شناسهٔ خبر: 25118742 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه وطن‌امروز | لینک خبر

۱۵۰ هزار ازدواج، چشم‌انتظار «بله» وام!

صاحب‌خبر - محمدصادق زمانی: تنها حمایت و پشتیبانی دولتی که در کشور ما از فعل مبارک و حیاتی ازدواج می‌شود، یک «وام ازدواج» خشک و خالی است که همین یک حمایت هم آنقدر دچار پیچ و تاب‌های مدیریتی، اداری، بانکی، قانونی، ماده‌ای، تبصره‌ای، بودجه‌ای و اعتباری شده و شانس و اقبال متقاضی‌اش، آنقدر بین ضوابط و روابط، سرگردان و حیران است که شکیبایی برای دریافتش، صبر ایوب می‌خواهد و قدرت برای پیگیری‌اش، قوه رستم دستان نیاز دارد! پیگیری و دریافت وام ازدواج در کشور ما «گاو نر می‌خواهد و مرد کهن» انگار از بیخ و بن، قدمای ما، این ضرب‌المثل را برای وام ازدواج گفته بودند اما از ترس آنکه توسط طایفه بانکی، در طول تاریخ از بین نرود و تحریف نشود، منظور این ضرب‌المثل را افشا نکردند تا نسل به نسل و سینه به سینه به ما برسد! مورد داشته‌ایم که آنقدر در صف انتظار برای دریافت وام ازدواج، صبر کرده و زمان گذشته که همراه نخستین ‌فرزندشان برای دریافت وام به بانک مراجعه کرده‌اند! در حقیقت، متقاضیان وام ازدواج، در زمان، سفر می‌کنند و از زمان حال به زمان آینده ‌پرتاب می‌شوند. دور از انتظار نیست که بزودی از سال ۱۳۹۷ شمسی به سال 2000 شمسی سفر کنند. اما در این میان، برخی مدیران محترم هم چون خودشان ازدواج کرده‌اند و درازگوش‌شان از پل گذشته است، هیچ دلیل موجه یا غیرموجهی در ذهن خودشان ندارند که نگران مصائب دختران و پسران متقاضی ازدواج باشند. در حقیقت مدیران محترم به یک اصل فلسفی در این باره رسیده‌اند که «به ما چه؟!» شاید هم حق با این عزیزان باشد، سرانجام یکی دیگر می‌خواهد زن بگیرد و یکی دیگر می‌خواهد شوهر کند؛ این وسط چرا باید برخی مدیران محترم به فکر باشند و حرص و جوش جهیزیه، مسکن، مخارج زندگی، خوراک، کار و وام ازدواج دختران و پسران دم بخت را بخورند؟ بنابراین حق دارند زمانی که سخن از وام ازدواج می‌شود به صورتی ژست بگیرند و به گونه‌ای حرف بزنند که انگار نه انگار ریشه این تاخیرها، ندادن‌ها، سختگیری‌ها، سر دواندن‌ها، کاغذبازی‌ها و دنبال نخودسیاه فرستادن‌ها را باید در عملکرد خودشان جست‌وجو کرد. همین چند روز پیش یکی از معاونان وزارت ورزش و جوانان گفته بود: «حدود ۱۵۰ هزار متقاضی دریافت وام ازدواج که تا سال گذشته درخواست‌شان را در سامانه ثبت کرده‌اند، هنوز وام خود را دریافت نکرده‌اند!» با این آمار بالا و این اوصاف باید به ۱۵۰ هزار جوان متقاضی وام ازدواج بدون تعارف اعلام ‌کنیم که «متاسفیم برای شما که بار زندگی خودتان را روی دوش مدیران عزیز و مدبر می‌اندازید، متاسفیم برای شما که به بانک، درخواست وام ازدواج می‌دهید، جای تاسف دارد که به ماهی ۴۵ هزار تومان یارانه قانع نیستید و باز تقاضای وام ازدواج می‌کنید، جای شرمساری است که به سن ازدواج رسیده‌اید، مایه تأثر است که می‌خواهید ازدواج کنید، یعنی شما هنوز نمی‌دانید که برخی مدیران عزیز کارهای خیلی مهم‌تر از موضوعات بی‌اهمیتی مثل وام ازدواج دارند؟!» فکر ‌کنم این ۱۵۰ هزار نفر متقاضی وام ازدواج، با این اعتراض تندی که نثارشان کردیم، متنبه و آگاه شدند. حالا برای اینکه در این میان، کار خیری انجام داده باشیم، واسطه می‌شویم، تا کمر در مقابل مدیران زحمتکش خم می‌شویم، صدای‌مان را پایین می‌آوریم، لحن‌مان را به لحن صددرصد مؤدبانه و از موضع پایین تغییر می‌دهیم و در کمال فروتنی به برخی مدیران ارجمند عرض می‌کنیم: «ای مدیران بی‌همتای ما،‌ ای که تاج سرید، سرورید، محشرید، برترید، بهترید، والایید، بالایید، آقایید و همه چیز هستید؛ خواهشمندیم، درخواست می‌کنیم و استدعا داریم که نه از سر وظیفه(!) بلکه از سر بزرگواری و لطف، کمی و تنها کمی به فکر باشید تا این صف طولانی متقاضیان وام ازدواج هم تکانی بخورد، دست‌تان را می‌بوسیم و خاک پای‌تان هستیم». * پی‌نوشت با لحن جدی: انتظار از مدیران محترم این است که تنها مورد حمایتی از ازدواج در ایران را که همان وام ازدواج است، مورد کم‌‌توجهی قرار ندهند و ضمن درک اهمیت حیاتی ازدواج در جامعه، مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم بویژه زوج‌های جوان را درک کنند و این را بدانند که اگر شخصی نیاز نداشته باشد، برای دریافت وام، اقدام نمی‌کند؛ مگر آن نورچشمی‌هایی که « نیاز» ندارند اما براحتی و بدون انتظار و صف، وام‌های میلیاردی دریافت می‌کنند!

نظر شما