صاحبخبر - علیرضا صدقی
در تاریخ کمتر شخصیت و چهرهای را میتوان مانند بنجامین فرانکلین یافت. تواناییهای عمده او در عرصههای مختلف، ویژگیهای منحصربفردی را از او ساخته است. همین منحصربفرد بودن و فرارفت از کلیشههای مرسوم تخصصی در عرصههای معین، موجب شد تا فرانکلین بتواند تغییراتی عمده و بنیادین را در عصر و جغرافیای خود پدید آورد.
بنجامین فرانکلین، نویسنده و ناشر، سیاستمدار، طبیعیدان، دیپلمات و مخترع آمریکایی در تاریخ ۱۷ ژانویه ۱۷۰۶ میلادی در بوستون ماساچست دیده به جهان گشود. او یکی از بنیانگذاران ایالات متحده آمریکا ست که علاوه بر فعالیت در عرصه سیاست، در حوزههای گوناگون علم تجربی هم دستی بر آتش داشت. او را مخترع برقگیر و عینک دوکانونی هم میدانند. بیگمان فرانکلین کمتر نمونهای در تاریخ سیاستورزی آمریکا داشته و توانسته ایفاگر نقشی کمنظیر در تاریخ استقلال این کشور باشد. هرچند شبهات و ابهامات متعددی در زمینه زندگی او وجود دارد که بخشی از تاریخ زندگی او را خاکستری کرده است.
بنجامین به عنوان دهمین پسر و پانزدهمین فرزند آقای فرانکلین که تولیدکننده صابون و شمع بود، در بوستون زاده شد. وی از اوان کودکی با اشتیاق و علاقه به مطالعه کتابهای علمی، مذهبی و ادبیات پرداخت و توانست گنجینهای ارزشمند از دانش و معلومات را کسب کند. بنجامین مدتی در چاپخانه برادر ناتنی خود، جیمز فرانکلین، به کارآموزی پرداخت و برای اولین بار در سال ۱۷۲۲ با نام مستعار در روزنامه برادرش چهارده مقاله طنزآمیز وکوتاه منتشر کرد.
آن روزنامه در همان سال به دلیل انتشار مقاله جنجالبرانگیزی که به چاپ رساند توقیف و جیمز که سردبیر آن بود به یک ماه زندان محکوم شد. از آن پس بنجامین مدیریت روزنامه را به عهده گرفت و به نشر آن همت گماشت. بنجامین فرانکلین در فیلادلفیا به صنعت چاپ روی آورد و کتابهای بیشماری را منتشر کرد.
فعالیتهای خستگیناپذیر او در زمینه چاپ کتاب، وی را به عنوان ناشر صاحبنامی به اشتهار رسانید. فرانکلین در دوران زندگی به فعالیتهای اجتماعی و خدمات عمومی و امدادرسانی همت گماشت و به عضویت در این موسسات پذیرفته شد.
او توجه خود را به خدمات شهری و رفاه عمومی مانند نظافت خیابانها، روشنایی شهر، نظام تشکیلاتی مدارس، تاسیس آتشنشانی غیرانتفاعی، بیمارستان و اولین کتابخانه عاریتی که در دنیا بیهمتا بود، معطوف داشت. بنجامین فرانکلین در سال ۱۷۳۱ به عضویت در لژ فراماسونری پذیرفته شد و یکسال بعد به مقام دوم ناظر بزرگ منصوب شد.
فرانکلین اصول معرفتی سیزدهگانهای داشت. وی مدعی بود که خود نیز از این اصول تبعیت کرده و پیروی از آن را به همه توصیه میکرد. بنجامین فرانکلین، نفس خویش را به مدد امساک و پرهیزگاری که از دوران جوانی بدان خو گرفته بود، مهار کرد و به خلوص آن همت ورزید. او فهرستی شامل سیزده روش سودمند در زمینه آموزش اخلاق که در تمام طول زندگی بدان پای بند بود، به صورت زیر تنظیم کرد:
خویشتنداری: شکم را تا مرز بلاهت شعور پر مکن و تا مرز بیخودی منوش.
سکوت: سخنی بران که خود یا دیگران از آن سود گیرید؛ از سخنان بیثمر پرهیز کن.
نظم و انضباط: هرچیز را در جای خود قرارده و هرکاری را به وقت خود موقوف کن.
عزم و اراده: آنچه را که باید به انجام رسد، بدان همت گمار و آنچه را که بدان اراده نمودهای بیوقفه و خلل به انجام رسان.
قناعت: از خرج کردن برای خوشآمد دیگران یا خشنودی خویش بپرهیز و چیزی را ضایع مکن.
سعی و کوشش: زمان را از دست مده، هرلحظه به کاری سودمند بپرداز، کارهای باطل را از خود دورکن.
راستی و درستی: از فریب بپرهیز، اندیشه را به عصمت و حقیقت آراسته دار و به سخن خویش پایبند باش.
عدالت: راضی به زیان دیگران مباش، مباد که بر کسان ستمی روا داری و آن ها را از خیری که بدان موظفی بی نصیب گردانی.
اعتدال: از تندروی پرهیز کن؛ اهانت ناروا به دیگران که به گمان خویش خود نیز در خور آن نیستی، روا مدار.
نظافت: ناپاکی را از تن و جامه و خانه خویش بزدا.
آسایش خیال: آرام باش و از خرده گیری بپرهیز و از وقایع عادی و حوادث اجتناب ناپذیر روی درهم مکش.
عفت: در ارضای میل جنسی اعتدال را رعایت کن؛ تنها به خاطر حفظ تندرستی و بقای نسل و نه تا مرز جنون و سستی، نزدیکی کن. در این راه از جرح عواطف و سلامت خود و دیگری خودداری کن و دغدغه خوشنامی خویشتن را به دل داشته باش.
تواضع و فروتنی: از پیشکسوتان بزرگ مانند عیسی مسیح و سقراط تقلید کن.
بنجامین فرانکلین در سال ۱۷۴۸ موسسه انتشاراتی خود را ترک کرد و در سال ۱۷۵۰ به عضویت پارلمان پنسیلوانیا برگزیده شد. آثار منتشره فرانکلین در این دوران تاثیر بسزایی در تشکیلات آموزشی پنسیلوانیا داشت و با انتشار کتاب «پیشنهادی چند در باب آموزش و پرورش جوانان پنسیلوانیا»، در احداث آکادمی فیلادلفیا که بعدها به نام دانشگاه پنسیلوانیا خوانده شد، مفید افتاد. برنامه پیشنهادی فرانکلین علوم قدیمی و مسلط آن دوران را محدود و دانش جدید را شامل زبان انگلیسی، زبانهای زنده خارجی، ریاضیات و علوم طبیعی جایگزین کرد. فرانکلین در سالهای ۱۷۵۱ تا ۱۷۶۴ به تناوب معاونت وزارت پست را به عهده داشت. وی در سال ۱۷۵۲ دستگاه برق گیر را اختراع کرد.
وی در مجموع پانزدهسال به عنوان نماینده پنسیلوانیا، جورجیا، نیوجرسی، و ماساچوست در انگلستان اقامت کرد. بنجامین فرانکلین در یکی از سفرهای خود از انگلیس به آمریکا در توقف کوتاهی که نصیبش شد، «انجمن فلسفی آمریکا» را تاسیس کرد. او در سال ۱۷۷۵ انگلیس را به مقصد آمریکا ترک گفت و در همان سال به عضویت کنگره آمریکا درآمد و پس از مدتی به کمیته تنظیم «بیانیه استقلال ایالات متحده آمریکا» دعوت شد.
به خاطر افکار درخشان و آزادیخواهی او و همچنین در پیوند با اختراع برق گیر، درباره او چنین گفتهاند: «او برق را از پهنه آسمان و شمشیر را از دست ستمکاران برگرفت.»
فرانکلین به اتفاق ۵۴ نفر از مقامات برجسته سیزده ایالت دیگر، بیانیه استقلال را در ۴ ژوئیه ۱۷۷۶ میلادی امضا کرد و یکسال بعد از طرف کنگره به عنوان نماینده سیزده ایالات مستقل آمریکا به فرانسه رفت و در آن جا به عنوان سیاستمداری بزرگ اشتهار یافت. او در پاریس به عضویت لژ فراماسونری فرانسه در آمد و ولتر نیز از او پیروی کرد. فرانکلین از سال ۱۷۷۹ تا ۱۷۸۲ به مقام ریاست آن لژ برگزیده شد.
فرانکلین در تمام دوران زندگی به انتشار رسالات، مقالات و پند و اندرز در هر زمینه و هر مقولهای پرداخت. زندگینامه خود را که در سال ۱۷۷۱ آغاز کرده بود، ناتمام گذاشت. او با بیشتر بزرگان عهد خویش مکاتبه داشت و نامههای بیشماری از وی به یادگار مانده است.
بنجامین فرانکلین در سال ۱۷۸۶ به آمریکا بازگشت و به عنوان ریاست عالی اجرایی شورای پنسیلوانیا و در سال ۱۷۸۷ به مقام دبیرکل جامعه ضد بردهداری برگزیده شد. او در ۱۷ آوریل ۱۷۹۰ میلادی در سن هشتاد و چهارسالگی در پنسیلوانیا درگذشت.
هنگامی که بیست و سهسال بیشتر نداشت، شرحی به مضمون زیر برای مقبره خود نوشت:
«این جا آرامگاه بنیامین فرانکلین ناشر است که برای تغذیه کرمها، مانند جلدی از کتابی کهن که نبشتههایش پراکنده و بینام و عاری از تذهیب، اما بی خللی که بر محتوای آن آید، به خاک سپردهاند. باشد تا به باور خویش به شیوهای نو و آراسته، به ویراستاری خود نویسنده تجدیدچاپ گردد.»
به هر روی، بنجامین فرانکلین نقشی کمنظیر در تاریخ استقلال ایالات متحده آمریکا ایفا کرد. نقشی که تنها میتوان مشابهاش را در شخصیتی نظیر آبراهام لینکلن یافت. فرانکلین از آن رو بسیار حائز اهمیت است که توانست ماجرای استقلال ایالات متحده را در قالب فضایی دیپلماتیک و با حداقل هزینههای نظامی سربار به انجام رساند.∎
نظر شما