اقوام مختلف ایرانی چه سهمی در برنامه های تلویزیونی دارند؟
نگاه ملی؛ نیازی اساسی برای «سیما»
صاحبخبر - پارسا احمدی جای خالی یکی از اقوام ایرانی روی نقشه جغرافیایی یک میان برنامه تلویزیونی باعث رنجش خاطر و اعتراض بخشی از هموطنان در جنوب کشور شد. اتفاقی که نیاز رسانه ملی را به پرداخت دقیقتر به ملیت و وحدت ملی نشان میدهد. وقتی همه ایران تو را میبینند تلویزیون مهمترین بخش از سازمان صداوسیما است که عنوان رسانه ملی را برای خود انتخاب کرده است؛ رسانهای که هنوز بهدلیل انحصار پخش ونبود رقیب داخلی، بخش عمده مخاطبان رسانههای دیداری را به خود جذب کرده است. مرتضی میرباقری، معاون سیما، در روزهای پایانی سال ۹۶ اعلام کرد: تلویزیون بیش از ۸۴ درصد مخاطب دارد. حمیدرضا شاه آبادی معاون صدای رسانه ملی نیز میزان مخاطبان رادیو را در بهترین شرایط ۳۵ درصد عنوان کرد. تفاوت آشکار و غیرقابل انکار سطح مخاطبان و میزان نفوذ تلویزیون نسبت به رادیو باعث میشود که حتی کوچکترین اشتباه یا برخورد غلط در تلویزیون، در معرض نگاه و قضاوت ایرانیان قرار گیرد. اتفاقی که در نوروز برای یک میان برنامه رخ داد نشان داد که چقدر تلویزیون در برخورد با اقوام ایرانی باید وظیفه شناسانه عمل کند. اعتراض به اشتباه در یک میان برنامه ماجرا از این قرار بود که در میان برنامه چند دقیقهای که به صورت مجزا تولید شده و در هنگام پخش مجموعه کلاه قرمزی پخش میشد، مجسمههای کوچک فانتزی اقوام ایرانی ساخته شده و روی نقشه جغرافیایی ایران قرار میگرفت. هر مجسمه نیز با لباس محلی قومیتهای ایرانی ساخته میشد. در این بین اما در بخش جنوب و جنوبغربی کشور که اعراب ایرانی زندگی میکنند، هیچ عروسکی از این اقوام ساخته نشد و صرفاً عروسک زن و مرد بختیاری روی نقشه قرار گرفته بود. همین موضوع کار را به اعتراض و حتی تجمع هموطنان در استان خوزستان کشاند و چند نفر از مسئولان محلی نسبت به این موضوع اعتراض کردند. گرچه بعد از وقوع این اعتراضها، عروسک مرد عرب دشداشه پوش نیز ساخته و روی نقشه قرار گرفت، اما این اقدام دیرهنگام بیشتر نوعی واکنش منفعلانه به یک اعتراض قلمداد شد تا ادای سهم یک قوم ایرانی از ملیت و جایگاه آن در رسانه ملی! اگر بنای استدلال را بر حسن نیت برنامه سازان تلویزیون بگذاریم، آنچه در آن میانبرنامه تلویزیونی رخ داد چیزی بیشتر از یک اشتباه سهوی نبوده است، ولی همین موضوع باعث رنجش بخشی از مردم ایران شد. در مقابل میشود به نمونههای موفق پرداختن به اقوام ایرانی نیز اشاره کرد. «آنام» نمونهای خوب از پرداختن به فرهنگ اقوام پیش از آغاز تعطیلات نوروزی، شبکه سه سیما، سریال «آنام» را به روی آنتن برد. «آنام» پربینندهترین سریال شبکه سه در فصل زمستان سال ۹۶ بود. سریالی که پخش آن قرار است با پایان یافتن سریال «دیوار به دیوار۲» از سر گرفته شود. در مجموعه آنام، قهرمان داستان یک زن است و بخش گذشته زندگی وی و اتفاقات دوران جوانیاش در خطه آذربایجان میگذرد. فیلمنامه بدون اینکه بخواهد حساسیتی ایجاد کند به زندگی مردم آذری زبان نزدیک شده و فرهنگ فولکلور و موسیقی زیبای آذری را در خدمت روایت داستان خود قرار داده است. اسماعیل عفیفه، تهیهکننده سریال«آنام»، در مصاحبهای رسانهای، پرداختن به فرهنگ و آداب و رسوم مردم آذربایجان را یکی از عوامل استقبال از «آنام» و پربیننده شدن این سریال عنوان کرده و تصریح میکند: «همه اقوام ایرانی از کردها گرفته تا مردم سیستان و بلوچستان از صداوسیما این طلب و خواسته بحق را دارند که فرهنگشان در رسانه ملی به نمایش گذاشته شود. این خواستهای است که تلویزیون وظیفه دارد به آن پاسخ دهد.» شاید برای فیلمنامه نویس سریال «آنام» راحتتر بود که مانند اکثر سریالهای تلویزیونی داستان را از محیطهای آپارتمانی شهر تهران بیرون نبرد و همه چیز را در تهران آغاز و در همان جا خاتمه دهد. حتی هزینه تولید سریال هم با این کار پایین میآمد و از نظر مالی به نفع تهیهکننده تمام میشد، ولی آیا آن وقت هم چنین استقبالی که از آنام شد باز هم تکرار میشد؟ در مقابل موفقیت سریال «آنام»، نمونه شکست خورده و حاشیه ساز دیگری به نام «سرزمین کهن» وجود دارد که یک دیالوگ نسنجیده آن درباره قوم بختیاری، کار را به اعتراضهای خیابانی کشاند و عزتالله ضرغامی رئیس وقت سازمان صدا و سیما را مجبور کرد تا ضمن توقف پخش سریال، خود شخصاً به شهرهای بختیاری نشین سفر کند و از آنها دلجویی نماید. به نظر میرسد همان طور که پرداختن به فرهنگ مردم جای جای ایران یک حق ملی و باعث تقویت وحدت ملت ایران میشود، سهلانگاری و برخورد اشتباه با آن میتواند نتیجه عکس را در پی داشته باشد. نمیشود برنامهسازی برای شبکههای سراسری تلویزیون را در مرزهای پایتخت محصور کرد و همه چیز رنگ و بوی تهرانی بودن بدهد و از آن طرف ادعای «رسانه ملی» بودن داشت. رسانه ملی باید آینهای برای همه اقوام، خرده فرهنگها، گویشها و لهجههای ایرانی باشد. هدفی که رسیدن به آن مستلزم این است که مدیران تلویزیون نگاهشان را به مقوله برنامهسازی صرفاً معطوف به نمای زیبای پایتخت از فراز ساختمان بلندمرتبه تولید صداوسیما در جام جم نکنند.∎
نظر شما