شناسهٔ خبر: 25714276 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه آفتاب یزد | لینک خبر

سفیر اسبق ایران در آذربایجان در گفت و گو با آفتاب یزد:

جنگی در کار نیست

صاحب‌خبر - آفتاب یزد- رضا بردستانی: درباره آخرین تحولات میان ایران و اسرائیل با افشار سلیمانی تحلیلگر مسائل بین‌الملل و سفیر اسبق ایران در آذربایجان به گفت‌و گو نشسته‌ایم. این گفت‌ و‌گو بدین شرح است: کمتر کشوری است که از مواضع ایران و اسرائیل نسبت به هم باخبر نباشد. سال‌ها است که در مورد جنگی محتمل بین ایران و اسرائیل حرف‌هایی شنیده‌ایم اما حالا که ایران با حضور مستشاری خود به فضای جغرافیایی این کشور نزدیکتر از همیشه شده است، آیا به رخدادی به نام جنگ با آنچه در ذهن دارید معتقد هستید یا نه؟اگر از احتمالا سخن بگوییم، در جهان دیپلماسی، نظام بین الملل و روابط بین المللی، قطعا این گزینه یعنی جنگ بین ایران و اسرائیل قابل پیش بینی است اما به نظر می‌رسد بدون توجه به آینده که مشخص نیست جهان به کدام سوی حرکت کند، فعلا و در این زمان به چند دلیل جنگی بین این دو کشور رخ ندهد:چون نه اسرائیل و نه ایران در سوریه، «فعال مایشاء» نیستند، پس این مسئله باعث می‌شود که جنگی رخ ندهد. البته رخدادهای فعلی، یعنی موضع‌گیری کنونی روسیه از پیش قابل پیش بینی بود و تقریبا اتفاق عجیبی در منطقه روی نداده است. از مدت‌ها قبل گفته بودم که احتمالا روسیه خرج خود را از ایران جدا خواهد کرد و با آمریکا در مورد سوریه و مسائل منطقه ای وارد معامله خواهد شد، مسئله ای که اتفاق افتاد و نشان داد بالاخره ایران باید رهیافت‌های دیگری در منطقه به جز تکیه بر گزینه ای به نام روسیه برای خود در نظر بگیرد پس همین مسئله نشان می‌دهد خاک سوریه، همان فضای جغرافیایی نیست که ایران با اسرائیل وارد جنگ شود.نقشی که ایران، روسیه و دیگر کشورها در سوریه دارند به گونه ای نیست که اجازه داده شود جنگی حادث شود مگر آنکه روسیه چراغ سبزهایی نشان دهد که هرگز روسیه چنین کاری را انجام نخواهد داد و این اولین دلیلی است که در این مقطع و در خاک سوریه این مسئله تقریبا ناممکن است. البته جنگ منظورم جنگی تمام عیار است و نه این تقابل‌های گاه و بی‌گاه و پراکنده.دلیل دیگر اینکه دولت بشار اسد، در بحث سوریه چندان دخالتی ندارد و تصمیم گیر اصلی بیشتر دو کشور روسیه و ایران هستند مگر آنکه روسیه در جهتی گام بردارد که مواضع ایران را تضعیف کند اما در هر صورت نقش ایران نادیده‌انگاشتنی نیست فلذا این هم دلیلی است که می‌توان گفت مانع بروز جنگ است.دلیل دیگر بازمی‌گردد به خود اسرائیل که به خودی خود با ایران رو در رو نخواهد شد مگر آنکه چراغ سبزی از آمریکا، متحدان آمریکا و حتی روسیه دریافت کرده باشد. از آنجایی که چنین هماهنگی و اجازه ای در چشم اندازه‌ها دیده نمی‌شود پس اسرائیل هم هرگز جرات پیدا نخواهد کرد که به ایران حمله کند یا در موقعیتی قرار بگیرد که منجر به رویارویی نظامی با ایران شود.اینکه می‌بینیم در مقاطعی تنش‌ها بین ایران و اسرائیل بالا می‌گیرد و برخی کشورها به آن دامن می‌زنند از آن جهت است که در عرصه بین‌الملل رخدادی در شرف وقوع است مثل همین اواخر که برخی درگیری‌های پراکنده، مقدمه‌ای بود برای افتتاح پایتخت جدید و انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس، پس می‌بینیم که چنین چالش‌هایی در پی آغاز یک جنگ نیست بلکه اهداف ثانویه ای دنبال می‌شود.در اینجا باید نکته ای تاسف بار گفت که هفتاد‌سال از شروع کشوری به نام رژیم اشغالگر می‌گذرد اما جهان اسلام آنچنان کاری انجام نداد و همین فرصت از دست رفته هفتاد ساله، شکافی در جهان اسلام ایجاد کرده که خود زمینه‌ساز این گونه تحرکات شده است. رژیم صهیونیستی رغبت چندانی به نبرد رودررو با ایران ندارند و به همین تقابل‌های عمدتاً کلامی و رودررویی‌های گاه و بی‌گاه بسنده خواهند کرد. در مجموع با شرایطی که توضیح داده شد، جنگی قرار نیست رخ دهد.این را فراموش نکنیم که نگرانی اسرائیلی‌ها، مورد حمله قرار گرفتن از منطقه بلندی‌های جولان است. پس شما معتقدید بزرگنمایی گزینه ای به نام جنگ بیشتر دنبال کردن اهداف پشت‌پرده یعنی تضعیف ایران در سوریه است و موقعیت این کشور در منطقه؟احتمالا تحرکات روسیه این مسئله را تایید می‌کند. اهرم فشاری که تاکنون در دست ایران بود همانا موقعیت عالی و در اختیار داشتن دست برتر در موضوع سوریه بود، پس وقتی برنامه‌های به گونه ای طرح ریزی شود و معامله‌های پشت‌پرده در حالی رخ دهد که ایران در سوریه دست برتر را از دست بدهد آنگاه در مرزبندی‌های سیاسی جدید منطقه‌ای، کم‌کم ایران خارج خواهد شد پس در همین جا باید به دستگاه دیپلماسی گفت که دست دست نکند و تا در موضع قدرت قرار دارد، با مواضعی شفاف پای میز مذاکرات بنشیند و امتیازات لازم را از طرف‌های اروپایی و نیز روسیه بگیرد و منتظر آینده نماند چون به نظر می‌رسد اهدافی که آمریکا و متحدانش دنبال می‌کنند هم راستا با روسیه است یا در شرف هم راستایی قرار دارند.به جز روسیه، ترکیه هم به جز مسائل کردها ممکن است با ایران هم‌داستانی نداشته باشد و او نیز به دنبال معاملات پشت پرده خود باشد پس جمیع مسائل نشان می‌دهد اتلاف وقت ایران برای رسیدن به مجموعه اهدافی که دارد و باید تا دیر نشده حرف‌هایش را محکم و صریح بزند و به آنچه در نظر دارد، برسد. کوتاه سخن اینکه گزینه جنگ بیشتر بحثی روانی و تاکتیکی است و اهداف دیگری دنبال می‌شود.آمریکا قویاً منتظر مواضع جدید ایران در برجام است و مترصد بیرون آمدن نتیجه مذاکرات ایران با اروپایی‌ها است و نیز چین و روسیه، همین انتظار باعث خواهد شد چراغ سبزهایی که اسرائیل برای رو در رو شدن با ایران نیاز دارد نشان داده نشود و بی‌تدبیری محض است که کشوری خواسته باشد خود را فدای اسرائیل کند. سرکیس نعوم، نویسنده و روزنامه‌نگار مشهور لبنانی و یکی از ستون نویسان روزنامه النهار در یادداشتی می‌گوید: «بن‌سلمان دنبال جنگ با ایران نیست، می‌خواهد آمریکا به جایش بجنگد» با توجه به تحلیل شما که برای جنگ ایران و اسرائیل، چراغ سبزهای بسیاری باید روشن شود؛ اعم از جنگ رودررو یا جنگ‌هایی خارج از منطقه و تقریبا نیابتی و اینکه توجیهی روشن برای این رودررویی وجود ندارد؛ حال اگر همه اسباب برای جنگ آماده شود، چه تغییرات و اتفاقاتی در منطقه رخ خواهد داد.اینکه برخی کشورها، از جمله عربستان همه کار کردند که برجام امضا نشود یا آمریکا برای حمله به ایران متقاعد شود هیچ شکی وجود ندارد. اساساً تمامی گزینه‌ها یک سر آن به جنگ ختم خواهد شد یعنی اینکه عربستان پول خرج می‌کند که ترامپ را متقاعد کند از برجام خارج شود و ایران تحت فشار قرار می‌گیرد که در نهایت او نیز از برجام برود و دست به اعمالی تلافی جویانه بزند، همه و همه نشان می‌دهد این تفکر ریشه دارد و قدیمی است. یک اطمینان وجود دارد و آن اینکه عربستان، اسرائیل و عموماً هیچ کشور دیگر توان و جرات حمله به ایران را ندارند، پس تمامی تلاش‌ها به این سمت در حال حرکت است که تقابل ایران و آمریکا به نتیجه ای جز جنگ منتهی نشود و این به طور طبیعی بسیاری از کشورها را درگیر جنگ با ایران خواهد کرد. از یک سو هیچ کشوری به تنهایی قدرت جنگیدن با ایران را ندارد و از سویی دیگر آمریکا هم که بیاید، تنها ورود پیدا نخواهد کرد پس فعلا آمریکا و متحدانش با کارت برجام در حال چک و چانه‌زدن با ایران هستند نه جنگ.نشانه‌هایی اما دیده می‌شود آمدن پومپئو و جان بولتون و دیگران، خود نشان می‌دهد به گزینه جنگ هم اندیشیده می‌شود اما تمام تلاش‌ها برای روی ندادن جنگ است مگر آنکه فشارها و بهانه‌گیری‌های آمریکایی‌ها ایران را در موقعیت تقابلی قرار دهد و بگویند خود ایران خواهان جنگ بوده است.پس حالا که دست برتر را داریم باید قدم پیش گذاریم و حتی در بحث سوریه هم باید خودمان داوطلب شویم که نیروهای سازمان ملل بیایند، ما می‌رویم دیگر کشورها هم بروند و زندگی در سوریه روال عادی به خود بگیرد. اینها را از آن جهت می‌گویم که به آینده موضع ‌گیری‌های بشار اسد هم اعتمادی وجود ندارد.اینکه مشخصا بگوییم در صورت رویارویی ایران با اسرائیل یا آمریکا و متحدانش در منطقه چه خواهد شد باید گفت طی دو ـ سه دهه اخیر، هیچ غائله ای به طور کامل پاکسازی نشده است، القاعده، طالبان، داعش، ویرانی‌های عراق، درگیری‌ها در افغانستان، وضعیتی که در پاکستان حاکم است و دیگر موارد حتی این موضوع را به ذهن متبادر می‌سازد که در صورت رخ دادن جنگ، آن چیزی حادث شود که پس از جنگ جهانی اول رخ داد یعنی فروپاشی امپراتوری عثمانی، به وجود آمدن کشورهایی کوچک و بر همین ریختن کامل ژئوپلیتیک منطقه به گونه ای که حتی فکر کردن به آن هم انسان را دچار نگرانی و وحشت کند. در مجموع نمی‌توان گفت چه رخ خواهد داد اما می‌توان پیش بینی کرد که آنهایی که خود وارد چنین جنگی شده اند خود نخواهند توانست از آن خارج شوند و خسارات و تاوان خارق العاده یا باید بپردازند که همین مسئله دامن زدن به آتش جنگ را اندکی محتاطانه تر می‌کند.در قرن بیست و یکم و با شرایطی که منطقه دارد اگر جنگی با محوریت ایران در بگیرد قطعا سایکس پیکوی جدیدی شاهد خواهیم بود و کل منطقه دستخوش تحولات و تغییرات وسیعی خواهد شد. الان هم منطقه به خودی خود درگیری‌های عجیب و اختلافات حل ناشده ای را شاهد است؛ بحران‌های خلیج فارس، شیعه و سنی، مباحث منطقه ای، موضوع کردها، افغان‌ها، اعراب و اسرائیل و دیگر موارد، عملا فکر کردن به جنگ را هم دیوانه کننده جلوه خواهد داد چه رسد به اینکه به جنگ بخواهیم وارد شویم. آتش جنگ اگر در این منطقه شعله ور شود هرگز خاموش نخواهد شد مضافا اینکه در منطقه مسائلی را به وجود خواهد آورد که دو صد چندانِ مسائل فعلی است.تقسیمات کشورها دستخوش تغییر خواهد شد، امنیت، اقتصاد و باقی مسائل نه تنها منطقه که جهان را شامل خواهد شد. آیا ایران در منطقه و جهان، دلخوش به حامیان پنهان است؟من اعتقادی به حامی پنهان به معنای اینکه کشورهایی از ایران در پنهان حمایت کنند، ندارم مگر گروه‌ها. اینکه منتظر بمانیم که در موقع بروز جنگ ممکن است کشورهایی به کمک ایران بشتابند انتظاری نابخردانه است.از این رو ایران باید موقعیت، امکانات و شرایط خود را بسنجد. سیاست ایران در منطقه باید شفاف تر باشد. می‌دانیم و دیده ایم که روسیه، ترکیه و دیگر کشورها در موقعیت‌های مختلف در نهایت معاملات خود را بدون توجه به منافع ایران انجام داده اند. روشن تر اینکه روسیه با حرف‌هایی که زده، عملاً آینده را برای ما ترسیم کرده که خیلی به روسیه و حتی ترکیه به عنوان کشورهایی که می‌توان روی آنها حساب کرد، تکیه نکند. ایران الآن باید دیپلماسی خود را فعال تر کند. هیچ اندیشیده اید که چرا روسیه از اختلافات ما با آمریکا و غرب استفاده نمی‌کند اما ایران از اختلافات روسیه و اروپا به نفع خود بهره می‌برد. کلام آخر؛ ایران دست برتر منطقه را دارد و هیچ کشوری حتی رژیم صهیونیستی هم قدرت رویارویی با ایران را ندارد.

نظر شما