حلقه مفقوده در امداد و نجات هوایی
صاحبخبر - محمد رضا عزیزی دبیر سرویس حقوقی تلخ است که ناجی به مدد سانحه دیده آید و خود و مدد خواه در کام مرگ فرو روند و تلخ تر آنکه عادت کردهایم به شنیدن و خواندن این خبرهایی که حسرت و تأسف را بر جانمان آوار میکند. دیروز در دریای مواج جنوب بالگردی که برای نجات یک بیمار به مقصد سکوی نفتی فلات قاره به پرواز درآمد فرشته نجات نشد و بیمار و ناجی را رهسپار دنیایی دیگر کرد. خبر را که شنیدیم حادثه خزر یادمان آمد در دو سال پیش. یکی از کارکنان سکوی نفتی امیر کبیر در دریای خزردچار حمله قلبی شد. بالگرد امدادی سپاه برای نجات بیمار به پرواز درآمد. بیمار را با برانکارد سوار بالگرد کردند و لحظهای بعد هنوز زمان چندانی از پرواز بالگرد از روی سکوی نفتی نگذشته بود که سقوط کرد و 5 سرنشین شامل بیمار و امدادگر و خدمه پرواز جان باختند. در استان فارس هنوز داغ حادثه تلخ سقوط بالگرد امداد هوایی در دریاچه مهارلوی شیراز در دل بازماندگانشان هست. خبر تلخ دیروز، تلخی حادثهای را که در ۹ فروردین ماه سال ۹۵ رخ داد هم تازه کرد. بالگرد امداد هوایی در حال انتقال یک بیمار از شهرستان خنج به بیمارستانی در شیراز بود که در در یاچه مهارلو سقوط کرد و ۹ سرنشین آن از جمله تکنیسینهای اورژانس جان باختند. سال ۹۱ هم بالگرد امداد، حادثهای تلخ را در مشهد رقم زد و ۱۰ سرنشین آن جان باختند. این بالگرد برای امدادرسانی به حادثه تصادف یک مینیبوس در محدوده «ملکآباد» به محل حادثه اعزام شده بود و حامل پنج مصدوم حادثه تصادف و چهار کادر پرواز و یک تکنیسین اورژانس بود که در منطقه «خین عرب» در نزدیکی بیمارستان طالقانی مشهد، دچار سانحه شد و سقوط کرد. از منظرپژوهشگران اجتماعی «حادثه» زمانی که در موقعیتها و با متغیرهای مشابه تکرار شود، دیگر حادثه با معنای غیر مترقبه بودن و دور از انتظار بودن نیست. نقصی در کار است و تا زمانی که علتها همچنان پایدار باشد، میتوان انتظار تکرار و باز تکرار چنین حوادثی را داشت. چه در دریای جنوب باشد یا دریای شمال؛ چه بر فراز دریاچه مهارلو یا دریاچه چیتگر. کاربریهای غیر نظامی از بالگرد و بویژه استفاده از آن در امداد هوایی مدت زیادی نیست که در ایران آغاز شده. در همین مدت کوتاه اما، سخت گذر بودن نقاط وقوع حادثه و مورد درخواست برای امداد رسانی، طولانی بودن مسافت برای رساندن سانحه دیدگان به مراکز درمانی، دسترسی دشوار به سانحه دیدگان در سکوها و پایگاه های دریایی و...تقاضاها برای امدادرسانی هوایی را افزایش داده است. با این حال به گفته مسئولان، بالگردهای موجود افزون بر اینکه ناکافی و پاسخگوی تقاضاهای امدادی نیستند، هیچکدام استانداردهای فعالیت در عملیات های امدادی که نیاز به قابلیت پرواز در ارتفاع بالا و روی دریا ست را ندارند. این گلایهها را بیش از همه از سوی مسئولان سازمان هلال احمر میشنویم که بارها از ناتوانی به دسترسی به بالگردهای دو موتوره بهخاطر تحریم، نیروی متخصص جوان برای هدایت بالگردها و نداشتن پد پروازی مناسب برای فرود و پرواز بالگردها انتقاد کردهاند. با این وصف متأسفانه، امداد هوایی در ایران شاخصههای یک امدادرسانی ایمن را ندارد، چراکه علتهای چنین حوادثی همچنان برقرار است و رفع نشده. با این حال سؤال اینجاست وقتی که از نقایص آگاهیم و دلایل حوادث را میدانیم، برای پیشگیری تا کی میتوان دست روی دست گذاشت؟∎
نظر شما