شناسهٔ خبر: 25715883 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه کیهان | لینک خبر

به بهانه هفتادمین جشنواره فیلم کن

تیرخلاص به یک جشنواره سفارشی

صاحب‌خبر -



سعید مستغاثی
وقتی در مراسم پایانی هفتاد و یکمین جشنواره فیلم کن، پیش از اعطای جایزه بهترین بازیگر زن، «آزیا آرجنتو» هنرپیشه ایتالیایی و دختر داریو آرجنتو (فیلمساز معروف) بر روی صحنه مراسم رفت و از تجربه تلخ خود در جشنواره کن گفت و اظهار داشت: «سال 1997، همین‌جا در کن، هاروی واینشتاین به من تجاوز کرد.» در واقع تیرخلاص را به جشنواره‌ای شلیک کرد که پس از 12 روز، دیگر رمقی از آن نمانده و در زیر تیغ انتقادات و اعتراضات مختلف حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای به پیکری در حال موت شبیه شده بود.
می‌توان گفت هفتاد و یکمین دوره جشنواره فیلم کن، یکی از کم‌فروغ‌ترین دوره‌های آن به شمار می آید. جشنواره‌ای که سالهاست از اهداف و مانیفست خود، در حمایت از سینمای مستقل و هنری، دورافتاده و به قول «پی‌یر رییسیان» (یکی از مسئولین سابق این جشنواره) برروی شاخ کمپانی‌های مد و لباس و جواهرات و ... و فیلم‌های آمریکایی می‌چرخد که اگر اینها نباشند، جشنواره کن هم وجود ندارد. از همین روی در همه دوره‌های حداقل20 -25 سال اخیر این جشنواره، آثار سینمای آمریکا آن هم از نوع تجاری‌ترینش، همواره گل سرسبد آن بوده و تبلیغات و هیاهوی بسیاری برای آن برپا شده است، از حضور چندین باره دار و دسته فیلم‌های «جنگ‌های ستاره‌ای» با آن شکل و شمایل عجیب و غریب گرفته تا مانور نژادپرستانه فرانک میلر و اعوان و انصارش با کلاه کابوی برای فیلم «شهر گناه» تا حضور عروسک‌های کارتون‌هایی مثل «شرک» و «ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی» تا زره‌پوش‌سواری عوامل فیلم «بی‌مصرف‌ها» برروی فرش قرمز این جشنواره و تا ...
کار بدانجا رسید که حتی برای شرکت فیلم‌های آمریکایی در بخش‌های مختلف جشنواره برخلاف قانون آن که فیلم‌های بخش‌های اصلی هیچ‌گونه نمایش قبلی حتی در سایر جشنواره‌ها نبایستی داشته باشند اما فیلم‌های آمریکایی این قانون و ضابطه جشنواره را هم وتو کرده و بعضی از این دست فیلم‌ها حتی با ماهها اکران عمومی، در بخش مسابقه جشنواره کن حضور یافتند! طرفه آنکه امسال برخی از سخیف‌ترین فیلم‌های تجاری یا به قولی بازاری هالیوودی در جشنواره فیلم کن حضور داشتند، از جمله فیلم «سولو: یک داستان جنگ‌های ستاره‌ای» که در واقع جزو سری اصلی این مجموعه هم حساب نمی‌شود و بخش دوم از سه‌گانه‌ای است که در حاشیه مجموعه اصلی و به عنوان پرانتزی بر آن ساخته شد.  
اما یکی از عجیب‌ترین ماجراهای جشنواره هفتاد و یکم فیلم کن، فیلم‌های شرکت‌کننده در آن بود و عجیب‌تر از آن آثاری که زمان‌های طلایی جشنواره مانند فیلم افتتاحیه و فیلم اختتامیه را اشغال کردند و بالاخره برندگان و برگزیدگان. بیرون ماندن بسیاری از فیلم‌ها و فیلمسازان مطرح و مهم بر این عجایب افزود؛ فیلم و فیلمسازانی مانند Radegund اثر «ترنس مالیک» فیلمساز معروف آمریکایی که چند سال پیش نخل طلای این جشنواره را بدست آورد، «آنها» جدیدترین ساخته» پائولو سورنتینو» کارگردان و فیلمنامه‌نویس ایتالیایی و از برندگان گذشته جشنواره کن، فیلم «مورد علاقه» به کارگردانی «یورگن لانتیموس» که سال گذشته جایزه ویژه هیئت داوران را دریافت کرد، «برادران سیسترز» جدیدترین ساخته  «ژاک اودیار» کارگردان فرانسوی و برنده نخل طلای کن ٢٠۱۵، «غروب آفتاب» به کارگردانی «لازلو نمس» یکی از داوران دوره گذشته و برنده جایزه بزرگ جشنواره برای فیلم «پسر شائول»، «روما» از «آلفونسو کوارون» کارگردان مطرح مکزیکی،‌ فیلم «غیرداستانی» ساخته «اولویه آسایاس»، فیلم «مرگ و زندگی جان اف داناون» از  «خاویر دولان» سینماگر شناخته شده کانادایی و از نامزدهای نخل طلای کن ٢٠۱٤ و ... در جشنواره امسال پذیرفته نشدند و به جای آنها آثار نسبتا گمنامی در بخش‌های مختلف این دوره از فستیوال کن جای گرفتند که پس از نمایش، ضعیف بودن اغلبشان، وجه مشترک آنها شد.
اما فیلم‌های شرکت‌کننده در جشنواره کن 2018 اغلب وجه مشترک دیگری هم داشتند و آن حمایت و پشتیبانی مالی و سیاسی کمپانی «یورو ایمیج» وابسته به شورای اروپا (از زیرمجموعه‌های اتحادیه اروپا) بود که بیش از 20 فیلم در بخش‌های مختلف جشنواره امسال به سفارش و با پول و هزینه این کمپانی ساخته و عرضه شد. از فیلم‌های افتتاحیه و اختتامیه یعنی همان زمان‌های طلایی جشنواره گرفته که فیلم «همه می‌دانند» (اصغر فرهادی) در افتتاحیه و دو فیلم «چه کسی دن کیشوت را کشت؟» (تری گیلیام) و «درخت گلابی وحشی» (نوری بیلگه جیلان) در اختتامیه و روز آخر جشنواره نمایش داده شدند تا اغلب فیلم‌هایی که جوایز اصلی این دوره را کسب کردند، همگی از فیلم‌ها و سفارش‌های کمپانی «یورو ایمیج» وابسته به اتحادیه اروپا بودند، آثاری همانند:
«داگمن» که جایزه بهترین بازیگر مرد را گرفت، «جنگ سرد» که جایزه بهترین کارگردانی به کارگردانش پاول پاولیکوفسکی داده شد که قبلا فیلم هلوکاستی «آیدا» را ساخته و جایزه اسکار هم دریافت نموده بود، فیلم «آیکا» که برنده جایزه بهترین بازیگر زن شد، «لارنزوی خوشحال» که جایزه بهترین فیلمنامه را به طور مشترک با فیلم «سه رخ» جعفر پناهی دریافت کرد، «مرز» که جایزه اول بخش نوعی نگاه را گرفت، فیلم «زنان در جنگ» جایزه هفته منتقدین را به خود اختصاص داد، Donbass که جایزه بهترین کارگردانی را در بخش نوعی نگاه دریافت کرد و ...
به جز این فیلم‌ها، دیگر آثار حمایتی و هدایتی کمپانی «یورو ایمیج» و اتحادیه اروپا نیز از جنجالی‌ترین و در عین حال سخیف‌ترین فیلم‌های کن هفتاد و یکم به شمار آمدند، از ساخته لارس فن تریر به نام «خانه‌ای که جک ساخت» با صحنه‌های مشمئزکننده و نفرت‌برانگیز که باعث شد نزدیک به 100 نفر از سالن نمایش فرار کنند تا فیلم «جاده سامورایی» ساخته «استفانو ساونا» و تا فیلم «دختران خورشید» به کارگردانی «اوا هوسون» که از جانب طیف وسیعی از منتقدین بی‌ارزش نامیده شد!
به این ترتیب هفتاد و یکمین دوره جشنواره کن را می‌توان یکی از سفارشی‌ترین دوره‌های تاریخ این جشنواره دانست. مقامی که پیش از این متعلق به دوره شصت و نهم بود که فیلم «فروشنده» (اصغر فرهادی) به عنوان محصولی از انستیتو فیلم دوحه قطر، دو جایزه دریافت کرد و 6 محصول دیگر از همین کمپانی نیز جوایز مختلفی از جشنواره کن همان سال گرفتند.
اما آثار دیگری که امسال جوایز دریافت کردند می‌توان از فیلم «دله دزدان» ساخته «هیروکازو کوره ایدا» فیلمساز ژاپنی نام برد که نخل طلای جشنواره را گرفت و به زندگی حاشیه‌نشینان توکیو می‌پرداخت که در بدبختی و فلاکت زندگی خود را از طریق دله دزدی می‌گذرانند. فیلم «کوکلوس‌کلان سیاهپوست» از «اسپایک لی» جایزه بزرگ هیئت داوران را دریافت کرد که به فرقه کوکلوس‌کلان‌ها و قضایای نژادپرستی آنها می‌پرداخت و در این مسیر یک کاراگاه یهودی محور داستان قرار می گیرد. «کفر ناهوم» ساخته «نادین لاباکی» جایزه ویژه هیئت داوران را گرفت که نگاهی اسرائیلی به ماجراهای لبنان داشت و آنچه در این کشور می‌گذرد را توسط یک کودک به چالش می‌کشد تا جایی که علیه پدر و مادرش و در واقع نسل آنها به خاطر مقصر وضعیت کنونی این کشور شکایت می‌کند! نوعی نگاه ضد لبنانی که با فیلم  The Insult ساخته «زیاد دویری» نامزد دریافت جایزه اسکار فیلم غیرانگلیسی زبان امسال هم شد. فیلم «دختر» هم که جایزه دوربین طلایی را گرفت در واقع یک فیلم تراجنسیتی بود با مسائلی که معمولا در این دسته از فیلم‌های غیر اخلاقی مطرح می‌گردد با این افزوده که کاراکتر اصلی قصد داشت بالرین شود و بالاخره فیلم «سه رخ» جعفر پناهی که تقریبا جایزه‌اش بیش از همیشه مسجل بود. چراکه چند سال پیش «تی یری فرمو» (دبیر هنری جشنواره کن) اعلام کرد پناهی هرچه بسازد در جشنواره کن پذیرفته می‌شود. فرمو، پناهی را به عنوان داور تمامی جشنواره‌ها نیز برگزید! یعنی از نظر جشنواره کن یا سایر جشنواره‌های به اصطلاح هنری، فرقی نمی‌کند که پناهی چه بسازد، چگونه بسازد و چه از کار دربیاورد! به هر حال و به هر صورت و فراتر از ملاک‌ها و معیارهای هنری و سینمایی وی در جشنواره کن جایگاه ویژه‌ای دارد!
این سخنان یکی از قدیمی‌ترین و مهمترین مسئولین جشنواره کن، خود اعترافی صریح به این موضوع است که جشنواره فیلم کن، برای انتخاب فیلم‌ها و اعطای جایزه به آنها، چندان به هنر و سینما توجهی نداشته و ندارد! و طرفه آنکه فیلم «سه رخ» در رشته‌ای جایزه می‌گیرد (فیلمنامه) که بیش از سایر عناصرش مورد نقد منتقدین قرار گرفته و به عنوان نقطه ضعف اصلی فیلم اعلام شده بود! در کل فیلم «سه رخ» از نظر اغلب منتقدین فیلم متوسطی ارزیابی شد که در واقع شبح کیارستمی بر پرده کن به نظر آمد! اگرچه امتیاز متوسط این فیلم از  امتیاز ضعیفی که منتقدین مختلف در جشنواره به فیلم «همه می‌دانند» اصغر فرهادی دادند، بالاتر بود!
اما به غیر فیلم‌ها و جوایز که به اجماع اکثر منتقدین و حاضرین به اصطلاح پاشنه آشیل جشنواره امسال محسوب شد، وقایع بسیار دیگری نیز اتفاق افتاد که هرکدام از آنها برای تردید در اعتبار یک جشنواره کافی است.
جشنواره هفتاد و یکم کن در ازای غیبت بسیاری از فیلمسازان برجسته برای از دست ندادن اعتبار خویش، این بار از ژان لوک گدار (فیلمساز شناخته شده فرانسوی) دعوت کرده بود و فیلم بسیار ضعیف او به نام «کتاب تصویر» را نیز در بخش مسابقه اصلی قرار داد. اما علیرغم همه این باج‌ها، گدار به جشنواره نیامد و آنقدر برایش بی‌اهمیت بود که حتی نخل طلای ویژه نیز باعث نشد تا از خانه‌اش در پاریس خود را به سواحل کروازت در جنوب فرانسه برساند!
جشنواره هفتاد و یکم هم از همان ابتدا قوانین شداد و غلاظ برای شرکت‌کنندگانش وضع کرد، از ممنوعیت عکس سلفی گرفته تا ممنوعیت کفش تخت، از بازرسی‌های نقطه به نقطه تا کل کل کردن با نتفلیکس و تا ...
فرش قرمز جشنواره به یک مکان توریستی تبدیل شده بود که آدم‌های بی‌ربط گویا به تماشای موزه یا بنایی تاریخی رفته‌اند، با پوشیدن لباس هنرپیشگان مختلف برروی آن راه رفته و عکس می‌گرفتند و در این میان هم برخی بازیگران که خود را به کن رسانده بودند، روی همین فرش عکس گرفتند! مثلا یکی از بازیگران پرمدعای این سینما روی فرش قرمز فیلم «نوری بیلگه جیلان» عکس انداخت!
مدل لباس‌ها از نقاط بسیار بحث‌برانگیز و انتقادآمیز بود که به دلیل مانور روی فرش قرمز بیش از همه نقاط ضعف رخ می‌نمود، به خصوص لباس عوامل فیلم‌های ایرانی که مورد مضحکه بسیاری از حاضران قرار گرفت و پوشش دو تن از زنان گروه عوامل فیلم «سه رخ» از همه بیشتر تمسخرها را برانگیخت، چنان‌که یکی از آنها با پوشیدن لباسی شبیه خون‌آشام‌ها گویا جشنواره را با بالماسکه یا مراسم هالووین اشتباه گرفته بود! به قول برخی ایرانیان حاضر در جشنواره، بعضی از افراد و عوامل فیلم‌های ایرانی یا بازیگران به اصطلاح ایرانی سایر فیلم‌ها، سعی کرده بودند کمبودهای خود و فیلم‌هایشان را با نوع لباس‌های دلقک‌وار یا عریان‌گرایانه جبران نمایند!
بالاخره مراسم اختتامیه به عنوان حسن ختام هفتاد و یکمین دوره جشنواره کن فرارسید. اما گویا کسی به جز عوامل خود فیلم‌های شرکت‌کننده، چندان تمایلی به شنیدن نام برنده‌ها نداشتند و شاید اساسا فرقی هم نمی کرد. تقریبا همه چیز از پیش روشن و معلوم بود. مراسم کماکان و به روال همیشگی با کسالت و سخنان تکراری ادامه داشت. مراسمی که نه سنگینی و وقار یک مراسم هنری را داراست و نه آن غوغای مراسم اسکار. به نوعی در میان زمین و هوا دست و پا می‌زند  و تکلیفش با مخاطبش روشن نیست. اما ناگهان در میانه مراسم خسته‌کننده و کسالت‌بار پایانی و قبل از اعلام نام برنده جایزه بهترین بازیگر زن، «آزیا دارجنتو» به روی صحنه رفت و تکان‌دهنده‌ترین و خبرسازترین جمله جشنواره هفتاد و یکم را بیان کرد:
«سال 1997، همین‌جا در کن،  هاروی واینشتاین به من تجاوز کرد.»
مراسم اختتامیه به قبح ختام جشنواره بدل شد! گویا این جمله عصاره تمامی لحظات و شاید تمامی هفتاد و یک دوره این جشنواره قدیمی اروپا بود. نام هاروی واینشتاین تداعی اسطوره دو نوع سینمای مستقل و هالیوودی آمریکا، بنیانگذار کمپانی «میراماکس» از جمله نخستین رقبای کمپانی‌های بزرگ آمریکا و هالیوود که به تولید آثار متفاوت و ماندگار این سینما روی آورد و بعد از آن برپایی استودیوی واینشتاین‌ها به اتفاق برادرش که محل تجمع سینماگران نوگرای هالیوود شد. از همین روی هاروی واینشتاین همواره در بسیاری از مراسم و جشنواره‌های سینمایی از جمله همین جشنواره کن مورد تقدیس و تجلیل قرار می‌گرفت. حالا تقریبا یکسالی است همان هاروی واینشتاین به عنوان هیولای فساد و فحشا مطرح شده و بازیگران و عوامل بسیاری علیه وی دست به افشاگری زدند که «آزیا آرجنتو» یکی از اولین آنها بود که علیه واینشتاین افشاگری کرد و به دلیل همین افشاگری و فشارهای عوامل واینشتاین، ناگزیر از ترک کشورش ایتالیا شد.
حالا وزیر حقوق زنان فرانسه هم جشنواره کن را یکی از مکان‌های تعرض و تجاوز جنسی به زنان می‌داند. «مارلن شیاپا» ماه پیش در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «هاروی واینشتاین تهیه‌کننده فاسد هالیوودی که یک بار عنوان «سلطان کن» را کسب کرد، یکی از موارد تعرض به زنان را در طول جشنواره کن انجام داد و به همین دلیل ضروری است زنانی که در کن حضور می‌یابند احساس امنیت کنند و بدانند کسی نمی‌تواند آزاری به آنها برساند»! وزیر فرانسوی در همان کنفرانس یادآور شد که با همکاری مدیریت جشنواره کن، یک خط تلفن برای قربانیان آزار جنسی به راه ‌انداخته تا مواردی که برایشان مشکل ایجاد شده را گزارش کنند.
این مسئله در واقع روی دیگر سکه زرق و برق و هیاهوی این جشنواره هفتاد و یکساله و نمونه‌های مشابه آن در هالیوود و اسکار به شمار می‌آید. واقعیت تلخی که امروزه از چالش‌ها و معضلات فاجعه‌برانگیز جامعه غرب تلقی گردیده که اغلب مراکز فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و ورزشی و ... آن را فراگرفته است. از هالیوود که کوس رسوایی‌اش با هشتک‌هایی مانند «من هم» عالم‌گیر شد تا دانشگاههای آمریکا که جو بایدن، معاون رئیس‌جمهوری وقت آمریکا را به صحنه مراسم اسکار کشاند تا همه مردم را به راه‌اندازی جنبشی علیه تعرضات جنسی در این مراکز علمی فراخواند، تا پارلمان اروپا که توصیه شد دیگر هیچ مرد و زن عضو آن با هم در یک آسانسور تنها سوار نشوند و تا آکادمی نوبل که به تعطیلی جایزه نوبل ادبیات کشیده شد!

نظر شما