شناسهٔ خبر: 24676414 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

وصیت‌نامه شهید 17 ساله قزوینی

راضی نیستم منافق و بی‌تفاوت به اسلام در تشییع جنازه‌ام شرکت کند

در وصیت‌نامه شهید 17 ساله قزوینی آمده است: راضی نیستم یک منافق و بی‌تفاوت به مسئله جنگ و اسلام در تشییع جنازه و سر قبر من و مجلس ختم شرکت کند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، شهید محمد اکبری‌چیقلو فرزند محسن اول بهمن‌ماه سال 45 در شهرستان شهیدپرور و باستانی قزوین به دنیا آمد.

وی پس از پشت سر نهادن ایام پر افت و خیز کودکی برای فراگیری تحصیل به مدرسه رفت و تحصیلاتش را تا کلاس اول متوسطه در رشته منبت‌کاری در هنرستان شهید چمران قزوین ادامه داد.

شهید محمد اکبری روحیه بسیار بالا و والایی داشت و همواره به دیگران حرمت و احترام می‌کرد و خود نیز مورد احترام دیگران بود، به حدی که در گذشت، فداکاری و مددکاری سرمشق و الگوی دوستان و آشنایان خود بود.

شهید محمد اکبری در سن 16 سالگی برای دفاع از آرمان‌های والای اسلام، انقلاب و مبارزه و جهاد با دشمن ستم‌پیشه و بی‌ریشه، درس و مشق را کنار گذاشت و عاشقانه به سوی جبهه‌های نبرد نور علیه ظلمت گام معرفت و مردانگی برداشت و نهال فرزانگی و سرافرازی را در زمین باور دلهای حق‌جو و حکمت‌پو کاشت.

او از مدرسه به سنگر رفت تا مشق ایثار و جوانمردی کند و دریچه‌ای سبز به روی جان و جهان خویش بگشاید و غبار غفلت و غرور از دامان وجدان خود بزداید و به همنشینی با پاکان از بند ظلمت خاک رسته بر آید.

سرانجام در هفتم اسفندماه سال 1362 به آرزوی شیرین و دیرین خود رسید به خون غلتید و همچون پرستویی سبکبال و بی‌زوال به زیستگاه زلال و بی‌ملال فرزانگان پر کشید و در جوار رحمت حضرت دوست آرمید.

شهید محمد اکبری‌چیقلو در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد:در پایان به عنوان سرباز امام زمان (عج) اعلام می‌کنم، همان طوری که حضرت فاطمه (س) راضی نبود که منافقان و بی‌توجهان به جهان اسلام در تشییع جنازه‌اش شرکت کنند من هم به عنوان سرباز فرزندش اعلام می‌کنم که راضی نیستم یک منافق و بی تفاوت به مسئله جنگ و اسلام در تشییع جنازه و سر قبر من و مجلس ختم من شرکت کند.

اگر جنازه من به دستتان رسید، هر کجا که پدر و مادرم فرمودند، مرا دفن کنید و اگر به دستتان نرسید افتخار کنید که مانند ابوالفضل(ع) شده‌ام که او در کربلا و مادرش در مدینه بود و حتی جنازه فرزندش را هم ندید والسلام.

*شهیدی که دلش آهنگ سفر داشت

به گزارش فارس، شهید سیدبرات بابایی فرزند معصوم روز پنجم شهریور ماه سال 49 در روستای مشکین‌آباد اقبال شهرستان قزوین به دنیا آمد.

پدرش انسان زحمتکشی بود که با کار و پر زحمت کشاورزی معاش خانواده‌اش را تامین می‌کرد. تا آنجا که سید برات پس از چند سال تحصیل در مدرسه به ناچار دست از تحصیل شست وبه کارگری پرداخت تا بتواند در تامین معاش خانواده به پدرش کمک کرده باشد.

سید برات از همان آغاز زندگی انسان شجاع و غیوری بود و برای نماز، روزه و عبادات اهمیت بسیاری قائل بود؛ در عین حال همیشه دلش آهنگ سفر داشت و خروشی در دل خون و خطر داشت و عاشق شهادت بود.

وی پس از ازدواج و تشکیل خانواده با فرا رسیدن خدمت به عنوان پاسدار وظیفه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول خدمت سربازی شد و سرانجام در 15 شهریور همین سال سال 68 در منطقه عملیاتی پیرانشهر در درگیری با حزب کومله به شهادت رسید.

پیکر پاک این سرباز شهید اسلام را در گلزار شهدای شهرستان قزوین به خاک سپردند.

انتهای پیام/ذ

برچسب‌ها:

نظر شما