شناسهٔ خبر: 24669137 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

انتشار «فرانسوا تروفو، سلطان موج نو» و «جهان تیره‌‌و‌تار بلاتار» زیر نظر پرویز جاهد

خط‌مشی مؤلفین

صاحب‌خبر -

شرق: بازخوانيِ آثار فرانسوا تروفو و بلاتار موضوع دو كتابي است كه اخيرا زير نظر پرويز جاهد در نشر ايجاز منتشر شده است. «فرانسوا تروفو، سلطان موج نو» و «جهان تیره‌و‌تار بلاتار» شامل مقالاتي درباره آثار اين دو سينماگرِ برجسته است. در «فرانسوا تروفو، سلطان موج نو» مقالاتي از خوآن کارلوس گونزالِس، جفری مک‌نب، لورانس آلفونسی، ریچارد کمبز، سرژ دنی، پرویز جاهد، وازریک درساهاکیان، علی کاظمی، مسعود منصوری، احسان خوش‌بخت، افشین فرقانی، آزاده جعفری، محسن آزرم، سمانه مرادیانی،  حسام امیری، نزهت بادی، بابک کریمی و حسین عیدی‌زاده آمده است. پرويز جاهد، منتقد بنامِ سينما در مقدمه خود بر كتاب مي‌نويسد: «امسال پنجاهمین سال ساخته‌شدن فیلم ژول و ژیم فرانسوا تروفو بود. فیلمی که به چند دلیل در تاریخ سینما اهمیت دارد. تروفو، فیلمساز موردعلاقه من نیست اما نمی‌توانم ذهن خلاق و پویای او و عشق و شیفتگی دیوانه‌وارش به سینما و نقش او در شکل‌گیری موج نو و برهم‌زدن قواعد سینمایی و ارائه دریافت تازه‌ای از فیلم را انکار کنم.» جاهد معتقد است تروفو با مقاله «گرایشی ویژه در سینمای فرانسه» که در مجله «کایه‌دوسینما» منتشر شد، لرزه بر جان سینمای سنتی و محافظه‌کار فرانسه انداخت. «مقاله‌ای که در آن تروفو به گرایش‌های موجود در سینمای فرانسه و سنت اقتباس از رمان‌ها و شاهکارهای ادبی حمله کرد، سنتی که متکی بر اقتباس‌های سینمایی نزدیک به اصل از آثار ادبی معروف بود. این مقاله آن‌قدر اهمیت یافت که اندرو ساریس، منتقد فیلم برجسته آمریکایی، آن را بیانیه «خط‌مشی مولفین» نامید. مقاله‌ای که مسیر و آینده موج نو را تعیین کرد و محوری شد که افراد گروه حول آن متحد شوند.» او هم‌‌چنين به شمارِ بسيار مطالبي اشاره مي‌كند كه در ايران درباره تروفو نوشته شده و معتقد است شاید درباره تروفو در فرهنگ سینمایی ایران، بیش از هر فیلمساز موج‌نویی دیگری، مطلب نوشته شده باشد اما حجم نوشته‌های تروفو و یا درباره تروفو در زبان فارسی، هم‌چنان بسیار ناچیز و محدود است. جاهد مبنای گردآوريِ کتابی درباره این سینماگر فرانسوي را نشان‌دادن اهميتِ تروفو در موج نوِ سينما مي‌خواند و پاسخ به اینکه جایگاه تروفو در موج نو و سینمای فرانسه کجاست، شخصیت‌ها و داستان‌های تروفو از کجا می‌آیند، تم‌های آثار او چیست و پرسش‌هایی از این‌دست. این مجموعه‌مقالات، همه فیلم‌های تروفو و دوره‌های فعالیت حرفه‌ای او در مقام کارگردان و منتقد را دربر نمی‌گیرد اما معرفی جامعي از این فیلمساز و منتقد برجسته سینمای فرانسه و جهان به‌ دست مي‌دهد.
«چرا تروفو؟»، «فرانسوا تروفو، کودک وحشی سینما»، «تروفو خودِ سینما بود»، «تروفو، سلطانِ موج نو»، «تروفو از نگاه کیارستمی»، «نامه‌های تروفو و رُزنبام»، «ستایش از ژان پیرلئو، ستایش از تروفوست»، «تروفو، منتقدی با دوربین فیلمبرداری»، «این فرانسویِ دوست‌داشتنی در دنیا» ازجمله مقالاتِ اين كتاب‌اند. اين مجموعه‌مقاله هم‌چنين گفت‌وگويي د
ارد با سرژ رضوانی، بازیگر و ترانه‌سرای ژول و ژیم با عنوانِ «موج نو چیزی نساخت»، «فرانسوا تروفو: از روز به‌درونِ شب»، «امّا پرسه‌زدن خودِ زندگی‌ست...»، «پنج قطعه درباره چهارصد ضربه»، «نقدی کژنگر و نیز بلانشويي بر فیلم ژول و ژیم»، «زنِ همسایه بغلی» عناوين ديگر مقالات‌اند. «قدیس‌های توخالی» نيز یادداشتی است درباره فیلم «پول توجیبی» فرانسوا تروفو، «تو را به اسم کوچکت صدا می‌زنم!»، به فیلم داستان آدل.ه مي‌پردازد و «کتاب یا کورسویِ امّید»، فيلمِ «فارنهایت ۴۵۱» را موضوعِ نقد خود قرار داده است. و دست‌آخر دو مقاله هم از خودِ تروفو ترجمه شده است: «دزدان خسته» و «قطعیتی شگفت‌انگیز». «جهان تیره‌وتار بلاتار» با اين اعتراف پرويز جاهد آغاز مي‌شود كه بلاتار را خیلی دیر شناخته است. «سال 2007 بود که برای اولین‌بار فیلم مردی از لندن را با حضور خود بلاتار در فستیوال فیلم ادینبرا در اسکاتلند دیدم، و از دیدن آن واقعاً شگفت‌زده شدم. اما انگیزۀ انتشار این کتاب تنها مواجهه‌ای غافلگیرانه با سینمای بلاتار نبود. به اعتقاد من؛ بلاتار سینماگری است که به‌رغم شهرت و اهمیتش، سینمای او آن‌چنان که شایسته و سزاوار آن بوده، حتی در دنیای انگلیسی‌زبان نیز مورد غفلت قرار گرفته و به‌خوبی بررسی نشده و کتاب‌ها و منابع مطالعاتی اندکی در مورد سینمای او موجود است.» جاهد در مقدمه كتاب هم‌چنين اشاره مي‌كند كه منابع موجود در مورد بلاتار در زبان فارسی به‌شدت فقیر است و جز چند مطلب پراکنده و ترجمه برخی مصاحبه‌های او، چیز زیادی در مورد این فیلمساز بزرگ منتشر نشده است. درعين‌حال مي‌نويسد انتشار اين مجموعه‌ که به‌ همت چندتن از منتقدان و مترجمان آشنا با سینمای بلاتار فراهم آمده، ادعا ندارد که می‌تواند خلأ موجود در زمینۀ کمبود منابع دستِ‌اول فارسی در مورد سینمای بلاتار را پر کند، بلکه تنها پاسخی خواهد بود به اشتیاق موجود در میان سینه‌فیلیای ایرانی و خوانندگانِ فارسی‌زبانِ علاقه‌مند به سینمای بلاتار.كتاب چندين مقاله و گفتگو و يادداشت را دربر دارد. ازجمله مقاله‌اي از پرويز جاهد با عنوانِ «جهان تیره‌وتار بلاتار».
«شفقتی در کار نیست» نيز عنوانِ گفتگويي است با بلاتار با ترجمه مرضیه هاشمی، مقاله‌ ديگر متعلق است به رز مك‌لارن با ترجمه سمانه قلی‌زاده و عنوانِ «تعالی ملال‌آور بلاتار». «جهان به روایت بلاتار» و «سینمای بلاتار: دایره بسته می‌شود» نيز دو مقاله از آندراش بلینت کووچ هستند با ترجمه کتایون یوسفی و بهرنگ منصورنژاد، «آری‌گویی به زندگی، به نکبت‌بارترینِ زندگی» شرحی است بر مواجهه سینمایی بلاتار با فلسفه فردریش نیچه با ترجمه فرهاد سلیمان‌نژاد، «مالیخولیای مقاومت» نوشته پیتر هیمز و ترجمه مهشید تاجیک، «مویه‌های گزنده بلاتار»، نوشته دیوید بوردول و با ترجمه وحید مرتضوی، «سنجشِ امکانِ زیستن» نوشته محمدحسین میربابا از ديگر مقالات اين مجموعه‌اند. از مطالبِ خواندني اين كتاب هم‌چنين مي‌توان به نقدي از ژاک رانسیر اشاره كرد. عناوين ديگر مقالات كتاب نيز به اين شرح است: «جنایتِ اندام‌یافته»، (رسول رحمان‌زاده)، «حلقه ظلمت»، اثر سرگئی لوزنیتسا ترجمه وحید طارمی، «درباره مردمان پیش‌ساخته و ایده شکست»، علی جمشیدی، «نفرین و هویت انسانی از نگاه جان لاک»، مهدی امیدواری، «کوتاه در مورد نفرین» نوشته الوک و ترجمه میثاق جوادپور، «فرشتگان سقوط‌کرده»، انوش دلاوری، «تصویری از زمان بازگردنده»، نوشته یانا دادکوا و ترجمه بهرنگ منصورنژاد، «اسب تورینِ بلاتار»، جاناتان رامنی، ترجمه مهدی جمشیدی، «باد» شرح عکسی از فیلم اسب تورینِ بلاتار، یوریک کریم‌مسیحی و «آموزش فیلم سقراطی به ‌شیوه بلاتار» اثر جاناتان رزنبام و ترجمه نیلوفر صمیمی.

نظر شما