محمدرضا شفیعی تهیهکننده سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره حضور اسپانسر در برنامهسازی سیما اظهار کرد: حضور اسپانسر در تولید برنامههای نمایشی سیما، اقدامی رایج در تمام کشورهای جهان است، اما آنچه که در این شکل از همکاری به عنوان آسیب، شناسایی میشود، مشارکت اسپانسر در مباحث مفهومی است. زیرا این رویکرد باعث میشود مفاهیم به صورت فرمایشی به مخاطب منتقل شود. با توجه به این توضیح وقتی مخاطب میبیند مفهوم مورد نظر به طور مکرر و با سطحیترین شکل به وی عرضه میشود نه تنها آن را نمیپذیرد، بلکه به نوعی در مقابل آن گارد نیز میگیرد و متاسفانه این آفت در بسیاری از تولیدات مشاهده میشود.
وی افزود: در کنار اسپانسر بخش خصوصی که در آمدزایی اقتصادی را مد نظر دارد، نهادها و سازمانهای دولتی نیز وجود دارند که کارهایی بدون اینکه انگیزههای مادی را مد نظر داشته باشند از آثار مورد نظرشان حمایت میکنند، چون خواهان تبلیغ موضوعاتی هستند که مدنظر نظام است. این قبیل همکاریها را نمیتوان با دید اسپانسری نگاه کرد. گواه بارز این ادعا را میتوان در همکاری سازمان اوج با سینما و تلویزیون مشاهده کرد. این سازمان با حمایتهایی که از کارهای سینمایی یا تلویزیونی به عمل میآورد در حقیقت در پیاشاعه معناهای است که با ارزشهای انقلاب و نظام پیوند خورده است.
این تهیهکننده سینما در پاسخ به این پرسش که آیا برخی خطوط قرمز در سینما بنا به سلیقه شخصی مدیران شکل نمیگیرد؟ گفت: قبول دارم در برخی مواقع ممکن است برخی خطوط قرمز با تکیه بر اصول حقیقی و واقعی شکل نگیرد و سلیقه مدیران نیز در آن دخیل باشد، اما نمیتوان کتمان کرد بخش عمدهای از این خطوط قرمز لازم و ضروری است، زیرا من به عنوان تهیهکننده نیازمند این هستم تا برخی مواقع به من تذکرات لازم داده شود تا از مسیر واقعی خارج نشوم.
این تهیهکننده ادامه داد: من نقدی به برخی از همکاران خود در سینما و تلویزیون دارم. آنهم اینکه عدهای از ما، بیش از اندازه حساس شدهایم، چون وقتی به ما درباره موضوعی تذکر داده میشود به سرعت در مقابل آن گارد میگیریم و فریاد وا اسفا سر میدهیم. من اسم این تذکرات را سانسور نمیگذارم، بلکه از آن به عنوان رعایت اصول نام میبرم. برای مثال وقتی در تلویزیون اصلی وجود دارد که در آثار نمایشی نباید استعمال دخانیت تصویر شود ضروری است نسبت به این موضوع متعهد بود، زیرا کودکان هم بیننده این کارها هستند و به سرعت از شرایط موجب تاثیر میپذیرند.
این سینماگر متذکر شد: موضوعاتی که درباره سانسور در صداوسیما مطرح کردم به موضوعات فرهنگی و هنری مربوط میشود، چون ممکن است برخی مواقع خطوط قرمز مربوط به مسائل سیاسی شود که من درباره آن اظهار نظری نمیکنم. نکته دیگر اینکه مسائل مربوط به سانسور در همه جای دنیا انجام میشود، حتی در کشورهای غربی نیز چنین ممیزهایی وجود دارد. برای مثال در آمریکا فیلمها دستهبندی سنی میشوند و تماشاگران برای دیدن فیلمها دستهبندی میشوند.
این تهیهکننده تاکید کرد: ممکن است که این سوال پیش آید، اگر پیامرسانی سیما جریانسازی لازم را دارد، چرا ما نمود آن را در جامعه نمیبینیم؟ برای مثال چرا حجابی که سیما تبلیغ میکند در جامعه آنچنان که باید دیده نمیشود؟ جواب این گفتهها را نباید تنها در عملکرد سیما جستجو کرد، چون اگر جامعهای به درستی از نکات آموزشی الگوبرداری نمیکند، دلایل متعددی را می توان برایش متصور شد که یکی از آنها ماهواره است.
تهیهکننده سریال «وضعیت سفید» در پاسخ به سوالی دیگر مبنی بر اینکه آیا سیما توانسته در بحث جذب مخاطب در رقابت با ماهواره موفق باشد؟ گفت: باور من این است که نباید شبکههای ماهواره را چندان بزرگ کرد، چون ما به راحتی میتوانیم با عملکرد درست، برنامههای ماهواره را خنثی کنیم، اما اینکه آیا چنین اتفاقی به طور کامل رخ داده را باید کارشناسی کرد، اما نباید کتمان کرد که در عملکرد سیما اشکالاتی وجود دارد که سبب گرایش بخشی از مردم به سمت ماهوارهها شده است.
شفیعی مثال زد: یکی از تصمیمات غلط که در تلویزیون گرفته شد و من از آن به عنوان انبوهسازی نام میبرم، سیاست تله فیلمسازی است. در زمان مدیریت عزت الله ضرغامی سیاستی رواج پیدا کرد که به جای تولید 40 فیلم تلویزیونی در سال این رقم به 250 فیلم در سال رسید. این رویکرد باعث شده کیفیت چنین تولیداتی به شدت کاهش پیدا کند. برای همین برخی از برنامهسازان که من نیز یکی از آنها هستم، علاقهای به کار کردن در این حوزه را نداریم. در همین رابطه باید بگویم آسیبی که به تله فیلم سازی وارد شد این روزها به شدت سریالسازی را هم تهدید میکند.
این تهیه کننده در پاسخ به پرسش پایانی مبنی بر اینکه چرا با وجود اینکه کلیت جامعه ما ساختار دینی دارد باز هم از سریالهای ترکی ماهواره که با فرهنگ ما همخوانی لازم را ندارد، استقبال می شود؟ بیان کرد: با حرف و گفته شما موافقم، اما نظری پیرامون آن ندارم!
گفتوگو از داود کنشلو
انتهای پیام
نظر شما