شناسهٔ خبر: 25685903 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

گزارش تسنیم| هزینه‌های دولت‌های آمریکا برای پروژه‌های براندازی در ایران +جدول

R36444/P36446/S8,89,95,97,1128/CT7

با وجود آنکه آمریکا در توافقنامه الجزایر، بعد از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی تعهد داده که در امور داخلی ایران مداخله نکند مستندات مختلف کماکان گواهی می‌دهند تلاش برای براندازی سخت و نرم در ایران همواره در دستور کار سیاستمداران واشنگتن قرار دارد.

صاحب‌خبر -

گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم-  اظهارات «مایک پامپئو»، وزیر خارجه آمریکا در اندیشکده دست‌راستی «هریتیج» که اولین سخنرانی او برای تشریح سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران بود به‌عنوان سخنانی از جنس براندازی تعبیر شد، با این حال، اما، براندازی سیاستی نیست که آمریکا به‌تازگی آن را در دستور کار قرار داده باشد و چنانکه خواهیم دید در دولت‌های مختلف آمریکا در دستور کار قرار داشته، اما همواره ناکام مانده است.

با وجود آنکه آمریکا در توافقنامه الجزایر، بعد از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی تعهد داده که در امور داخلی ایران مداخله نکند مستندات مختلف کماکان گواهی می‌دهند که تلاش برای براندازی سخت و نرم در ایران همواره در دستور کار سیاستمداران در واشنگتن قرار دارد.

این موضوع البته در مقاطعی با رویکرد سخت نظامی و در مقاطعی با استفاده از الگوی براندازی نرم در پوشش برنامه‌های دموکراسی و حقوق بشر پیگیری شده است.

 پس از حصول برجام مقام‌های دولت و کنگره آمریکا دست‌کم یکی از اهداف توافق هسته‌ای را تغییر نرم معادله قدرت و سیاست داخلی ایران و استحاله شخصیت نظام جمهوری اسلامی ایران دانسته‌اند. مخالفان این توافق، مانند «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور امریکا هم، یکی از علت‌های مخالفت با آن را ناکافی بودن آن برای این استحاله می‌دانند و به این جهت، خواستار به‌کارگیری رویکردی سخت‌تر برای تحقق این هدف هستند.

در واقع، تلاش‌های نظام حاکمیتی آمریکا در این راستا محدود به دوران پس از توافق هسته‌ای نیست و می‌توان گفت مهار و مدیریت ایران سیاستی است که از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی در دستور کار قرار داشته و تا کنون میلیون‌ها دلار نیز صرف دستیابی به این هدف شده است.

«کنث کزمان»، تحلیلگر ارشد مسائل ایران در «سازمان تحقیقات کنگره آمریکا» در گزارش‌های متعددی که اخیراً درباره ایران به‌رشته نگارش درآورده به گردآوری بودجه‌هایی پرداخته که از سال 2004 در قالب برنامه‌های دستگاه‌های مختلف آمریکا و برای براندازی نرم در ایران به تصویب کنگره درآمده‌اند.

این تحلیلگر ارشد مسائل غرب آسیا در آخرین گزارش خود با عنوان «ایران: سیاست‌ها، حقوق بشر و سیاست آمریکا» توضیح می‌دهد که کنگره آمریکا و دولت‌های این کشور این بودجه‌ها را با هدف «ایجاد تغییرات سیاسی در ایران از طریق ارتقاء دموکراسی» (ص28) تصویب کرده‌اند.

«کزمان» سپس نام برنامه‌های دستگاه‌های مختلف آمریکا و بودجه‌هایی را که به آنها اختصاص یافته در قالب یک جدول (که ترجمه آن در زیر آورده شده) خلاصه کرده است.

 

 البته انتظار می‌رود هزینه‌هایی که واشنگتن برای نفوذ و تغییر معادلات قدرت در ایران صرف می‌کند از ارقام ذکرشده در بالا نیز بسیار بالاتر باشد، چرا که در واقع سازمان‌هایی که مجری این برنامه‌ها هستند علاوه بر بودجه دولتی از طرف نهادهای دیگری هم تأمین مالی می‌شوند.

به‌عنوان مثال، بنیاد موقوفه ملی دموکراسی، علاوه بر اعتبارات سالانه‌ای که از دولت آمریکا دریافت می‌کند در سال‌های گذشته از نهادهای متنوعی مانند «بنیاد ریچارسون»، «بنیاد جان الین»، «بنیاد بردلی» و برخی نهادهای دیگر نیز تأمین مالی شده و طبعاً ممکن است بخشی از آنها هم را درباره پروژه‌های مربوط به ایران هزینه کرده باشد.

ضمن اینکه این جدول به هزینه‌های مخفیانه‌ای که در دولت‌های مختلف آمریکا برای ناآرام کردن ایران صرف شده و معمولاً در سندهای سالانه بودجه‌ها آورده نمی‌شوند اشاره‌ای نمی‌کند.

در یکی از این موارد، سیمور هرش، روزنامه‌نگار تحقیقی سرشناس آمریکایی در گزارشی آشکار کرد که کنگره آمریکا در سال 2008 با درخواست بودجه 400 میلیون دلاری جورج دبلیو بوش برای پیشبرد طرحی مخفیانه که هدف آن تشدید تنش‌های قومی ــ مذهبی و براندازی نرم در ایران بوده موافقت کرده است. (نیویورکر، 2008). بوش این درخواست را با صدور یک سند بسیار محرمانه موسوم به «یافته ریاست‌جمهوری» که غیر از خودش برخی از سران کنگره از آن خبردار می‌شوند مطرح کرده بود و به همین سبب، طبیعی است که این رقم در بودجه سالانه گنجانده نشده است.

نکته دیگر اینکه بیشتر برنامه‌ها و بودجه‌های اختصاص‌یافته‌ای که «کزمن» به آنها اشاره کرده ممکن است در نگاه اول طرح‌هایی تنها برای ارتقاء دموکراسی، پیشبرد حقوق بشر و تحکیم نهادهای مدنی و سازمان‌های مردم‌نهاد به‌نظر برسند، اما بررسی بیشتر نحوه استفاده از آنها در کشورهای مختلف و ایران از حقایقی دیگر پرده برمی‌دارند.

اسم رمز براندازی؛ مرگبارترین صادرات آمریکا

«برنامه‌های ترویج دموکراسی»، در واقع نام برنامه‌هایی هستند که برخی از سازمان‌های «قدرت نرم» (جنگ نرم) آمریکا ــ چنانکه خود ادعا می‌کنند ــ آنها را با هدف تقویت نهادهای دموکراتیک در سراسر جهان اجرا می‌کنند.

برخی از مهم‌ترین سازمان‌های جنگ نرم آمریکا که این برنامه‌ها را اجرا می‌کنند عبارتند از: آژانس ایالات متحده آمریکا برای توسعه بین‌المللی (USAID)، بنیاد جامعه باز، مرکز وودر ویلسون، خانه آزادی، صندوق موقوفه ملی برای دموکراسی (NED)، مؤسسه دموکراتیک ملی، مؤسسه ملی جمهوری‌خواهان، بنیاد فورد، بنیاد برادران راکفلر، بنیاد دموکراسی در ایران،  مرکز مستندسازی اسناد حقوق بشر ایران و غیره.

بیشتر این سازمان‌ها، اهداف خود را کمک به پروژه‌های بشردوستانه و ترویج دموکراسی اعلام می‌کنند، به‌عنوان مثال، «آژانس آمریکا برای توسعه بین‌المللی» مأموریت خود را «ریشه‌کن کردن فقر و تقویت جوامع مستحکم دموکراتیک» اعلام کرده (وب‌سایت‌آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا) و «موقوفه ملی دموکراسی» خود را یک سازمان خصوصی و غیرانتقاعی معرفی می‌کند که در تلاش برای ترفیع و تقویت نهادهای دموکراتیک در سراسر دنیا است. (وب‌سایت موقوفه ملی دموکراسی)

اما، از سوی دیگر شواهد دیگری حاکی است که تقریباً تمامی این سازمان‌ها و برنامه‌های موسوم به «ترویج دموکراسی» در جهت اهدافی کاملاً در جهت عکس با آنچه اعلام می‌کنند به‌کار رفته‌اند، تا جایی که شماری از تحلیلگران بین‌المللی این برنامه‌ها را روش‌های جدید، نرم و بدون خشونت حاکمان کاخ سفید برای تغییر نظام سیاسی کشورهای مخالف آمریکا و در امتداد کودتاها و براندازی‌های خشن دهه‌های قبل‌تر «سیا» می‌دانند (به‌عنوان مثال ببینید: کتاب«ترویج دموکراسی و انقلاب‌های رنگی»، نوشته سوزان استوارت 2012).

در همین راستا، «آلن واینتاین» که خود یکی از بنیان‌گذاران بنیاد «موقوفه ملی دموکراسی» است سال 1991 در مصاحبه‌ای با واشنگتن‌پست گفت: «بخش زیادی از کارهایی که ما امروز انجام می‌دهیم همان کارهایی هستند که سیا 25 سال پیش به‌طور مخفیانه انجام می‌داد». (واشنگتن‌پست، 22 سپتامبر 1991)

مطابق اطلاعاتی که تا کنون به دست آمده، نیکاراگوئه، بلغارستان، آلبانی، کوبا، مغولستان، هائیتی، صربستان (کودتای سال 2003)، گرجستان (انقلاب رز)، اوکراین (انقلاب نارنجی) و ونزوئلا و چند کشور دیگر کشورهایی هستند که از برنامه‌های ترویج دموکراسی برای نفوذ یا براندازی نرم در آنها استفاده شده است (نقل از وبگاه فارن‌پالیسی ژورنال). «ویلیام بلوم»، تاریخدان و نویسنده سرشناس آمریکایی بر همین اساس در یکی از کتاب‌های جدیدش دموکراسی را «مرگبارترین صادرات آمریکا» می‌نامد. (ببینید: کتاب «دموکراسی؛ مرگبارترین صادرات آمریکا»، نوشته ویلیام بلوم، 2013)

در جدیدترین مورد فاش‌شده در همین راستا خبرگزاری آسوشیتدپرس سال 2014 آشکار کرد که آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا (USAID)  یک شبکه ارتباطی به‌نام «توئیتر کوبایی» برای جذب جوانان این کشور و تحریک کردن آنها به ایجاد اغتشاش و در نهایت براندازی دولت ایجاد کرده بود. (نقل از واشنگتن‌پست، 2014)

سازمان‌های جنگ نرم و ایران

مستندات گسترده‌ای درباره تلاش سازمان‌های جنگ نرم آمریکایی برای نفوذ و براندازی نرم در ایران وجود دارد.

به‌عنوان مثال، «جرمی هاموند»، تحلیلگر سیاسی و سردبیر نشریه «فارن‌پالیسی‌‌ژورنال»، بنیاد «موقوفه ملی برای دموکراسی» را یکی از مهم‌ترین سازمان‌هایی می‌داند که در راستای تأمین مالی گروه‌های برانداز در ایران فعالیت می‌کند. (منبع) این سازمان، چنانکه در وب‌سایت خود اعلام کرده با بسیاری از مخالفان ایرانی از جمله هاله اسفندیاری، رامین جهانبگلو، سیامک نمازی، حسین بشیریه، شیرین عبادی و منوچهر محمدی ارتباط دارد. «موقوفه ملی برای دموکراسی» از طریق یکی از سازمان‌های تابعه خود به‌نام «مؤسسه بین‌المللی جمهوری‌خواهان» در سال‌های گذشته کارگاه‌هایی در دبی برای آموزش براندازی در ایران برگزار کرده است. (نیویورک‌تایمز، آوریل 2006)

مثال دیگر در این باره درخواست «کاندولیزا رایس»، وزیر خارجه اسبق آمریکا از کنگره برای دریافت بودجه 75 میلیون دلاری جهت راه‌اندازی جنگ تبلیغاتی و رسانه‌‌ای علیه ایران و کمک به مخالفان داخلی این کشور است. (سند وزارت خارجه آمریکا)

علاوه بر این موارد که به‌عنوان نمونه ذکر شدند، تقریباً تمامی دیگر برنامه‌های ذکرشده در جدول «کزمان» نیز برای انجام عملیات خرابکارانه و ارتباط‌گیری با گروه‌های برانداز مورد استفاده قرار گرفته‌اند که در فرصت‌های بعدی بیشتر مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

انتهای پیام/*

نظر شما