شناسهٔ خبر: 25105040 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

مصطفی کوشکی در گفت‌وگوی مشروح با فارس:

ورود بازیگر به تئاتر از دریچه سلبریتی‌ بودن درست نیست/ روایتی از اجرای خطرناک «رومولیت»

کارگردان نمایش «رومولیت» گفت: کنش‌ها در این نمایش به شکلی از اجرای خطرناک و عجیب و غریب تبدیل شده و این کار حاصل روزانه بیش از ۵ ساعت تمرین در هشت ماه متوالی بوده است.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری فارس ـ زهره سعیدی: نمایش رومولیت به کارگردانی مصطفی کوشکی و هستی حسینی و نویسندگی مصطفی کوشکی از نوزدهم فروردین ماه سال جاری در تئاتر مستقل آغاز شده است.

در این نمایش مهدی پاکدل، بهناز جعفری، شهروز دل‌افکار، امیر شمس، صبا ایزدپناه، مونا شریفی، سجاد باقری، الناز شهبازی، علی آرتین، علی عبدی، فاطمه احمدی، امیر باباشهابی، دانیال شاهسون، سعید بابایی ایفای نقش می‌کنند.

رومولیت در مدت کوتاهی که اجرایش را آغاز کرده توانسته مخاطبان زیادی را جذب خود کند. این نمایش برگرفته از نمایشنامه شکسپیر درباره رومئو و ژولیت البته با سبکی متفاوت و مدرن است. درباره این نمایش و مسائلی که در مسیر اجرای آن اتفاق افتاده با مصطفی کوشکی کارگردان نمایش به گفت‌وگو نشستیم.

 

* مشخص است که این نوع بازآفرینی داستان رومئو و ژولیت زمان زیادی را از شما و گروهتان گرفته است. لطفاً درباره تجربه تازه‌ خود در این اجرا صحبت کنید.

این پروژه چندین سال است که گروه ما را مشغول به خود کرده است. ما در هر نمایشی که تولیدش را شروع می‌کنیم تمام تلاشمان این است که دست به تجربیات تازه بزنیم، این تجربه گاهی در فرم و گاهی در متن خود را نشان می‌دهد. روند کاری گروه ما بیشتر این است که تجربیات تازه‌ای در فرم با حفظ قصه‌گویی ارائه کنیم.

منظورم از تجربه این نیست که تجربه منحصر به خودمان باشد بلکه تلاش داریم آن را به مخاطب خود منتقل کنیم و چه کسی بهتر از شکسپیر در قصه‌گویی،‌ ما در «رویای نیمه شب» این تجربه را داشتیم و یک قصه کلاسیک را سعی کردیم برای فرم اجرایی مدنظرمان بازنویسی کنیم.

برای این نمایش هم از چند سال پیش دغدغه برایمان ایجاد شد، اجرای قبلی از رومئو و ژولیت نیز در راستای همین بدست آوردن شکلی از اجرا که منحصر به فرد باشد، صورت گرفت. برای اجرای قبلی تقریبا این تجربه ناقص ماند علتش این بود که رسیدن به فرمی از این اجرا قدری دور از دسترس است و ما باید می‌فهمیدیم که آیا می‌توان به این فرم از اجرا در یکی از آثار شکسپیر رسید یا خیر.

یکی از ویژگی‌های این داستان شکسپیر توصیفی بودن و قصه گویی است. در این کار ما باید کنش‌ها را به شکلی از اجرای خطرناک و عجیب و غریب تبدیل می‌کردیم. برای ما این تجربه در کار قبلی تمام نشد بنابراین ادامه یافت و متن بازنویسی شد، هشت ماه تمرین مستمر صورت گرفت، روزانه بیش از پنج ساعت کار کردیم تا این نمایش تبدیل به تجربه‌ای که دلمان می‌خواست بشود.

*صحنه در نمایش شما ویژگی خاص و جایگاه مشخصی دارد؟ ایده اولیه از نمایشنامه آغاز شد یا از طراحی صحنه؟ با توجه به اینکه طراحی صحنه خاصی هم در کار دیده می‌شد چقدر این صحنه برایتان ایده اولیه بوده است؟

البته اینطور نیست که بگویم طراحی صحنه کدام بخش از نمایش ما را ارائه می‌دهد، چرا که صحنه برای من اصلی‌ترین کاراکتر نمایش است، چون گروه ما نمایش‌هایش را معمولا از شیوه اجرایی و طراحی صحنه آغاز می‌کند.

بنابراین ابتدا متن انتخاب نمی‌شود و در وهله دوم از دریچه متن وارد شویم، ما از ایده اجرایی یک نمایش وارد کار می‌شویم و بعد ایده نمایشنامه خود را پیدا می‌کنیم، برای ما این صحنه در ابتدا خیلی تأثیرگذار و متغیر بود، چرا که انعطاف زیادی داشت تا به اینجا برسد.

ویژگی اصلی این صحنه نیز ارتفاع و بی تعادلی آن بود، یعنی تعادل نداشتن و استقرار که به نظر من عشق داستان نیز در نهایت به دلیل همین بی تعادلی به سرانجام نمی‌رسد. جایی که آدم‌ها ثبات فیزیکی حتی ندارند بنابراین عشق نیز از دستشان سر می‌خورد و آرام آرام شکل‌های دیگری پیدا می‌کند. در نهایت این صحنه تبدیل به یک استوانه عجیب و غریب شبیه یک کمباین یا چرخ گوشت شد که آدم‌ها را در خود می‌بلعد.

حال اگر جزئی نگاه کنیم همه کاراکترها از زندگی تا مرگشان از جادوگرها تا شخصیت‌های دیگر همین عجیب و غریبی را دارا است.

*علت حذف شخصیت پدر رومئو و ژولیت در کار چیست، آیا این حذف روایت را ناقص نمی‌کند؟

واقعیت این است که در کارهای شکسپیر همه شخصیت‌ها مهم هستند ولی وقتی وارد دراماتورژ یا دوباره‌نویسی می‌شویم، قصه‌گویی مهم می‌شود. من معمولا سعی می‌کنم آثار شکسپیر را ترجمه صحنه به صحنه کنم، نه ترجمه لاتین به فارسی،‌ چرا که هر صحنه کنش خود را دارد و ما باید آن را بر اساس اجرای خودمان بازنویسی کنیم. بنابراین در صحنه‌ای ممکن است تمام محتوا عوض شود اما کنش همان گونه باقی بماند.

من هم می‌توانستم هر دو خاندان را در کار داشته باشم بالاخره هویت خودشان را از کاپولت‌ها و مونتگیوها می‌گرفتند و این به کار کمک می‌کرد اما نمایشنامه ما به نوعی نمایشنامه به معنای مطلق رومئو و ژولیت نبود از یک جایی به بعد کاراکترهایی وارد می شوند که دیگر رومئو و ژولیت نیستند.

ما حتی در چند اجرای اول کاپولت را داشتیم اما از اجرای ششم فکر می‌کنم او را حذف کردیم چرا که دست و پا گیر بود و صحنه تغییر کرد.

*درباره صحنه چرخش بازیگر نقش ژولیت در صحنه که بسیار تأثیرگذار بود نیز توضیح بدهید...

بله همینطور است و این صحنه خیلی تمرین داشت که خوشبختانه به خوبی از عهده کار بازیگر برآمد.

*نحوه انتخاب بازیگران این نمایش به چه صورت بود آیا علت انتخاب بهناز جعفری و مهدی پاکدل تنها گیشه بود، یا توانایی آنها علت انتخاب نقش‌ها بوده است؟

برای اجرای یک نمایش ما ابتدا از خود گروهمان شروع می‌کنیم تمرینات ویژه‌ای را برای بدست آوردن تجربیات جدید انجام می‌دهیم، خوشبختانه اینکار هم همینطور بود چرا که کار کردن روتین و عرف کار دشواری نیست یک تئاتر حتی می‌تواند روی کاغذ خوب بوده و در 21 جلسه تبدیل به یک نمایشنامه شده و جذاب و خوب هم کار شود اما هیچگاه آن گروه اجرایی به تجربیات تازه دست نمی‌یابند.

کمااینکه نمایشنامه‌های زیادی از نیل سایمون و دیگران با عناوین مختلف اجرا می‌شوند و سهل الوصول هم هستند ولی هیچ چیزی جز یک قصه به مخاطب اضافه نمی‌کنند. اما دغدغه‌های ما متفاوت هستند چرا که به دنبال تجربه کردن بودیم حتی اگر شکست می‌خوردیم این تجربه برایمان ارزشمند بود.

بنابراین بعد از ورود نمایش ما از تیم خود استفاده کرده و بعد پس از تمرین و آرام سعی می کنیم بازیگر مشخص خود را وارد کار کنیم حال ممکن است این بازیگر همان بازیگر تیم خودمان باشد یا اینکه براساس نیاز نقش از یک بازیگر توانای دیگری استفاده کنیم گاهی نقش‌هایی براساس توانایی‌ها و شکل و بیان بازیگر نیز به کار اضافه می‌شود.

معمولا گروه ما نمایش‌هایی که تولید می‌کند تعداد اجرا و مخاطب بالایی مدنظرش است سعی می‌کند از بازیگران دیگر نیز استفاده کند این بازیگران الزاما بازیگر تئاتر بوده و هستند و دارای محبوبیتی هم ممکن است باشند، بنابراین کیفیت برای من اولویت اول است.

بهناز جعفری به نظر من یک بازیگر توانای تئاتر است، مهدی پاکدل هم از بچه‌های تئاتر بوده و بسیار هم پرانرژی و احساس برای نقش رومئو بود و در تعداد تمرینات هم حضور داشت خوشبختانه او از اقبال مخاطب هم برخوردار است. بنابراین به نظر من ورود یک بازیگر در این کار از دریچه سلبریتی بودن نیست، قطعا ابتدا توانایی و سپس بُرخوردن در شخصیت برایم مهم بوده که به نظرم بچه‌ها همه یکدست و درست سرجای خود قرار گرفتند.

*اجرایتان تا چه زمانی ادامه دارد؟

این نمایش فعلا تا پایان اردیبهشت برنامه ریزی شده است، حال باید ببینیم که در نهایت چطور پیش می‌رود که اگر استقبال داشته باشد ممکن است ادامه پیدا کند تا به حال که استقبال از این کار خوشبختانه خوب بوده است.

*نظرتان درباره تغییر مدیریت اداره هنرهای نمایشی چیست؟

واقعیت این است که من امسال آنقدر درگیر تمرین و آماده سازی نمایش بودم تنها در حد شنیدن خبرها برایم بوده است و فرصت تحلیل اوضاع را نداشتم، البته شهرام کرمی را همیشه به عنوان یک هنرمند می‌شناختم و آقای مهدی شفیعی هم در گذشته اتفاقات خوبی را رقم زدند که حال باید ببینیم شهرام کرمی این گام‌هایی که برداشته شد را چطور ادامه می‌دهند و اتفاقات تئاتر را مدیریت می‌کنند.

اما درباره شرایط تئاتر مستقل هم باید بگویم که به نظرم وضعیت اقتصادی خیلی پیچیده است فشاری که این وضعیت به ما در تئاتر مستقل وارد می‌کند خیلی سنگین است وگرنه فعلا شرایط آنقدر نسبت به گذشته تغییر نکرده است.

انتهای پیام/

 

برچسب‌ها:

نظر شما