شناسهٔ خبر: 25214954 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

یادداشت/ رضا مهربان

اظهارات یک مقام مسئول درباره آمادگی برای22 اردیبهشت

این جلسه مهمی است به سبب این که تحلیلی که از بازار ارز بدست آورده‌ایم عنصر روانی سیاسی در آن خیلی مهم بوده و خواهد بود! لذا رسانه‌ها در آن یک تماشاگر نیستند بلکه یک بازیگرند و می توانند بسیار نقش بازی کرده و بازی کنند.

صاحب‌خبر -

به گزارش مجله فارس پلاس خبرگزاری فارس، رضا مهربان در یادداشتی نوشت:

اظهارات سه‌شنبه یک مقام مسئول در ارتباط با آمادگی برای22 اردیبهشت:
این جلسه مهمی است به سبب این که تحلیلی که از بازار ارز بدست آورده‌ایم عنصر روانی سیاسی در آن خیلی مهم بوده و خواهد بود! لذا رسانه‌ها در آن یک تماشاگر نیستند بلکه یک بازیگر هستند و بسیار نقش بازی کرده و می توانند بازی کنند.

لذا تاکید اول من این است که بازار ارز را در کانتکس اقتصادی ببینیم و جنبه اثربخشی رسانه در این بازار را مورد تاکید قرار دهیم.


مشکل تهیه اسکناس پس برجام هم بر قوت خود باقی است
درست است در برجام یکی از محدودیت هایی که برداشته شد تحریم اسکناس دلار بود، اما مضایق و مشکلات تهیه اسکناس کماکان
به قوت خود باقی است. این طور نیست که آنجا نوشته شده دو دستی می آورند می دهند.

بنابراین با مشکلات بالا و با حرکت در سیستم بانکی. بانک مرکزی دلار تهیه می کرده در 3 کشور می چرخاندیم . مثلا پولی یا حواله ای که داشتیم در یک کشور اروپایی یا آسیایی، حواله می کردند مثلا فلان بانک در ترکیه و در ترکیه می رفتند طلا می گرفتند و طلا را می بردند در امارات یا عمان آنجا به دلارتبدیل می کردند ، دلار را به گونه ای که کسی نفهمد به ایران عرضه می‌کردند.


بخشی از دلار وارداتی بلافاصله به خارج کشور قاچاق می شد !
اطلاعات دقیق این اواخر این است که همان بسته های دلاری که عرضه می شده گاهی به فاصله 48 ساعت عین همان شماره پالت در
سلیمانیه عراق دیده می شد. یعنی این پولی که می رفت و در فردوسی تهیه می شد در اتوبوس های جاسازی شده به سلیمانیه عراق، می رفت و تامین کننده واردات قاچاق می شد! یعنی یک شبکه بسیار معدود از این مکانیزم ما برای تامین ارز دو چیز، یکی قاچاق و
یکی خروج سرمایه استفاده می کردند .

مهمترین عوامل ایجاد التهاب در بازار ارز
اما چرا بازار ارز این گونه ملتهب شد ؟ پاسخ واقع بینانه اش این است که با آمدن ترامپ انگیزه های خروج سرمایه در بخشی و قشری از جامعه بیشتر شد ، یعنی هرچه برجام و فضای روانی برجام " که گاهی از خود برجام مهم تر بود" ایجاد امید و برگشت کرده بود، منتفی شد! شما نیز می دانید بعضی از ایرانی ها به دلیل نرخ سود بالای بانک های داخلی از بانک های خارجی که اعتبار داشتند وام می گرفتند و در ایران سپرده می گذاشتند.

طبعا به این ترتیب یک مقدار زیادی ورودی ارز داشتیم که در این بازار عرضه می شد اما در چند ماه اخیر به دلیل تغییر دولت در آمریکا و سیاست ترامپ، ریسک سیاسی بالاتر رفت و برای آن کسانی که
رفتارشان تبعیت می کند از این عوامل مسیر معکوس شد! لذا به طور خیلی محسوسی تقاضای ارز در بازار داخلی برای مصرف بیشتر شد.

قرار بود این سیاست را ادامه بدهیم یعنی تلاش کنیم تا حاصل دسترنج اقتصاد ملی به ارز تبدیل شود اما شما شاخص های آگهی‌های خرید در کشورهای مختلف در ترکیه، اسپانیا، کانادا، گرجستان ، صف درخواست ویزا در سفارت های این کشورها را در ترکیه، تعداد ایرانی هایی که در این ماههای اخیر رفتند را بررسی کنید. حال آیا سیاست ارزی کشور " که البته اعتقاد به نظام بازار داریم" آیا قرار است به این جریان ناسالم کمک کند؟ !

بازار ارز ویژگی های خود را از دست داده بود !
از سوی دیگر سئوال این است که آیا بازاری که داشتیم بازار جامعی بود . آن وظایف علامت دهی تعادل ساز را داشت ؟ پاسخ منفی است.

یعنی بازار به یک تعداد بسیار محدودی از آدم ها که بازار سازی می کردند تبدیل شده بود ! کانال های تلگرامی را که اینها به کار می‌بردند بررسی کنید.

آن ها شبانه بدون این که چیزی در واقعیت اقتصاد رخ داده باشد، در همین بازار جو سازی می کردند. به سبب آن فشار تقاضای جدید خروج از سرمایه ادامه تامین عرض آن هم به شکل اسکناس دلار برای چنین تقاضاهایی حتما غیرعاقلانه بود.

یعنی حتما لطمه به ذخایر بانک مرکزی می زد و هم چنین ثمره مثبت شدن تراز تجاری را از دست می دادیم! اما نرخ واقعی چقدر است؟ حتما  7 هزار تومان غلط است، منطقی که می تواند نرخ واقعی بازار ارز را تعیین کند تفاضل تورم داخلی و خارجی است، این نکته اگر چه در برنامه سوم نوشته و قانونی هم شد در سال های بعد عمل نشد! هم اکنون در بالاترین سطوح حاکمیت این منطق اقتصادی را می‌پذیرند.

اگر کسی می خواهد نرخ ارز بالا نرود نباید تورم بالا برود، نمی شود تورم 20 و 30 و 40 درصد شود و از این طرف نرخ ارز تثبیت بماند! این در واقع می شود یارانه به واردات و توقف صادرات ! این دولت چه اقدامی کرد؟

دولت روحانی به این منطق اقتصادی وفادار ماند، البته این ایراد را میتوان گرفت که در سیاست ارزی چرا با شیب ملایم اجازه اعمال این افزایش یا تعدیل به تناسب تفاضل تورم داخلی و خارجی داده نشد. یعنی زیادی خوش به حالمان شد که ماه‌های متمادی نرخ ارز تقریبا ثابت بود.

بعضی فکر کردند همین طوری هم می شود نگه داشت در حالی که ما باید به آن منطق وفادار باشیم.

تفاضل تورم داخلی و خارجی اگر اعمال تعدیل شود در نرخ ارز این به جای تشویق واردات، تشویق صادرات می کند نه بیشتر از این.حتما نرخ 7 هزار تومان و 6 هزار تومان غلط است، حتی الان حتما 5 هزار تومان غلط است، شما دلار سال 93 را 3 هزار تومان بگیرید، تورم در این 4 سال را در هم ضرب کنید، 1.15 را ضرب کنید در 1/09  به همین عدد کنونی حدود 4200 تومان می رسید، این رقم، رقم مصنوعی نیست بلکه از دقت برخوردار است، حالا یک کم بالا و یک کم پایین .

دولت برای 22 اردیبهشت، روز اعلام نظر آمریکا درباره برجام- حتما کمربندها را باید می بست و حتما باید به آقای ترامپ سیگنالی می داد که به هیچ وجه با تصمیماتش نمی تواند در اقتصاد ایران اخلال ایجاد کند، نقطه ای که آمریکا می توانست در آن اخلال ایجاد کند بازار ارز بود .

تأثیرگذاری آمریکا بر اقتصاد ایران یک عملیات روانی است
باید توجه داشت که کل معاملات ایران با آمریکا اصلا چیزی نیست که آمریکا الان به اصطلاح اهرم تاثیر در اقتصاد ایران را در اختیار داشته باشد، این نکته را باید باور کنیم، اما از کانال عملیات روانی نقطه اثرش بالاست.

اثر اقتصاد آمریکا در اقتصاد ایران صرفا یک عملیات روانی است، مسیرش هم بازار ارز بود. همین تصمیمی که به تازگی گرفته شد که محاسبات دیگر به دلار نباشد،این هم واقعی نبود روانی بود .

بنده به دکتر لاریجانی – رئیس مجلس شورای اسلامی - هم گفتم شما بیایید کلمه دلار را از قانون بودجه بردارید، اثر واقعی ندارد اما اثر روانی دارد.

کل مبادلات ما به دلار کمتر از 15 درصد است، مبادلات خارجی کشور به دلار صورت می گیرد چرا باید اقتصاد خود را گروگان یک ارزی کنیم که تامین آن برای ما سخت است؟محدودیتی که در تهیه دلار داریم در یورو نداریم، بانک ها - که با ما کار می کنند- اگر بخواهند کار دلاری کنند نمی کنند، اما کار یورویی می کنند، به نظرم این تصمیم بسیار هوشمندانه و به موقعی بود اما اگر زودتر انجام می شد بهتر بود.

پس این عامل سیاسی یک فاکتور بسیار مهمی بود.آیا شاهد اخلال در بازار بودیم، بله حتما خریدهای حساب شده غیراقتصادی هم در این اختلالات این دو سه هفته اخیر داشته ایم.

یعنی به هیچ وجه وارد کننده، صادر کننده و تولید کننده نباید به هیچ وجه از این سیاست احساس تنگنا کنند. این را من در هر جلسه ای تکرار کردم آقای رئیس جمهور هم چند بار پافشاری کرد. به همان دلیل براساس آمارهایی که داریم - اصلا احساس محدودیتی نمی کنیم که بخواهیم این محدودیت را روی وارد کننده یا تولید کننده اعمال کنیم.

اتفاقا الان به نفع وارد کننده و تولیدکننده شده است.
پس به هیچ وجه دنبال این نبوده و نیستیم که اعمال محدودیت برای فعالان اقتصادی داشته باشیم. البته تنها کسانی که احساس محدودیت می کنند آنانی هستند که ارز را به عنوان سرمایه خارج می کند و کسی که ارز را برای امور قاچاق مورد استفاده قرار می دهد. این دو گروه هرچه بیشتر احساس تنگنا کند ما خوشحال تر هستیم.
در توفیق طرح اخیر نقش رسانه بسیار مهم است. همچنان که این شرایط به سبب عامل روانی سیاسی ایجاد شد این طرح هم با عامل
روانی سیاسی می تواند موفق باشد. تصمیم دولت شاید به اندازه عملیات روانی رسانه ای موثر نباشد.

سیاست رسانه ای اخیر که اتخاذ شده و شما مدیران رسانه ای واقعا همکاری کردید، صدا و سیما همکاری کرد، واقعا عامل توفیق طرح این است که فضای رسانه ای با پوشالی بودن نرخ های مصنوعی و بازارسازانه مقابله کند وگرنه همین که حرف دهن به دهن نقل شود حالت توقفی در بازار ایجاد می کند که نه کسی بخرد و نه کسی بفروشد.این اختلال ایجاد می کند.

عامل روانی بسیار مهم است، نقش رسانه ها بسیار مهم هستند. البته در این طرح هم - به سبب شتابی که به دولت تحمیل شد- اشکالاتی وجود دارد. این که همه جنبه هایش دیده نشده است و باید تکمیل شود. فکر می کنیم 80، 90 درصد ظرفیت هایش دیده شده است. این سامانه نیما بسیار مهم خواهد بود. شفافیت به ما امکان مدیریت خواهد داد، امکان اختلال را خیلی کم می کند .

این که گفته شد نباید بگذاریم 22 اردیبهشت پررنگ شود خیلی حرف درستی است.من خواهش می کنم روی این مطلب یک همت مضاعفی داشته باشید، ترامپ و سیاست های آمریکا را مسخره کنید، واقعا ترامپ باید در این بازی شکست بخورد، اول این که نتواند در اقتصاد ایران ایجاد اخلال کند، ما اول اردیبهشت باید بتوانیم نشان دهیم که 22 اردیبهشت هر جنگولکی از خودش در آورد هر خطا یا خیانتی کرد به اقتصاد ایران آسیبی وارد نمی شود. این نکته بسیار مهم است . 


وارد یک معرکه سیاسی شده ایم
اصلا 80 درصد علت این که آقای رئیس جمهور با سیاست جدید ارزی موافقت کرد چون اول ایشان تحفظاتی داشت وقتی اجماع ستاد اقتصادی را شنید پذیرفت، این عنصر سیاسی اش بود. مقام معظم رهبری هم روی این جهتش حمایت فرمودند. واقعا این یک معرکه سیاسی است، ما با این پیروزی در این معرکه حتی از جنگ جلوگیری می کنیم.

یعنی سیگنال محکمی باید در این معرکه ارسال شود. این یک وظیفه انقلابی است .
با تعهدات اروپایی ها می توان آمریکا را به زانو درآورد
نکته دیگر این که ترامپ هر تصمیمی در مورد برجام بگیرد البته ایران در بالاترین سطوح تصمیماتی گرفته است حتی امریکا از برجام بیرون برود.

اگر مابه ازاهای لازم را از اروپا در حوزه اقتصاد بگیریم، در واقع آمریکا در این معرکه می بازد، یعنی آمریکا هم اروپا را و هم امکان برگرداندن قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران را از دست می دهد. از آن پس آمریکا اگر بخواهد باز کار بین المللی کند، باید پیشنهاد جدید بیاورد که وتو خواهد شد.

این ظرافت را دوستان توجه کنند، در همین فاصله 3 ماهه که وزارت اطلاعات فعال تر شده است به ما گزارش داده، یک خانواده با 7، 8 نفر در استانی در غرب کشور، رقم چرخش ارزی‌اش واقعا در کار دلالی است، ما منتظر هستیم که برخورد قضایی با آن ها چگونه خواهد شد. واقعا در این مسائل نه بانک مرکزی به تنهایی بلکه دولت به تنهایی نمی تواند اثرگذار باشد .

باید چارچوبی برای نه تنها نقد و بلکه مخالفت سیاسی با برنامه های دولت نه برای این دولت برای دولت های آینده تعریف کنیم.اگر در دولت های گذشته هم ما چنین چیزی داشتیم حتما خطا و خطرمان هم در نظام کمتر می شد. یعنی بازی مخالفت سیاسی با برنامه های
کشور را ما باید قاعده مند کنیم، هم دولت ها بپذیرند که مخالف دارند، واقعا مخالف و اپوزسیون در هر نظامی ضامن بقای نظام هستند.

این را باور کنیم ، اما یک حدودی دارد، یک چارچوبی دارد باید چارچوب را که تفاهم ساز و اجماع ساز برای نظام باشد درست کنیم .

انتهای پیام/ب

نظر شما