پای صحبت سعید احمدوند، سرمربی تیم ملی «معمولا بازنده» تنیس ایران
3 میلیارد بدهید تا تنیس را جهانی کنم
صاحبخبر - وصال روحانی هنوز همه میپرسند پس از سقوط مجدد تیم ملی تنیس ایران به دسته سوم جام دیویس در منطقه آسیا - اقیانوسیه تکلیف چیست و در نتیجه با سعید احمدوند تماس گرفتیم تا به ما بگوید برای آینده این ورزش چه چیزهایی را در ذهنش دارد. او که 43 ساله و بچه اهواز است، از قبل هم با سران تنیس به توافق رسیده بود که حتی در صورت شکست تیم ملی در تایوان در مرحله پلیآف گروه دوم آسیا در پست خود بماند و حالا میگوید که میخواهد نوعی جوانگرایی را در تیم ملی اعمال دارد به طوری که بتوان روی نفرات جوانتر و تازه آن حداقل برای 10 سال حساب کرد. او وعدههای جالب دیگری هم میدهد که حتی رساندن تیم ملی به گروه اول آسیا را هم شامل میشود آقای احمدوند، پس از تکرار ماجرای همیشگی و سقوط مجددمان به دسته سوم آسیا چه چیزی را برای ادامه امسال مد نظر دارید؟ ما بیتاثیر از این قضایا کارمان را انجام میدهیم. هدف من آوردن حداقل سه جوان به دور تازه تمرینات تیم ملی است که از 13 اردیبهشت دایر میشود. روی آنها کار خواهیم کرد تا به تدریج به سطح نفرات فعلی بزرگسال تیم ملی برسند. لابد یکی از آنها امیرحسین بادی است. همینطور است و به جز او نظرم به بهروز کارگران، آرش و کیارش سوری است که آخری را بیشتر برای دوبل میخواهم. این به معنای بسته بودن درهای تیم ملی به روی سایرین نیست و اصولا هر جوان شایستهای که به چشم بخورد، میتواند به تستهای تیم ملی دعوت شود. معلوم بود به تایوانیها میبازیم. اینطور نیست؟ دو نفر اول آنها جزو 150 تنیسور اول دنیای تنیس هستند و جیسن چونگ که یکی از آنها است، اخیرا با اختلاف اندکی به کینیشی کوری ژاپنی باخته است. توقع داشتید آنها را آن هم در زمینشان ببریم؟ اصولا چه طرحهای عمده و تاثیرگذاری برای نجات تنیس از وضعیت تیره فعلی آن دارید؟ قرار نیست همه چیز را من یا فدراسیون تنیس حل کنیم بلکه این خود ورزشکاران ملیپوشاند که باید بلندترین قدمها را برای رسیدن به سطحی بالاتر بردارند. آنها باید اسپانسر شخصی بگیرند، بیشتر و به شکلی حرفهای تمرین کنند و هر سال حداقل در 25 تا 30 تورنمنت رسمی شرکت کنند. با اکتفا به شش هفت تورنمنت در طول سال به هیچ جا نمیرسیم. اصولا در تنیس حرفهای که نفرات حاضر در مسابقات «ATP» (اتحادیه تنیس حرفهای مردان) هر ساله بین 35 تا 40 هفته به میدان میآیند، چیزی به نام رکود وجود ندارد و تنیسورها هر هفته از اینجا به آنجا رواناند تا سطحشان بالاتر برود و به بالاترین جایی برسند که برای آنها مقدور است. اما تنیسورهای ملیپوش ما از دیرباز مشغول کار کردن با نوآموزان تنیس و شاگردان خود و کسب درآمدی بالا از این طریق هستند و گاهی حتی روزی 10 تا 12 ساعت با شاگردان خود توپ میزنند و با این سیستم جایی برای تمرین و پیشرفت نمیماند. این حرف درست است اما نسل جدیدتر و جوانتری که برای شرکت دادن آنها در تمرینات تیم ملی مد نظر دارم چون بسیار جوانتر هستند و شاگردان چندانی ندارند میتوانند تمام وقت در خدمت تیم ملی باشند و کار و پیشرفت کنند. من به طور کلی اگر ملیپوشان روزی حداکثر دو ساعت با شاگردان خود کار کنند، مشکلی با آن نخواهم داشت. اشکان شکوفی هم که با دیدارهای ملی خداحافظی کرد. او میخواست قبل از دیدار اخیرمان با تایوان کنار برود اما از او خواستم بماند و آنجا هم به ما کمک کند و سپس در سطح ملی بازنشسته شود و او هم قبول کرد. الان هم قصد دارم او را به کادر فنی تیم ملی اضافه کنم. آیا در مقطع جدید فعالیتهای تیم ملی تغییر دیگری هم در کادر فنی اعمال خواهد شد؟ خیر، بقیه سر جایشان هستند و به عنوان مثال سیفا... بهزادپور همچنان دستیار اول من خواهد بود. ما سعی میکنیم از حالا تا بازیهای آسیایی جاکارتا و پس از آن بخصوص تا جام دیویس 2019 که از بهمنماه به راه میافتد، به طور منظم تمرین و همه چیز را برای این مسابقات آماده کنیم. آیا رفتنتان به جاکارتا حتمی شده است؟ خیر اما امیدواریم رضایت بدهند که در آنجا به میدان آییم. قرار است به زودی در نشستی خبری، شرکت یا عدم حضور ما و برخی رشتههای دیگر را در بازیهای آسیایی 2018 اعلام کنند. اما آنجا با آن بازیکنان برجستهای که از شرق آسیا به صحنه میآیند، شانسی برای نتیجهای خوب نخواهید داشت. بله، ولی این دلیل نمیشود که اصلا به آنجا نرویم. از آخرین مرتبه شرکتمان در این بازیها 20 سال میگذرد و من میپرسم چرا. حق تنیس بسیار بیش از اینها است اما همیشه این حق به گونهای تضییع شده است. مگر این همه ورزشکار که با خود به بازیهای آسیایی میبرند، همگی مدال میگیرند؟ ما در سال 1998 در بانکوک هم ناکام ماندیم، اینطور چیست؟ بله، بچههای ما بازنده شدند و فقط یک دور بالا رفتند اما اعزام شهاب حسنی، محمدرضا توکلی، اکبر طاهری و رامین رضیانی به آن مسابقات کاری خوب بود و به تنیس ما هویت داد و تجربه بچهها بیشتر شد و نسل بعدی هم به آینده امید فزونتری یافت. برخی میگویند علم مربیان ایرانی کافی نیست و باید مربی خارجی آورد. بله، من هم شنیدهام اما به جای آوردن مربی خارجی باید فکرمان را عوض کنیم و تنیسورهای ما بیش از پیش با مناسبات جهانی همسو شوند و دایما در رقابتهای بینالمللی به میدان آیند تا کاملا با روشهای روز همسو شوند. چند سال پیش امیر مهذبنیا به کلی به خارج رفت و در سیستمهای کاری آنجا پیشرفت محسوسی کرد و الان شاهین خالدان هم چند سالی است که ساکن خارج از کشور (آمریکا) شده است. تا ما به طور مستمر در تورنمنتهای بینالمللی شرکت و کسب مهارت نکنیم، به جایی نخواهیم رسید. در این میان با کمبود بودجه چه خواهید کرد؟ با پولی که وزارتخانه به فدراسیون تنیس میدهد، حتی یک سوم سال هم پوشش داده نمیشود آن هم در ورزشی که پایه آن روی پول و سرمایه است. من همین جا به صراحت و با شهامت اعلام میکنم که 3 میلیارد تومان به من بدهند و من در سه سال تیم ملی تنیس ایران را به گروه اول آسیا و به روایتی به یک سطح قابل قبول جهانی میرسانم. این به روایتی میشود سالی یک میلیارد تومان که برای ماموریت مورد نظر رقم بالایی نیست. با این حساب عملکرد مجید شایسته در مقام رییس فدراسیون تنیس را که قادر به جذب اینگونه مبالغ نشده، نمیپسندید. برعکس آن را تایید میکنم زیرا او با احتساب پولی که برای تنیس در نظر گرفتهاند، خوب کار کرده و بر تعداد مسابقات و میزان جوایز آن افزوده است ولی مشکل اصلی سرجایش مانده و آن نگاه غیرحمایتی سران ورزش به تنیس است. شما ببینید آنقدر شمشیربازان را در طول سال به سفرهای خارجی میبرند که آنها خسته شدهاند و میگویند چرا به آنها استراحت نمیدهند تا مدتی هم در ایران بمانند! ولی ما در حسرت نسبی سفرهای خارجی ماندهایم. انوشا شاهقلی چه شد؟ احترام او محفوظ است و به همین سبب قبل از مسابقه با تایوان به او گفتم، انوشا ما آنجا بازندهایم و بهتر است نیایی. الان هم میگویم هر وقت در اوج بود و از حد و حدود شاهین خالدان فراتر رفت، دوباره دعوتش میکنم. بهترین تنیسور تاریخ ایران را چه کسی میدانید؟ در مورد تاریخ نمیتوانم اظهارنظر کنم زیرا من به سبب کمی نسبی سنم، نسل تقی و حسین اکبری را چندان ندیدهام و بازیهای کمی را از منصور بهرامی و کامبیز درفشی جوان مشاهده کردهام و در نتیجه بیشتر درباره نسلهای اخیر و جدیدتر و طیف زمانی 25 سال اخیر صحبت میکنم و طی این مدت رامین رضیانی بسیار خوب بود و انوشا شاهقلی هم وظایفش را در قبال تنیس کشور به نحو احسن انجام داده است. آیا مثل خرداد سال پیش که از کمبود توجه و دشواریهای کار ابراز نارضایتی و استعفا کردید، دوباره از تیم ملی دوری نخواهید جست؟ نه، ماندهام تا کار کنم و فقط امیدوارم بساطی دایر شود که افسوس شرایط و امتیازات بیشتر رقبایمان را نخوریم. همین تایوانیها که ما را اخیرا بردند و دوباره به دسته سوم جام دیویس ارجاع کردند 20 تنیسور قابل ذکر دارند که سالی حدود 35 هفته تنیس جدی و حرفهای در سطح جهان بازی میکنند و نفرات ما به زور به 15 هفته مسابقه میرسند. اگر ما به آمار تدارکاتی رقبایمان برسیم، قطعا نتایج و جایگاهمان بسیار بهتر از آنی خواهد بود که اینک میبینید.∎
نظر شما