شناسهٔ خبر: 25701415 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

خط کش ۱۴/ صریح با منتظمی/بخش دوم

تشکل‌های دانشجویی برنامه‌های خود را براساس آرمان انقلاب اسلامی به‌روز کنند/ با روش‌های دهه ۶۰ نمی‌توان پاسخ ضد انقلاب را در دانشگاه داد

دبیر کل سابق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان گفت: معتقدم با روش‌های دهه ۶۰ و با جنجال نمی‌توان پاسخ ضد انقلاب را در دانشگاه داد با این وجود ما هم باید مانند دشمن برنامه ریزی و هزینه کنیم.

صاحب‌خبر -

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- محسن عبدالعلی‌پور، اهمیت جنبش دانشجویی یا بهتر است بگوییم در زمانه فعلی تشکل‌های دانشجویی در ساختار کلی نظام اسلامی و نقش راهبردی آن در پیشبرد اهداف انقلاب بر کسی پوشیده نیست. در سالیان متمادی جنبش همواره با نقاط قوت و ضعفی همراه بوده که تاثیرات آن بلافاصله در بدنه جامعه ایرانی خودش را نشان داده است. آیا جنبش دانشجویی توانسته به اهداف اولیه خود دست یابد؟ امروزه ما در مرحله جنبش قرار داریم یا تشکل؟ چگونگی رابطه جنبش دانشجویی و قدرت و بسیاری از این دست سوالات ما را بر آن داشت تا در برنامه «خط کش» به گفت‌وگویی صریح و بی‌پرده با فعالین گذشته و حال جنبش دانشجویی بنشینیم. مهمان این هفته ما در تحریریه خبرگزاری دانشجو متین منتظمی دبیر کل سابق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان به نقد جنبش دانشجویی پرداخته است که در ادامه بخش دوم این گفتگو را می‌خوانیم.
 
خبرگزاری دانشجو: به نظر شما بدنه اجتماعی جریان دانشجویی دچار ریزش نشده است؟
یکی از معضلات کشور این است که دشمن تلاش می‌کند تا جوان مسلمان ایرانی خودگرا شود و این موضوع را در دانشگاه شاهد هستیم. دشمن می‌خواهد وقتی که دانشجو وارد دانشگاه می‌شود وقتش در کلاس و یا به کار‌هایی مثل گوش دادن موسیقی بگذرد، چون نمی‌خواهد دانشجو به فعالیت‌های انقلابی و گفتن مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل مشغول باشد.

دشمن برای خودگرا شدن دانشجوی مسلمان ایرانی برنامه ریزی و هزینه می‌کند، ولی در مقابل ما اقدامی انجام نمی‌دهیم و اگر دست به انجام فعالیتی هم بزنیم مشابه برنامه‌های دهه ۶۰ است مثلا انتظار داریم که با یک همایش جنجالی و مناظره چهره‌ها موافق و مخالف تعداد زیادی دانشجو جذب شوند.

معتقدم با روش‌های دهه ۶۰ و با جنجال نمی‌توان پاسخ ضد انقلاب را در دانشگاه داد با این وجود ما هم باید مانند دشمن برنامه ریزی و هزینه کنیم.

در هر حال امروز جریان دانشجویی مشغول کار‌های سیاسی روزمره شده و این مشغولیت باعث شده که بدنه اجتماعی چه همسو و چه غیرهمسو طرف آن نیاید.

خبرگزاری دانشجو: آیا تشکل‌های دانشجویی با منابع موجود می‌توانند در جهت پیشبرد آرمان‌های انقلاب حرکت کنند یا اینکه این امکان وجود ندارد؟
با منابع موجود نیز می‌تواند بنده معتقدم حتی اگر یک نفر هم در یک تشکل دانشجویی باشد او در این زمینه به اندازه وسعش تکلیف دارد. بحث این است که در تشکل وقتی کاری بر مبنای انقلاب اسلامی تعریف می‌شود باید آن کار چه توسط یک نفر چه صد نفر انجام شود.

خبرگزاری دانشجو: به نظر شما جذب محوری تشکل‌های دانشجویی متاثر از شیوه‌های دهه ۶۰ جنبش دانشجویی نیست آیا الزاما امروز نیز تشکل‌ها این اقتضائات را دارند ؟

به گفته رهبر معظم انقلاب کسی که می‌خواهد با اردو‌های مختلط و کار‌هایی از این دست جذب شود لازم نیست جذب شود اگر قرار باشد تشکل یک جشن تولد در دانشگاه برگزار کند تا ۱۰۰ نفر دانشجو جذب شوند این جذب به هیچ دردی نمی‌خورد، چون با این شیوه جذب دانشجو را هم نمی‌توان تربیت کرد.

تشکل‌های دانشجویی باید برنامه‌های خود را براساس آرمان انقلاب اسلامی به روز کنند با این وجود اگر این اتفاق بیفتد آن بخش از دانشجویان همسویی را که می‌گوییم نمی‌توانیم آن‌ها را جذب کنیم خودشان جذب تشکل می‌شوند حتی آن دانشجوی غیرهمسو هم وقتی که می‌بیند پای اسلام و دین در میان است او هم وارد عرصه می‌شود اگرچه ممکن است نظری مخالف نظر تشکل داشته باشد، ولی می‌نشیند و بحث می‌کند حالا یا نظر تشکل را می‌پذیرد یا نمی‌پذیرد.
 
تشکل‌های دانشجویی برنامه‌های خود را براساس آرمان انقلاب اسلامی به‌روز کنند/ با روش‌های دهه ۶۰ و با جنجال نمی‌توان پاسخ ضد انقلاب را در دانشگاه داد
 
معتقدم که یک کار اندیشه‌ای اسلامی آرمانی می‌تواند در تشکل به عنوان ثقل نگهدارنده عمل کند با این وجود اگر این اتفاق بیفتد دیگر لازم نیست تشکل بخواهد صوت بزند تا ۵۰۰ نفر دانشجو جذب شوند.

خبرگزاری دانشجو: اینکه تشکل دانشجویی برای پیشبرد فعالیت‌های تشکلی منتظر جذب بنشیند آیا این رویکرد درستی است؟
به نظر من این منتظر نشستن اشتباه است تشکل دانشجویی باید فعالیت‌های خود را ادامه دهد وقتی که رویکرد تشکل دانشجویی نسبت به آرمان‌های انقلاب اسلامی تغییر می‌کند در نتیجه اتفاقی که می‌افتد این است که جذب فیزیکی جایگزین جذب اندیشه‌ای می‌شود. تشکل دانشجویی مکلف است که حرف اسلام و انقلاب و حرف مردم را بزند نه اینکه حرفی را بزند که کسی خوشش بیاید یا کسی بدش بیاید و یا اینکه کسی جذب شود یا کسی جذب نشود.

به نظر من اصلا لازم نیست که یک تشکل میزان جذب خود را با برگزاری یک همایش توجیه کند تاکید من بر این است که تشکل‌ها به بهانه جذب بیشتر ماهیت فعالیت دانشجویی را عوض نکنند، چون وقتی که یک تشکل را اسلامی انقلابی می‌نامیم واقعا تاثیر و نوع رسالت آن نیز فرق می‌کند پس نباید تشکل را استحاله و تنها نمایی از دانشجویی بودن آن را حفظ کنیم این قابل قبول نیست.

خبرگزاری دانشجو: به نظر شما امروز مشکل تشکل‌های دانشجویی این است که اندیشه و حرف جدیدی برای گفتن در جامعه ندارند یا اینکه شیوه‌ها و ابزار‌هایی را که برای تاثیرگذاری مورد استفاده قرار می‌دهند کارآمد نیستند؟
مشکل هم در بحث اندیشه و هم در ناکارآمدی ابزارهاست ببینید انقلاب اسلامی یک آرمان دارد آیا ما توانسته ایم براساس آرمان این گفتمان مثلا بانکداری اسلامی را تئوریزه کنیم قطعا نکرده ایم و این نیازمند متد و روش جدید است.

تشکل‌های دانشجویی باید توجه به کار اندیشه‌ای را در اولویت قرار دهند، چون اگر اندیشه‌ها به روز نشوند هر چه هم متد جدید را به کار بگیرند تاثیرگذار نیستند.

ببینید ما امروز در حوزه مسائل مختلف متناسب با آرمان انقلاب اسلامی خلاء داریم و این مسائل را تئوریزه نکرده ایم مثلا ما بحث مطالبات مردم، مسائل جنسی، فعالیت‌های مختلف بانوان و یا بانکداری اسلامی را تئوریزه نکرده ایم.

سوال این است که جریان دانشجویی در زمینه مطالبات مردم چه اقداماتی می‌توانست انجام دهد
اما دنبال آن‌ها نرفت تا این مطالبات مانند غده سرطانی فوران نکنند و بعد یک عده‌ای با سوء استفاده از این بستر اغتشاشات را مدیریت کنند در هر حال جریان دانشجویی از مردم فاصله گرفته است.
 
تشکل‌های دانشجویی برنامه‌های خود را براساس آرمان انقلاب اسلامی به‌روز کنند/ با روش‌های دهه ۶۰ و با جنجال نمی‌توان پاسخ ضد انقلاب را در دانشگاه داد

خبرگزاری دانشجو: بر چه اساسی می‌گویید جریان دانشجویی از مردم فاصله گرفته و نمی‌تواند آن‌ها را با خود همراه کند؟
جریان دانشجویی آن قدر درگیر مسائل سیاسی روزمره شده و در این مسائل دست و پا می‌زند که از مردم جدا شده و این منفک شدن کاملا مشخص است. جریان دانشجویی مثلا امروز آن قدر درگیر برجام، سخنرانی و مناظره بوده که وقت نکرده حرف مردم و حرف کارگر را بزند و درد آن‌ها را بفهمد و بازگو کند با این وجود جامعه وقتی می‌بیند که دیگر این صدا‌ها از دانشجو درنمی آید در نتیجه از این جریان می‌برد. با این وجود من معتقدم که جریان دانشجویی به یک توده جو زده تبدیل شده که از درون خود بالا و پایین می‌پرد و عملا هم کاری نمی‌کند و فقط به عنوان یک بیننده به مسائل نگاه می‌کند.

خبرگزاری دانشجو: وقتی که جریان دانشجویی دچار یک خود مرجعی تاثیرپذیرفته از جریانات سیاسی می‌شود اتفاقاتی مانند تحصن فرودگاه، تحصن برجام در مقابل مجلس و ماجرای سفارت انگلیس را رقم می‌زند در نهایت رهبر انقلاب هم می‌گویند که این کار‌ها اشتباه بوده است. به نظر شما چرا باید این اتفاقات بیفتد؟

ما در درون خودمان یک ان رجل بالقوه داریم که گاهی اوقات بالفعل شده و موجب می‌شود که شیرازه کار از دست مان خارج شده و دچار تحلیل‌های جو زده شویم. در نتیجه اینجاست که می‌گوییم باید به کف خیابان‌ها بریزیم و یا باید جلوی ماشین فلانی بخوابیم و این در حالی است که دوران این کار‌ها گذشته است. اگر یادتان باشد زمانی وزیر فرهنگ و ارشاد وقت دولت یازدهم جنبش دانشجویی را با امسال رجوی و فرقان مقایسه کرد ما این موضوع را به دو صورت تحلیل کردیم اول تحلیل جو زده بود یعنی گفتیم برویم جلوی وزارت ارشاد و بگوییم تا وزیر عذرخواهی نکند کوتاه نمی‌آییم قطعا این تحلیل یک تحلیل ان رجل است.

تحلیل دیگر این بود که با رسانه‌ها مصاحبه کنیم، چون می‌دانستیم حرف ما به گوش وزیر می‌رسد از این رو مطمئن بودیم که تکلیف خود را ادا کرده ایم در هر حال تحلیل جو زده جریان دانشجویی می‌تواند هزینه ساز شود و به نوعی به دشمن پاس گل بدهد معتقدم که اگر جریان دانشجویی می‌خواهد از نظام دفاع کند حداقل باید این دفاع را به درستی انجام دهد تا برای دشمن بستر سوء استفاده فراهم نشود.

توصیه من به جریان دانشجویی این است که با فارسی روان و ثلیث موضوعات را برای مردم تحلیل کند و اصلا لازم نیست که با ادبیات پیچیده حرف خود را بزند. این پیچیدگی باعث می‌شود تا نتوانند با مردم ارتباط برقرار کنند و این یک درد است. به عنوان نمونه در این چند سال جریان انقلابی بار‌ها بحث معیشت را به عنوان مطالبه مردم مطرح کرده، اما چون ادبیات آن‌ها قابل درک نبوده مردم این مطالبه گری را ندیده اند.
 
تشکل‌های دانشجویی برنامه‌های خود را براساس آرمان انقلاب اسلامی به‌روز کنند/ با روش‌های دهه ۶۰ و با جنجال نمی‌توان پاسخ ضد انقلاب را در دانشگاه داد

خبرگزاری دانشجو: به نظر شما جریان دانشجویی در رابطه با آرمان گرایی دچار آرمان زدگی و عدم واقع بینی نشده است؟
آرمانگرایی واقع بینانه یعنی اینکه در یک مسیر مشخص پستی و بلندی‌ها را ببینیم بنابراین وقتی می‌گوییم آرمانگرایی واقع بینانه یعنی در مسائل مختلف آرمان گرایی خود را حفظ کنیم. در آرمان گرایی واقع بینانه هدف وسیله را توجیه نمی‌کند؛ از این رو وسیله‌ای را نیز که ما برای تحقق هدف به کار می‌گیریم باید در شأن انقلاب باشد در غیر اینصورت ماکیاولیستی عمل کرده ایم. آرمانگرایی واقع بینانه یعنی اینکه اول بفهمیم مردم چه می‌خواهند، چون اگر بدنه اجتماعی وجود نداشته باشد نمی‌توانیم کاری از پیش ببریم مثلا در هشت سال دفاع مقدس اگر آرمانگرایی ما واقع بینانه نبود نمی‌توانستیم در مقابل دشمن بایستیم به گونه‌ای که حتی یک وجب از خاک کشورمان را از دست ندهیم.

خبرگزاری دانشجو: جریان دانشجویی از ابتدای انقلاب هرگاه خواسته نظر مخالف خود را در ارتباط با دولت‌ها و مسئولین مختلف نقد کند اولین قدمش این بوده که می‌گفتتد فلانی فاسد یا ضد انقلاب است و آنقدر هم این موضوع را مطرح کرده اند که در ذهن مردم جا افتاده همه مسئولان جمهوری اسلامی فاسد هستند آیا این رویه درستی است؟
این اشتباه در بعضی تشکل‌ها کم و در برخی تشکل‌ها در حد فاجعه اتفاق افتاده و این همان پاس گل به دشمن است که متاثر از تحلیل‌های جو زده تشکل‌های دانشجویی است. متاسفانه تشکل‌ها فکر می‌کنند که اگر بگویند فلانی فاسد است مردم خوششان می‌آید و بعد تصور می‌کنند که به مردم وصل شده اند.

به نظرمن اینکه تشکل‌های دانشجویی همه را با چوب ضد انقلاب می‌رانند این متاثر از یک فرهنگ است ببینید وقتی که در یک دانشگاهی مسئولی حاضر نمی‌شود هزینه اردوی راهیان نور را بپردازد نمی‌توانیم بگوییم که او ضد انقلاب است، ولی می‌توانیم بگوییم که او اعتقاد به این کار ندارد.

جریان دانشجویی باید به این فهم برسد که در داخل کشور دو گانه، دوگانه اصولگرا و اصلاح طلب نیست بلکه دوگانه، دوگانه انقلابی و غیر انقلابی است که رهبر معظم انقلاب آن را تعریف کرده اند. به نظر من ضد انقلاب دانستن بخشی از بدنه مردم روی برنامه ریزی تشکل ها نیز تاثیر می‌گذارد و حتی آن‌ها به جای برنامه ریزی به تقابل می‌پردازند و این تقابل نیز باعث می‌شود که مردم بیشتر رانده شوند؛ و این در حالی است که رهبر معظم انقلاب مثلا در مورد مدارا با زنان بدحجاب در جمله‌ای با این مضمون می‌گویند مدارا کنید، چون دل، متعلق به این جبهه است و جان، دلباخته‌ى به این اهداف و آرمان‌هاست. با این وجود اگر تشکل‌ها همین بیانات رهبری را در تمام زمینه‌ها سرلوحه کار خود قرار دهند مسیری که باید طی شود حتی در مورد حرف‌های مخالف هم مشخص است. اگر این زمینه را داشته باشیم که بپذیریم دل متعلق به این جبهه است دیگر وارد فاز تقابل نمی‌شویم.
 
در این رابطه قطعا هر جایی که به ویژه در تشکل دانشجویی درست عمل نکرده ایم دشمن با برنامه ریزی وارد عمل شده است. تشکل دانشجویی باید در بزنگاه‌ها حرف مردم را بزند، اما در این مواقع بی تحلیل است و منتظر می‌ماند تا رهبر معظم انقلاب نظرشان را بگویند به نظر من تشکل‌های دانشجویی باید از خواب بیدار شوند و به ارائه تحلیل بپردازند. در هر حال اگر امروز مردم مشکل دارند ایراد از آرمان انقلاب اسلامی نیست بلکه ایراد از مسئولینی است که نتوانسته وظایف خود را به درستی انجام دهند با این وجود سوال این است که آیا جریان دانشجویی در این مدت ندید که غده مردم گله مندند در حال بزرگ شدن است و یک روز سر باز کرده و عفونت می‌کند.

 

 

نظر شما