چکیده:
امروزه نابرابری از دغدغههای اصلی برنامههای توسعه است و ازاینرو گسترش فرصتهای اساسی و توزیع منصفانه آنها به بخشی از نقشه راه فرآیند توسعه تبدیل شده است. هدف اصلی این مطالعه برآورد اثر متغیرهای سیاستی بر دسترسی بهموقع به آموزش و برابری فرصتهای آموزشی بهعنوان یکی از ارکان اصلی توسعه است. با استفاده از نتایج آمارگیری بودجه خانوار و مدل رگرسیون لوجیت اثر متغیرهای فردی، خانوادگی و استانی روی احتمال حضور بهموقع دانشآموزان در پایه متناسب مورد برآورد قرار گرفته است. سپس اثر دو سناریوی کاهش نرخ فقر و شدت فقر بر احتمال دسترسی به آموزش و توزیع منصفانه فرصتها ارزیابی شده است. یافتهها نشان میدهند که سکونت در مناطق شهری، میزان تحصیلات سرپرست خانوار، میزان درآمد خانوار و مالکیت مسکن با احتمال حضور به موقع کودک در پایه متناسب رابطه مستقیم و افزایش شمار کودکان زیر 15 سال در خانواده با احتمال حضور به موقع کودک در پایه متناسب رابطه معکوس دارند. حضور کودک در استان مشخص میتواند در پیشبینی احتمال حضور به موقع وی در پایه متناسب موثر باشد، اما جنسیت کودک یا نسبت کودک با سرپرست خانوار اثری معنادار بر احتمال حضور به موقع وی در پایه متناسب ندارند. مقایسه احتمال دسترسی و شاخص فرصت انسانی پیش و پس از انجام سناریوهای سیاستی دلالت بر آن دارد که کاهش نرخ فقر و کاهش شدت فقر در استان های کشور، احتمال دسترسی بهموقع به تحصیل و توزیع فرصت های آموزشی را بهبود میبخشند.
واژههای کلیدی: نابرابری فرصت، آموزش، شبیهسازی، ایران
نویسندگان:
دکتر اسمعیل ابونوری، علیرضا محمدی
فصلنامه تعلیم و تربیت - سال سی و سوم، شماره 4 (پیاپی 132)، زمستان 1396.
∎
نظر شما