصله بین بازار آتی و بازار نقدی برای نفت‌خام آمریکا در اواخر آوریل تنها حدود ۳دلار بر بشکه بوده اما در هفته‌های اخیر این فاصله رشد شدیدی را تجربه کرده است. فاصله قیمت نفت در بازار فیزیکی و آتی در طول منحنی بازار آتی نیز بیشتر شده است. فاصله قیمت نفت در بازار فیزیکی با قیمت آتی سر رسید دسامبر، حدود ۷ دلار گران‌تر از فاصله قیمت نقدی با قیمت آتی سررسید ماه مه است.اما آنچه فاصله قیمت نفت برنت و نفت‌خام آمریکا در بازار فیزیکی را بیشتر می‌کند، قیمت پایین نفت‌هایی است که در بازار نقدی بر پایه برنت قیمت‌گذاری می‌شوند. در واقع به نظر می‌رسد رابطه بین بازار نقدی و بازار آتی برای نفت برنت کاملا عکس آن چیزی است که برای نفت‌خام آمریکا رخ داده است.

به‌طور مثال در شرایطی که قیمت آتی نفت برنت در تاریخ یک ژوئن ۷۹/ ۷۶ دلار بر بشکه بوده، در بازار فیزیکی نفت‌سبک بونی نیجریه ۲۴/ ۷۵ دلار بر بشکه و نفت گیراسول آنگولا ۳۴/ ۷۴ دلار بر بشکه معامله شده است. این در حالی است که این دو نوع نفت به دلیل داشتن مقدار پایین گوگرد،‌آسیب نسبتا کمتری به تجهیزات پالایشگاهی وارد می‌کند، از این رو معمولا گران‌تر یا در سطح نفت برنت قیمت‌گذاری می‌شوند. این یعنی در بازار فیزیکی پالایشگران قیمت‌کمتری نسبت به آنچه در بازار آتی اعلام می‌شود برای خرید نفت‌های بر پایه برنت می‌پردازند.

بررسی‌های «دنیای اقتصاد» نشان می‌دهد که چند دلیل می‌تواند در رخ دادن چنین شرایطی در بازار نفت دخیل باشد. اول اینکه بازار آتی نفت بیش از بازار نقدی و فیزیکی تحت تاثیر برآوردها از آینده بازار و همچنین مسائل روانی و ژئوپلیتیک قرار دارد. از این رو بخش مهمی از رشد قیمتی که در ماه‌های اخیر در بازار آتی نفت رخ داده تحت تاثیر عوامل ژئوپلیتیک بوده است. به‌طور مثال با خروج آمریکا از برجام برآورد می‌شد بازار نفت در آینده با کاهش عرضه مواجه شود و این موضوع قیمت نفت را در بازار آتی افزایش می‌داد. این در حالی است که عوامل بنیادی بازار نفت از رشد قیمت‌ها چندان حمایت نمی‌کرد، یعنی تقاضای بازار در همان سطحی است که قیمت‌ها در بازار فیزیکی نشان می‌دهد و تقاضا نمی‌تواند قیمت‌های بیشتر را تحمل کند. از سویی گفته می‌شود افزایش صادرات نفت آمریکا در یک سال اخیر خود موضوعی بوده که موجب افزایش رقابت و ایجاد مازاد عرضه در بازارهای فیزیکی خارج از آمریکا شده است و این پایین بودن قیمت‌های فیزیکی را نسبت به شاخص برنت در بازار آتی توجیه می‎کند.

راسل با اشاره به تفاضل قیمت‌ها در بازار نقدی و آتی می‌گوید: «در واقع در یک ژوئن که فاصله قیمت نفت برنت و وست تگزاس اینترمدیت به رکورد جدیدی دست یافت، در بازار فیزیکی یک پالایشگر تنها با پرداخت ۶۳ سنت بیشتر می‌توانست نفت بونی نیجریه را به جای نفت هوستون آمریکا خریداری کند.» یعنی فاصله قیمت نفت برنت و WTI در بازار فیزیکی بسیار ناچیزتر از بازار آتی است. این فاصله قیمتی اندک نیز احتمالا به راحتی با هزینه‌های حمل‌و‌نقل جبران می‌شود. چراکه هزینه حمل محموله‌های نفتی از هوستون آمریکا به آسیا به دلیل مسافت زیاد بیشتر از هزینه انتقال محموله‌ها از آفریقا یا خاورمیانه است.به‌طور کلی این عوامل نشان می‌دهد که مزیت ظاهری خرید نفت آمریکا هنگامی که از معاملات کاغذی فاصله گرفته و وارد بازار فیزیکی می‌شویم کاملا از بین می‌رود و شرایط کنونی بیشتر از آنکه برای پالایشگران و خریداران واقعی نفت مزیتی به همراه داشته باشد، برای سفته بازان و خریداران کاغذی لذت‌بخش است.

ژئوپلیتیک می‎‌تواند همه برآوردها را تغییر دهد

با این حال هنوز مسائلی وجود دارد که می‎تواند میزان صادرات نفت آمریکا به بازار آسیا را دستخوش نوسانات شدید کند. به‌طور مثال سرنوشت جنگ تجاری که بین آمریکا و چین آغاز شده می‌تواند تمام پیش‌بینی‌ها درخصوص میزان صادرات نفت آمریکا به آسیا را دستخوش تغییر کند.ترامپ چندی است برای واردات فولاد و برخی دیگر از فلزات تعرفه وضع کرده است، او می‌گوید که دیگر کشورها از بازار آمریکا سوء استفاده می‌کنند و در حالی بخش مهمی از کالاهای خود را به آمریکا صادر می‌کنند که آمریکا سهم اندکی در بازار این کشورها را به خود اختصاص داده است. چین یکی از کشورهای مورد هدف ترامپ است، او می‌گوید یا چین با افزایش واردات باید به کاهش اختلاف تراز تجاری که بیش از ۳۰۰میلیارد دلار در سال برآورد می‌شود دست زند یا اینکه آمریکا با اعمال تعرفه بر واردات کالا از این کشور، سطح خرید کالا از چین را محدود خواهد کرد. دو کشور تا کنون مذاکرات بسیاری داشته‌اند اما این مذاکرات تا کنون نتیجه مشخصی نداشته است. یکی از گزینه‌هایی که برای کاهش اختلاف تراز تجاری دو کشور مطرح است، افزایش خرید نفت چین از آمریکا است. راسل می‌گوید، اگر چین و آمریکا تصمیم به توقف جنگ تجاری بگیرند چین ممکن است اقدام به افزایش خرید نفت‌خام از آمریکا کند و آمار صادرات نفت آمریکا به آسیا جهش یابد؛ هرچند که این موضوع از لحاظ اقتصادی چندان توجیه‌پذیر نیست. اما این ماجرا ممکن است، روی دیگری هم داشته باشد، اگر اختلافات تجاری بین دو کشور شعله‌ورتر شود، ممکن است چین از پالایشگاه‌های دولتی خود بخواهد خرید نفت از آمریکا را متوقف کنند و این می‎‌تواند صادرات نفت آمریکا به آسیا را به شدت کاهش دهد.

برچسب‌ها:

نظر شما