شناسهٔ خبر: 25086421 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

چرا به پیام‌رسان‌های داخلی اعتماد ندارم؟

وبلاگ > رجبی‌شکیب، محمدرضا - هرچه فکر می کنم، نمی توانم با وجود همه زحماتی که از بالاترین سطوح نظام گرفته تا پایین، از وزیر و وکیل گرفته تا مدیران شرکت های تولید کننده پیام رسان های داخلی برای اعتماد سازی و اطمینان بخشی در مورد صیانت از حریم خصوصی کاربران می کشند، به هیچ پیام رسان داخلی ای اعتماد کنم. به این دلایل:

صاحب‌خبر -

۱- آیا تا به حال برخورد صادقانه ای را که انتظار داشته ام، از آنان دیده ام؟ نمی گویم همیشه دروغ شنیده ام، اما ندیده ام کسی پای صداقت بایستد. روال معمول این بوده که هرجا مصلحت دیده اند، اخلاق و از جمله صداقت قربانی شده.

باز هم نمی گویم که مصلحت اندیشی ضرورت ندارد. اما مصلحت را چطور تشخیص می دهند؟ چه کسی تشخیص می دهد؟ من به عنوان یک شهروند اگر آن نظام مصلحت اندیشی را قبول نداشته باشم چه باید بکنم؟

ممکن است آن نظام مصلحت اندیش صلاح ببیند دقیقا تصمیمی بگیرد که حقوق مرا ضایع کند. مثلا در آشوب های خیابانی چند ماه قبل، از روی مصلحت تصمیم گرفت تلگرام را فیلتر کند. برایش هم مهم نبود که آیا ۸۰ میلیون ایرانی موافق این تصمیم بودند یا نه.

پس حق دارم فکر کنم ممکن بعدها هم اتفاقی بیفتد و تصمیم بگیرد آب و برق را هم قطع کند. آن نظام مصلحت اندیش، خط قرمزی برای حقوق من شهروند قائل نیست و ممکن است به خودش اجازه دهد از روی مصلحت با بولدوزر از روی من رد شود. من می توانم به این نظام اطمینان کنم؟

۲- نمی بینم که آدمهایی که الان قولی می دهند، پای حرف شان بایستند. مثلا مصلحت این بوده که زمان انتخابات وعده ای بدهیم و بعد مصلحت اقتضا کرده که وعده ها را فراموش کنیم. حتی اگر مصلحت اندیشی درستی هم باشد، این به هرحال خلاف صداقت است. نمی خواهم کسی را محکوم کنم، اما به من حق بدهید حتی اگر به مصلحت اندیشی تان هم اعتماد کنم، به صداقت تان اعتماد نکنم.

۳- همه می دانیم سالهاست استانداردهای فرهنگی اجتماعی رسمی، با استانداردهای واقعی زندگی مردم فاصله گرفته. پیام رسان های داخلی، موظفند با استانداردهای رسمی کار کنند. بنابراین هرجور محتوایی که با استانداردهای رسمی همخوان نباشد، فرد منتشرکننده آن محتوا را در معرض خطر قرار می دهد. ظاهرش هم کاملا قانونی است.

زمانی که مدیر مسئول مجله زندگی ایده آل بودم، به دلیل انتشار عکس یک خانم بازیگر با یک آرایش ملایم، خیلی ملایم تر از چیزی که شما هر روز و هر ساعت در خیابان ها می بینید، به اتهام «استفاده ابزاری از تصویر زن» دادگاهی شدیم و مجله چند ماه توقیف شد و البته خدا را شکر هیات منصفه مطبوعات ما را تبرئه کرد.

ما در چنین فضایی داریم زندگی می کنیم. حالا تصور کنید هرجای ایران ممکن است کسی با همین استانداردها فکر کند مثلا فلان کانال محتوای مجرمانه دارد و باید تعطیل شود. حالا تا بیاید دادگاه تشکیل شود، اولین قدم دستوری است برای توقیف آن کانال. پیام رسان داخلی از حقوق چه کسی محافظت می کند؟ اصلا می تواند محافظت کند؟

این را برای خودم نمی گویم که در حوزه ای «حساسیت زا» در حال تولید و انتشار محتوا هستم. شخصا به ارزش های فرهنگی و اخلاقی جامعه (البته ارزش های واقعی، نه ارزش های موهومی که عده قلیلی می خواهند آن را به زور حاکم کنند) پایبندم و همیشه در همان چارچوب حرکت کرده ام و این قدر هم شناخته شده هستم که اگر کسی میخواست، می توانست یقه من را بگیرد. درباره یک موضوع کلی حرف می زنم که دغدغه ۸۰ میلیون ایرانی است.

با این اوصاف، به من حق بدهید نتوانم به هیچ کدام از پیام رسان های داخلی اعتماد کنم. پاول دروف را قابل اعتمادتر می دانم. دستکم تا الان، رفتارش این را نشان داده. آدمها را بهتر می شود از روی رفتارشان ارزیابی کرد، تا گفتارشان.

نظر شما