شناسهٔ خبر: 25053011 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

روایتی از حضور رهبر انقلاب در منزل شهیدان جنیدی+عکس

R1405/P1439/S4,38/CT1

روایتی از اولین حضور مقام معظم رهبری در منزل شهیدان جنیدی را بخوانید.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا, آیت الله احمد جنیدی امام جمعه رودسر و پدر چهار شهید بود که در سال 1377 به دیدار فرزندانش شتافت و آسمانی شد. نصرالله جنیدی در سال 59 در سوسنگرد، رضا جنیدی در سال 1362 در مریوان, محمد جنیدی در سال 1362 درعملیات خیبر جزیره مجنون بود که پیکرش پس از 14 سال به شناسایی شد و عبدالحمید جنیدی جانباز شیمیایی بود که در سال 1379 به درجه شهادت نائل شد, چهار فرزند شهید این خانواده بودند.

امام خامنه ای 4 بار به دیدار این خانواده شهید رفته بودند. اولین بار در سال77 و قبل از درگذشت حجت الاسلام جنیدی و در زمان ریاست جمهوری به دیدار این خانواده رفتند. در ادامه روایتی از این حضور را که در کتاب چشم تو دریاست روایت شهیدان جنیدی از زبان مادر شهید که توسط جواد کلاته عربی و توسط انتشارات روایت فتح به چاپ رسیده است, می‌خوانید: «انگشت سبابه‌اش را گذاشت جلوی بینی‌اش و گفت «هیس... بله حاج‌خانم، آقا می‌خواهند تشریف بیارند. فقط خواهش می‌کنم یه‌کمی آروم‌تر. به کسی هم زنگ نزنید لطفاً.» مثل دفعه‌ی قبل نشد که من بخواهم به فامیل‌های نزدیک تلفن بزنم که بیایند. تقریباً‍ همه بودند. دیشبش مراسم شبِ هفت حاج حمید بود و همه‌ی فامیل‌های نزدیک، هنوز خانه‌ی ما مانده بودند؛ دامادها و دخترها و بچه‌هایشان، عروس‌های خودم و برادرها و زن‌هایشان و داماد حاج‌حمید. آن آقا گفت: «آقا نظرشون اینه که برون خونه‌ی خودتون.»

ـ ببخشید حاج‌آقا! خونه‌ی ما هنوز مردها می‌آن و می‌رند. خیلی شلوغه، نمی‌شه. الان اون‌همه مرد توی اون خونه‌س. من برم بیرون‌شان کنم بگم چی؟ بگم آقا داره می‌آد؟! غیر از این، اگه آقا تشریف بیارند منزل خود حاج عبدالحمید، برای همسرش و بچه‌هاش یه چیز دیگه‌س. تسلایی می‌شه براشون.   

آن چند نفری که آمده بودند، قبول کردند آقا بیاید منزل خود حاج عبدالحمید. نیم ساعت بعد هم حضرت آقا تشریف آوردند. نشستند و بعد از سلام و احوال‌پرسی طبق معمول فرمودند افرادی که توی خانه هستند را معرفی کنم. آقا درباره‌ی حاج‌حمید مقداری صحبت کردند و فرمودند: «من حمید را از تهِ دل دوست داشتم. ایشان اگر مقامش از شهدای دیگر شما بیش‌تر نباشد، کم‌تر نیست.» طوری درباره‌ی حمید صحبت می‌کرد که انگار پدری دارد از بچه‌ی خودش حرف می‌زند.»

انتهای پیام/

نظر شما