شناسهٔ خبر: 25696333 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه کیهان | لینک خبر

نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

اعتراف دیر هنگام وزیر دولت اصلاحات: عملکرد روحانی رضایت‌بخش نیست و مردم ناراضی‌اند

وزیر تعاون دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«درخصوص عملکرد دولت باید بگویم مجموع عملکرد آقای روحانی برای مردم و نخبگان سیاسی رضایت‌بخش نبوده و مردم از وضعیت موجود؛ به ویژه شرایط اقتصادی و معیشتی، ناراضی هستند. در واقع معضلاتی که پیش از روی کار آمدن دولت روحانی وجود داشته، نه تنها حل نشده است که میزان و شدت آن افزایش یافته است.»

صاحب‌خبر -
سرویس سیاسی-

اکنون یک سال از انتخابات دوازدهمین دوره ریاست‌جمهوری و قریب به پنج سال از آغاز به کار دولت روحانی سپری شده است. در حال حاضر کارنامه دولت در حوزه اقتصاد و حل مشکلات معیشتی مردم چنان خالی است که همراهان روحانی در سال‌ها و ماه‌های گذشته نیز بدان معترفند. چندی پیش روزنامه زنجیره‌ای قانون در مطلبی تحت عنوان «ارباب وعده‌ها» نوشته بود:«بي‌شك مي‌توانيم دولت دوازدهم را بي‌دستاوردترين دولت قرن اخير بناميم. دولتي كه نه تنها تاكنون دستاوردي نداشته بلكه تلاش‌هاي دولت‌هاي پيشين را نيز بر باد داده ‌است... وضعيت ارتباط با كشورهاي مختلف كه نيازي به صحبت درباره آن نيست و حتي مغرب و جيبوتي براي ايران خط و نشان مي‌كشند؛ درباره پول ملي و ارزش پاسپورت ايراني هم وضعيت به‌گونه‌اي است كه ديگر برادران افغان ما نيز براي فعاليت در ايران ميلي ندارند؛ برجام نيز با اين وضعيت امروز نفس‌هاي آخر را مي‌كشد.!
به نظر می‌رسد اعتراف وزیر دولت اصلاحات و روزنامه‌های زنجیره‌ای دیرهنگام و پس از گذشتن خر مراد آنان از روی پل صورت می‌گیرد، انتقادهایی که اصلاح‌طلب‌ها این روزها مطرح می‌کنند در پنج سال گذشته همواره از سوی منتقدین مطرح شده بود ولی با فحاشی مقامات دولتی و رسانه‌های زنجیره‌ای مواجه گردیده بود.

برجام اگر بدترین توافق تاریخ آمریکا است،
چرا ترامپ خواهان ابدی شدن آن است؟
روزنامه ایران دیروز در گفت‌وگویی نوشت: «لازم نیست ما خیلی دنبال دلایل زیادی بگردیم تا ثابت کنیم کار دولت و تیم مذاکره‌کننده و مسئولانی که برجام را تدوین یا تأیید کردند، درست بود. تعابیر شفاف و بی‌پرده آقای ترامپ تکلیف ما را روشن کرده است. ترامپ است که می‌گوید این قرارداد بر آمریکا تحمیل شده؛ ترامپ است که می‌گوید وقتی ظریف را دیدم گفتم مطمئنم کری حریف او نمی‌شود و او کلاه سر کری خواهد گذاشت؛ ترامپ است که می‌گوید این بدترین قرارداد تاریخ آمریکا است؛ ترامپ است که می‌گوید این توافق چه فضا و منابعی برای جمهوری اسلامی درست کرده است. این‌ها شواهد خیلی روشنی است برای اینکه نشان دهد کار دولت در برجام، کار درستی بود.»
حامیان دولت که روی ادعاهای ترامپ معرکه گرفته‌اند و آنها را دلیل معجزه بودن برجام می‌دانند، پاسخ دهند که اگر برجام بدترین توافق تاریخ آمریکا است، چرا ترامپ خواهان حذف بند غروب ابدی شدن این توافق است؟

مسئله اصلی اصلاحات دموکراسی نیست ریاکاری است!
سعید حجاریان از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب و محکوم فتنه 88 طی یادداشتی که روزنامه زنجیره‌ای شرق آن را منتشر کرد به تعریف اصلاح‌طلبی در ایران پرداخت.
در بخشی از این یادداشت آمده است : «هنگامی که آخرین اصلاح‌طلب با روده‌های آخرین اصولگرا به دار آویخته شد، آنگاه دموکراسی در ایران پدید می‌آید». این جمله خلاصه‌ نگاه امروز مخالفان نسبت به کنشگران سیاسی حاضر در جمهوری اسلامی است. هرچند بعضی دیگر معتقدند مشکل فقط اصلاح‌طلبان هستند؛ برانداز‌ها می‌گویند اصلاح‌طلبان باعث تداوم عمر نظام شده‌اند و بعضی تندروهای داخلی اصلاح‌طلبان را سمی مهلک می‌خوانند و هر دو متفق‌القول می‌گویند: «آنگاه که اصلاح‌طلبی از صحنه روزگار محو شود، شرایط بسامان شده و مسائل خود‌به‌خود حل می‌شود».
حجاریان در بخش دیگری از یادداشت خود به تعریف اصلاح‌طلبی پرداخته و می‌نویسد: « در کشور ما پروژه‌های اصلاح‌طلبی مختلفی مطرح و اجرا شده است. اصلاح خط در دوره رضاخان، اصلاح‌ عدلیه با کوشش داور، اصلاح دین با کوشش‌های بازرگان، شریعتی و حتی اصلاحات اقتصادی دوره هاشمی. ولی به اعتقاد من هسته اصلاحات در ایران، دموکراسی است. ممکن است مردم فواید دموکراسی را ندانند و صرفا از آب، هوا، دلار، قضاوت مستقل، ماهواره، سبک زندگی متفاوت و عدالت سخن بگویند ولی به نظر من تا مسئله دموکراسی مرتفع نشود، این موارد نیز لاینحل باقی خواهد ماند.»
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «‌با قانون اساسی موجود، امکان پیش‌بردن پروژه‌های مختلف میسر است؛ یعنی حتی می‌شود شورای نگهبان، به نقطه‌ای هدایت شود که بر صلاحیت ناممکن‌‌ترین گزینه‌ها مهر تأیید بزند. معضل ما از جنس تقسیم‌بندی‌های (زیربنا/روبنا) نیست و با رفراندوم و تغییر قانون اساسی حل نمی‌شود؛ چراکه بازار سیاست، پول رایج خود را می‌طلبد. پول سیاست، قدرت است؛ یعنی برای ورود به این عرصه، ابتدا باید قدرت کسب کرد و سپس ‌دنبال سیاست‌ورزی و چانه‌زنی رفت.»
درباره این یادداشت سه نکته را باید گوشزد کرد نخست آنکه هیچ اصولگرایی در ایران به دنبال حذف یک جریان و یا یک تفکر نیست، مدعیان اصلاحات خود با دستان خویش خودشان را حذف می‌کنند، از دهه شصت تاکنون جز در برهه‌ای کوتاه اصلاح‌طلبان در راس و بدنه قوه مجریه حضور داشته‌اند، اسامی تغییری در واقعیت ایجاد نمی‌کنند، نتیجه عملکرد اصلاح‌طلبان در چند دهه گذشته در مدیریت اقتصاد و سیاست چه شده است؟! همانی که اصلاح‌طلبان با فرار به جلو به دنبال اصلاح آن هستند و آیا این توهین به شعور مخاطب نیست؟!
نکته دوم اینکه حجاریان مسئله اصلی اصلاحات در ایران را دموکراسی می‌خواند ولی سؤال اینجا است آیا مدعیان اصلاحات به دموکراسی و اصالت رای مردم قائل هستند؟! حجاریان که در دادگاه پس از انتخابات 88 حضور داشت بهتر می‌تواند در این زمینه سخن بگوید ولی کوتاه می‌گوئیم و می‌گذریم و آن اینکه کسانی می‌توانند از دموکراسی سخن بگویند که روزگاری دنبال وتو و ابطال رای مردم نبوده‌اند. برای مدعیان اصلاحات رای مردم تنها زمانی اصالت دارد که آنان را بر کرسی بنشاند و اگر غیر این بود رای مردم باید ابطال شود و این نوعی نفاق و دو‌رویی است.
و نکته پایانی اینکه حجاریان از اصلاح در بستر حضور در قدرت سخن می‌گوید و تعریفی که از اصلاح ارائه می‌دهد همان تغییر بنیادین است، شورای نگهبان بایستی غیر‌ممکن‌ترین گزینه‌ها را تائید صلاحیت کند، این گزینه غیر‌ممکن چه کسی می‌تواند باشد جز آنان که برای براندازی جمهوری اسلامی کوشیده‌اند؟! مدعیان اصلاحات همواره به براندازی در بستر حضور در قدرت فکر کرده‌اند و اگر این‌گونه نبود به حداقل‌های مصرح و مندرج در قانون اساسی پایبند بودند.

بی‌خیال عهدشکنی آمریکا
ولی رابطه ایران و روسیه استراتژیک نیست!
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت: «رابطه ایران و روسیه استراتژیک نیست...تهران در طی این چند دهه از ماجرای تاخیر چندین ساله در ساخت نیروگاه اتمی بوشهر تا سکوت روسیه در زمان تصویب قطعنامه‌ها علیه ایران تا آنچه در ماجرای استفاده این کشور از پایگاه نوژه صورت گرفت، بدعهدی‌های این کشور را آزموده بود اما هیچ وقت واکنش‌های صریح در قبال آن انجام نداد».
یکی از اهداف اصلی حمله مدعیان اصلاحات به رابطه ایران و روسیه، بزک آمریکا و شرکای اروپایی واشنگتن و به عبارتی بزک رابطه با غرب است.
کنایه زدن روزنامه‌های زنجیره‌ای درخصوص رابطه ایران و روسیه در حالی است که این جماعت با منطق عقیم شکست‌طلبانه و تسلیم‌طلبی به دنبال تئوریزه کردن سازش با کدخدا و قربانی کردن حوزه‌های اقتدار ایران اسلامی هستند. این جریان سهل اندیش- البته با نگاهی خوش‌بینانه- در سال‌های اخیر همواره به توجیه مضحک عهدشکنی‌های آمریکا و شرکای اروپایی‌اش پرداخته. از «امضای کری تضمین است»! تا «موگرینی گفته، هرچه تهران بگوید»!
لازم به ذکر است که یک خط فکری-تبلیغی به‌هم پیوسته قصد دارد تا تقابل امروز ما با آمریکا و اتحاد کنونی ما را با روسیه در مسائل منطقه‌ای با آنچه جریان لیبرال داخلی «ماهیت مارکسیستی انقلاب اسلامی ایران» در سال ۵۷ می‌داند، پیوند دهد.

القاء دشمن فرضی به جای پاسخگویی
روزنامه ابتکار در سرمقاله خود با عنوان «بی‌رودربایستی با مخالفان دولت» نوشت‌: «‌به‌نظر می‌رسد دولت دوازدهم به‌رغم همه کاستی‌ها و انتقادهای وارد برآن، از دو سو زیر فشار مداوم است؛ در داخل، اقدام‌های ایذایی و گاه شکننده برای افزایش مطالبات مردم و در این‌ حال ناتوان نشان دادن دولت در پاسخ به مطالبات. در خارج، اقدام ائتلافی واشنگتن و متحدانش در جامعه جهانی برای بازگرداندن ایران به دوران انزوا... مخالفان داخلی به‌جای نگاه به منافع ملی با آشفته‌سازی چشم‌انداز و تلاش برای القای ناتوانی دولت در مدیریت اوضاع، ناشیانه از این نمد می‌خواهند برای خود کلاه بدوزند... این گروه از مخالفان در آشفته‌سازی اذهان علیه دولت، خام اندیشانه بر این تصورند که مشروعیت‌زدایی از دولت به ایجاد اعتبار برای آنان خواهد انجامید.»
گفتنی است رقیب هراسی ، القا دشمن فرضی و انداختن تقصیرها و کم‌کاری‌ها به گردن دیگران به‌عنوان خط تبلیغی روزنامه‌های زنجیره‌ای در دستور کار قرار گرفته و این روزنامه‌ها به‌جای پاسخگویی نسبت به فریب افکار عمومی و بزک کردن خسارت محض برجام با القا دشمن فرضی، تلاش می‌کنند ناکارآمدی‌ها و سوء‌مدیریت‌ها را به گردن دیگری بیاندازند.
چنانکه «التهابات بازار ارز»، «مشکل ‌اشتغال جوانان و افزایش بیکاری»، «دستاورد تقریبا هیچ برجام»، «عدم شفافیت در معاهده‌ها و قراردادهای بین‌المللی دولت»،«بی‌توجهی به تأمین مسکن اقشار ضعیف»، «وضعیت نامناسب بازار اجاره مسکن»، «گرانی کالاهای اساسی»، «کم‌توجهی به مسئله قاچاق»، «رکود واحدهای تولیدی»، «واردات بی‌رویه» و... موارد دیگر همگی مشکلات و بعضا معضلاتی است که نتیجه عینی و ملموس ناکارآمدی دولت است نه دشمن فرضی.  

عصبانیت روزنامه زنجیره‌ای
 از پیروزی جناح ضدآمریکایی در ونزوئلا!
انتخابات ونزوئلا برگزار شد و در آن مادورو به‌عنوان نامزد جناح ضدآمریکایی این کشور به پیروزی رسید. در این میان واکنش دو روزنامه در طیف موسوم به اصلاح‌طلب به پیروزی مادورو عجیب و قابل تامل بود.
روزنامه مردم سالاری در صفحه نخست خود کاریکاتوری از مادورو را منتشر کرد که لباس ژنرال‌ها را بر تن کرده و بر الاغی سوار شده و شمشیر را برافراشته است که خون‌آلود است.
پس از پیروزی مادورو جناح غرب‌گرای ونزوئلا که از پشتیبانی مالی و رسانه‌ای آمریکا برخوردار است نتایج انتخابات را نپذیرفته است. اینکه در ایران و بلافاصله پس از انتخابات ونزوئلا روزنامه‌ای با ادعای جناح مورد حمایت آمریکا هم صدا شده و پیروز انتخابات را به تقلب و مسایلی دیگر (که شمشیر خون‌آلود نشانه آن است) متهم کرده شگفت‌انگیز است!
مردم‌سالاری در تیتر خود نوشته است که «پیروزی نیکلاس مادورو در انتخابات ونزوئلا» و در روتیترش نوشته «مخالفان نتایج را نپذیرفتند» که این روتیتر با توجه به کاریکاتور منتشر شده عملا آن نظر را که تقلب صورت گرفته به ذهن مخاطب القا می‌کند.
تنها باید از این روزنامه مدعی اصلاح‌طلبی پرسید به چه منابع موثقی دست یافته که ادعای جناح مورد حمایت آمریکا را تایید کرده است؟! یا اینکه تنها به این خاطر که مادورو از جناح ضدآمریکایی است به این کار دست زده است؟!
لازم به ذکر است که یکی دیگر از روزنامه‌های جریان مدعی اصلاح‌طلبی یعنی روزنامه دنیای اقتصاد نیز به شکلی دیگر عصبانیت خود را از پیروزی جناح ضدآمریکایی عنوان کرده و با انتشار تصویر خاصی از مادورو در روتیتر و تیترش نوشته است: «مادورو در یک انتخابات پرحاشیه! مجددا رئیس‌جمهور شد/تمدید بحران در ونزوئلا»! تیتر این روزنامه نیز در جهت القای این معنا به مخاطبان است که با پیروزی نامزدی که ضد سیاست‌های استعمارگرانه آمریکاست بحران در کشور ایجاد خواهد شد.

نظر شما