فیصلالقاسم در روزنامه القدس العربی و در مطلبی با عنوان «چرا ایران پیروز میشود و عربستان شکست میخورد؟» نوشت: رویارویی با ایران تنها هم و غم عربستان را تشکیل میدهد؛ وقتی بسیج رسانهای سعودی علیه جمهوری اسلامی را مشاهده میکنیم، اینگونه در اذهان تداعی میشود که ایران دشمن شماره یک عربستان است، اما در واقع تقریبا همه سیاستهای عربستان در عمل به نفع طرح ایران است.
اگر به سیاستهای سعودی نظری بیافکنیم درخواهیم یافت که این سیاستها بیش از هر کس دیگری به سود ایران است، حتی اگر عربستان هدف دیگری غیر از این داشته باشد، زیرا اصل و اساس نتایجی است که ما در صحنه عمل آنها را مشاهده میکنیم؛ نتایجی که از لبنان آغاز شده و با عبور از یمن و سوریه به عراق ختم میشوند، چرا در این کشورها عربستان بازنده و ایران برنده تحولات است؟
همگان میدانند که عربستان در سرنگون شدن رژیم سابق عراق نقش محوری برعهده داشته است و بخش عمدهای از هزینه این کار را پرداخت کرد، اما به جای آنکه در عراق جدید جای پای خود را محکم کند، تمامی برگهای برنده خود را در این کشور از دست داد و عراق صددرصد به یک جولانگاه حیاتی برای ایران تبدیل شد، ایران در کنار آمریکاییها در سرزمین بینالنهرین به امر و نهی کننده تبدیل شد، بلکه گاهی از نظر نفوذ در عراق بر آمریکاییها نیز پیش افتاد؛ این در حالی است که نظام جدید عراق به دشمن عربستان تبدیل شد و حتی برخی از رهبران عراق مرتبط با ایران بارها عربستان را به حمله تهدید کردند.
به نظر میرسد عربستان حتی در یمن به عنوان حیاط خلوت خود در نبردهایش شکست خورده است. عربستان پس از بیش از سه سال جنگ علیه حوثیهای همپیمان ایران در یمن هیچ چیزی به دست نیاورد، بلکه میلیاردها دلار را از دست داد و کینه ملت یمن را به دست آورد؛ این در حالی است که نفوذ ایران در یمن توسط حوثیها در حال ریشهدارتر شدن است.
عربستان در حال حاضر پس از هفت سال دخالت در سوریه به بدترین شکل ممکن در برابر ایرانیها در حال از دست دادن نبرد است و هیچ یک از گروههای وابسته به آن در سوریه باقی نماندهاند. بدون شک عربستان در سوریه بهای بسیاری پرداخت اما همگی آنها را از دست داد.
اما در مورد لبنان سخن بی حد و حصر میتوان گفت؛ عربستان در انتخابات اخیر این کشور آخرین برگ برندههایش را از دست داد و هوادارانش شکست خوردند، اما هواداران رژیم سوریه و ایران اکثر کرسیها را در پارلمان جدید به دست آوردند بهگونهای که سعد حریری و ائتلافش هماکنون همچون یتیمانی بر سر سفره باقی ماندهاند، چرا؟، زیرا عربستان تاکنون یاد نگرفته که با همپیمانانش در لبنان چگونه برخورد کند.
بازداشت حریری در عربستان در گذشته نزدیک و وادار کردن او به استعفا به شکل توهینآمیز در لبنان حتی بر همپیمانان عربستان نیز تاثیر منفی به جا گذاشت؛ عربستان در اثر این اقدام نابخردانه بسیاری از امتیازات خود را از دست داد؛ ریاض به جای تقویت ائتلاف سنی در لبنان اقدام به تشکیل گروههای جدید در این کشور کرد انگار که میخواست صف اهل تسنن را درهم شکسته و متلاشی کند؛ این موضوع در انتخابات اخیر به وضوح خود را نشان داد بهگونهای که هواداران رژیم سوریه و ایران حتی در مناطق سنینشین دنبالهرو عربستان نیز پیروز شدند.
فرق میان عربستان و ایران بسیار ساده است؛ عربستان نه تنها بلد نیست چگونه همپیمانانش را در اطراف خود جمع کند بلکه گاهی با سیاستهایش نفرت و دشمنیشان را علیه خود تحریک میکند؛ آن هم سیاستهایی که جز احمقانه بودن نامی بر آنها نمیتوان گذاشت؛ شما چگونه میتوانید از عربستان انتظار یاری اهل تسنن در جهان عرب را داشته باشید در حالی که علیه جنبش وهابیت به توطئهچینی پرداخت؟ آن هم جنبشی که باعث ماندگار شدن رژیم سعودی در حاکمیت ظرف یک قرن گذشته شد؛ ملاحظه بفرمایید در حالی که ایران تمامی گروههای شیعه در منطقه را زیر پر و بال خود گرفته و آنها را به نفع خود به کار گرفته، مشاهده میکنیم که عربستان با هر کس که ممکن است در کنارش قرار گیرد، دشمنی میورزد؛ ریاض تمامی جنبشهای اسلامی در یمن، مصر، سوریه، لبنان و تمام منطقه را در هم کوبید و در نتیجه بییار و یاور و بیهمپیمان باقی ماند، بلکه پا را نیز از این فراتر گذاشته و برادرانش را در محاصره خود گرفت و آنها را وادار کرد تا علیرغم میل باطنی به دیگران نزدیک شوند.
ملاحظه بفرمایید ریاض چگونه علیه ترکیه توطئه کرد و این کشور را وادار کرد تا به ایران نزدیک شود. من تصور نمیکنم کسی بتواند با عربستان در سیاست شلیک آتش به سوی خویشتن رقابت کند.
این در حالی است که هیچکس در منطقه نمیتواند با امتیازات معنوی و مالی موجود در اختیار عربستان رقابت کند.
درآمد سرانه عربستان تقریبا دو برابر ایران است و علاوه بر آن عربستان قبله تمام مسلمانان است، اما نمیداند چگونه از برگ برندههایش بهرهبرداری کند.
نظر شما