شناسهٔ خبر: 25119772 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ابتکار | لینک خبر

آیا زبان تنها ابزار انتقال فرهنگ بین ملل مختلف است؟

تبادل فرهنگی با «زبان» زورکی

صاحب‌خبر - فاطمه امین‌الرعایا
چند روز است که ماجرای آموزش زبان روسی در مدارس در میان مردم و هنرمندان با واکنش رو‌به‌رو شده است. در خبری اعلام شده بود که وزیر آموزش و پرورش ایران به روسیه پیشنهاد کرده که زبان فارسی و روسی در مدارس دو کشور به عنوان زبان دوم آموزش داده شود. البته این خبر با واکنش‌های بسیاری روبه‌رو شد و بطحایی را وادار به تصحیح خبر کرد. او در رشته توییتی این خبر را اصلاح کرد و گفت این پیشنهاد به دلیل عدم آشنایی دانش‌آموزان روسی با فرهنگ و زبانی ایرانی بوده است. اما سوالی در این میان مطرح می‌شود؛ آیا برای انتقال فرهنگ از کشوری به کشور دیگر حتما باید از ابزار زبان استفاده کرد؟ آیا تنها خواندن آثار با زبان مبدا راه آشنایی و شناخت دیگر فرهنگ‌ها است؟
سید محمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش ایران در دیدار با ویاچسلاو نیکونوف، رئیس کمیته آموزش و علوم دومای روسیه گفته بود: «دولت ایران قصد دارد انحصار زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم شکسته شود و سایر زبان‌ها به‌ویژه زبان روسی نیز در ایران گسترش یابد. من این موضوع را با وزیر آموزش و پرورش روسیه در میان گذاشتم و اعلام کردم که در صورت آموزش زبان فارسی در مدارس روسیه، ایران نیز می تواند در قالب تفاهمنامه ای آموزش زبان روسی را در مدارس خود داشته باشد». این خبر با واکنش‌های بسیاری در فضای مجازی روبه‌رو شد.
کاربران شبکه‌های مجازی: چرا روسی؟!
مهراب قاسمخانی، نویسنده، در واکنش به این خبر در اینستاگرام خود نوشت: «یعنى چهار تا تپه هم که قبلیا تو سرعت بالا «ندیده» بودن و رد کرده بودن، این عزیزان با یه هیجانى دارن روش «فتح» می‌کنن که آدم دهنش باز می‌مونه... آخه قربونت برم اصلاً درکى از دلیل وجودى زبان دوم و فلسفه آموزشیش دارى که این پیشنهاد رو دادى؟ زبان دوم زبانیه که بر اساس میزان کاربرد و گسترش جهانى انتخاب میشه، براى ایجاد ارتباط کلامى بیشتر. یعنى ربطى به رابطه سیاسى شما با آمریکا و انگلیس نداره. در نتیجه شما اگه زبان انگلیسى رو آموزش ندین به آمریکا و انگلیس ضربه نمیزنید. فقط باعث میشد ما و فرزندانمون مثل سیاست خارجیتون هر روز منزوى تر بشیم. باعث میشید نتونیم ارتباط عاطفى و دوستانه و علمى و اقتصادى با بقیه مردم دنیا برقرار کنیم. به جان خودم فهم چیزى به این سادگى نیاز به سیکل نداره، چه برسه به «وزیر آموزش و پرورش» بودن... آخه زبان روسى؟؟ بچه من زبان روسى یاد بگیره که بره کجاى دنیا باهاش چیکار کنه؟! مگه میشه این حد از تباهى؟؟؟» امیر آقایی، بازیگر هم در توییتی نوشت: «وزیر آموزش و پرورش پیشنهاد دادن زبان روسی توی مدارس تدریس شود! چرا روسی؟» فاطمه سعیدی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی هم در توییتر خود نوشت: «بهتر است مسئولان آموزش و پرورش به جای دنبال کردن ایده‌هایی مانند آموزش زبان روسی مساله آموختن حقوق شهروندی به دانش‌آموزان را پیگیری کنند». کاربران عادی هم واکنش‌های بسیاری به این موضوع نشان دادند. کاربری نوشت: «مردم چند کشور در جهان به زبان روسی حرف می‌زنن؟ متون بین‌المللی به چه زبانی نوشته می‌شه؟ روسی؟ اگر بچه‌ها انگلیسی یاد بگیرن که البته در مدارس شما چیزی به اسم یادگیری زبان وجود نداره، کجا و چقدر می‌تونن ازش استفاده کنن و چقدر کارشون رو راه می‌ندازه؟!» کاربر دیگری نوشت: «لابد اصلا نمیدونه ما چرا به آموزش زبان دوم نیاز داریم. اگر می‌دونست هرگز زبان روسی رو پیشنهاد نمی‌کرد.»
تصحیح وزیر
واکنش‌ها بسیار زیاد بودند به همین دلیل وزیر آموزش و پرورش مجبور به اصلاح خبر شد. او در رشته توییتی در توییتر خود ماجرا را اینگونه نوشت: «در سفر به روسیه و حضور در اجلاس کاربرد ICT در آموزش، از وضعیت موجود و برنامه‌های پیش رو با تاکید بر نقش شبکه‌های اجتماعی گزارشی ارائه کردم. در بازدید از مدرسه‌ای در روسیه متوجه شدم متاسفانه دانش‌آموزان روس نسبت به فرهنگ و زبان ایران کاملا بیگانه هستند. آقای نیکونوف رئیس کمیته آموزش دومای روسیه گفت آمادگی دارند تا زبان فارسی مانند زبان چینی در برخی از مدارس روسیه به عنوان زبان دوم آموزش داده شود. عمل متقابل، شرط اصلی در هر تفاهم‌نامه بین‌المللی است. گسترش آموزش زبان روسی در ایران منوط به آموزش زبان فارسی در روسیه است. آشنایی با فرهنگ‌ ایرانی در کتاب‌های درسی دانش‌آموزان روسی نیز از دیگر موضوعات تفاهم‌نامه آتی است. تلاش می‌کنیم آموزش زبان‌های خارجی در مدارس متنوع شود و بر اساس قانون، شرایط آموزش زبان‌های فرانسوی، آلمانی، روسی و اسپانیایی در کنار زبان انگلیسی فراهم شود».
پیشنهاد وزیر بی‌معنی بوده
با توجه به توییت‌های جدید وزیر آموزش و پرورش سوال مهم این است که آیا انتقال فرهنگ تنها از طریق آموزش زبان کشور مبدا قابل انجام است؟ حسین یعقوبی، مترجم، در پاسخ به این سوال به «ابتکار» گفت: به نظر من همانطور که ما از طریق ادبیات روسی ترجمه شده با فرهنگ روسی آشنا شده‌ایم، دانش‌آموزان روسی هم می‌توانند با مطالعه آثار ادبی ایرانی ترجمه شده به زبان خودشان با فرهنگ ایران آشنا شوند. علاوه بر این موضوع، امروزه تصویر بر متن برتری دارد. در دنیای امروز فیلم و رسانه‌های چندمنظوره بر متن برتری دارند. یکی از دلایل پایین آمدن سرانه مطالعه همین موضوع است. جوانان امروز بیشتر به رسانه‌های تصویری گرایش دارند. امروز تلویزیون، سینما و اینترنت از کتاب و رادیو جلوتر هستند چون بیشتر با تصویر عجین هستند. به همین دلیل به نظرم پیشنهاد وزیر آموزش و پرورش بی‌معنی بوده است. شاید می‌خواستند به نوعی زمینه آموزش زبان روسی را در ایران فراهم کنند و گفته‌اند که حالا ماجرا دو طرفه است.
کار زیرساختی یا شوآف؟
اما شاید از زاویه دیگری هم بتوان به ماجرا نگاه کرد. آموزش زبان‌های مختلف به عنوان زبان دوم در کشورهای مختلف شاید در درازمدت باعث انجام اقدامی زیرساختی و تربیت مترجم به زبان آموزش داده شده شود و در طی سال‌ها این افراد بتوانند با ترجمه آثار زبانی که آموخته‌اند به عنوان سفرای فرهنگی ایفای نقش کنند. یعقوبی گفت: به نظرم این ماجرا بیشتر تجاری است. ادبیات داستانی ایرانی در کشور ما هنوز نتوانسته برای خود مخاطب پیدا کند، گرچه آثار پرفوش هم داشته‌ایم اما هنوز آثار ترجمه با اختلاف بسیار زیاد در همین تیراژ پایین کتاب‌های‌مان نسبت به ادبیات داستانی برتری دارد. من فکر نمی‌کنم این ماجرا چندان تاثیر داشته باشد. شاید تربیت مترجم در مراودات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بیشتر تاثیر داشته باشد اما در خصوص صادرات ادبی از این طریق به نظرم قدم اول پیدا شدن مخاطب در کشور خودمان برای ادبیات تولیدی‌مان است. ما آثاری عامه پسند داریم که خواص سراغ آن نمی‌روند، بعضی آثار هم هستند که فقط خواص آنها را می‌خوانند اما در ادبیات آمریکا اینگونه نیست، آثار بسیاری هستند که هر دو گروه آنها را مطالعه می‌کنند.
وقتی ادبیات داستانی‌مان در کشور خودمان جایگاه ویژه‌ای ندارد، من بعید می‌دانم با وجود مترجمان زبده هم بتوان آنچنان این ادبیات در دیگر کشورها شناخته شود. مثلا کتاب‌های محمود دولت‌آبادی به آلمانی ترجمه شده اما چقدر از آن استقبال می‌شود؟ چقدر مخاطب آلمانی آن را می‌شناسد؟ آیا استقبال از این کتاب‌ها با استقبال از فیلم‌های کیارستمی یا فرهادی قابل مقایسه است؟ خیر! برای ارتباط برقرار کردن با آثار کیارستمی و فرهادی هم نیازی به دانستن زبان فارسی نیست. همان زیرنویس و دوبله انتقال فرهنگ و مفاهیم را به خوبی انجام می‌دهد.
نکته دیگری که در این میان حائز اهمیت است، برتری داشتن یا نداشتن فرهنگ‌ها نسبت به هم و تصمیم‌گیری درباره چگونگی آشنایی با فرهنگ‌ها است. آیا معیاری برای برتری فرهنگ‌ها نسبت به هم وجود دارد یا پرداختن به این موضوع امری سلیقه‌ای است؟ یعقوبی در این‌باره گفت: موضوعی به نام غلبه فرهنگی وجود دارد. فرهنگ برخی کشورها پررنگ‌تر از دیگر فرهنگ‌ها است. به طور مثال فرهنگ ایتالیایی برای ما بسیار پراهمیت‌تر و پررتگ‌تر از فرهنگ نروژی است. بعضی مولفه‌ها وجود دارد که باعث جذب مخاطب می‌شود. سینما، موسیقی، مد و لباس و غیره از این جمله هستند.

نظر شما