شناسهٔ خبر: 25764750 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ایران | لینک خبر

امریکا- اروپا؛ قصه سال‌ها همکاری و اختلاف

رقابتی که برنده مطلق ندارد

صاحب‌خبر - وصال روحانی مترجم تقابل امریکا با «قدرت»‌های اروپایی حتی بر سر منافع مشترک، موضوع تازه و قصه عجیبی نیست اما اینک در رجعتی تازه به این موضوع نشانه‌هایی دیده می‌شود که در تضاد با شرایط قبلی است و ستیزی را نوید می‌دهد که برنده مطلق ندارد. بحث داغ بین امریکایی‌ها و کشورهای برتر قاره سبز فقط به مسائل «برجام» مربوط نمی‌شود و دیدار اخیر سران فرانسه و آلمان با دونالد‌ ترامپ سوژه‌های دیگری مانند تعرفه‌گذاری‌های جدید امریکا روی اقلام وارداتی از اروپا، اتخاذ سیاستی واحد و روشن در قبال روسیه و البته مسائل سوریه‌ را هم دربرمی‌گرفت و سوریه جایی است که پس‌ از تهاجم نظامی اخیر امریکا، فرانسه و بریتانیا به آنچه منابع سلاح‌های شیمیایی نامیده شده، باید حتماً با یک استراتژی جدید با آن برخورد کرد و به مؤلفه‌های قبلی اکتفا نکرد. جنبه‌های میدانی یک سال بعد از دیدارهای اولیه ترامپ با آنگلا مرکل، امانوئل مکرون و ترزا می، جهان همچنان درگیر «نشانه شناختی»های لازم برای سردرآوردن از ماحصل مذاکرات مابین آنهاست و به‌ رغم رسیدن به نتایج و برداشت‌هایی هنوز ابهام از این قضیه رخت بر نبسته است. حرف‌ها خبر از خوبی روابط می‌داد اما در جنبه‌های میدانی فاصله بین امریکا و اروپایی‌ها بیشتر شده بود و ترامپ هرازچندگاه نیش کلامی‌اش را به سران اروپا وارد و آنها را به مختل کردن سیستم‌های اقتصادی امریکا متهم می‌ساخت. کوتاه آمدن‌های دائمی بسیاری بر این اعتقادند که رابطه اروپایی‌ها با امریکا رابطه‌ای نه‌چندان پرسود برای اهالی قاره سبز و بیشتر با کوتاه آمدن اروپایی‌ها همراه بوده است. دولت‌های شاخص اروپایی همواره از این مسأله بیمناک بوده‌اند که اصرار بیش‌ از حد بر حفظ منافع‌شان امریکا را به سرد کردن هرچه بیشتر روابطش با آنها سوق دهد و چون هیأت مدیره تعداد زیادی از شرکت‌های اروپایی از سرمایه داران امریکایی شکل می‌گیرد، جنگ اقتصادی با آنها نیز بی‌نتیجه است. در چنین حالتی اگر هم دولت‌های اروپایی از همسو شدن با اقدامات دولت امریکا در زمینه تحریم این و آن خودداری ورزند و بکوشند راه ویژه خود را طی کنند، سرشان به سنگ خواهد خورد زیرا شرکت‌ها و کارتل‌های نیمه اروپایی و نیمه امریکایی آنها با امواج تحریمی تنظیم شده از جانب امریکایی‌ها همراه خواهند شد و اگر هم حفظ ظاهر کنند و این حمایت‌ها را علنی نسازند و پز مخالفت با دولت امریکا را بگیرند در عمل چیزی بجز حمایت را به اجرا درنخواهند آورد. وقتی شرایط مهیا نیست دونالد ترامپ در یک پز ظاهراً آزادیخواهانه به شرکای اروپایی‌اش گفته است نیازی نیست به تبعیت از کاخ سفید از پیمان برجام خارج شوند اما همزمان با آن از آنها خواسته است اقدامات بیشتری را در قبال ایران به سبب ادامه یافتن فعالیت‌های موشکی این کشور در پیش گیرند. اروپایی‌ها در دیدار با نمایندگان ارشد سیاست خارجی ایران قول داده‌اند که اصول برجام را حفظ کنند اما وقتی شرایط انجام این‌کار به‌طور کامل مهیا نباشد، بیان این وعده‌ها فقط یک ظاهرسازی خواهد بود و این سؤال بیش از پیش به ذهن‌ها می‌رسد که اروپایی‌ها چه میزان توان برای حفظ استقلال عملی خویش در قبال یک امریکای زیاده‌خواه دارند. هر اتفاقی بیفتد و هرگونه به ماجرا نگاه کنیم، در عین برقراری ملاحظات فوق، اروپا دیگر یک «تسلیم صرف» مقابل امریکا نیست و اگر در گذشته همواره تصمیم‌های مهم و برتری‌های میدانی را به امریکایی‌ها واگذار می‌کردند تجربیات 75 ساله بعد از اتمام جنگ جهانی دوم از آنها نیروهایی متفکر و متفاوت ساخته است. آب‌های مواج آنچه آب‌های پیش‌رو را مواج‌تر می‌سازد یکدست نبودن ایده‌ها در خصوص مسائل موجود است و امریکا طوری با مسأله برجام برخورد می‌کند که هیچ‌ یک از شرکای اروپایی‌اش چنان خط و رویه‌ای ندارند. در مورد روسیه هم اختلاف نظر بین امریکا و اروپا محسوس است. اروپایی‌های غربی معتقدند روسیه بجز در مواردی معدود هرگز یک نیروی ماندگار در کنار آنها نبوده است ولی امریکایی‌ها اعتقاد دارند روس‌ها بیش‌از هر زمانی و حتی با حضور ولادیمیر پوتین سرسخت در کرملین تبدیل به نیرویی شده‌اند که می‌توان با آنها معامله کرد و بده بستان داشت. محصول چنان نگرشی زیر سؤال رفتن سیاست‌های دونالد ترامپ در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری 2016 و اتهام وارده به وی در خصوص کمک گرفتن از روس‌ها برای غلبه بر هیلاری کلینتون در آن رویداد است اما امریکای ترامپ نشان داده که از هر معامله‌گری در این زمینه و سایر مسائل جهانی استقبال می‌کند و تابویی را با مضمون روس‌ها هرگز قابل اعتماد نیستند، محو کرده و مایل به همکاری با آنها بر سر مسائل مختلف است. چه باید کرد؟ اروپایی‌ها برای جان سالم به در بردن در شرایط سخت فعلی چه باید بکنند؟ آیا شرایط سخت و متزلزل ارز واحد اروپا (یورو) و شکننده‌تر شدن اتحادیه اروپا (EU) که دیگر بریتانیا را هم دربرندارد، نشانه سوق یافتن قدرت‌های اروپای غربی به همکاری‌ها و تعاون‌های جدید در صحنه سیاست اروپا نیست و آیا امریکا حاضر است در این عرصه جدید سهمی را برای شرکای لرزان و غیرمتحد اروپایی خود قائل شده که بدون آن‌هم قادر به پیشبرد کارهای خود است. گاهی به‌نظر می‌رسد که اروپایی‌ها در قبال مسائل مهم جهانی موضع‌گیری‌های فرمایشی و صوری داشته‌اند و بیش از آنکه کاری انجام بدهند، هیاهو ایجاد کرده‌اند. یکی از این موارد در سال 2002 بود که پای امریکا کاملاً در ورطه جنگ عراق فرو رفته بود و دولت‌های پاریس و برلین با برحذر داشتن امریکایی‌ها از این حضور بی‌سرانجام و بی‌نتیجه خواندن سیاست جنگ، متذکر شدند باید با عراق و افغانستان برخوردی دیپلماتیک داشت و با تقویت نیروهای حافظ صلح سازمان ملل به طور مستقیم آتش به روی شهروندان نگشود. امریکای باراک اوباما این توصیه را گوش‌ نکرد و امریکای دونالد ترامپ نیز این قضایا را جدی نگرفته و ضد و نقیض عمل کرده و در عین اعلام بیرون آوردن نیروهایش از منطقه، اخیراً 400 نیروی تازه نفس و همچنین ناوگان دریایی تازه‌اش را راهی منطقه کرده تا عملاً از نبود اطمینان و حاکمیت وعده‌های پوچ بر نظام کاری خود بگوید. چیزی که اروپایی‌ها هنوز موفق به سرمایه‌گذاری درست روی آن نشده‌اند تا در سایه آن امریکا را در برخی معادلات جهانی به عقب برانند و خود سردمدار تازه نیروهای غربی شوند. ضربه‌ای کاری قدر مسلم اینکه اروپا با ماجرای کناره‌گیری ترامپ از برجام برخورد قدرتمندانه‌ای نداشته و در این چند هفته سیما و حالت بوکسوری را داشته که ضربه‌ای کاری از حریف خورده و به‌شدت می‌کوشد خودش را از افتادن نجات دهد اما اطمینانی در این زمینه ندارد. امریکا از متحدان اروپایی‌اش خواسته است در آنچه مبارزه خود با تخلف‌های ایران در زمینه تعهدات نظامی و هسته‌ای خوانده، با این کشور همراه شوند. اروپایی‌ها پس از دیدار‌های اخیر خود با سران سیاست خارجی ایران حالت افرادی پیدا کرده‌اند که نمی‌دانند روابط خود را با امریکایی حفظ کنند که مثل همیشه به او محتاج‌اند یا پای عهدنامه‌ای بمانند که ایران نیز نسبت به فرجام آن امید چندانی ندارد. ترامپ با انتخاب روز 8 مه برای اعلام تغییر اساسی موضع خویش در قبال برجام عملاً اروپایی‌ها را بیش از پیش در موضع انفعالی قرار داد زیرا این روزی است که به روز پیروزی اروپا در پایان جنگ جهانی دوم مشهور است و شاید ترامپ می‌خواست با اعلام جدایی صریح از برجام و انداختن توپ به زمین اروپایی‌ها آنها را در یک وضعیت دشوار و سخت برای تصمیم‌گیری نهایی قرار بدهد. تسهیلات اروپایی اروپا به‌ رغم بافت امریکایی‌ هیأت مدیره بسیاری از شرکت‌های تجاری‌اش هنوز این‌ گزینه را دارد که با ارائه تسهیلات کاملاً اروپایی و سایر مزایای موجود در این قاره به‌طرف ایرانی، آنها را بیش از پیش به همکاری با خود سوق بدهد و امکان سرمایه‌گذاری اروپایی‌ها در ایران را بیشتر کند. دولت‌های اروپایی می‌توانند برای کوچک‌تر کردن عواقب کار شرکت‌های متوسط و غیرمشهور را طرف معامله با ایران قرار بدهند اما به‌جای ابتکارهایی از این دست و هر تدبیر دیگری در یک حالت نبود تصمیم‌ قرار داشته و فرصت‌ها و ساعت‌های متعددی را از دست داده‌اند و همین مسأله کمک کرده است تا امریکا در مناسبات و معادلات اخیرش با اروپایی‌ها یک‌بار دیگر دست پیش داشته باشد. هر چقدر مناسبات امنیتی و اشکالات تجاری در خاورمیانه بیشتر شوند، دست اروپایی‌ها برای بهره‌برداری بیشتر از بازارهای این منطقه محدود‌تر می‌شود ولی دولت‌های ارشد اروپایی و حتی آلمان و فرانسه طرح مشخصی در این خصوص ندارند و به‌علاوه شرکت‌های این قاره بر اثر القائات امریکا به این‌ باور و بواقع بیم رسیده‌اند که هرگونه سرمایه‌گذاری تازه در ایران ریسکی است که شاید جواب ندهد و این ترس در ذهن آنها ریشه دوانده که براثر مشکل سازی‌های امریکا هر معامله اقتصادی آنها با طرف‌های ایرانی با بن‌بست مواجه شود و کار به شکل‌های مختلف گره بخورد. یک ابهام تحت هر شرایطی اروپا در روزهایی که از کناره‌گیری امریکا از تفاهمنامه برجام می‌گذرد، نتوانسته است ابزاری در اختیار گیرد که همکاری‌های تجاری‌اش با ایران را بدون هرگونه مشارکت از جانب امریکا به یک نقطه امن برساند. ترامپ در کشورش تحت این فشار و سؤال منطقی قرار دارد که چرا بعضی وعده‌های انتخاباتی‌اش را جامه عمل نپوشانده است و خیلی‌ها می‌پرسند شعار «امریکا در اولویت» او چه شد. در راستای همین مسائل بود که این رئیس‌جمهوری جنجالی سرانجام از پیمان برجام خارج شد اما حالا خودش با این ابهام مواجه است که تا چه میزان با تعیین تحریم‌های تازه ایران را به سمتی بکشاند که برای او پیروزی تلقی شود و اروپایی‌ها هم با این ابهام مواجهند که اگر قرار است پای برجام بمانند چگونه می‌توانند اشکال‌تراشی‌های امریکا که پایه این تفاهمنامه را پیوسته سست‌تر می‌کند، خنثی سازند. امروزه بحث همکاری‌های بانکی با ایران با همتاهای اروپایی آنان یک بحث مبهم است زیرا کاخ سفید در عین آزاد اعلام کردن مناسبات مالی اروپایی‌ها با ایران با اعمال و تحمیل تحریم‌های متنوع به دولت این کشور راه ارتباط درست و مؤثر اروپایی‌ها با بانک‌ها و واحدهای سرمایه‌داری در ایران را مسدود ساخته و چه بسیار همکاری‌های مشترک که براساس این ابهام‌ها و بیم‌ها رنگ باخته و اصلاً شکل نگرفته و اگر اروپایی‌ها یک ایراد عمده داشته باشند، یکطرفه نکردن اوضاع و حرکت زیر سایه بلند امریکا و ادامه دادن به سال‌ها همکاری در عین اختلاف است. امریکایی که همواره کوشیده است اروپا را به یک نقش درجه دوم تنزل داده و اعتماد به‌نفس و ابتکار عمل را از این قاره گرفته است. منابع: Canegie Europe, CSIS, Nytimes

نظر شما