تیراندازی در مقابل کاخ پادشاه عربستان با شایعه دامنه دار رسانهها درباره کودتا در ریاض مواجه شد. آفتاب یزد این حادثه و نوع واکنش رسانهها را با توجه به تجربههای تاریخی کودتا در دیکتاتوریها بررسی کرده است
کودتای اسباب بازی در ریاض!
صاحبخبر - آفتاب یزد- گروه سیاسی: بامداد یکشنبه خبر تیراندازی در نزدیکی کاخ پادشاه عربستان یکی بعد از دیگری در رسانهها پخش شد. تصاویری از شلیک ممتد که در ابتدا دلیل آن مشخص نبود. با این حال برخی خیلی زود زمزمه کودتا در عربستان را مطرح کردند هرچند به نظر میرسید حدسی بیش نیست. شایعه کودتا بیشتر در شبکههای اجتماعی پیچید و به نظر میرسد مخالفان محمد بن سلمان این تیراندازی را فرصتی برای ترسیم خواستههای خود میدیدند. با این حال برخی رسانهها در ایران نیز از همین مسیر پیروی کردند و چه بسا با توجه به مشکلاتی که میان روابط تهران و ریاض وجود دارد از این خبر استقبال کردند درحالی که هنوز خبر دقیقی منتشر نشده بود. در همین زمینه مجتهد، فعال افشاگر سعودی درباره حادثه تیراندازی در محله الخزامی گفت:«اطلاعات به دست آمده نشان دهنده تیراندازی در محله الخزامی و حمله با خودروهایی است که تیربار حمل میکردند اما هنوز جزئیاتی درباره هویت مهاجمانی که در تیراندازی دست داشتند و هدف حمله و تعداد قربانیان منتشر نشده است. داستان پهپاد برای آرام کردن اوضاع درست شده است. او فاش کرد: برخی منابع میگویند که تعداد کشته شدگان از دو طرف به هفت تن رسیده و بقیه مهاجمان ناپدید شدهاند. یک طرف رسمی میگوید هدف حمله محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان بوده و عامل حمله یکی از جناح خاندان آل سعود است. احتمالا پهپاد به عنوان بخشی از عملیات برای کمک به مهاجمان بوده اما تیراندازی ربطی به این مسئله ندارد و تبادل آتش میان دو طرف یک ساعت کامل ادامه داشت. با این حال غائله خیلی زود پایان یافت تا مشخص شود آنچه این فعال عربستانی مخالف بن سلمان در ذهن داشت با واقعیت سازگاری نداشت. هرچند او مبنای بسیاری از رسانهها به ویژه در ایران شد و برخی از پایگاههای خبری به طور قاطع از کودتا در عربستان گفتند. پلیس سعودی اما درباره چنین اتفاقی توضیح داد. پهباد اسباب بازی بود؟به دنبال انتشار اخباری درباره تیراندازی در نزدیکی کاخ پادشاهی عربستان، خبرگزاری رسمی سعودیها (واس) به عنوان اولین رسانه رسمی ریاض گزارشی در این باره منتشر کرد که در آن آمده است:«پلیس ساعت ۱۹:۵۰ روز شنبه به وقت محلی به پرواز درآمدن یک هواپیمای کوچک بیسیم تفریحی را در محله الخزامی ریاض رصد کرده است. محل برخاستن این پهپاد مشخص نیست. یک هواپیمای بدون سرنشین تفریحی بدون مجوز در این منطقه در حال پرواز بوده و نیروهای امنیتی مطابق با دستوراتی که گرفتهاند، در این زمینه اقدام کردهاند.» براساس گزارش خبرگزاری عربستان، مقامهای سعودی در حال انجام بررسیهای لازم درباره وضعیت به وجود آمده هستند. خبرگزاری رویترز نیز به نقل از یک مقام سعودی گزارش داد، نیروهای امنیتی به سمت این پهپاد تفریحی در نزدیکی کاخ سلطنتی در محله الخزامی در ریاض تیراندازی کردند. این مقام سعودی افزود، ملک سلمان پادشاه عربستان در زمان ساقط کردن این پهپاد در کاخ حضور نداشت.» در این راستا غانم الدوسری، فعال عربستانی در زمینه حقوق بشر مدعی شد: «مسئولان مربوطه اقدام به انتقال پادشاه عربستان به یک پایگاه نظامی کردند تا تحت مراقبت باشد.» روزنامه عبری زبان معاریو نیز ادعا کرد، «درگیریهایی در داخل یکی از کاخهای سلطنتی در ریاض رخ داده و به نظر میرسد درگیری بین شاهزادگان سعودی باشد.»اتکا به شایعات مجازی در رسانه رسمیاما خبرگزاری فارس غیرقابل باورترین شایعات مجازی را در قالب خبر خود منتشر کرد. در خبر این خبرگزاری آمده است:«در این بین بازار شایعاتی چون زخمی شدن ملک سلمان شاه سعودی و انتقال او به بیمارستان، کشته شدن 6 نفر در تیراندازیها از جمله 5 تبعه خارجی (2 آمریکایی، 2 انگلیسی و یک استرالیایی) و همچنین انتقال ولیعهد سعودی به فلسطین اشغالی نیز داغ بود. برخی کاربران به نقل از خبرگزاری «آسوشیتدپرس» نوشتند که فرمانده نیروی زمینی سلطنتی عربستان در حال هدایت گروهانی از ارتش برای سرنگون کردن شاه سعودی است.» از آنجایی که اصولا رفتارهای سیاسی در اکثر مواقع برپایه تجربههای تاریخی شکل میگیرد شاید بهتر است موضوع تیراندازی و شایعه کودتا را از دو بعد بررسی کرد تا شاید برخی رسانهها نیز به سرعت اخبار غیر واقعی را منتشر نکنند؛ اول اینکه بدون تردید نیروهای عربستان در مواجهه با این پهباد دچار ترس شده اند. در واقع در کشورهای منطقه و دیکتاتوریها چنین وحشتی همواره وجود دارد که مبادا بنای حکومت مطلق آنها با حوادثی از میان برود. به ویژه در کشورهای منطقه شائبه دخالت نیروهای خارجی برای ساقط کردن حکومتها وجود دارد و عربستان نیز از این موضوع مستثنی نیست. از سوی دیگر با توجه به ماهیت این حکومتها که مخالفان زیادی در میان اقشار مردم و شبکههای اجتماعی دارند فضای مجازی به سرعت پر از شایعاتی درباره کودتا در ریاض شد. به گونه ای که شاید فعالان سیاسی و کاربران بیش از آنکه به واقعیت اتفاق بیندیشیند خواسته خود را مطرح کردند، در این میان برخی رسانهها نیز ذیل همین تمایل بود که خط شایعات کاربران مجازی را تبدیل به خبر کردند حال آنکه رسانه رسمی غالبا باید پیش از آنکه بر سرعت خبر تاکید کند صحت آن را از منابع مختلف بررسی کند. از تابستان پارسال که محمد بن سلمان در یک کودتای خانوادگی جانشین محمد بن نایف شد همواره بحث احتمال کودتای سایر شاهزادگان علیه ولیعهد جوان سعودیها مطرح بوده است. اما همین ماجرای کودتای پارسال شاهدی بر یک موضوع دیگر در رابطه با کودتا در کشورهای شبه جزیره و حاشیه خلیج فارس متفاوت از نوع کودتا در سایر کشورهای منطقه است. کودتای نرم در حاشیه خلیج فارسدر واقع میان حکومتهای مطلقه پادشاهی با دیکتاتوریهای نظامی تفاوت وجود دارد. در عربستان، قطر و کویت مواردی از کودتا اگر وجود داشته شکل نظامی نداشته و به شکل خانوادگی و داخلی انجام شده است. از جمله موضوع ولیعهدی ملک سلمان که جدیدترین آن بود. شیخ خلیفه نمیدانست مراسم خداحافظی برگزار شده برای او در فرودگاه بین المللی دوحه که برای سفرهای تابستانی خود راهی اروپا میشد، میتواند آخرین جشن برپا شده برای وی باشد و نمیدانست پسری که در برابر دوربینهای تلویزیونی دستش را میبوسد، برای وی تدارک کودتایی را دیده بود که به برکناری پدر از قدرت میانجامد. فردای آن روز یعنی 23 ژوئن 1995 و در اولین ساعات صبح تلویزیون رسمی قطر پس از پخش اعلامیه شماره یک شروع به نشان دادن شیوخی از آل ثانی و دیگر قبایل قطر کرد که با شیخ حمد به عنوان جانشین خلفیه که به جای پدر بر قدرت نشسته است، بیعت میکردند. بعدها گفته شد تصاویر بدون صدای نشان داده شده جعلی بوده و منابع نزدیک به شیخ خلیفه افشا کردند که این فیلم واقعی نبوده و پیشتر فیلمبرداری شده و به زمانی باز میگردد که شیخ حمد از شیوخ سرشناس قطر دعوت و اقدام به فیلمبرداری از آنها به ویژه در حال دست دادن و سلام کردن به شیخ حمد کرده بود و پس از کودتای شیخ حمد بر پدرش شیوخ قطر هیچگاه با وی چنین بیعتی نداشتند و همین موجب شد برخی رسانهها این کودتای شیخ حمد را «کودتای تلویزیونی» و برخی دیگر «کودتای سفید» بنامند. امیر فعلی قطر یعنی شیخ تمیم بن حمد بن خلیفه آل ثانی نیز در سال 2013 از طریق یک کودتای خانوادگی جانشین پدرش شد. کودتای نظامی روسای جمهور دیکتاتوراما در کشورهایی که دیکتاتوری نظامی محسوب میشوند موضوع متفاوت است. در این کشورها خبری از امیر یا پادشاه نیست اما روسای جمهور در قدرت مطلق هستند و انتخابات نیز به طور فرمایشی برگزار میشود. از جمله مصر، سوریه و عراق را میتوان ذیل دسته دوم کشورهای منطقه دانست که شاهد کودتا بوده اند. در این دسته دوم کودتا شکل نظامی و با ابزار ارتشی یا به نوعی تیراندازی انجام شده است. از جمله معروف ترین آن را میتوان کودتای جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر در دهه 60 قرن بیستم دانست که از محبوبیت بالایی نیز در جهان عرب برخوردار بود؛ کودتایی علیه پادشاهی در مصر که در سال 1952 انجام شد. سرهنگ جمالعبدالناصر بود که مقدمات این حرکت را از سالها پیش تدارک دیده بود. ولی عبدالناصر و افسران جوان همفکر او در مراحل نهایى اجرای نقشه کودتا، یکی از افسران ارشد مصری به نام ژنرال محمد نجیب را نیز با خود همراه کردند. سرانجام در 23 ژوئیه 1952 میلادی این کودتا به رهبری ژنرال محمد نجیب و سرهنگ جمال عبدالناصر صورت گرفت و سه روز پس از پیروزی کودتا، ملک فاروق پادشاه مصر که در میان مردم محبوبیتی نداشت در 26 ژوئیه مجبور به استعفا شد. همچنین همزمان با القای رژیم سلطنتی، نظام جمهوری در مصر به ریاست محمد نجیب اعلام شد. ریاست جمهوری نجیب دوام چندانی نیافت و پس از آنکه بین کودتاچیان اختلاف افتاد، در نهایت جمال عبدالناصر به ریاست جمهوری رسید. در عراق نیز همین موضوع تکرار شد. در 17 ژوئیه 1968 کودتای نظامی بر ضد حکومت عبدالرحمن عارف صورت گرفت. بعثیها با دادن وعدههای زیاد به سرهنگ عبدالرزاق النایف رئیس ضداطلاعات ارتش و ژنرال ابراهیم الداود رئیس گارد، عبدالرحمن عارف را وادار به کودتا کرده و عارف را روانه ترکیه کردند و عبدالرزاق النایف نخست وزیر شد و احمد حسن البکر به ریاست جمهوری رسید ولی مغز متفکر کودتا، صدام حسین بود که با کمک سرتیپ خلبان حردان عبدالغفار التکریتی، حکومت عبدالرحمن عارف را ساقط کرد ولی چون سرهنگ نایف و ژنرال داود بعثی نبودند، در 30 ژوئیه 1968 یعنی 16 روز بعد از کودتای 17 ژوئیه، کودتای سرنوشت ساز بعثی برای بعثیها توسط صدام انجام گرفت و او را به لندن تبعید کرد و ژنرال احمد حسن البکر پست نخست وزیری و ریاست جمهوری را به دست گرفت و صدام حسین به عنوان معاون دبیر کل حزب بعث به معاونت احمد حسن البکر منصوب شد. بعدها صدام علیه حسن البکر کودتا کرد و به مرد اول عراق در تمام تصمیمات تبدیل شد. در جریان این کودتا ژنرال رشید مصلح تکریتی که به هواداری از مارشال عارف، گارد حزب بعث را خلع سلاح کرده بود به زندان انداخت و بعداً اعدام کرد. ژنرال حردان تکریتی به وزارت دفاع و ژنرال صالح مهدی عماش به وزارت کشور رسیدند. در سوریه نیز حافظ اسد پس از مدتی خدمت در ارتش، در نیروی هوایی سوریه به درجه ژنرالی رسید و پس از طی مقاماتی چون وزیر دفاع و فرمانده نیروی هوایی، نخست وزیر و دبیر کل حزب بعث از ماه مارس ۱۹۷۱ میلادی پس از انجام کودتایی رئیس جمهور سوریه شد. وی در کودتای سال ۱۹۶۳ حزب بعث مشارکت داشت و پس از آن به فرماندهی نیروی هوایی سوریه رسید در سال ۱۹۶۶ اسد و دوستانش کودتای دیگری را علیه جناح سنتی حزب بعث ترتیب دادند که به قدرت گرفتن شاخه رادیکال نظامی بعث به رهبری صالح جدید منجر شد و اسد در دولت جدید به عنوان وزیر دفاع منصوب شد. او در سال ۱۹۷۰ در کودتای دیگری صالح جدید را سرنگون کرده با وجود حاکمیت به اصطلاح مبنی بر دموکراسی از آن به بعد تا هنگام مرگ حاکم بلامنازع سوریه شد.∎
نظر شما