احدی از این مهمانها گویا جناب مستر الیور استونخان نامی بوده که از ینگه دنیا در این جشنواره شرف حضور پیدا کرده و گویا بسیار هم افاضات داشتهاند. گویا جنابشان در حواشی جشنواره فرمودهاند سینماتوگراف ممالک محروسه ایران بسیار خسته کننده و ملول است و حرفی برای گفتن ندارد و فقط فیلمهای خستهکننده ایران در جهان دیده میشود. به محض وصول راپورت فیالفور از خشایار قلم و کاغذ خواسته گفتیم مکتوب کنیم بدهیم خشایار ببرد کاخ چارسو برساند به الیور که تا طیارهاش نپریده مطالعه نموده بلکه متنبه شود. اینگونه مرقوم فرمودیم:
هو المصور ...
از میرزا ادریسخان به جناب الیور استون. اسکندر ساختی هیچ نگفتیم. با بانوان کم حجاب صور قبیحه انداختی، کظم غیظ کردیم اما این یکی را نمیتوانیم تحمل کنیم. شما در دوران طفولیت والدین محترمتان تعلیمتان ندادهاند که جایی به مهمانی میروید هرچه گذاشتند جلویتان برای پذیرایی و تناول بگویید الحمدلله؟ بلیت طیاره ابتیاع کردهاند با سلام و صلوات حلواحلوایت کردهاند کرور کرور مسافرخانه و کیک و تهچین مرغ و کافی و آب معدنی خرجتان کردهاند بعد بیایی اینجوری بگذاری در کاسه سینمای توگراف ایران؟ خود جنابتان حالا انگار چه گلی به سینمای ممالک جهان زدهاید. خودتان انگار تایتانیک ساخته اید یا نجات سرباز رایان؟ یعنی این همه اصغرخان فرهادی مال ساخت و بل ساخت هیچ؟ اینهمه جایزه درو کرد کشک؟ برو برو و در ممالک خودت در اندرونی خانه بنشین و به گفتههایت فکر کن. امسال که آمدی و زیر سبیلی رد شدی و کاری به کارت نداریم اما میسپاریم به سرحدات مرزی قشون بگمارند به هیچ نحو من الوجوه راهتان ندهند تا حساب کار دستت بیاید. زیاده فرمایش نداریم.
نظر شما