نشریه لوبلاگ نوشت، ترامپ نه تنها نتوانسته به تشکیل ائتلاف جهانی در برابر ایران موفق شود بلکه با متحدان اروپایی آمریکا تنش ایجاد کرد و تشکیل جبهه ای توسط آنها در برابر زیاده خواهی‌های وی برای مجازات معامله گران با تهران، شعار آمریکای شکوهمندِ او را به ‹آمریکای منزوی› بدل کرده است.
‹پل کندی› مورخ مشهور در کتاب «پیدایش و سقوط قدرتهای بزرگ» نوشته است ‹ قدرتهای بزرگ در طول تاریخ، به یک دلیل نابود شده اند و آن زیاده خواهی امپراطوری‌ها بوده است. فرقی ندارد آن امپراطوری پادشاهی بریتانیا بوده است یا چین، این قدرت‌ها به دلیل تعهدات ناپایدارشان و الزامات امنیتی رو به زوال رفته اند. کندی بطرز شگفت آوری در این کتاب پیش بینی می‌کند که سرنوشت مشابهی در انتظار ایالات متحده خواهد بود و حال با آمدن دونالد ترامپ این پیش بینی می‌رود تا ثابت شود›. 
نویسنده این مقاله در ادامه نوشت: برای ترامپ، خروج از برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) تا حد زیادی به دلیل اشتیاق به رد دستاوردهای رئیس جمهوری پیشین یعنی ‹باراک اوباما› و رعایت اولویت‌های شرکای منطقه ای و بویژه اسرائیل و عربستان بوده است. با این حال، اگر این راهبرد به عنوان برنامه ای برای دستیابی به یک هدف مطلوب از طریق صرف حداقل انرژی و منابع تعریف شده باشد، سیاست ترامپ در قبال ایران فاقد هرگونه دوراندیشی است.  این در حالیست که گفت و گوهای آمریکا با ایران در زمان ریاست جمهوری اوباما بر سر برنامه هسته ای تهران، بر اساس یک راهبرد منسجم بود و آسانترین و کم هزینه ترین مسیر برای بستن مسیر ایران در دستیابی به سلاح هسته ای (به ادعای غرب)، برجام بود که در کنار آن خطر یک جنگ ویرانگر دیگر در خاورمیانه را زدوده به ایالات متحده اجازه می‌داد رد پای خود را در منطقه ای که همواره منابع آمریکایی را از بین برده، پاک کند و سابقه ای برای دیپلماسی میان ایالات متحده و ایران بر اساس گسترش همکاری‌های دوجانبه و منافع متقابل ایجاد کند. اما رویکرد ترامپ در برابر ایران هر چیزی دارد به جز راهبرد.