ميرسليم: حركت تجديدنظرطلبانه نسبت به ريشههاي انقلاب، ارتجاع نو است
صاحبخبر - رئيس شوراي مرکزي حزب موتلفه اسلامي گفت: حركت تجديدنظرطلبانه نسبت به ريشههاي انقلاب ارتجاع نو است.سيد مصطفي ميرسليم در گفتگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري رسا، با تبريک بعثت پيامبر اکرم(ص) و اشاره به اينکه براي درک اهميت مبعث بايد ويژگيهاي جاهليت قبل از اسلام را شناخت و تجزيه و تحليل كرد، گفت: جاهليت حالتي فرهنگي در جامعه است و مشخصه اصلي آن را ميتوان عدم حركت به سمت كمال يا درجازدن عنوان کرد.ميرسليم با بيان اينکه حتي در جهت خلاف مسير كمال گام برداشتن و عقب رفتن نيز جاهليت است، افزود: كمال نيز در جامعه بشري حالتي حقيقي و محقق شدني است و فقط ذهني و اعتباري نيست، تاكنون هم محقق شده و نمونه ارائه داده است.وي در پاسخ به اين پرسش که آيا رسيدن به كمال داراي مشخصات خاص و معلومي است، اظهار داشت: براي مسلمانان، حالت كمال به شايستگي كرامت انساني و قابليت خليفة الهي او برميگردد.ميرسليم با اشاره به اينکه از نظر تاريخي جاهليت به دوران قبل از اسلام يا قبل از بعثت پيامبر، گفته ميشود گفت: بعد از اسلام نيز شاهد وقوع جاهليت بودهايم و حتي امروز نيز شاهد آن هستيم.وي با تاکيد بر اينکه بايد به اين نكته توجه كرد كه جهل درون، جاهليت به معناي ناداني و در مقابل علم نيست، خاطرنشان کرد: جهل در برابر حلم به مفهوم عقل است.وي از جمله مصداقهاي اعتقادي جاهليت به خرافه باوري، انحراف نسبت به حق، بيهوده گرايي، بياعتقادي به معنويت يا داشتن اعتقادات ضعيف، پست و آلوده به گمراهي، توحيدگريزي، حق ستيزي، كثرت گرايي، توجيه گري و انكار رسالت انبيا، دفاع از بردگي انسان نزد انسان اشاره کرد.ميرسليم همچنين نمونههاي از مصداقهاي اجتماعي جاهليت را تبعيض، تفاوت طبقاتي، آلودگي به ميگساري و قمار، شهوت پرستي و تبرج (آشكار كردن زينت و آرايش)، بيبند و باري و بيمبالاتي، زنا، فحشا و تشويق و رواج آن، تعصب نسبت به رسوم و رسوبات منحط اجتماعي، تحقير زن، بي توجهي به والدين، فرزندكشي، كينهتوزي، انتقامجويي، استبداد، تنبلي و رفاه طلبي دانست.رئيس شوراي مرکزي حزب موتلفه اسلامي همچنين يادآور شد که جاهليت، مصداقهاي مشهوري از لحاظ اخلاقي دارد که نمودهاي نفساني آن در جامعه جاهلي بارز است.وي خودخواهي، تكبر، غرور، جاه طلبي، قساوت، رياكاري، ياوهگويي، دريوزگي، نفاق، دروغ مداري، دغلكاري، تقلب و تزوير، بيتوجهي به ملكات اخلاقي، غرقه در رذائل، نامتمايل به فضائل را از اين دست دانست.ميرسليم به جنبه اقتصادي نيز اشاره کرد و خاطرنشان کرد: حاكميت بينش صرفاً مادي و تنگ نظرانه، آلودگي به رباخواري، فقدان تدير معيشت و نابسامانيِ زندگي فردي و جمعي را نيز ميتوان از مصداقهاي جاهليت عنوان کرد.وي با تاکيد بر اينکه متأسفانه جوامع امروزي با اين كه قرنها از دوران جاهليت فاصله دارند، مبرا از خصلتهاي جاهليت نيستند، گفت: برخي از جامعه شناسان معاصر چنين جوامعي را گرفتار «جاهليت جديد» ميدانند.ميرسليم با تاکيد بر اينکه ظهور مجدد جاهليت خاص دوران معاصر نيست و حتي بلافاصله پس از رحلت پيامبر اكرم علائمي از جاهليت، مانند فسق و فجور، ستم و جور و تبعيض خود را نشان داد افزود: در دوران ما نيز پس از پيروزي انقلاب، برخي از علائم ويژه دوران طاغوت با شكلهاي جديد بارز شدند و امروز در جامعه نمايي از اين مصداقها را شاهديم.وي ظهور دوباره خصلتهاي جاهلي و طاغوتي را سبب زنده و تازه ماندن پيام مبعث به عنوان مهمترين واقعه تاريخي دانست و اظهار داشت: بعثت برانگيزش پيامبران است براي برچيدن بساط جهالت با «يادآوري و هشدار دادن نسبت به عواقب وضع نكبت بار بشر در دوران جاهليت»، «تبيين آيات حق و تشريح زيبايي هاي آن براي مردم»، «اميدوار كردن افراد نسبت به آينده در صورت ترك جاهليت و پذيرش حق»، « خبر خوش دادن از عاقبت پيروان حقّ و انصاف و همدردي»، «بيم دادن به منكران حقّ و كفار و معاندان و منافقان از عاقبت سوء و عذاب خواركننده اي كه در انتظارشان است و درگير شدن اينها با تمام كساني كه وجه مشتركشان، به پيروي و تأسي از انبياء، نشر حقايق كلام الهي و راهنمايي به سمت خير» و «مقابله انبياء و مؤمنان با گروههايي كه همت خود رامصروف توليد و انتشار اراجيف مي كنند.»ميرسليم با اشاره به وجود جاهليت جديد در جوامع امروزي گفت: در دوران ما نيز وجوه غالبي از جاهيت همانند؛ «فروپاشي خانواده»، «غلبه كميت بر كيفيت در نمادهاي مختلف آن»، «توسعه حركتهاي دين گريز»، «رواج بيبند و باري و هتاكي»، «افشاگري وحشيانه»، «اعمال مغرضانه و غيرمسئولانه در فضاي مجازي به نام آزادي مطلق و بدون توجه به ضرورتِ احترام به آزاديهاي مشروع ديگران و حقوق عمومي به اتكاء آگاهيهاي از وحي» نيز ديده ميشود.وي با بيان اينکه نوعي بازگشت به عقب حتي نسبت به ارزشهاي انقلاب اسلامي، به ويژه در برخي طيفهاي ضربه خورده از انقلاب اسلامي، رخ داده است، گفت: بازگشت به عقب از نظر فرهنگي و سبك زندگي را اصطلاحاً «ارتجاع» مي گويند، اصولا اينگونه ميتوان گفت «ارتجاع نو» همان حركت تجديدنظر طلبانه نسبت به ريشههاي انقلاب اسلامي است.ميرسليم افزود: براي مثال افراد و گروههايي كه در ابتدا پيروزي انقلاب، مخالف انقلاب اسلامي و حكومت جمهوري اسلامي و اصول قانون اساسي با تركيب كنوني بودهاند ولي با فرصت طلبي از هر شرايطي براي ابراز وجود و تبرج يا خودنمايي و هتاكي زباني و رفتاري استفاده مي كنند.ميرسليم خاطرنشان کرد: ما در زمان کنوني در دوراني از جاهليت جديد به سر ميبريم و در معرض مخاطرات ناشي از ايجاد شرايط ارتجاع نو قرار داريم. بنابراين پيام بعثت آنچنان معتبر و ماندگار است که ميتواند نجات دهنده طبقات مختلف اجتماعي ما از عواقب دوران جهالت جديد و ارتجاع نو شود.∎
نظر شما