شناسهٔ خبر: 24702628 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

ترقه بازی ولیعهد

با دیدار چند روز گذشته بن سلمان و دونالد ترامپ و امضا قراردادهای نظامی به نظر می رسد این جوان خام باردیگر سودای ترقه بازی و تهدید کشورهای خاورمیانه را در سردارد.

صاحب‌خبر -

آمریکا در دوره دولت باراک اوباما به دلیل مسائل اقتصادی، سعی کرد هزینه‌های نظامی خود در اقصی نقاط جهان کاهش دهد. این سیاست همچنین در شعار انتخاباتی «اول آمریکا» دونالد ترامپ ادامه پیدا کرد. بنابراین از متحدان آمریکا در اروپا، آسیای غربی و شرقی و ... در خواست شد آنها خود متقبل امنیت خود شوند.
در ادامه همین سیاست شاهد نقش آفرینی نظامی- مستقیم عربستان در منطقه - بویژه در سوریه، بحرین، یمن بوده ایم. البته به علت بی تجربگی ریاض در این سطح نقش آفرینی‌ها طبیعی است که آمریکا به صورت مکمل، غیرمستقیم در سطوح مستشاری، اطلاعاتی و گاهی عملیاتی از ریاض حمایت کند، ولی ظاهرا بنا بر این بود که اقدامات نظامی آمریکا در منطقه در نهایت به نام متحدانش از جمله عربستان تمام شود.
این رویه علاوه بر منافع اقتصادی سود دیگری نیز برای کاخ سفید داشت و آن اینکه چهره جنگ‌افروز آمریکا در منطقه و جهان تعدیل می‌شود و این مطلب با توجه به موج احساسات ضد جنگ در آمریکا که در اواخر دولت جرج بوش پسر به اوج رسید و همچنان نیز ادامه دارد بسیار حائز اهمیت است.
اما درعین حال این نقش آفرینی های جدید سعودی‌ها - با وجود حمایت آمریکا - به علت همان بی‌تجربگی و کمی خود سری سران عربستان صدمه غیر قابل جبرانی به ریاض زده است.
به گزارش دیروز پایگاه اینترنتی میدل ایست آی ناکامی‌های پی در پی ولیعهد عربستان و سران تازه به دوران رسیده آل سعود به علت اتخاذ سیاست‌های بسیار ضعیف منطقه‌ای و خارجی، نه تنها احترامی برای رژیم باقی نگذاشته بلکه آن را در منطقه منزوی کرده است.
اما این تنها نقش آفرینی های نظامی عربستان در منطقه نیست که این کشور را بی اعتبار کرده است. بر اساس این گزارش پس از اعلامیه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا مبنی بر به رسمیت شناختن اورشلیم (شهر اشغالی قدس) به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی، رجب طیب اردوغان برای تشکیل نشست اضطراری شورای همکاری اسلامی فراخوان داد اما عربستان سعودی هیئت دیپلماتیک سطح پائینی را برای شرکت در این نشست فرستاد. ریاض با شرکت نکردن در این نشست این پیام را مخابره کرد که دیدگاهش درباره مسائل منطقه‌ای به آمریکا و اسرائیل نزدیکتر است و همین موضوع ریاض را به عنوان خادمین حرمین شریفین اسلامی با بحران مشروعیت روبرو ساخت.
پایگاه اینترنتی المانیتور نیز در این باره نوشته است: عربستان سعودی باید به خاطر روابط گرم خود با دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا متاسف باشد. سیاست خارجی عربستان موضع دراز مدت این کشور را به عنوان مدافع مسلمانان و جهان اسلام زیر سوال می‌برد و تضعیف می‌کند.
براساس این گزارش واکنش عربستان سعودی به بیانیه ترامپ در رابطه با شهر قدس برای بسیاری در منطقه این تصور را تقویت کرد که این تصمیم دولت ترامپ در همکاری نزدیک با محمد بن سلمان ولیعهد عربستان صورت گرفته است.این تصور می‌تواند به طرز قابل توجهی ادعای بلند مدت سعودی‌ها را در رابطه با اینکه یکی از فعال‌ترین مدافعان حقوق مسلمانان هستند و همچنین سرپرستی آنها بر شهرهای مقدس مدینه و مکه را زیر سوال ببرد.
رویکرد تندروانه عربستان ضد قطر دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را وحشت زده کرده و آنان مجبور شده‌اند در پی بدست آوردن پشتیبانی منطقه‌ای به سوی کشورهای دیگر متمایل شوند. غیرمسئولانه‌ترین اقدام سران رژیم آل سعود وادار کردن سعد الحریری، نخست‌وزیر لبنان به استعفا و بازداشت او در ریاض بود. این اقدام سبب شد نخبگان سیاسی لبنان و مردم این کشور به شکلی بی‌سابقه در تاریخ روابط بین دو کشور ضد عربستان متحد شوند.
به گزارش میدل ایست آی سیاست‌های منطقه‌ای عربستان، ناکامی و شکست کامل به بار آورده و ریاض را به شدت در منطقه منزوی کرده است. اگر آل سعود همین مسیر را ادامه بدهد یقین بدانید انزوای ریاض در دنیا هم قطعی است.
این مطالب حاکی از این است که متحدان غربی سعودی‌ها نیز به این نتیجه رسیده‌اند که زمانی ریاض می‌تواند منافع آنها در منطقه را تامین کند که برخی خطوط قرمز سیاسی و فرهنگی را رعایت کند.
بنابراین در آینده‌ای نه چندان دور باید شاهد بازگشت رهبران تازه به دوران رسیده سعودی لااقل به سمت محافظه کاری و عقلانیت بیشتر سلف پیشین خود - عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه پیشین عربستان - باشیم.
این سناریوی مشترک نه تنها کمکی به تثبیت موقعیت آل سعود در منطقه و پیشرفت طرح آمریکایی برای خاورمیانه جدید نکرد که با شکست های پیاپی آنها همراه شد. بحران ساختگی تروریستم تکفیری داعش در منطقه که زمینه ساز اجرای طرح های آمریکایی–سعودی در منطقه بود درآستانه شکست نهایی قرارگرفته و جریان داعش، قدرت اثرگذاری خود را در روند تحولات منطقه به ویژه در سوریه به کلی از دست داده و درعراق نیزعلاوه بر شکست این توطئه، طرح تجزیه این کشور نیز با محوریت استقلال اقلیم کردستان خنثی شد و نتیجه ای جز تحکیم مجدد قدرت مرکزی در عراق نداشت.
در یمن، جنگ 32 ماهه ائتلاف سعودی با حمایت آمریکا به جایی رسید که حمله موشکی اخیر یمن به ریاض، تمام هیمنه نظامی و توان تسلیحاتی پیشرفته عربستان سعودی را در برابر توان تضعیف شده ارتش یمن به چالش کشید. در بحران خلیج فارس نیز اتحاد 4 کشور مدعی جهان عرب در برابر قطر کاری از پیش نبرد و ناکامی سیاسی تازه ای را برای ائتلاف سعودی رقم زد.
در چنین شرایطی عربستان تلاش میکند بار دیگر به اقدامات مداخله جویانه خود در لبنان - اما این بار از طریق حمایت و جایگزینی مهره های ذی نفوذ خود درجریان انتخابات پارلمانی این کشور - ادامه دهد؛ هر چند که زمان زیادی از دستگیری تروریست خطرناک سعودی به‌ نام ماجد الماجد سرکرده گردان تروریستی عبدالله عزام مسئول حمله انتحاری اخیر به سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت و همچنان عامل حملات تروریستی متعدد در منطقه ضاحیه لبنان نگذشته است.
**گروه ایرنا مقاله
از: محمدرضا یوسف نژاد خبرنگار خبرگزاری ایرنا سمنان
انتشاردهنده: جانعلی فتحی

انتهای پیام /*

آمریکا در دوره دولت باراک اوباما به دلیل مسائل اقتصادی، سعی کرد هزینه‌های نظامی خود در اقصی نقاط جهان کاهش دهد. این سیاست همچنین در شعار انتخاباتی «اول آمریکا» دونالد ترامپ ادامه پیدا کرد. بنابراین از متحدان آمریکا در اروپا، آسیای غربی و شرقی و ... در خواست شد آنها خود متقبل امنیت خود شوند.
در ادامه همین سیاست شاهد نقش آفرینی نظامی- مستقیم عربستان در منطقه - بویژه در سوریه، بحرین، یمن بوده ایم. البته به علت بی تجربگی ریاض در این سطح نقش آفرینی‌ها طبیعی است که آمریکا به صورت مکمل، غیرمستقیم در سطوح مستشاری، اطلاعاتی و گاهی عملیاتی از ریاض حمایت کند، ولی ظاهرا بنا بر این بود که اقدامات نظامی آمریکا در منطقه در نهایت به نام متحدانش از جمله عربستان تمام شود.
این رویه علاوه بر منافع اقتصادی سود دیگری نیز برای کاخ سفید داشت و آن اینکه چهره جنگ‌افروز آمریکا در منطقه و جهان تعدیل می‌شود و این مطلب با توجه به موج احساسات ضد جنگ در آمریکا که در اواخر دولت جرج بوش پسر به اوج رسید و همچنان نیز ادامه دارد بسیار حائز اهمیت است.
اما درعین حال این نقش آفرینی های جدید سعودی‌ها - با وجود حمایت آمریکا - به علت همان بی‌تجربگی و کمی خود سری سران عربستان صدمه غیر قابل جبرانی به ریاض زده است.
به گزارش دیروز پایگاه اینترنتی میدل ایست آی ناکامی‌های پی در پی ولیعهد عربستان و سران تازه به دوران رسیده آل سعود به علت اتخاذ سیاست‌های بسیار ضعیف منطقه‌ای و خارجی، نه تنها احترامی برای رژیم باقی نگذاشته بلکه آن را در منطقه منزوی کرده است.
اما این تنها نقش آفرینی های نظامی عربستان در منطقه نیست که این کشور را بی اعتبار کرده است. بر اساس این گزارش پس از اعلامیه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا مبنی بر به رسمیت شناختن اورشلیم (شهر اشغالی قدس) به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی، رجب طیب اردوغان برای تشکیل نشست اضطراری شورای همکاری اسلامی فراخوان داد اما عربستان سعودی هیئت دیپلماتیک سطح پائینی را برای شرکت در این نشست فرستاد. ریاض با شرکت نکردن در این نشست این پیام را مخابره کرد که دیدگاهش درباره مسائل منطقه‌ای به آمریکا و اسرائیل نزدیکتر است و همین موضوع ریاض را به عنوان خادمین حرمین شریفین اسلامی با بحران مشروعیت روبرو ساخت.
پایگاه اینترنتی المانیتور نیز در این باره نوشته است: عربستان سعودی باید به خاطر روابط گرم خود با دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا متاسف باشد. سیاست خارجی عربستان موضع دراز مدت این کشور را به عنوان مدافع مسلمانان و جهان اسلام زیر سوال می‌برد و تضعیف می‌کند.
براساس این گزارش واکنش عربستان سعودی به بیانیه ترامپ در رابطه با شهر قدس برای بسیاری در منطقه این تصور را تقویت کرد که این تصمیم دولت ترامپ در همکاری نزدیک با محمد بن سلمان ولیعهد عربستان صورت گرفته است.این تصور می‌تواند به طرز قابل توجهی ادعای بلند مدت سعودی‌ها را در رابطه با اینکه یکی از فعال‌ترین مدافعان حقوق مسلمانان هستند و همچنین سرپرستی آنها بر شهرهای مقدس مدینه و مکه را زیر سوال ببرد.
رویکرد تندروانه عربستان ضد قطر دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را وحشت زده کرده و آنان مجبور شده‌اند در پی بدست آوردن پشتیبانی منطقه‌ای به سوی کشورهای دیگر متمایل شوند. غیرمسئولانه‌ترین اقدام سران رژیم آل سعود وادار کردن سعد الحریری، نخست‌وزیر لبنان به استعفا و بازداشت او در ریاض بود. این اقدام سبب شد نخبگان سیاسی لبنان و مردم این کشور به شکلی بی‌سابقه در تاریخ روابط بین دو کشور ضد عربستان متحد شوند.
به گزارش میدل ایست آی سیاست‌های منطقه‌ای عربستان، ناکامی و شکست کامل به بار آورده و ریاض را به شدت در منطقه منزوی کرده است. اگر آل سعود همین مسیر را ادامه بدهد یقین بدانید انزوای ریاض در دنیا هم قطعی است.
این مطالب حاکی از این است که متحدان غربی سعودی‌ها نیز به این نتیجه رسیده‌اند که زمانی ریاض می‌تواند منافع آنها در منطقه را تامین کند که برخی خطوط قرمز سیاسی و فرهنگی را رعایت کند.
بنابراین در آینده‌ای نه چندان دور باید شاهد بازگشت رهبران تازه به دوران رسیده سعودی لااقل به سمت محافظه کاری و عقلانیت بیشتر سلف پیشین خود - عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه پیشین عربستان - باشیم.
این سناریوی مشترک نه تنها کمکی به تثبیت موقعیت آل سعود در منطقه و پیشرفت طرح آمریکایی برای خاورمیانه جدید نکرد که با شکست های پیاپی آنها همراه شد. بحران ساختگی تروریستم تکفیری داعش در منطقه که زمینه ساز اجرای طرح های آمریکایی–سعودی در منطقه بود درآستانه شکست نهایی قرارگرفته و جریان داعش، قدرت اثرگذاری خود را در روند تحولات منطقه به ویژه در سوریه به کلی از دست داده و درعراق نیزعلاوه بر شکست این توطئه، طرح تجزیه این کشور نیز با محوریت استقلال اقلیم کردستان خنثی شد و نتیجه ای جز تحکیم مجدد قدرت مرکزی در عراق نداشت.
در یمن، جنگ 32 ماهه ائتلاف سعودی با حمایت آمریکا به جایی رسید که حمله موشکی اخیر یمن به ریاض، تمام هیمنه نظامی و توان تسلیحاتی پیشرفته عربستان سعودی را در برابر توان تضعیف شده ارتش یمن به چالش کشید. در بحران خلیج فارس نیز اتحاد 4 کشور مدعی جهان عرب در برابر قطر کاری از پیش نبرد و ناکامی سیاسی تازه ای را برای ائتلاف سعودی رقم زد.
در چنین شرایطی عربستان تلاش میکند بار دیگر به اقدامات مداخله جویانه خود در لبنان - اما این بار از طریق حمایت و جایگزینی مهره های ذی نفوذ خود درجریان انتخابات پارلمانی این کشور - ادامه دهد؛ هر چند که زمان زیادی از دستگیری تروریست خطرناک سعودی به‌ نام ماجد الماجد سرکرده گردان تروریستی عبدالله عزام مسئول حمله انتحاری اخیر به سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت و همچنان عامل حملات تروریستی متعدد در منطقه ضاحیه لبنان نگذشته است.
**گروه ایرنا مقاله
از: محمدرضا یوسف نژاد خبرنگار خبرگزاری ایرنا سمنان
انتشاردهنده: جانعلی فتحی

نظر شما