گروه ورزشی آناج: به مناسبت فرا رسیدن سال جدید با ورزشکاران و اهالی ورزش استان گفتوگوهایی انجام دادهایم که در ایام تعطیلات نوروز تقدیم مخاطبان خواهد شد. در بخش اول از این مصاحبهها، "احسان پهلوان" ستاره تیم فوتبال تراکتورسازی میهمان تحریریه آناج بود که گفتوگوی صمیمی ما با این بازیکن را در زیر میخوانید:
آناج: به عنوان سوال نخست گویا شما ترک زبان هستید، درست است؟
بله همینطور است. ما از ترکهای شهرستان بجنورد مرکز استان خراسان شمالی هستیم.
آناج: ترکی را از پدرتان یاد گرفتهاید یا از مادرتان؟
هم مادرم و هم پدرم؛ خانواده خودم و آشناهایمان همگی ترکی صحبت میکنند ولی من چون در مشهد بزرگ شدهام زیاد نمیتوانم ترکی صحبت کنم، اما کاملا متوجه میشوم.
آناج: در مورد لهجه زبانتان توضیحی میدهید، ترکی آذربایجانی است یا ترکمن؟
حقیقتاً دقیق نمیدانم. روستای ما «غلامان» نام دارد که در مرز بین دو کشور ایران و ترکمنستان واقع است، اما نمیدانم که زبانمان به نزدیکی روستایمان با کشور ترکمنستان ارتباطی دارد یا خیر، ولی قوچانیها که فاصله کمی با ما دارند، به صورت عامیانه ترکی صحبت میکنند.
آناج: در تبریز از این نظر راحت هستید؟
بله، قشنگ متوجه میشوم و فقط در صحبت کردن کمی مشکل دارم.
آناج: فوتبال را از منطقه خودتان شروع کردید؟
من فوتبالم را از مشهد شروع کردم. ما به خاطر قبولی برادرم در دانشگاه مشهد از 6 سالگی به این شهر رفتیم و زمانی که 8 سال داشتم یک مربی بازی من را دید و گفت که میخواهم تو را به یک باشگاه ببرم و اینطور شد که فوتبال را از 8 سالگی شروع کردم. تا 9 سالگی در همان تیم بازی کردم و در 10 سالگی به تیم ملی نونهالان دعوت شدم.
بعد از آن سال خانوادهام خیلی حمایت کردند. وقتی که به تیم ملی دعوت میشوید شور و شوق خاصی دارید و من هم بعد از آن به صورت حرفهای فوتبال را دنبال کردم.
آناج: در تیمهای مشهد حضور نداشتهاید؟
چرا، به مدت 10 سال در باشگاهی به نام مدرسه فوتبال حرفه ای بابک مشهد حضور داشتم.
بعد یک سال در گسترش فولاد تبریز و 6 سال در ذوبآهن بودم و امسال هم که در تراکتورسازی تبریز حضور دارم. زمان اوج بازی من هم در ذوب آهن بود. زمانی که گسترش فولاد در لیگ یک بود در این تیم بودم اما به خاطر اردوهای تیم ملی جوانان زیاد به تبریز نمی آمدم. به صورت مداوم در اردوهای تیم ملی حضور داشتم و وقتی 2 روز تعطیل می شدیم، به تبریز می آمدم.
همان سال یک بازی مقابل پیکان انجام دادم که مربی آن، آقای فرهاد کاظمی بود که این تیم لیگ برتری شد. در آن بازی عملکرد خوبی داشتم و یک گل هم زدم. آقا فرهاد از همان زمان من را زیر نظر داشت و وقتی بازی های تیم ملی جوانان را دید، وقتی که خودش به ذوب آهن رفت، من را هم به این تیم دعوت کرد و از آن سال به بعد تا نیم فصل دوم فصل جاری در ذوب آهن بودم.
آناج: قبل از حضور در تراکتورسازی چند بار مقابل این تیم قرار گرفته بودید و چه خاطرههای شاخصی از آن بازیها دارید:
متاسفانه در یک بازی مقابل تراکتورسازی به این تیم گل زدم و آن بازی در حالی با تساوی 4-4 به اتمام رسید که تا 15 دقیقه پایانی با نتیجه 4 بر یک عقب بودیم. ما در این بازی در دقیقه 94 گل مساوی را زدیم که فکر میکنم بازی رویایی بود. سرمربی تراکتورسازی هم تونی اولیویرا بود که خیلی ناراحت شد و من تا آن زمان او را ندیده بودم. حرکتهای او هم فوقالعاده بود و فکر میکنم اینجا خیلی دوستش دارند و بسیار محبوب است.
آناج: گفتید که برادرتان در دانشگاه فردوسی مشهد تحصیل کرده است، بنابراین وضعیت درسی او خوب بوده است؟
کلا خانواده ما از لحاظ درسی وضعیت خوبی دارند اما من زیاد خوب نبودم چون کمی بازیگوش و به دنبال فوتبال بوده و گاهی هم از مدرسه فرار میکردم. البته زیاد هم بد نبود و نمرههای من معمولا 15 و 16 بودند اما با توجه به اینکه معمولا در اردو و مسابقات کشوری حضور داشتیم، نمیتوانستیم زیاد به مدرسه برویم.
از همان دوران راهنمایی هم من توپ میآوردم و 2-3 تا توپ اضافی داشتیم که اگر یکی را پنجره کردند، توپ اضافی داشته باشیم. یعنی انقدر مهم بود که ما در زنگ تفریحها فوتبال بازی کنیم، همه مدرسه هم جمع میشدند تا بازی را ببینند که هیجان زیادی داشت.
آناج: بعد از بازی در ذوبآهن برای خدمت سربازی به تراکتورسازی پیوستید در این رابطه توضیح دهید:
در نیمفصل اول قرار بود که سرباز شوم اما کمی این مسئله را طول دادیم و در نیمفصل دوم سرباز شدم. آقای قلعهنویی هم کمی ناراحت بودند ولی من دوست دارم هر کجا که هستم نسبت به آن تعصب داشته باشم و فکر میکنم هر فوتبالیستی باید اینگونه باشد و با تمام وجود برای تیمش بازی کند. من هم هر جایی بودم با تمام وجود بازی کرده و سرم را هم برای آن میدهم.
آناج: در نیمفصل اول فصل جاری افت کرده بودید؟
در نیمفصل اول متاسفانه چند بازی بود که یک بر صفر از حریف پیش افتادیم اما در دقیقه 90 گل میخوردیم. مثلا بازی نفت آبادان را دو بر صفر جلو بودیم ولی در نهایت 2-2 شد. خیلی تلاش میکردم ولی متاسفانه توپهایم وارد دروازه نمیشد. برای مثال یک توپ به تیرک دروازه برخورد کرد و یک تک به تک را چیپ زدم اما توپ را از روی خط دروازه خالی بیرون کشیدند.
در بازی با سیاه جامگان دریبل کردم، تا مقابل دروازه رفتم و توپ را هم زدم اما به دروازهبان برخورد کرده و از دروازه خارج شد که همه اینها شانس و اقبال است که برخی اوقات توپهای ما وارد دروازه نمیشود.
آناج: آقای قلعهنویی میگفت که 8 نفره بازی میکنیم و بعد از جدایی شما نیز این صحبتها را ادامه داد، در این مورد چه نظری دارید؟
آقای قلعهنویی شخصیتی بزرگ داشته و جزو بهترین مربیان ایران هستند، ولی زمانی که در ذوب آهن بودم، تمام وجودم را برای این تیم گذاشتم. اعتقاد دارم هر جایی که بازی میکنم باید بهترین بازیها را انجام دهم. ذوبآهن برای من خیلی زحمت کشیده آقای آذری، یحیی گل محمدی، مجتبی حسینی، فرهاد کاظمی و ... زحمات زیادی برایم کشیدهاند و من به نوعی مدیون ذوب آهن هستم.
آناج: یحیی گلمحمدی در سربازی و حضور شما در تراکتورسازی تاثیرگذار بود؟
صدردصد، ما 3 سال خوب را با آقای یحیی در ذوب آهن داشتیم و 2 بار پشت سر هم قهرمان جام حذفی شده و سوپر جام ایران را هم کسب کردیم. در مسابقات لیگ نیز نتایج خوبی رقم زدیم و فکر میکنم در یک نیم فصل بازیها را بدون شکست پشتِ سر گذاشته و پرسپولیس را که بدون شکست بود، شکست دادیم.
آناج: برخیها میگویند حتی اگر سربازی در خانه هم سپری شود سرباز روزها را میشمارد، آیا این موضوع صحت دارد و در مورد شما هم صدق میکند؟
به نظر من اصلاً اینگونه نیست، از روزی که آمدهام واقعا لذت بردم. مردم تبریز و هواداران تراکتورسازی خیلی خوب هستند. درست است که شور آنها به خاطر نتایج نسبت به قبل کمتر شده ولی همین بازیکنانی که در تراکتورسازی هستند از جان و دل مایه میگذارند. اگر دقت کنید در لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا فوق العاده بازی میکنیم. از لحاظ کیفیت بازیها، موقعیت گلزنی و ... بهتر از حریفان هستیم ولی هر چقدر تلاش میکنیم توپهایمان وارد دروازه نمیشود. خودم هم تعجب کردم، تاکنون در تیمی نبودم که این قدر موقعیت گل داشته باشد ولی توپهایش وارد دروازه نشود.
آناج: بعضی رسانهها همواره تلاش میکنند نشان دهند بازیکنان سرباز به اجبار راهی تراکتورسازی شدهاند و از این موضوع ناراحت هستند، آیا این موضوع صحت دارد؟
به نظر من اصلا اینطور نیست چون تراکتور تیم بزرگی است. درست است که من به عنوان بازیکن سرباز در این تیم حضور دارم ولی همین یک سال و نیم که بازیکنان سرباز در تراکتورسازی بازی میکنند، بهترین دوران فوتبالیشان است چون تراکتورسازی تیم بزرگی بوده و از لحاظ شور و حمایت هواداران نیز از تیمهای استقلال و پرسپولیس بیشتر نباشد کمتر نیست. هر کسی آرزو دارد در تراکتورسازی بازی کند، مثلا خود من از خیلی وقت پیش دوست داشتم در تراکتورسازی بازی کنم که واقعا خدا را شکر قسمت شد در این تیم حضور داشته باشم که این موضوع برای من افتخار بزرگی است.
آناج: متاسفانه رفتار برخی سربازان باعث افزایش حواشی میشود و آنها قدرت پیراهن تراکتورسازی را نمیدانند، نظر شما در این رابطه چیست؟
به نظر من هر کسی با توجه به منش، شخصیت و تفکرات خود رفتار میکند، شاید آن بازیکنان اینجا به چیزهایی که مورد نظرشان بوده نرسیدند و شاید هم اینجا راحت نبودند ولی شخصاً خیلی دوست داشتم بیایم در تراکتور بازی کنم چون قبلا این شهر را در زمان حضورم در گسترش فولاد که 16-17 سال داشتم، درک کرده بودم.
آناج: در مصاحبهای گفته بودید که وظیفهتان گلزنی نیست و این مصاحبه کمی حاشیهساز شد، در این مورد کمی توضیح بدهید:
من گفته بودم وظیفهام به عنوان یک هافبک، بازیسازی و خلق موقعیت است. در درگیریها، توپ گیریها و دفاع تیمی و ... نیز باید حضور داشته باشم. وظیفه فوروارد نیز مشخص شده است اما هافبک میتواند علاوه بر وظایف خود، به خط حمله اضافه شده و در امر گلزنی مثمر ثمر باشد اما فکر میکنم آنها حرفم را نوع دیگری نوشته بودند.
آناج: شما با ذوب آهن قرارداد دارید و در صورتی که تراکتورسازی رضایتنامه شما را نگیرد، باید به این تیم بازگردید؟
بله، یک سال و نیم با این تیم قرارداد دارم و در صورتی که خدمتم به پایان برسد باید به این تیم برگردم.
آناج: اگر تراکتورسازی رضایتنامه شما را از ذوب آهن بگیرد، دوست دارید در تبریز بازی کنید؟
مطمئناً هر کسی دوست دارد در تراکتورسازی بازی کند. حتی بازیکنان خارجی هم همینطور هستند، برای مثال ببینید ادینیو چقدر عاشق تراکتور بود. هر بازیکنی که به تبریز میآید دوست دارد در تراکتورسازی که تیم بزرگ و محبوبی است، بازی کند. بعضی اوقات که بیرون میروم، پیرمردها و پیرزنهایی را میبینم که سنشان بالا است اما نسبت به تراکتورسازی عشق و علاقه دارند.
طبیعتاً هر کسی دوست دارد در تراکتورسازی بازی کند، من هم خیلی دوست داشتم و انشاءالله بتوانم در این تیم بازیهای خوبی انجام دهم.
آناج: تفاوت فوتبال تبریز و هوادارانش با سایر تیمها، به خصوص ذوبآهن در چیست؟
ذوب آهن از لحاظ ساختاری و مدیریتی خیلی قوی است. حتی یک نیم فصل هم در سپاهان بودم و آنجا هم همینطور است. اما در ذوبآهن آقای آذری بازیکنان را مثل بچههای خودشان میدانستند و اگر بازیکنی از نظر مالی به مشکل بر میخورد، آقای آذری از جیب خودش پول میداد تا مشکل بازیکن حل شود.
باشگاه ذوب آهن از لحاظ سخت افزاری نیز امکانات خوبی دارد آقای آذری یک زمین چمن مصنوعی با بودجه ای که از محل دیگر تامین کرده، درست کرده تا تیمهای پایه در آنجا تمرین کنند، ولی متاسفانه آن طور که باید و شاید ذوبآهن طرفدار ندارد. این تیم در آسیا نایب قهرمان و در جام حذفی قهرمان شده اما در اصفهان سپاهان را بیشتر دوست دارند. به نظرم ذوبآهن در این چند سال با کیفیتتر از سپاهان بازی کرده است.
آناج: گسترش فولاد از نظر ساختار و امکانات شرایط بهتری نسبت به تراکتورسازی دارد؟
زمین بازی و تمرین گسترش فولاد کیفیت فوق العادهای دارد. آن زمان یک ساختمان بزرگ محل باشگاه گسترش فولاد بود. تراکتورسازی هم باشگاه بزرگی است و باید این تیم را از نظر ساختاری و ریشهای به تیمهای بزرگ برسانند. ساختار این تیم و بزرگی آن باید با یکدیگر هم سطح باشد.
آناج: تبریز را از نظر اجتماعی، گردشگری و ... چطور میبینید؟
من در 3-4 ماهی که اینجا بودم، مردم تبریز را خونگرم دیدم که شاد و خوشحال هستند. استقبال خوبی هم از مهمانان داشته و آنها را دوست دارند که فکر میکنم این مسئله مربوط به فرهنگ ترکها است. از لحاظ شهری، به نظر من نسبت به مردمی که شهر تبریز دارد باید بیشتر به آن برسند. این شهر جاهای دیدنی زیادی دارد ولی فعلاً غیر از ائل گلی وقت نشده است آنها را ببینم چون هم متاهل هستم و هم هر 4 روز یک بازی داریم. فقط 2 روز وقت میشود که کنار خانوادهمان باشیم. حتی در بازی با پارس جنوبی از صبح در راه بودیم شب به تبریز رسیدیم و صبح دوباره از تبریز رفتیم یعنی 12 ساعت در کنار خانوادهمان بودیم.
آناج: بازیکن با اخلاق و کم حاشیهای هستید، فکر میکنم بخشی از این مساله به متاهل بودن برمیگردد، نظر شما در این رابطه چیست؟
بله متاهل بودن، یک بخش دیگری است. وقتی متاهل میشوید احساس مسئولیت بیشتری میکنید میتوانید رفتارتان را بیشتر کنترل کنید. همسرم دوست ندارد زیاد در حاشیه باشم و در این مورد خیلی مرا کمک میکند.
آناج: همسرتان بازیهای تراکتورسازی را دنبال میکنند؟
بله، همه بازیها را تماشا میکند. برخی اوقات بعد از بازی هم پیام میدهد. او میگوید هر بازی باید 10 بار بروی داخل محوطه 18 قدم. این که همسر یک فوتبالیست اینطور فوتبالی باشد خیلی خوب است و بازیکن انگیزه دارد ولی این هم سخت است {با خنده}.
آناج: قبل از اینکه به تراکتورسازی بیایید هواداران این تیم به عنوان یک بازیکن ترک خراسانی از شما استقبال کرده بودند، این موضوع چه تاثیری در جا افتادن شما در تراکتور داشت؟
به نظر من وقتی اینطور استقبال میشود، هواداران بازیکن را از خودشان میدانند و او را به دل خودشان میآورند که این مسئله برای بازیکن خیلی مهم است. من خیلی دوست داشتم چنین شعاری در بین طرفداران باشد و وقتی آن را شنیدم خیلی خوشحال شدم.
آناج: فکر میکنید هواداران تراکتورسازی چه لقبی به شما میدهند؟
به من میگویند «خراسان ترکی»، در ذوبآهن به من میگفتند مسی.
آناج: چرا احسان پهلوان در لیگ برتر گلزن قهار و در لیگ قهرمانان آسیا گلنزن بدشانس است؟
نه اینطور نیست، من سال قبل هم همینطور بودم. در چند صحنه نفوذ کردم، در شش قدم توپ را زدم و مماس با تیرک دروازه به بیرون رفت. اما 2 سال قبل 3 گل در آسیا زدم که هر 3 گل مقابل عربستانی بود. یک پنالتی گرفته و یک پاس گل هم دادم اما در 2 سال اخیر هر کاری میکنم توپهایم گل نمیشود.
آناج: نظرتان در مورد لیگ قهرمانان آسیا چیست؟
به نظرم به آن چیزی که لیاقتمان بود در این 4 بازی نرسیدیم. از نظر آماری، موقعیت گل و نوع بازی بهتر از پرسپولیس، استقلال و ذوب آهن بودیم. از ابتدای نیم فصل که به تراکتورسازی آمدم، از همان بازی اول با استقلال خوزستان و بدشانسی پشت بدشانسی آوردیم. در جام حذفی هم بازی را برده بودیم اما در پایان شکست خوردیم.
جا دارد از محمد ایرانپوریان و آقای کیانی هم یاد کنیم. ایرانپوریان از جمله مدافعانی است که یکسره نفوذ میکند. هر فصل که من دیدم، او 6-7 پاس گل و 4-5 گل زده داشته است. 3-4 نفر در تراکتورسازی فوقالعاده بودند.
آناج: در مورد ساغلام چه نظری دارید؟
به نظر من آقای ساغلام نشان دادند که چقدر مربی منظم و با دیسیپلینی هستند. او با بازیکنان رفیق است و همیشه با بازیکنان شوخی میکند. این مسئله مهم است که بازیکنان احساس کنند مربی چقدر به آنها نزدیک است. ساغلام دوست دارد تیمش جنگنده، مالک توپ و دونده باشد. به نظر من یکی از شاخصهایی که یک مربی باید داشته باشد همین مسئله است و مربی باید در داخل و خارج از زمین نظم و انضباط داشته باشد.
آناج: آیا آقای ساغلام و دستیارانش از نظر روانی تیم را برای گلزنی آماده میکنند؟
در تمرینات خیلی تلاش میکنند. ولی میبینید که در بعضی بازیها گلهایی وارد دروازه میشوند که از روی خوششانسی است اما موقعیتهای صدردصدی ما وارد دروازه نمیشود. در همین بازی، دانیال اسماعیلیفر یک موقعیت داشت که همه گفتیم گل است اما توپ از دروازه بیرون آمد؛ به ما که میرسد، بازیکنان حریف بهترین بازیکن هفته آسیا میشوند! در بازی با الغرافه نیز دروازهبان آنها بهترین بازیکن هفته شد.
آناج: سیمه هم 2 اشتباه فاحش در لیگ قهرمانان آسیا داشت، در مورد این بازیکن چه نظری دارید؟
نمیخواهم در این مورد صحبت کنم. بالاخره فوتبال است و بعضی مواقع این اتفاقات پیش میآید. فکر میکنم این بازیکن در اینجا جا نیافتاده و حتی یک بار هم برای 10 روز مسموم شده بود احتمالا ایران برای او نساخته است.
آناج: اصولا باید رابطه شما با دانیال اسماعیلیفر و مهدی مهدیپور بهتر از بقیه باشد، درست است؟
من با مهدی پور از تیم ملی جوانان دوست هستم. 3 سال هم در ذوبآهن با هم بودیم و آشنایی بیشتری نسبت به هم داریم و دوستان خوبی هستیم. با دانیال هم 3 سال در ذوب آهن بودیم ولی کلا با همه رفیق هستم. کار خودم را انجام میدهم ولی بگو و بخند هم داریم.
آناج: غیر از مهدیپور و اسماعیلیفر با کدام بازیکن تراکتورسازی ارتباط بیشتری دارید؟
هماتاقی من F14 است. چقدر هم خوب و فوقالعاده است. فوتبالیستی قوی و انسانی شوخ که از داشتنش لذت میبریم. به نظر من، او یکی از بهترین بازیکنان چند سال اخیر فوتبال ایران بوده و نشان داده چقدر از لحاظ تکنیک، شوتزنی و ... قوی است. از جمله بازیکنانی است که پای چپ و راست ندارد. من هم نزدیک به 10-11 سال است که در پست هافبک چپ بازی میکنم اما راست پا هستم، به همین خاطر معمولا با پای چپ بازی میکنم ولی شوتزنیام با پای چپ قدرتی و با پای راست فنی است.
آناج: لیست تیم ملی هم اعلام شد، نظر شما در مورد این لیست چیست؟
آرزوی هر بازیکنی، بازی در تیم ملی است. من هم در این 2-3 سال خیلی تلاش کردم به تیم ملی برسم. نزدیک یک سال هم در اردوها حضور داشتم و یک بازی ملی هم مقابل مونتهنگرو دارم ولی متاسفانه در اردوهایی که حضور داشتم، یکسره با درد تمرین میکردم و از ناحیه همسترینگ مصدوم میشدم ولی به نظرم در این اردوها خودم را نشان دادم و آقای کیروش راضی بودند اما در اردوهای جدید که لیست دادهاند حضور نداشتم.
صددرصد آقای کیروش یک تفکر داشتند که مرا دعوت نکردند و مصدومیت هم موثر بود چون بازیهای آسیایی ما هم سنگین است شاید یکی از دلایل همین موضوع باشد. ولی همیشه تلاشم را کردهام و آرزویم بوده که برای تیم ملی کشورم بازی کنم. به امید خدا در این چند روز باقیمانده تا جام جهانی تمام تلاشم را میکنم تا دیده شده و نظر آقای کیروش را برای حضور در تیم ملی جلب کنم.
آناج: الگو و بازیکن مورد علاقهتان چه کسی است؟
لیونل مسی، بازیکنی که تکرار نمیشود و باید از دیدن بازیهای او لذت ببریم. آدم از دیدن بازیهایش سیر نمیشود.
آناج: از نظر فیزیکی هم شبیه مسی هستید، این یک نقطه قوت برای فوتبالیست است یا دوست داشتید فیزیکی شبیه به دروازهبان الجزیره داشته باشید؟
تقریبا با مسی هم قد هستیم اما وزنم 63-64 کیلوگرم است ولی مسی 72 کیلو است و اینجا مشخص میشود که چرا او، مسی است. فیزیک این بازیکن نسبت به قد و هیکلش فوقالعاده است. به نظر من نان همین فیزیک را میخورد. امروز فوتبال دنیا به سمتی میرود که بازی روی زمین انجام شود و شاید فقط یک فوروارد نوک قد بلند باشد. به نظرم فوتبال به سمتی میرود که بازیکنان قد کوتاه تر میشوند و بازیها با پاس و تیکی تاکا دنبال میشود.
آناج: بهترین بازیکن تاریخ فوتبال جهان از نظر احسان پهلوان کیست؟
لیونل مسی، به نظرم او از مارادونا هم بهتر است.
آناج: علی رغم علاقه به مسی، چرا شادی گلهایتان شبیه به دیماریا و بیل است؟
این قلب در شادی گلها برای همسرم است.
آناج: زمان تحویل سال کجا خواهید بود؟
یک سری مشکلاتی دارم که برای من دوست داشتنی و خیلی شیرین است! به همین دلیل سال تحویل را در تبریز هستم. پدر و مادر همسرم به تبریز میآیند ولی جای پدر و مادر، برادران و خواهرم خالی است ولی امسال برای من خیلی شیرین است که در تبریز هستم.
آناج: زمان سال تحویل چه دعایی میکنید؟
به نظرم بهترین چیز برای هر خانواده سلامتی است، خدا سلامتی را از هیچ کس نگیرد و هیچ بندهای را شرمنده پدر و مادر و خانوادهاش نکند که این مسئله خیلی مهمی است.
آناج: یکی از بهترین اتفاقات سال 96 برای تراکتورسازی این است که تمام میشود، در این مورد چه نظری دارید؟
بله، این سال، سال خیلی سختی برای تراکتورسازی بود. ما نیمفصل آمدیم ولی متوجه شدیم که نیم فصل اول سختتر بوده ولی در نیمفصل دوم هم ما مزد تلاشمان را نگرفتیم ولی خدا را شکر این سال برای تراکتورسازی تمام شد. این سال تمام میشود، اما چیزهایی که از نظر فوتبالی در این 3-4 ماه دیدم، خوشیهای خیلی زیادی برای تراکتورسازی در راه است.
آناج: در سال 97 چه پیشبینی برای تراکتورسازی دارید؟
فکر میکنم سال 97 سال تراکتورسازی خواهد بود چون از وقتی آمدم از لحاظ فوتبالی خیلی چیزها دیدم. این تیم بازیکنان با کیفیتی دارد و هم اینکه آینده درخشانی خواهد داشت. سال بعد تراکتورسازی جزو برترین تیمهای ایران خواهد بود و به جایگاه اصلی خودش بازگشته و به امید خدا به قهرمانی لیگ دست پیدا میکند.
آناج: معمولاً از چه کسانی عیدی میگیرید؟
معمولاً از پدر و مادرم و پدر و مادر همسرم عیدی میگیرم اما همسرم از من عیدی میگیرد {با خنده}.
آناج: بیشتر اهل کتاب و مطالعه هستید یا تلویزیون و سینما؟
بیشتر به سینما و تلویزیون علاقه دارم. عاشق فیلمهای ایرانی هستم.
آناج: به قول مهران مدیری، عمیقاً احساس خوشبختی میکنید؟
صددرصد، خدا را شکر میکنم که اینقدر خانواده خوبی دارم و این را از ته قلبم میگویم.
آناج: در تبریز فامیل ندارید؟
نه، ولی اصلا احساس غریبی نمیکنیم.
آناج: اولین احساسی که نسبت به کلمات زیر دارید را بیان کنید.
غلامان: زادگاه
سرباز: یاشاسین {با کمی مکث}
تیر دروازه: ای بابا همش میخوره به تیر {با خنده}
داور: دقت کن {بازهم میخندد}
تبریز: دیار خونگرم آذربایجان
کیروش: مرد دوست داشتنی
آناج: و سخن پایانی ...
میخواهم از خانواده خودم و خانواده همسرم که مانند پدر و مادرم دوستشان دارم و خیلی برایم زحمت کشیدند تشکر کنم. همچنین از همسرم که در این 2 سال خیلی کمک کرده و پشتیبانم بوده، تشکر میکنم.
انتهای پیام/
نظر شما