شناسهٔ خبر: 25766842 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جهان نیوز | لینک خبر

خطاهایی در برجام که باید اصلاح شوند

صاحب‌خبر -
به گزارش جهان نيوز، «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا حدود 20 روز پیش از توافق هسته ای میان ایران و کشورهای 1+5 خارج شد. رئیس جمهوری آمریکا برای توجیه این اقدام یکجانبه و غیرقانونی خود سیل عظیمی از اتهامات را به جمهوری اسلامی ایران نسبت داد. با این حال، اقدام رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا در خروج یکجانبه از توافق هسته ای مورد انتقاد جامعه جهانی و کشورهای غربی به ویژه کشورهای امضاء کننده برجام قرار گرفت.

درهمین راستا، «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا طی روزهای گذشته بارها و در مناسبت های گوناگون ضمن انتقاد از مواضع دولت کنونی آمریکا در قبال برجام بر عزم اروپا برای باقی ماندن در این توافق تأکید کرده است. دیگر مقامات اروپایی از جمله سران فرانسه، آلمان و ... نیز بر لزوم تداوم توافق هسته ای میان خود و ایران تأکید کرده اند.

با این حال، به دلیل روابط و مناسبات گسترده میان کشورهای امضاء کننده برجام و ایالات متحده آمریکا، پایبندی غرب به تعهداتش در چارچوب این توافق در هاله ای از ابهام قرار گرفته است. برخی از ناظران و کارشناسان سیاسیِ عرصه بین الملل براین باور هستند که غرب نخواهد توانست دربرابر آمریکا ایستادگی کرده و در نهایت مجبور به سرباز زدن از عمل به تعهداتش در توافق هسته ای خواهد بود.

این شائبه زمانی بیش از پیش تقویت شده است که از زمان خروج آمریکایی ها از برجام تاکنون، کشورهای اروپایی نظیر آلمان، فرانسه و انگلیس حاضر نشده اند تضمین های عملیاتی خود در خصوص پایبندی‌شان به تعهداتشان در برجام در آینده را ارائه دهند. این درحالی است که جمهوری اسلامی ایران نیز باقی ماندن خود در این توافق را منوط به دریافت تضمین های اجرایی از سوی اروپایی ها کرده است.

نقض تعمّدی برجام توسط آمریکا
برجام یک فرمول کلی داشت و آن، این بود که جمهوری اسلامی ایران در حوزه هسته ای محدودیتهای گسترده ای را می پذیرد و در مقابل طرف مقابل نیز تحریم های هسته ای را لغو می‌کند. در ابتدای مذاکرات هسته ای بحث لغو تحریم های ضد ایرانی مطرح بود اما آمریکایی ها به نوعی زیر قول و قرارهای خود زدند و بحث تعلیق را پیش کشیدند. در نهایت اتفاقی که حسب توافق می بایست رخ می داد این بود که پس از راستی آزمایی فعالیت های هسته ای ایران و مشخص شدن پایبندی تهران به تعهداتش در قالب برجام، طرف مقابل موظف بود تحریم ها را تعلیق کند. هدف از تعلیق این تحریم ها هم حل و فصل برخی مشکلات اقتصادی کشور از جمله مباحث مربوط به فروش نفت، بازگشت عواید حاصل از فروش نفت به کشور، بهبود روابط بانکی و سرمایه گذاری در ایران بود. اما در عمل چه اتفاقی افتاد؟ اتفاقی که در عرصه عمل رخ داد این بود که جمهوری اسلامی ایران به تمامی تعهداتش در قالب برجام عمل کرد و این طرف مقابل بود که عملا از انجام تعهداتش طفره رفت و سرباز زد.

نتیجه این شد که عملا اهداف ایران از تعلیق تحریم ها محقق نشد. به عنوان نمونه اگر در نتیجه تعلیق تحریم ها فروش نفت ایران افزایش پیدا کرد، اما وضعیت به گونه ای رقم خورد که عواید حاصل از این فروش قابلیت بازگشت به کشور را نداشت و یا اینکه روابط بانکی بهبود پیدا نکرد و بانک های بزرگ بین المللی در سایه فشارهای ایالات متحده هیچ ارتباطی با ایران برقرار نکردند. همین دو ماه پیش بود که «پمپئو» که پیشتر رئیس سازمان سیا آمریکا بود در جریان یک سخنرانی در بنیاد دفاع از دموکراسی ها می گفت ما به شرکت هایی که با ایران کار می کنند مراجعه می‌کنیم و به آنها می گوییم که از کجا می دانید نهادها و مؤسسات ایرانی که با آنها همکاری می کنید متعلق به نهادهای نظامی نباشند؟ لذا آمریکایی ها برخلاف بندهای 26، 28 و 29 برجام که اخلال در برقراری روابط اقتصادی را منع می کند، بر شرکت های مختلف اعمال فشار کردند تا ایران از محاسن برجام بهره برداری نکند. تمامی این اقدامات هم به صورت کاملا تعمدی صورت گرفت.

ماهیت تضمین های غرب برای بقای توافق
اکنون ایالات متحده آمریکا به صورت رسمی خروج خود از توافق هسته ای را اعلام کرده است. با این حال کشورهای اروپایی همچنان از این توافق حمایت می کنند. علت اصلی این مسأله هم به این امر باز می گردد که اروپایی ها معتقدند برجام، فعالیت های هسته ای ایران را کم و بیش متوقف ساخته است و باید از آن همچنان حمایت به عمل آورد. اما سؤال اینجاست که آیا در قبالِ توقف کم و بیش فعالیت های هسته ای ایران، اروپایی ها می توانند علی رغم خروج آمریکایی ها از توافق، منافع ایران را تأمین کنند؟ منافعی که البته طی سالهایی که از اجرایی شدن برجام می گذرد تأمین نشده است. اینجاست که مسأله دریافت تضمین ها از اروپا به صورت جدی مطرح می شود. آمریکایی ها مجدانه قصد دارند محدودیت های فروش نفت را بار دیگر علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال کنند. اروپا در اینجا موظف است که این محدودیت را جبران کند. از سوی دیگر، عواید حاصل از نفت در سایه اعمال محدودیت های جدید آمریکایی ها به ایران بازنخواهد گشت و اروپاییها می بایست که این مشکل را نیز حل کنند. آمریکایی ها همچنین به دنبال ایجاد اخلال در ارتباطات بانکی هستند، آیا اروپا قادر به رفع این اخلالها است؟ آیا اروپا می تواند فشارهای آمریکا بر شرکتهای بین المللی برای عدم معامله با ایران را خنثی کنند؟

این ها تضمین هایی است که اروپایی ها برای بقای برجام باید بدهند. پاسخ به سؤالات مطرح شده نیز کاملا واضح است. اروپایی ها در صورتی که عزم و اراده جدی داشته باشند و بخواهند، می توانند در مقابل فشارهای آمریکا ایستادگی کنند. آنها می توانند در مقابل اعمال محدودیت های آمریکا، نفت ایران را خریداری کنند. آنها می توانند از طریق بانک های مرکزی خود هزینه خرید نفت از ایران را به تهران پرداخت کنند. اگر بانک های خصوصی اروپایی در نتیجه فشارهای آمریکا در نقل و انتقالات مالی با ایران دچار مشکل هستند، بانک های دولتی اروپایی می توانند وارد میدان شده و مشکل را حل کنند چراکه تحریم بانک های دولتی اروپایی در مقایسه با بانک های خصوصی، برای آمریکایی ها به مراتب سخت تر است. اروپایی ها یک سِری قوانین دارند که از آن ها تحت عنوان «قوانین مسدود کننده» یاد می شود. کارکرد این قوانین این است که فشارهای آمریکا بر شرکتهای اروپایی را محدود می کند. لذا اگر مقامات اروپایی بخواهند می توانند دربرابر فشارهای آمریکا علیه برجام ایستادگی کنند.

احتمال همصدایی غرب با واشنگتن در آینده
واقعیت مطلب این است که مشکل ما با کشورهای غربی از همان ابتدای اجرای توافق هسته ای میان ایران و 1+5 این بود که سران این کشورها در قبال نقض مکرر برجام توسط ایالات متحده آمریکا هیچ موضعی اتخاذ نمی کردند و بعضا نوک پیکان حملات خود را به سمت ایران نشانه می‌رفتند. ما شاهد آن بودیم که کشورهای اروپایی و سران این کشورها در مباحث موشکی و منطقه ای مواضع ایالات متحده آمریکا را تکرار می کردند و اکنون نیز همین اقدام را انجام می دهند. بنابراین مشکل در اینجا تنها با آمریکا نیست بلکه با سران کشورهای غربی نیز هست. کشورهای غربی همواره در این حوزه ها با آمریکاییها همصدایی داشته اند. لذا بر اساس آنچه که گفته شد مشخص نیست در آینده غربی ها تا چه اندازه ای در برابر این ادبیات تند آمریکایی ها علیه تهران بایستند. البته به این مسأله هم توجه داشته باشید که سلسله اظهارنظرهای مقامات غربی جملگی دلالت بر آن دارد که آنها از این ادبیات علیه تهران بدشان هم نمی آید.

دو خطای راهبردی در مذاکرات
در مذاکرات هسته دو خطای راهبردی وجود داشت. خطای راهبردی اول برخی اظهارات مقامات دولت ایران در حتمی بودن رسیدن به توافق بود. این اظهارات طرف مقابل را به این یقین رساند که ایران از پای میز مذاکرات بلند نخواهد شد و اگر هم بلند شود باز به مذاکرات بازخواهد گشت. وندی شرمن هم به این مسأله اشاره کرده بود که تیم ایرانی در پای میز مذاکره زیاد چانه زنی می کند اما در نهایت شب آخر تن به رضایت می‌دهد. در حین مذاکرات برخی مقامات ارشد دولت تأکید می کردند که ما حتما در جریان مذاکرات به توافق می رسیم. این به چه معناست؟ این بدان معناست که ما اگر هم به چالش برخورد کنیم درنهایت تن به رضایت داده و قطعا به توافق می رسیم. نتیجه آن شد که ما امروز نمی توانیم از بندهای 36 و 37 برجام که برای شکایت تنظیم شده است، استفاده کنیم چراکه متن به گونه ای تنظیم شده که در نهایت به مکانیزم ماشه می رسیم و تحریمهای سازمان ملل نیز برمیگردند.

خطای راهبردی دوم طی ماه های گذشته رخ داد. ما این یقین را برای طرف مقابل ایجاد کردیم که اگر آمریکا از برجام خارج بشود ایران با اروپا به این توافق ادامه می دهد. این مسأله حتی توسط مسئولان به طور رسمی مطرح شد و نتیجه خروج آمریکایی ها با خیال راحت از برجام بود. غربی ها به این یقین رسیدند که آمریکا از توافق خارج می شود و ایران می ماند. اشتباه راهبردی اول که دیگر پایان یافت و دیگر نمی توان مشکلات ساختاری گسترده در برجام را اصلاح کرد. اما در خصوص خطای دوم که مربوط به دوره ترامپ است می توان این خطا را اصلاح کرد. اکنون که مذاکرات با اروپا آغاز شده مذاکره کنندگان باید اروپایی ها را به این باور برسانند که ایران می تواند از برجام خارج شود؛ درغیراین صورت، طرف مقابل دلیلی برای دادن امتیازهای از دست رفته ندارد.

منبع: فارس  

برچسب‌ها:

نظر شما