آن‌ها را کم‌کم روي هم جمع كرده بودم كه سر فرصت بخوانمشان. با خودم فکر کردم خواندن همه‌ي اين‌ها، باز هم يک‌جور «خرده‌کاري» است و وقتي تعطيلات نوروز تمام شود، انگار هيچ کاري نکرده‌ام.

انتخاب ديگرم براي آن سال، خواندن شاهنامه بود. البته نه خود شاهنامه‌ي اصلي، بلکه کتابي که يک شاهنامه‌شناس معروف از روي اشعار اصلي به نثر نوشته بود و همه‌ي ماجرا‌ها را به همراه بعضي از شعر‌ها تعريف مي‌کرد. وقتي عيد تمام شد مي‌توانستم در جواب اين سؤال که «نوروز را چگونه گذراندي؟» بگويم: «شاهنامه را خواندم». اتفاقاً امسال که بعضي جاها درباره‌ي شاهنامه بحث شده بود، خيلي خوشحال بودم که اين کتاب را خوانده‌ام.

مي‌خواهم متناسب با همين تجربه پيشنهادهايي را براي تعطيلات نوروز امسال با شما در ميان بگذارم.

براي اين‌که بتوانيم در تعطيلات سال نو کار مهمي انجام دهيم، اصلاً لازم نيست دنبال کار‌هاي زيادي بگرديم. بياييد كمي به كارهايي كه مي‌توانيم انجام بدهيم و آن‌ها را دوست داريم فكر كنيم. بعد کاغذي برداريم و پيشنهادهايمان را روي آن بنويسيم. آخر سر هم با سبك،سنگين‌كردن پيشنهادها، واقع‌بينانه يكي‌دوتايشان را انتخاب كنيم و به خودمان قول بدهيم كه اين كار را به‌انتها برسانيم.

خب، اين شما و اين هم پيشنهادهاي كلي ما.

خيلي‌ها در روزهاي تعطيلي همين‌طور بي‌هدف پاي تلويزيون مي‌نشينند و هرچه شبكه‌هاي متعدد تلويزيون نشان بدهد تماشا مي‌كنند. اين هم كاري است، ولي خب، آخرش چه؟ بهتر نيست با هدف مشخصي، از ميان آثار ارزشمند و هنري، براساس ژانر يا كارگردان يا موضوع، تعدادي فيلم يا سريال انتخاب كنيم و به تماشاي آن‌ها بنشينيم؟

اين‌طوري فيلم يا سريال تماشاكردن ما در اين‌روزها با بقيه‌ي روزهاي سال فرق مي‌كند. مثلاً چند سريال علمي‌تخيلي جديد، فيلم‌هاي مستند محيط‌زيست، فيلم‌هاي کوتاهي که در سال‌هاي قبل برنده‌ي جايزه‌‌هاي معتبر ملي يا بين‌المللي شده‌اند يا...

فهرست اين فيلم‌ها را مي‌شود با كمي جست‌وجو پيدا کرد. وقتي تعطيلات عيد تمام بشود، در نوع خود، مهارتي پيدا مي‌كنيم و به يك زمينه از سينما و آثار سينمايي يا تلويزيوني (مثلاً مشهورترين آثار پويانمايي ژاپني) تسلط پيدا مي‌كنيم.

اگر اين امکان را داريم که محل مسافرت را پيشنهاد کنيم، حتماً جاي متفاوتي را انتخاب کنيم. لذت سفر به جايي تازه و كشف ديدني‌هاي طبيعي و تاريخي و... جديد خيلي بيش‌تر است و آدم آخر سر مي‌تواند به خودش جواب بدهد كه امسال با منطقه‌ي تازه‌اي آشنا شده و جاهايي را ديده كه تا به ‌حال آ‌ن‌ها را نديده و احياناً خوردني‌هايي را چشيده كه پيش از آن خوردنشان را تجربه نكرده بود.

اين كار جالب نيست؟ شايد اين‌طوري، وقت رفت و برگشت كلي از وقتمان هم توي راهبندان جاده‌ها نگذرد. كافي است قدري درباره‌ي جاهاي تازه‌اي كه مي‌شود به آن‌جا سفر كرد، مطالعه و  تحقيق كنيم و بعد مقصد تازه‌ي خود را انتخاب ‌کنيم.

مثلاً مي‌توان اقليم را عوض ‌کرد و اگر پيش از اين بارها به طرف شمال ‌رفته‌ايم، اين بار به طرف جنوب، غرب، شرق، جنوب شرقي و يا جنوب غربي روانه مي‌شويم. اين‌طوري، وقتي عيد تمام شود، انگار با دنياي جديدي آشنا شده‌ايم.

همان‌طور كه كتاب‌خواندن يا فيلم‌ديدن مي‌تواند تابع نظم و شيوه‌اي خاص و كاربردي باشد، گوش‌دادن به موسيقي هم مي‌تواند در اين روزها از حالت ذوقي صرف بيرون بيايد تا در پايان تعطيلات احساس كنيم تغييري جدي در ما رخ داده است.

براي اين كار مي‌توانيم براساس علاقه‌مندي‌هاي خود، خط مشخصي در نظر بگيريم تا متناسب با همان، تعدادي اثر ارزشمند انتخاب كنيم و به آن‌ها گوش بدهيم. مثلاً مي‌توانيم موسيقي نواحي ايران، موسيقي محلي يک منطقه‌ي دنيا، موسيقي کلاسيک، موسيقي فيلم‌هاي مشهور جهان يا هر گروه ديگري از موسيقي را انتخاب مي‌کنيم.

البته فقط گوش‌دادن کافي نيست. بايد اطلاعاتي هم درباره‌ي آن نوع موسيقي به دست بياوريم. مثلاً موسيقي کلاسيک به چند دوره‌ي قديمي و جديد تقسيم مي‌شود يا مثلاً سبک‌هاي آلماني و روسي دارد. اگر بدون اين اطلاعات به موسيقي گوش کنيم، بعد از مدتي همه را فراموش مي‌کنيم.

مي‌توانيم از روي دفترچه‌ي تلفن يا فهرست شماره‌هاي توي گوشي تلفن‌همراه، تمام کساني را که با ما نسبت فاميلي و دوستي دارند و چندوقتي است از آن‌ها بي‌خبريم، انتخاب كنيم و به‌تدريج با آن‌ها تماس بگيريم و حالشان را بپرسيم و روابط‌ خود را با آن‌ها بهتر كنيم.

در اين تماس‌ها خوب است بيش‌تر حال بقيه را بپرسيم. هرچند اشكالي ندارد ‌که از وضعيت و كارهاي خودمان هم برايشان تعريف کنيم. تأثير خوب چنين كاري را بعدها خواهيم ديد.

به جز چند روز اول عيد، بقيه‌ي روز‌ها از شدت ديد و بازديد، کم مي‌شود و مي‌توانيم خلاص از خستگي هر روز سراغ ورزش برويم. در اين مدت پارک‌ها هم خلوت هستند و ورزشگاه‌ها اگر باز باشند، فضاي بهتري براي تمرين دارند.

اگر بتوانيم بر و بچه‌ها را هم پايه کنيم و برويم سراغ يک ورزش خوب دو يا چندنفره مثل پينگ‌پنگ يا بدمينتون، در آخر تعطيلات بازي در يک رشته‌ي جديد را ياد گرفته‌ايم. اگر هم کسي نبود يا فقط مي‌توانستيم در حد آمادگي جسماني ورزش کنيم، باز هم بايد رکورد‌ها را نگه داريم. در سن نوجواني حتي با 10روز ورزش پشت سرهم مي‌شود رکورد دويدن خود را شکست.

خوش‌نويسي، عروسک‌سازي، شيريني‌پزي و... همه قابل يادگرفتن هستند. در مدت زمان يکي‌دو هفته و البته با کمي آزمون و خطا، مي‌شود با خيلي از هنرها آشنا شد. البته مهارت در اين هنرها و مخصوصاً بعضي‌هايشان‌ مثل نقاشي، وقت بيش‌تر و وسيله و استاد لازم دارد. ولي آشنايي با بسياري از هنرها و حرفه‌ها در خانه و با قدري تمرين شدني است.

تازه مي‌توانيم در صورت امكان از دور و بري‌ها هم كمك بگيريم. به‌هر حال در پايان تعطيلات، لذت كشف و ساختن چيزي يا خلق اثري را با خود داريم.

البته همه‌ي مواردي كه به آن‌ها اشاره شد، كلي‌اند و هركسي براساس اولويت‌ها و علاقه‌مندي‌هاي خودش، مي‌تواند دست به انتخاب مشخص‌تري بزند و يا اصلاً كاري را انتخاب كند كه ممكن است در اين چند دسته‌ نباشد.

به‌ هر صورت خوب است دوچرخه را هم از انتخاب خود و كاري كه در ايام تعطيلات انجام مي‌دهيد، بي‌خبر نگذاريد و در اين باره براي دوچرخه بنويسيد و اگر هم به كاري دست زديد كه مي‌شد دوچرخه را هم در حاصل آن سهيم كنيد، اين كار را فراموش نكنيد. چه با نوشتن يادداشت‌هايي كوتاه درباره‌ي خوانده‌ها، ديده‌ها و شنيده‌هايتان باشد و چه فرستادن عكسي كه گرفته‌ايد يا عكس‌هايي از آن‌چه ساخته‌ايد يا...