شناسهٔ خبر: 24668264 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه کیهان | لینک خبر

ما گرفتیم آنچه را ‌انداختی (یادداشت روز)

صاحب‌خبر -
۱-«آن روز، وقتي پيش‌بيني رسول خدا(ص) به گوش شماري از مشركان رسيد، ابرو به ناباوري بالا كشيدند و شايد هم به استهزاء خنديدند! خبر آمده بود كه سپاه عظيمي براي مقابله با اسلام نوپاي آن روزها، عازم مدينه است. دشمنان رنگارنگ همه اختلاف‌نظرها و تفاوت سليقه‌ها را وانهاده و بر مقابله با اسلام و مسلمانان كه مدينه پايگاهشان بود، به وحدت! رسيده بودند. خبر كه به مدينه رسيده بود، جماعت ‌اندك وكم‌شمار مسلمانان از مهاجر و انصار به فرمان رسول خدا(ص) براي مقابله آماده شده بودند. به پيشنهاد سلمان فارسي كه نزد پيامبر خدا(ص) قبول افتاده بود، تصميم به حفر خندق در اطراف مدينه گرفتند. آن روز يكي از روزهاي حفر خندق بود. با ضربه شديد كلنگ بر سنگي خارا و سخت، جرقه‌اي جهيد. لبخندي به ملاحت و رضايت بر لب‌هاي مبارك رسول خدا(ص) نشست و فرمود؛ در پرتو اين جرقه‌ها، فتح روم و ايران را ديدم. همين سخن بود كه وقتي به گوش مشركان رسيد، تعجب همراه با ناباوري و استهزاء آنان را در پي داشت. چند سال بعد اما، وقتي پيام خداجويانه و عدالت‌خواهانه اسلام به گوش مردم آن روزهاي روم و ايران رسيد، آن پيام را در ضمير و فطرت خويش آشنا يافتند و با ورود سپاهيان اسلام به سرزمين‌هايشان به ياري آنان شتافتند.»
۲- در سال‌هاي غربت و مظلوميت انقلاب اسلامي و در حالي كه بار ديگر جنگ احزاب به تكرار نشسته و تمامي دشمنان بيروني و دنباله‌هاي داخلي آنان عليه ايران اسلامي متحد شده بودند و دو ابرقدرت شرق و غرب، اختلاف‌ها را كنار نهاده و براي خاموش كردن شعله‌هاي ستم‌سوز انقلاب با يكديگر به ائتلاف رسيده بودند و در آن روزها كه چشم دنيانگر اين و آن در آينه صاف، آينده‌اي براي نظام اسلامي و نوپاي ايران نمي‌ديد، امام راحل(ره) در «خشت خام»، ذلت اين روزهاي حاكمان ديكتاتور منطقه را مي‌ديد، صداي شكستن استخوان قدرت‌هاي استكباري را مي‌شنيد و با صلابت مي‌فرمود كه «من با اطمينان مي‌گويم؛ اسلام ابرقدرت‌ها را به خاك مذلت مي‌نشاند. اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را يكي پس از ديگري برطرف و سنگرهاي كليدي جهان را فتح خواهد كرد.»
۳- این سخن نه خلاف است و نه گزاف که طی ۴ دهه گذشته، تمامی عقبه‌های سخت و نفس‌گیر را با پیروزی، پشت سر گذاشته‌ایم و نقطه‌ای که امروز بر آن ایستاده‌ایم اگرچه با نقطه مطلوب فاصله دارد ولی از نقطه شروع تا کنون گام‌های بلندی برداشته‌ایم که فقط به معجزه شبیه نبوده بلکه خود، معجزه بوده است. این نکته، نه پیچیده است که فهم آن به اذهان ژرف‌اندیش نیاز داشته باشد و نه پنهان است که بدون دسترسی به اسناد محرمانه و طبقه‌بندی شده، درک آن نا‌ممکن باشد.بلکه نیم‌نگاهی هرچند گذرا به راهی که از آغاز پیموده‌ایم کمترین تردیدی باقی نمی‌گذارد که خوش به نشان آمده‌ایم. البته انکار نمی‌توان کرد که روزهای سختی نیز داشته‌ایم ولی کدام یک از آن روزهای سخت و پر آسیب را می‌توان آدرس داد که دستاوردی بزرگ به دنبال نداشته و مصداق « ان مع العسر یسرا » نبوده است؟! چرا؟
۴- رمز ماندگاری انقلاب را باید در بیانات حکیمانه رهبر معظم انقلاب در آستانه سال نو و در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری با ایشان جست‌و‌جو کرد، آنجا که می‌فرمایند؛
«مسئله‌ خیلی مهمّی است اینکه انسان احساس کند که خدا با او است، خدا در کنار او است، خدا پشت سر او است، خدا مراقب او است؛ این خیلی چیز مهمّی است! چون خدا مرکز قدرت و مرکز عزّت است. وقتی خدا با یک جبهه‌ای باشد، این جبهه قطعاً و بلاشک پیروز است. حالا مثلاً ملاحظه کنید در سخت‌ترین جاها خدای متعال این معیّت را به رخ اولیای خودش کشانده؛ فرض بفرمائید آنجایی که حضرت موسی می‌گوید: وَلَهُم عَلَیَّ ذَنبٌ فَاَخافُ اَن یَقتُلون، در اوّل قضیّه خداوند می‌فرماید: قالَ کَلّا فَاذهَبا بِئایتِناِ اِنّا مَعَکُم مُستَمِعون؛ من با شما هستم، از چه‌کسی می‌ترسید؟ این در سوره‌ شعرا بود؛ یا در آیه‌ دیگر که موسی و هارون می‌گویند: اِنَّنا نَخافُ اَن یَفرُطَ عَلَیناِ اَو اَن یَطغی، فرعون این کار را بکند، خداوند می‌فرماید: قالَ لا تَخافا اِنَّنی مَعَکُماِّ اَسمَعُ وَاَری؛ ببینید چقدر این خوب است! من با شما هستم، می‌بینم، می‌شنوم، حواسم جمع است، مواظب‌تان هستم.»
۵- از نخستین روزهای بعد از پیروزی انقلاب تا‌کنون حتی یک روز
- تاکید می‌شود که حتی یک روز- را نمی‌توان آدرس داد که با دشمن به مفهوم تمامی قدرت‌های ریز و درشت جهان درگیر نبوده‌ایم و با توطئه‌های پی در پی و بی‌وقفه دست و پنجه نرم نکرده باشیم. توطئه‌هایی که برخی از کوچکترین آنها می‌توانست بسیاری از حکومت‌های قدرتمند را نابود کرده و از صفحه روزگار محو کند.
پیروزی با دست خالی بر رژیم آمریکایی شاه که از حمایت بی‌چون و چرای همه قدرت‌های آن روز جهان برخوردار بود. هنوز بسم‌الله نگفته با غائله‌های منطقه‌ای به بهانه‌های واهی درگیر بودیم. سر بر‌آوردن ده‌ها گروه تروریستی تحت حمایت آشکار بیگانگان. تسخیر لانه جاسوسی که از توطئه‌های بزرگ علیه انقلاب نوپا حکایت می‌کرد. ماجرای طبس که قدرت‌نمایی بی‌پرده خداوند تبارک و تعالی بود. جنگ تحمیلی که در آن همه قدرت‌های بزرگ جهانی و دنباله‌های منطقه‌ای آنها علیه ایران اسلامی به میدان آمده بودند، در آن هنگام، ما حتی از محل زاغه‌های مهمات خود هم خبر نداشتیم، تحریم‌های اقتصادی، ترورهای پی‌در‌پی، در فاصله کمتر از دو ماه، رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر، رئیس‌دیوان‌عالی، چند وزیر کابینه، ده‌ها تن از نمایندگان مجلس و مسئولین بلند‌پایه ترور شدند، جنگ نفتکش‌ها، بمباران و موشک‌باران شهرها، جنگ خلیج‌فارس و حمله به سکوهای نفتی، حمله موشکی به هواپیمای ایرباس هما که به تائید دشمن در کریدور تجاری پرواز می‌کرد و... چالش هسته‌ای که بهانه‌ای برای خصومت بوده و هست.
.... و اما از تمامی این عقبه‌های سخت و گردنه‌های نفس‌گیر با پیروزی عبور کرده‌ایم که تازه‌ترین نمونه آن غلبه بر تروریست‌های تکفیری و داعش است که هیلاری کلینتون در کتاب خاطرات خود HARD CHOICE
- انتخاب سخت- به ساخت و پرداخت آن علیه ایران اسلامی اعتراف می‌کند.
۶- بخش دیگری از کلام اخیر حضرت آقا در جمع خبرگان است که؛
«بحمدالله امروز نسل خوبی هستند. اینکه من عرض می‌کنم، شعار نیست، با اطّلاع عرض می‌کنم. یک نسل جدیدی، یک رویش جدیدی در کشور به وجود آمده؛ مخصوص یک جای خاص هم نیست، مخصوص یک بخش خاصّ فکری و عملی هم نیست؛ در بخش‌های فرهنگی، در بخش‌های تبلیغی، در بخش‌های هنری، در بخش‌های علمی، در بخش‌های فلسفی، یک مجموعه‌ عظیمی از جوان‌ها به وجود آمده‌اند که اینها به ‌معنای واقعی کلمه مؤمن بالله و مؤمن به این راهند؛ ... این نسل، نسل خوبی است، نسل امیدبخشی است.»
و نتیجه می‌گیرند که «هرچه می‌گذرد، اعتقاد بنده بیشتر می‌شود به اینکه ان‌شاءالله فردای این کشور از امروز این کشور به‌مراتب بهتر خواهد بود و انقلاب پیشتر خواهد رفت. البتّه مشکلات داریم؛ ... لکن به ‌نظر ما همه‌ اینها قابل حل و قابل رفع است.»
۷- گفتنی است امروز هم با وادادگانی در کشور روبرو هستیم که ترس خود از دشمن و یا مرضی را که در دل‌های خویش دارند به حساب مردم فاکتور می‌کنند! دقیقا مانند همان قماش که در جنگ خندق اصرار داشتند ترس و ناباوری خود را در قلب مؤمنان بکارند. همین دیروز یکی از مدعیان اصلاحات و اعتدال با مشاهده تحریم‌های جدید اروپا نوشت «تحریم‌های جدید تقصیر خودمان است» و توصیه کرد که «باید برنامه موشکی را کنار بگذاریم»!! یعنی سخن همان منافقان و نا‌راستان جنگ خندق!... آن روزها هم- در جنگ احزاب- آنان که ايمان عاريه‌اي داشتند يا در زمره منافقين بودند، وقتی وعده آن روز رسول خدا(ص) درباره فتح قدرت‌های بزرگ را شنیدند، به هم نگاه کردند و زمزمه کردند که عجب سخنان عجيبي و چه حرف‌هایي ؟! او از مدينه، ايران و روم و شام و يمن را مي‌بيند و خبر فتح مي‌دهد حال آنکه اکنون در چنگال مشتي عرب گرفتار شده است؟! آيه‌ای نازل شد و اولين فاصله را ميان راستان و ناراستان گذاشت.
«و اذ يقول المنافقون و الذين في قلوبهم مرض ما وعدنا الله و رسوله الا غروراً. و آن هنگام که منافقان و بيماردلان مي‌گفتند خدا و فرستاده او وعده‌اي جز دروغ و فريب به ما ندادند.» و اما از سوی دیگر وقتي فشار دشمن شدت گرفت، گويا قيامت بر پا شد. هر کس در زمينه و سينه خود هر چه داشت، بيرون ريخت. و خدای متعال در وصف مؤمنان فرمود: «هنگامي که مؤمنان لشکر احزاب را ديدند گفتند اين همان وعده خدا و فرستاده اوست. و خدا و فرستاده او راست گفتند و اين ماجرا جز بر ايمان و تسليم آنها
نيفزود.» و...
 ۸- و بالاخره، این سروده از پروین اعتصامی وصف‌الحال است که؛
مادر موسی چو موسی را به نیل
در فکند، از گفته رب جلیل
خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه
گفت کای فرزند خرد بی‌گناه
گر فراموشت کند لطف خدای
چون رهی زین کشتی بی‌ناخدای
وحی آمد کاین چه فکر باطل است
رهرو ما اینک ‌اندر ساحل است
پرده شک را برانداز از میان
تا ببینی سود کردی یا زیان
ما گرفتیم آنچه را ‌انداختی
دست حق را دیدی و نشناختی

نظر شما