سیدعلیصدوقیتدین
امسال توسط رهبر معظم انقلاب به عنوان سال «حمایت از کالای ایرانی» نامگذاری شده است. کالای ایرانی در واقع همه آن چیزی است که توسط جامعه ایرانی در بخشهای مختلف تولید میشود. از پارچه و کفش و لباس گرفته تا وسایل برقی و الکترونیکی و رایانهای و مواد خوراکی و صنایع دستی و اتومبیل و... اما یکی از کالاها و تولیداتی که بسیار مهم است و در آینده کشور به صورت صدردصد دخیل خواهد بود و نقش مهمی را بازی میکند و میتواند راهکارهایی درخور را در بخش تولید و مصرف و همچنین مسایل اقتصادی و تولیدی کشور بدهد و فرهنگ مصرف و کار و تولید و استفاده از کالای ایرانی را نهادینه کند مقوله فرهنگ وهنر است. چرا که میدانیم یکی از ابزارهای استعماری کشورهای غربی همین ترویج مصرف گرایی واستفاده لجام گسیخته از تولیدات خارجی است تا بتوانند این گونه اقتصادشان را همواره پویا و در راس اقتصاد جهانی نگه دارند و چرخه تولید و کار را در کشور خودشان استمرار دهند تا علاوهبر ریشهکن کردن فقر در جامعه سطح کیفی وکمی زندگی مردم و رفاه جامعهشان را بالا نگه دارند. اصلا آنها با کار فرهنگی و هنری این مقوله را غیرمستقیم و در جاهایی مستقیم در کشورهای مقصد نهادینه میکنند؛ بخصوص در بین اقشار جوان ونوجوان.
پس چاره چیست؟ اگر خوب به فرمایشات رهبری درخصوص حمایت از تولید ایرانی توجه نمائیم خواهیم فهمید که بخشی از این حمایت باید معطوف به تولیدات فرهنگی وهنری بشود که یکی از مهمترین بخشهای تولیدات هرجامعهای را در بر میگیرد. چرا که زمینهساز زیر ساختهای درست فرهنگی و هنری در بین احاد مردم و کل اجتماع خواهد بود؛ تولید اندیشه و تفکر را در پی دارد، آن هم از کودکی تا بزرگ سالی. پس بخش مهمی از این نام گذاری مربوط به فرهنگ وهنر است و باید آن را در این بخش کاربردی نمائیم؛ این میسر نمیشود مگر به تغییر دیدگاههای مدیران فرهنگ و هنر و استفاده از مشاوران کار آمد و دلسوز و استفاده از طرحها و ایدههای کار آمد و کاربردی و اصولی مبتنی بر رهنمودهای مقام عظمای ولایت و برابر با فرهنگ جامعه.
یکی از ابزارهای فرهنگی هنری که میتواند در این خصوص بسیار کارساز باشد بخش هنرهای نمایشی و تئاتر است. تئاتر به دلیل نفس و ذات زنده بودنش تاثیر مستقیم و آنی و ژرفتری را در مخاطب به جا میگذارد. از سویی تئاتر و هنرهای نمایشی دامنه وسیعتری را تحتالشعاع قرار میدهد؛ بخصوص در بخش کودک و نوجوان و جوان، چرا که حمایت از کالای ایرانی موضوعی نیست که در طی یکسال پرونده آن بسته و به کناری گذارده شود. این مقوله باید تمام سالها و کل زندگی مورد مداقه قرار گیرد وعملیاتی شود. کاری که ژاپنیها بعد از جنگ جهانی دوم انجام دادند و هنوز هم دارند با قدرت به آن ادامه میدهند و همین مورد موجب شده که یکی از بزرگترین قطبهای صعنتی، الکترونیکی، رایانهای و... اقتصاد جهان شوند. به قول یکی از مدیران رده بالای ژاپن که در مواجهه با شکست آنها در برابر آمریکا و بمبهای اتمی که روی ناکازاکی و هیروشیما ریخته شد گفته بود «مهم این است که تلفن روی میز رئیسجمهور آمریکا ژاپنی است واین نشان میدهدکه ما برنده شدهایم» و البته او راست میگفت؛ ژاپن برنده این جنگ شده بود. و ما میدانیم که جنگ اقتصادی بسیار بسیار مهمتر از جنگهای کلاسیک است. خیلی از جنگهایی که بین کشورها در میگیرد به خاطر مسایل اقتصادی است و ریشه در اقتصاد دارد.
هرچند که ژاپنیها در حیطه فرهنگی و هنری نیز پیشتاز شدند و حمایت صد در صد از تولیدات و کارهای داخلی شان در بخش تئاتر و هنرهای نمایشی چون تئاتر «نو و کابوکی» ژاپن و ایضا سینما و فیلم و تلویزیون پرداختند و با کارگردانانی چون کوروساوا و... فرهنگ و هنر خود را نیز در سراسر جهان و به ویژه غرب گسترش دادند و به نوعی به صادرات فرهنگی هنری نیز پرداختند. به گونهای که پس از فقط چند سال از جنگ و انفجار در دو شهر ژاپن، سیل گردشگران و توریستها به آنجا سرازیر شد. حتی کوروساوا کارهای معروفی چون آثار شکسپیر را طوری کار کرد که انگار کاری از اساس ژاپنی است و اگر قرار است اثری هنری آدابته شود باید این گونه به آن نگاه گردد و... اینها همه در حالی است که ژاپن معادن وکانیها ومنابع ما را ندارد. آنها مدیران و مشاوران و کارکنان و مسئولین کارآمد و فرهنگیای دارند. واین برای هرکشوری بزرگترین سرمایه است.
اما ما با توجه به مواد و منابع غنی فرهنگی هنری که داریم و با عنایت به منابع مادی نتوانستیم در این زمینه کاری کنیم. تا جایی که تهاجم فرهنگی- هنری- فکری در جامعه ما و بین قشر نوجوان و جوان ما دارد بیداد میکند. به همین دلیل باید بخشی از «حمایت از کالای ایرا نی» به حمایت صدردصد و کافی و لازم از تولیدات داخلی در زمینه فرهنگ و هنر باز گردد. بخصوص در بخش هنرهای نمایشی و تئاتر که مقام معظم رهبری تاکیدات فروانی نیز در این خصوص داشته و دارند و هنر نمایش و تئاتر برای معظمله بسیار مهم است.
همان طور که کالای ایرانی و حمایت از آن مقولهای بسیار مهم و استراتژیک است و باید در تمامی سالها از آن حمایت شود. تولید در بخش فرهنگ وهنر و ازجمله هنرهای نمایشی و تئاترو حمایت صد در صد از آن نیز بسیار استراتژیک ومهم است. تولیداتی که در این بخش صورت میگیرد بیشتر خارجی است. یعنی ما بودجه میدهیم، هزینه میکنیم و امکانات در اختیار میگذاریم که مثلا فرهنگ و هنر بیگانه را روی صحنه ببریم و آب هم از آب تکان نمیخورد. هزینه میکنیم و بودجه اختصاص میدهیم «البته این بودجهها به همه تعلق نمیگیرد حتما باید رابطه و...داشته باشی» بگذریم، بودجه میدهیم که مثلا برای صدمین بار هملت یا دون کیشوت یا مکبث یا آثار بکت و چخوف و.... روی صحنه برود. یا مثلا آثار خارجی را بگیرم و آن را به شکل دیگر روی صحنه ببریم یا به زعم خودمان به اصطلاح ایرانیزه کنیم، که اصولا از پایه کاری غیر اصولی واشتباهی است. حال آنکه ادبیات، هنر و فرهنگ غنی خودمان هنوز دست نخورده مانده است. هنوز بسیاری از معضلات را داریم که باید روی آنها به لحاظ فرهنگی وهنر کار کنیم، آن هم در بخش تئاتر و هنرهای نمایشی، انجام این کارها در واقع یعنی حمایت از کالای فرهنگی هنری ایرانی.
حال چه کسی میخواهد این بخش از فرمایشات رهبری را در فرهنگ و هنر کابردی وعملیاتی سازد؟ الله اعلم! مدیران ما بیشتر به فکر مسایل دیگر هستند تا کاری که برای آن انتخاب شدهاند و مسئولیت پذیرفتهاند. مثلا در حوزه تئاتر و هنرهای نمایشی چه طرح و برنامههایی در این خصوص داریم و آیا از کسانی برای همکاری و مشاوره دعوت شده و یا میشود که در این خصوص کارآمد باشند و کار کنند و طرح وایده و برنامه بدهند؟ ویا فقط نام گذاری سال را در سربرگهای نامههای اداریمان تیتر میکنیم و بعد همه چیز را به فراموشی میسپاریم؟
درواقع باید گفت یکی از کارهای مهم معاونت محترم هنری وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی، کار روی همین مقوله است. البته اگر کارهای متفرقه و جلسات پیدرپی و بیحاصل بگذارند که مسئولین محترم به این بخش هم برسند و راجع به آن بیندیشند. اصولا یکی از معضلات بخش فرهنگ و هنر انتخاب مشاوران و دستیاران مدیران است. مشاورانی که بیشتر بر اساس رابطهها انتخاب میشوند تا ضابطه و شایستهسالاری و تعهد و تخصص و اعتقاد راسخ به آرمانهای انقلاب مقدس و طرحهای بالادستی نظام مقدس جمهوری اسلامی درخصوص فرهنگ وهنر.
ما در بخش مدیریت تئاتر و هنرهای نمایشی، تولیدات قلابی را ارائه میدهیم، پول خرج میکنیم تا متون و نمایشنامهها و فرهنگ دیگران را روی صحنههایمان ببینیم. نمیتوان منکر ادبیات نمایشی جهان بود اما نه به این شکلی که در حال حاضر و طی این سالیان دارد روی آن کار میشود.
در هر حال باید از تولیدات داخلی در زمینه فرهنگ و هنر طبق فرمایشات مقام معظم رهبری حمایت کامل و صددرصد به عمل آید. تا بتوانیم با قدرت هر چه بیشتر در تقابل با هجمه وناتوی فرهنگی، هنری، دینی، فکری بیگانگان و جهان غرب بایستیم تا بتوانیم نسل حاضر و نسلهای بعدی را از گزند این جریانها مصون داریم. این مهمترین کار مسئولین و مدیران فرهنگی هنری است، به ویژه در بخش هنرهای نمایشی و تئاتر. چون همان طور که گفته شد، این هنرها، زنده و نفس به نفس در برابر مخاطب اجرا میشوند و همین خصیصه آن را بسیار مهم و استراتژیک کرده است.
نظر شما