شناسهٔ خبر: 24667827 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ایران‌ورزشی | لینک خبر

سال ویژه علیرضا فغانی در فوتبال ایران

بهـــروز به هیچ‌کس باج نداد!

صاحب‌خبر - وصال روحانی پدر علیرضا فغانی به دلایلی که ما نمی‌دانیم و شما هم قطعا از آن بی‌اطلاع هستید، پسرش را در خانه «بهروز» صدا می‌زند و ظاهرا این رسم و روال در کل خانواده فغانی‌ها که یک خاندان کاملا اهل داوری است و خانواده‌های وابسته یک روند معمول و متداول است و او به شکل و نام دیگری مورد شناسایی و خطاب و عتاب اعضای خانواده‌اش قرار می‌گیرد. علیرضا فغانی را هر چه بنامیم، باید متذکر شویم 1396 به جدیدترین زمان خودنمایی او در عرصه‌ای تبدیل شد که او حالا تحسین شده‌ترین چهره آن در تاریخ رواج کار داوری در ایران به شمار می‌آید. در دستاوردهای جهانی محمد فنایی که در فینال جام جهانی 1994 کمک داوری کرد و همچنین کارهای مهم محسن ترکی، سعید مظفری‌زاده و مسعود مرادی نیز شکی وجود ندارد و آنها هم به تارک این حرفه در سطح آسیا رسیدند و پیش از آنها جعفر نامدار و محمد صالحی نیز به بالاترین درجات این حرفه در کشورمان نایل شده بودند و طوری با صلابت سوت می‌زدند که حتی ناآرام‌ترین بازیکنان هم جرات نزدیک شدن به آنها را نداشتند. لبخندهای ملیح آنها در کنار نص قانون ملاحظات فوتبالی را هم به جا می‌آوردند و راز موفقیت‌های‌شان فقط قدرت نمایی فیزیکی و خشکی چهره و جدیت برخاسته از آن نبوده و این بخصوص برای دو نفر آخر صدق می‌کند که اندام و قد کوچک و کوتاهی داشتند و مثل سعید مظفری‌زاده 92/1 متری نبودند که حتی قد بلند و هیکل پر و پیمان و البته تیپ خارجی‌اش سایرین را وامی‌داشت که از او تبعیت کنند و دور و بر وی و کل محیط مسابقه را به شلوغی نکشانند و حتی لبخندهای ملیح گاه به گاه مظفری‌زاده نیز از اقتدار برخاسته از شرایط فیزیکی او نمی‌کاست و یک سلاح قوی در دستهای وی بود. خط و نشان کشیدن‌ها بهروز (!) در قیاس با افرادی که نام‌شان آمد و بخصوص مظفری‌زاده و یا محمدحسین زاهدی‌فرد (که او را هم میثم صدا می‌زنند!) و بیژن حیدری که مثل مظفری‌زاده هیکل‌های برج و بارو‌وار دارند، نه تنها هیبت فیزیکی ندارد بلکه به سبب کوچکی جثه و کوتاهی قدش شرایطی بسیار محدود را در ذهن‌ها تداعی می‌کند و این طرز تلقی را قوت می‌بخشد که اگر بحث به خط و نشان کشیدن‌های نامحسوس داوران با بازیکنان کشیده شود، وی هیچ چیزی برای تکیه بر آن ندارد و باید کوتاه بیاید و از هرگونه رودررویی با بازیکنان و هر قشر دیگری استقبال نکند. اما واقعیت امر این است که فغانی با استفاده درست از توانایی‌هایش کاری کرد که به رغم کمبودهای فیزیکی‌اش شبیه به یک غول به لحاظ اصول و قواعد داوری در میدان‌های فوتبال شود و به هیچ‌کس باج ندهد و بتواند گلیمش را حتی در سخت‌ترین میدان‌ها از آب بیرون بکشد. راه زنده ماندن برخی می‌گویند قیافه جدی و بسیار خشک و فاقد احساس برخی داوران نه یک امر طبیعی و خصلت واقعی آنها و برخاسته از روحیات طبیعی‌شان بلکه نتیجه و محصول این طرز تلقی و باور معقول است که اگر پرقدرت و خشن جلوه نکنند، در رویارویی با بازیکنان معترض و نفراتی که دائما چیزهای بیشتری را از سوی داور برای خود درخواست می‌کنند و انتظار بیشترین کمک و همراهی را از جانب وی دارند، کم خواهند آورد و تسلیم آنها خواهند شد و زنده نخواهند ماند(!) و مجبورند تا پایان مسابقه به سود آنها و در راستای مصالح و منافع تیم‌های آنها سوت بزنند و عدالت از رفتار و تصمیم‌های آنها رخت برخواهد بست. در همین زمینه نیز گفته می‌شود که گرفتن یک قیافه کاملا جدی و سرسخت و بدون بخشش از جانب فغانی به توصیه پدر او بوده و وی به بهروز (!) گفته است که اگر جدی به نظر نرسد، برخی بازیکنان هنجارشکن و تندخو او را در یک لقمه خواهند بلعید و بهروز هم گوش کرده و به مدارج بسیار بالای اخیر خود رسیده است. مدارجی که او را به قضاوت مسابقاتی بسی معتبر مثل فینال جام ملت‌های آسیا 2015، دیدار نهایی جام جهانی باشگاه‌ها 2015 و المپیک 2016 نایل ساخته و حضورش را در مرحله نهایی جام جهانی 2018 هم قطعی ساخته است و چه بسا به گونه‌ای باشد که وی را تا مراحل یک چهارم و نیمه نهایی جام نیز بالا ببرد و به قضاوت در این سطح متعالی هم نایل سازد. خطاها را نبینید البته علیرضا بیش از آن که نان قیافه خشک و جدی صوری یا واقعی خود را بخورد، از علم و فن بالای خود در امر قضاوت مسابقات بهره برده و با این سلاح به درجات فعلی‌اش رسیده است. او قضاوت صرف براساس نص صریح قانون را هم که در فوتبال نه یک حسن بلکه ایراد محسوب می‌شود کنار گذاشته و در دیدارهای بزرگ و مهم آمیزه‌ای از قضاوت و مدیریت را به کار می‌گیرد تا مسابقات را به اصطلاح اهالی فوتبال و خود داوران، «درآورد» و لابد می‌دانید که لازمه کسب موفقیت در قضاوت دیدارهای مهم، اغلب در ندیدن برخی خطاها به قصد اخراج نکردن خاطیان و حفظ آرامش سکوها و امنیت حاضران از همین طریق است. این درس بزرگ و تلخی است که بهروز (!) سه سال و 10 ماه پیش در هفته نهایی لیگ چهاردهم و در جریان قضاوت مسابقه آتشین تراکتورسازی با نفت در تبریز گرفت و چون طبق نص قانون تصمیم به اخراج (به حق) آندو تیموریان گرفت و این واقعه موجب 3 بر 3 مساوی شدن دیداری شد که یک بر 3 به سود تیم تبریزی پیش می‌رفت (و قهرمانی را از تراکتور گرفت و به سپاهان بخشید) مدت‌ها انتقاد و حتی دشنام شنید و متهم به این شد که سیاست‌های لازم را برای اداره مسابقات بزرگ ندارد. حتی جام جهانی 2022 درس‌ها و تبعات آن دیدار فغانی را به این باور منطقی رساند که دیدارهای بزرگ بعدی محوله به وی را نه داوری صرف بلکه مدیریت (توام با قدری چاشنی قضاوت!) کند و سری را که درد نمی‌کند دستمال نبندد و آهسته بیاید و آهسته برود و پیرو چنین سیاست‌گذاری‌ بود که وی تبدیل به علیرضا فغانی سال‌های 2015 و 2016 شد. مردی که در داوری نمونه و کم همتا شد و از مرزهای آسیا هم فراتر رفت و حالا فیفا هم روی او برای نه فقط جام جهانی 2018 بلکه به سبب مسن نبودن وی جام جهانی 2022 هم حساب می‌کند و از مهره‌های ممتاز خود در امر داوری می‌انگارد. تو که سیاهی! فغانی در گفت‌وگویی که در یکی از برنامه‌های اخیر تلویزیونی «دورهمی» با مهران مدیری داشت در خاطره‌ای جالب گفت وقتی برای اولین بار به خواستگاری رفته بود خانواده مقابل می‌گفتند تو که کوچک و کوتاهی و سیاه هم که هستی (اشاره به سبزه بودن کامل وی) و شغلت هم که «شغل» نیست؛ چرا ما باید دختر مثل دسته‌ گل‌مان را به تو بدهیم؟! سال‌ها پس از آن واقعه و اکراه خانواده‌های طرف صحبت فغانی‌ها، خیلی‌ها می‌خواهند علیرضا را کنار خود و به عنوان یکی از نزدیکان خویش داشته باشند زیرا وی از پله‌های ترقی در حرفه‌ای بالا رفته که برخلاف ادعای خانواده‌های مورد بحث هم یک حرفه واقعی (و البته کم در‌آمد) است و هم شغلی بسیار سخت و نیازمند بالاترین تخصص‌ها. بهروز الان در بالاترین درجات حرفه خود قرار دارد و یک نمونه مثبت و درس‌آموز برای همه کسانی است که می‌خواهند مثل علیرضا فغانی داوری مقتدر و عدالت محور باشند. کار راحت خواستگارهای بعدی! او حالا نه فقط «پسر محبوب بابا» بلکه یک الگو برای کل ورزش ایران و بخصوص فوتبال است که سطح داوری آن به رغم مشکل‌سازی‌های فراوان در رقابت‌های لیگ در سطوح بین‌المللی و در مسابقات برون مرزی بسیار خوب جلوه کرده و از درون آن دیر یا زود بهروزهای دیگری هم ظهور خواهند کرد که به هنگام خواستگاری مشکلات علیرضا فغانی را هم به لطف شهرت و اعتبار فراهم آمده توسط وی متحمل نخواهند شد.

نظر شما