شناسهٔ خبر: 24698306 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: آناج | لینک خبر

عیدانه آناج/ گفت‌وگویی صمیمی با رئیس اصلاح‌طلب شورای استان آذربایجان‌شرقی؛

انتقاد می‌کنم دولت بدش می‌آید؟ خب بیاید!/ با کارگری و بافندگی خودم را بالا کشیدم/ مخالف احمدی‌نژاد بودم چون ارزش رای را می‌دانستم

غلامحسین مسعودی‌ریحان از جمله اعضای اصلاح‌طلب شورای شهر تبریز است که در طول هفت ماهه گذشته با صراحت به بیان مسائل در صحن شورای شهر تبریز پرداخته است.

صاحب‌خبر -

گروه اجتماعی آناج: بعد از اعلام نتایج انتخابات شورای شهر تبریز کفه لیست امید سنگینی محسوسی داشت و هشت عضو از سیزده شورانشین منتخب این لیست بودند. غلامحسین مسعودی‌ریحان نیز یکی از آن هشت نفری بود که با تکیه به لیست امید و سابقه نمایندگی مجلس بر صندلی شورای شهر تبریز تکیه زد.

در آستانه عید نوروز به گفت‌وگویی متفاوت با این عضو شورا نشستیم تا از تاثیر لیست امید درانتخابش، پشت‌پرده‌های انتخاب شهردار و سخنان آتشینش در صحن علنی شورا بشنویم.

آناج: شیرین‌‌‌‌ترین و تلخ‌‌ترین خاطره سال 96 برایتان چه بود؟

شیرین‌ترینش وقتی است که مصوبه‌ای به نفع مردم تصویب شده و یا کاری انجام می‌دهیم که به نفع مردم تمام شده و یا کاری انجام داده که تحولاتی در جامعه ایجاد می‌شود این برای آدم شیرین است.

تلخی که تابحال ندیده‌ام یعنی در وجودم تلخی احساس نمی‌کنم و هیچ چیز برایم تلخ نیست؛ زیرا وقتی انسان دنیا را خوب و مثبت می‌بیند برایش تلخی مفهومی ندارد حتی تلخ‌ترین‌ها برایش قشنگ است. انسان وقتی چیزی را تلخ می‌بیند که نتواند پدیده‌ها را تحلیل کند یعنی از حکمت خدا بی خبر باشد به خاطر همین موضوع است که انسان نباید هیچ چیز را تلخ ببیند.

اعتماد به حکمت خدا تلخی‌ها را از بین می‌برد

وقتی که انسان احساسش این است که خدا منشا زیبایی‌هاست و هراتفاقی به دلیل حکمتی می‌باشد همه چیز برای انسان خوب و شیرین است و به همین دلیل تلخی در وجود خود انسان بوده و الا هیچ چیز تلخ نیست.

آناج: تاثیر حضور در لیست امید را در انتخابتان به عنوان عضو شورای شهر چگونه می‌بینید؟

مسائل اجتماعی و انسانی چند پارامتری و چندوجهی است و نمی‌شود گفت که چیزی تاثیر دارد یا ندارد اما در شرایط اجتماعی آن روز ما این موضوع بود که لیست امید بیشترین تاثیر را در همه جا داشت نه تنها تبریز.

اما اینکه اولین و آخرین تاثیر بود اینگونه نیست و هرکدام نسبتی داشت اما نسبت و درصد این مساله بالا بود و من هم تشکر می‌کنم از کسانی که به من و لیست رای دادند.

تاثیر لیست امید در انتخابم بسیار زیاد بود

نمی‌توان گفت من تافته جدا بافته‎‌ام، بسیار زیاد بودند افرادی که از مسعودی ریحان هم سبقه شناخته‌شده تری در تبریز داشتند اما تاثیر لیست امید بسیار زیاد بود و هیچکس نمی‌تواند این مساله را انکار کند و هرکس هم انکار کند مردم و آن فکر را انکار می‌کند اما پارامترهای دیگر هم تاثیر داشتند و همانطور که گفتم علوم انسانی چندپارامتری است که دست به دست هم داده و موضوعی را محقق می‌کند یا تحقق نمی‌دهد.

به طور خلاصه در آن شرایط و روزها لیست امید تاثیر بسیار زیادی داشت شاید اگر در شرایط دیگری بود تاثیر نداشت اما تاثیرات لیست آن روزها زیاد بود و هیچکس هم نمی‌تواند آن را انکار کند و من خودم را مدیون همان افراد و همفکرانم می‌دانم.

آناج: آیا آقای دبیری در انتخاب به عنوان رییس شورای استان از شما حمایت کردند؟

در تایید و تکذیب این مساله فقط می‌توانم بگویم که آقای دبیری کاندیدا نشد و این به نوعی حمایت بود، وقتی که برای آمدن در شورای استان کاندیدا نشد چون یک نفر از شهرستان تبریز به شورای استان می‌آمد حمایت بود، اینکه رئیس شورای استان انتخاب می‌شد بحث دیگری بود اما اینکه در شورای شهرستان یک نفر انتخاب می‌شد من و دکتر دبیری کاندیدا بودیم که دکتر دبیری انصراف داد و گفت که مسعودی ریحان برود و این حمایت و لطف است که ئباید لطف انسان‌ها را فراموش کنیم.

کاندیدا نشدن دبیری برای شورای استان حمایت از من بود

بدین صورت من تنها گزینه شدم، در شورای استان هم نمی‌دانم تاثیری داشتند یا نه چون بعد از آمدن به شورای استان نقشی نداشتند که حمایت کنند اما لطفشان شامل حامل من بود از این جهت که کاندیدا نشدند و گفتند که بهترین گزینه من هستم این حمایت و لطف است و از ایشان تشکر می‌کنم که در این باره شکسته نفسی کرد، شاید شان ایشان ازمن بالاتر بود اما شکسته نفسی کرده و حتی اعلام کرد که مسعودی ریحان از من حائز شرایط‌تر است و این لطف است.

آناج: آیا فکر نمی‌کنید دفاع صریح از حق آذربایجان موجب دلخوری دولتی‌ها می‌شود؟

وقتی من نماینده تبریز و رئیس شورای استان هستم شاید با اعضای دیگر شورا متفاوت باشم یعنی در واقع مسئولیت قانونی وشرعی من فراتر از دیگر اعضاست من نماینده دولت نیستم، نماینده ملتم. من را ملت تعیین کرده‌اند مردم تبریز من را شورا تعیین کرده و نمایندگان شهرستان‌های آذربایجان‌شرقی به عنوان رئیس تعیین کردند، در واقع هم نماینده شهر تبریزم و هم نماینده تمام اهالی استانم دولت اینجا برای من چه نقشی دارد؟

با دولت زاویه‌ای ندارم اما من نماینده ملتم نه دولت

 وقتی که من نماینده ملتم باید از حقوق آنان دفاع کنم حالا این حق هرچه می‌خواهد باشد حالا اینجا من بادولت زاویه‌ای ندارم اما آیا دفاع از حقوق مردم مخالفت با دولت است؟ دولت هم نماینده مردم است و رئییس جمهور مستقیما از طریق مردم انتخاب شده و وزرای دولت هم به طریقی از طرف مجلس انتخاب می‌شوند و در واقع دولت هم نماینده ملت است.

من مستقیم نماینده شهر تبریز و غیر مستقیم نماینده استان هستم و وزرا هم اینگونه اند که غیر مستقیم از طرف مردم وزیر می‌شوند وقتی از حقوق ملت دفاع می‌کنیم در واقع مخالفتی با دولت نداریم حالا شاید چیزی بگوییم که خوششان نیاید البته فکر نمی‌کنم که اینگونه باشد؛ زیرا اگر دولت باهوشی باشد هیچ‌وقت نباید به خودش بگیرد اما وقتی می‌گوییم که دریاچه ارومیه خشک شده و باید احیا شود اول به ضرر دولت و بعد مردم است، وقتی می‌گوییم اول به ضرر دولت است یعنی اگر اینجا زندگی سخت شود دولت مجبور است حمایت کند الان در کرمانشاه زلزله شده اولین فشار بر سرچه کسی است؟ دولت و بیشترین بار برعهده دولت است اگر من این قدرت را داشتم که جلوی زلزله را بگیرم چه کسی منفعت می‌کرد؟ مطمئنا دولت حالا وقتی ما تلاشمان این است که دریاچه خشک نشود بیشترین کمک را به دولت می‌کنیم و نباید اینجا دولت با ما زاویه داشته باشد.

یعنی چه که فلان آقا می‌گوید دعا کنید باد بیاید تا مشکل آلودگی حل شود

وقتی فلان آقا می‌گوید دعا کنید باد بیاید تا مشکل آلودگی حل شود این یعنی چه؟ درست است که دعا از نظر دینی و شرعی به دعا کردن و درخواست از خدا معتقدیم اما اینکه با دعا همه چیز حل می‌شود مفهوم علم و عقل و پژوهش چیست؟ اگر با دعا حل می‌شد ده تا دعا نویس استخدام می‌کردند که دعا بنویسد و دیگر تعیین بوجه لازم نبود.

وقتی نقد می‌کنیم می‌گوییم از تجربه دنیا استفاده کنند که مثلا چرا فلان شهر اروپایی که جمعیت بیشتری نسبت به ما دارد آلودگی ندارد؟ باید برای این مساله فکر کنیم وقتی هوا آلوده می‌شود کلی مشکل ایجاد شده و از نظر روانی به مردم استرس وارد می‌شود و اِلا ما زاویه‌ای با دولت نداریم، من در تعیین این دولت کم زحمت نکشیده‌ام و حداقل برای انتخاب رئیس جمهور 50 سخنرانی کرده‌ام و برای حمایت از این دولت کلی هزینه داده‌ام، مخالفتی با دولت ندارم اما اگر با این حرف‌های ما دولت بدش می‌آید که بیاید.

آناج: به دلیل هجمه‌های بعد از انتخاب شهردار از رای‌تان پشیمان نشدید؟

شرایط سنی و تجربه ام به گونه‌ای نیست که احساسی تصمیم گرفته و یا غیر منطقی و غیر عاقلانه تصمیم بگیرم و کاری کنم که بعدا پشیمان شوم، چهل سال است در این نظام در انواع و اقسام سِمت ها مدیر شده و چندین تصمیم سخت گرفته‌ام، مدیران هم با تصمیم‌هایشان شناخته می‌شوند.

تمام گزینه‌های اصلاح‌طلب شهرداری را من معرفی کردم

واقعیت امر این است که تلاش زیادی طی دوماه پروسه انتخاب شهردار کردیم و من شخصا تلاش کردم که به سمتی برویم که لیست امید خروجی خوبی داشته باشد، تمام اصلاح‌طلبانی که کاندیدای شهرداری شده بودند از طریق من و پیشنهاد من بودند مثلا آقای سازدار، کریم عابدینی، سردار مولوی و آقای الموسوی را من معرفی کرده بودم اینها همه کاندیدا من بودند و من معرفی کرده بودم که گزینه‌های مناسبی هستند و اگر انتخاب شوند برای لیست امید خوب است.

اما برادران و خواهر شورا کم کم این گزینه‌ها را حذف کردند و به جایی رسیدند که آقای فتح‌اللهی که گزینه آقای اکبرنژاد بود و خیلی هم روی ایشان اصرار داشتند در روز آخر کنار گذاشتند و روی آقای سلیمان‌پور زوم کردند، برای من جای سوال بود که چرا این گزینه‌ها را حذف کردیم و به سلیمان‌پور رسیدیم؟ آیا بهترین گزینه اصلاح‌طلبان سلیمان‌پور است؟ اگر این گزینه باشد من مخالف هستم و از اول مخالف این مساله بودم نه اینکه همان روز مخالفت کنم، دلایلی هم برای خودم دارم؛ کاری به ایشان ندارم زیرا ایشان فردی باشخصیت و مودب بود ولی من هم دلایلی داشتم، بحثم آقای سلیمان‌پور نبود و با ایشان کاری نداشتم حتی ایشان را قبلا نمی‌شناختم و تنها در یک جلسه دیدم اما سوال من از دوستان این بود که این افراد چه ایرادی داشتند که یک به یک کنار گذاشتیم و به ایشان رسیدیم.

سوال من از اصلاح‌طلبان این بود چرا به سلیمان‌پور رسیدند

به عنوان مثال می‌گفتند مدرک آقای شهرتی‌فر تاریخ است و من هم می‌گفتم خب رشته آن آقا هم فلسفه است، تاریخ که از فلسفه بهتر است کسی که سالها فرماندار بوده چه عیبی دارد؟ خودش هم به تمام امورات وارد و مسلط است و یا سردار مولوی معاون مهدی باکری بوده وخودش هم شخصیت محبوب اصلاح‌طلبان و ایثارگران است چه اشکالی دارد و یا آقای سازدار که سالها مدیرکل شرکت گاز بوده و مدیر موفق هم بود و نماینده مجلس بود چه اشکالی دارد؟ اینها هیچکدام مثل آقای سلیمان‌پور نبودند؟ بحث من این بود که چرا اینها را انتخاب نکرده‌ایم و به ایشان رسیده‌ایم و به خاطر همین نیز من گفتم شهین باهر را حداقل به خاطر اینکه اهل تبریز بوده، تجربه داشته، شهردار ، شورای شهر و سه دوره رئیس نظام مهندسی بوده و متخصص در امور شهری است و حداقل تخصص دارد را انتخاب می‌کنم، امیدواریم که در کارشان موفق باشند و تا اینجا نیز ایشان را موفق دیده‌ایم.

شهین‌باهر فردی اخلاقمدار و شفاف است

آقای شهین باهر را انسان شفاف و سالمی می‌بینم، مسائل را به خوبی پیگیری می‌کند، اخلاقمدار است و حتی در جلسه شورا به ایشان پرخاش کردم که چرا برخی مسائل را نمی‌گویی و ایشان هم گفتند چون اخلاق مدار هستم  شاید برخی مسائل را نمی‌خواهم بگویم اما کار را انجام می‌دهم، ایشان انصافا به سمت شفافیت و جلوگیری از رانت و فساد می‌رود و ما هم می‌بینیم که این کار را انجام می‌دهد و اگر انجام ندهد تعارفی با کسی نداریم، ایشان فردی توانا هست و کار می‌کند و انتخاب‌هایش افراد سالم بوده و سابقه رانتی ندارند وامیدوارم در سال آینده بودجه‌ای که تصویب شده برابر آن به خوبی کار انجام دهد.

آناج: چه شد از مجلس چشم‎‌پوشی کرده و به شورای شهر تبریز رسیدید؟

من مجلس را کنار نگذاشته‌ام و بعد از دور هشتم دوبار برای مجلس کاندیدا شده و رد صلاحیت شده‌ام، از مجلس قهر نکرده‌ام اما وقتی که رد صلاحیت شده و نتوانسته‌ام به مجلس راه پیدا کنم پیشنهاد شد که وقتی نمی‌گذارند به مجلس بروی شاید اینجا بتوانی با توجه به تجاربی که در مجلس داری موثر واقع شوی و برای شهر تاثیر گذار باشی، خلاصه نظر دوستان و همشهریان این شد و ما هم با  تمام اشتیاق کاندیدای شورای شهر تبریز شدیم و من افتخار می‌کنم عضو شورای شهر تبریز شدم.

جایگاه شورای شهر تبریز را بالاتر از مجلس می‌دانم

وزن تبریز به حدی بالا است که بزرگتر از من باید عضو شورا شوند، من شورای تبریز را از مجلس بزرگتر می‌بینم یعنی جایگاه تبریز اینگونه است، جایگاه تبریز به قدری بالا بوده که فردی مثل شیخ محمد خیابانی در اینجا انجمن ایالتی ولایتی شده‌اند نه امثال ریحانی اما افتخار می‌کنیم که برای تبریز به عنوان شورا انتخاب شدیم و حاضریم در این راه جان و سر دهیم تا بتوانیم جایگاهی که تبریز از قدیم داشت به آن برسانیم.

جایگاه تبریز بسیار بالا است مگر اینکه کسی جایگاه تبریز را نداند، ما جایگاه تبریز را می‌دانیم و حتی اگر 24 ساعتمان را برای تبریز بگذاریم کم گذاشته‌ایم تا به آن جایگاه واقعی شهر را برسانیم.

آناج: جزو ژن‌های خوب بوده‌اید یا با تلاش خودتان به اینجا رسیدید؟

موقعیت اقتصادی خانواده‌ام بسیار پایین است اما از نظر شخصیتی، اجتماعی و ایمانی افراد والایی هستند. من هیچوقت پدرم نشدم و هیچوقت هم نمی‌شوم زیرا پدرم انسان بسیار بزرگی بود ولی از نظر اقتصادی خودم کارگری کرده‌ام، فرش باقته ام، معلمی و کشاورزی کرده‌ و خودم خودم را بالا کشیده‌ام.

بله من ژن خوبم زیرا از خانواده سالم، مومن و متکی به خود بودم خانواده‌‌ای که آبرویش را بالاتر از هرچیز می‌داند ژن خوب اینهاست ژن خوب کسانی نیستند که سرمایه دارند، ما از زیرِ حاشیه حاشیه آمده‌ایم و معتقدیم ژن خوب ماییم که خودمان را بالا کشیده‌ایم و الا کسی که پدرش وزیر است کاره‌ای شود که ژن برتر نیست، ژن برتر من و شما و کسی است که از 40 متری به قدری پتانسیل دارد که خود را بالا کشیده‌ است و بهتر از همه اینکه خودمان را به خدا نزدیک می‌بینیم و از خدا ترس داریم. نزدیک ترین و مهربانترین کس به ما خداست و ژن برتر اینهایند فرزندان سرمایه‌گذاران و وزرا ژن برتر نیستند.

آناج: آرزویتان برای سال 97 چیست؟

سربلندی نظام، عزت، امنیت جمهوری اسلامی و شادابی، نشاط، امنیت، رفاه و آزادی مردم است که اینها بالاترین آرزو برای ماست و آرزوی شخصی هم موفقیت و سلامتی خود و فرزندانمان است.

آناج: حرف ناگفته و سخن پایانی

از شما تشکر می‌کنم و از تمام رسانه‌هایی که بی ادعا شبانه‌روزی تلاش کرده و قلم می‌زنند تا برای مردم شفاف‌سازی کنند تشکر می‌کنم، رسانه‌ها با کمترین مزد بیشترین تلاش را می‌کنند و شاید هم بیشترین فشار بر روی شما اصحاب رسانه است و قلم شما برای کسی خوشایند باشد یک حرفی می‌زنند و به مذاق کسی خوش نمی‌آید حرف دیگری می‌زنند.

رسانه باید حمایت شود تا بتواند استقلالش را حفظ کند

رسانه باید بتواند استقلالش را حفظ کرده و نقد را در جامعه ترویج دهد و بتواند قلمی بزند که نگاه و عمل مردم و مسئولین تغییر یابد و این کار سختی است و اینکه چه دستمزدی می‌دهند هم جای بحث است پایین‌ترین زندگی و اجرت مربوط به اهالی رسانه است در حالیکه بیشترین بار روی دوش آنهاست، کسی که در کار رسانه است بعد از هفتاد سال همچنان اجاره نشین است.

جامعه هرقدر به رسانه اهمیت دهد آنها نیز بیشتر می‌توانند استقلالشان را حفظ کنند و دولت وظیفه حمایت از اصحاب رسانه را دارد.

مخالف دولت احمدی‌نژاد بودم چون ارزش رای را می‌دانستم

در جامعه باید حقایق گفته شود و خودم هم برایم همیشه این موضوع مهم بوده است، در مجلس هشتم مخالفت من با دولت چه بود؟ آیا با دولت غرض شخصی داشتم؟ آن موقع من می‌گفتم کار رحیم مشایی و بقایی فلان است و هر هفته در مجلس به اینها تذکر می‌دادند و آنموقع خیلی‌ها از من بدشان می‌آمد که چرا اینگونه می‌گویی اما خداراشاکرم که زمان ثمره هرچیز را می‌دهد و زمان رسیده که یک روز بقایی و مشایی را دستگیر می‌کنند و می‌بینند که حرف حق را می‌گفتیم و شاید کسی تشخیص نمی‌داد که حق این است.

امروز هم همانطور است و برایمان فرقی ندارد کسی که مفهوم رای مردم را بداند می‌فهمد که رای عصاره فکر، شخصیت و شرف است و اگر من ارزش آن رای را بدانم باید حرف حق را بزنم و با هیچ چیز آن را معامله نکنم چون مردم فکر، شخصیت و شرفش را به شما ودیعه داده وامانت این ارزش بالا است.

در دولت احمدی‌نژاد مخالف بودم چون ارزش رای را می‌دانستم چون گاهی به نظر و حقوق  مردم بی‌احترامی می‌کردند و مخالف بودیم، فرقی ندارد الان هم اگر جایی تشخیص دهیم که به حقوق مردم اهمیت نمی‌دهند حرفمان را می‌زنیم و اگر کسی هم خوشش نمی‌آید مهم نیست.

انتهای پیام/

گفت‌وگو از: فرناز پورعباس

نظر شما