شناسهٔ خبر: 24666948 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

روزی که صنعت نفت ایران ملی شد

پیروزی اراده

صاحب‌خبر -
 

“تنها گناه من و گناه بزرگ و بسیار بزرگ من این است که صنعت نفت ایران را ملی کرده‌ام و بساط استعمار و اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی عظیم‌ترین امپراتوری های جهان را از این مملکت برچیده‌ام و پنجه در پنجه مخوفترین سازمان های استعماری و جاسوسی بین‌المللی درافکنده‌ام و به قیمت از بین رفتن خود و خانواده‌ام و به قیمت جان و عرض و مالم، خداوند مرا توفیق عطا فرمود تا با همت و اراده مردم آزاده این مملکت، بساط این دستگاه وحشت‌انگیز را درنوردم.”
تصویب قانون ملی شدن نفت در واپسین روز سال ۱۳۲۹خورشیدی جهان را در شوک بزرگی فرو برد. مردم ایران به رهبری دکتر محمد مصدق پس از ۴۲ سال چپاول و غارت منابع وذخایرشان به این باور رسیده بودند زمان آن فرا رسیده تا خود مالک واقعی ثروت ارزشمندی باشند که در سرزمینشان وجود دارداز اینرو به پا خواستند و پای بیگانگان را از سرزمین اهورایشان کوتاه کردند .
سال ها از آن زمان می گذرد وهرسال ۲۹ اسفند در آخرین روز های سال در بی خبری از راه می رسد و با غریبی خاصی به اتمام می رسد. بسیاری ازجوانان و نوجوانان امروزازچگونگی ملی شدن صنعت نفت ایران بی اطلاع هستند و خیلی ها
هم واقعیات تاریخ را دگرگونه آموخته اند. بعضی از رسانه ها مطالبی را در نقد این روز می نویسند وبسیاری دیگر در سکوت خبری به استقبال سال نو می روند. اما براستی نباید این روز را جشن می گرفتیم و در مقابل فداکاری های مردان وطن پرستی که این کار را انجام دادند سر تعظیم فرود می آوردیم و یادشان را گرامی می داشتیم .
قرار دادهای ظالمانه
دکتر ناصر تکمیل همایون استاد پژوهشگاه علوم انسانی در مورد روز ملی شدن صنعت نفت به گزارشگر روز نامه اطلاعات می گوید : در آن
روز های پرشور و شوق ملی شدن صنعت نفت من نوجوانی ۱۵ ساله بودم که علیرغم اینکه اطلاعات و آگاهی کافی از این مساله نداشتم ولی می دانستم که در کشورم منابع غنی نفت وجود دارد و به همین خاطرقراردادهای ظالمانه از طرف بیگانگان برای دسترسی به آن منعقد شده است که نه تنها منافع ما را در نظر نگرفته بلکه سود سرشاری به جیب آنان می رود. در آن زمان دکتر محمد مصدق به همراه یارانش در مجلس تلاش می کنند تا نفت ایران راملی اعلام کنند تا متعلق به تمام ملت باشد و جلوی غارت ثروت های خدادادی ایران را بگیرند.
در آن ایام به همراه دوستانم به طرفداری از صنعت ملی شدن دربسیاری ازتظاهرات شرکت می کردیم ، بعد ها که آگاهی مان بیشتر شد متوجه شدیم که مساله اصلی ملی شدن صنعت نفت تصمیم گیری برای سرنوشت تاریخی و ملی کشوراست که در گرو انتخاب نخست وزیر و خط مشی سیاسی او بود که قصد داشت پای بیگانگان را از این سرزمین کوتاه کند. ملی شدن نفت علاوه بر منافع اقتصادی یک گام رهایی از قید استعمار انگلستان بود و این مساله برای ما خیلی اهمیت داشت به طوری که بعد از ملی شدن نفت و خلع ید به همراه دوستانم با چکش کلمه انگلیس را از سردر تمام شرکت ها نفتی می شکستیم وروی تکه ای
مقوا عنوان شرکت ملی ایران را می نوشتیم.
وی می افزاید : مرحوم مهندس مهدی بازرگان از طرف دکتر مصدق همراه گروهی از منتخبان و کارشناسان ایرانی برای خلع ید به آبادان رفت و سیاست های انسان دوستانه ای رابا قاطعیت اعمال کرد. در روزنامه ها تصاویر انگلیسی ها را می دیدیم که چمدان بدست سوار کشتی می شدند تا ایران را ترک کنند ما احساس افتخار می کردیم. اگر چه دولت مردمی اعلام کرده بود هر خارجی که بخواهد در ایران کار کند می تواند بماند و کسی را بیرون نکردند ولی آنان از ایران رفتند و ما این احساس را داشتیم که اشغالگران کشورمان را ترک می کنند که احساسی جوان گرایانه ،بسیار زیبا و غرور آفرین بود.
رفتن اشغالگران
دکتر تکمیل همایون با بیان این مطلب که در زمان جنگ دوم جهانی در قزوین شاهد اشغالگری روس ها بودم که چه حقارت و ستم های در حق مردم می کردند از اینرو از رفتن بیگانگان بسیار شاد بودم یاد آوری می کند : به یاد دارم “کافتارادزه “
نماینده شوروی به ایران آمده بود تا بین دو کشور قرار نفتی امضا کنند در این میان حزب توده متینگ گذاشته بود و تصمیم داشت که با فراخوان مردم این قرار داد ننگین را به کشور تحمیل کنند. در آن زمان شاهد رژه سالدات(سرباز ها ی روسی ) در
خیابان های تهران بودیم که سواربر تانک هایشان سرود روسی می خوانند درست مانند این بود که تهران را فتح کرده باشند و دیدن این صحنه ها خون همه جوانان را به جوش می آورد. تا اینکه که مرحوم دکتر گل گلاب سرود ای ایران را سرود و در آن شرایط که کشوردر اشغال بیگانگان بود با تمام احساس و قوایمان این سرود را می خواندیم و این احساس را داشتیم که کشورمان را از بیگانگان پس گرفته ایم. آن موقع این سرود برای ماحکم مناجات الهی را داشت. توده ای ها مصر بودند که این قرار داد را به مجلس بقولانند ولی مصدق و یاران او قبول نمی کردند. این مساله همزمان با گفت و گوی ملی شدن صنعت نفت شده بود . مصدق معتقد بود که نفت ایران باید ملی شود و منافع آن متعلق به تمام مردم باشد. ولی توده ای ها معتقد بودند چون نفت جنوب را انگلیسی ها می برند برای بوجود آوردن تعادل جهانی نفت شمال را هم باید به
روس ها بدهیم و این استعمار قوی تر بود و موازنه مثبت دو طرفه بودکه استقلال ایران را به کلی از بین می برد. ناگفته نماند ما جزو دانش آموزان جبهه ملی بودیم و در آن دوران چند روزنامه دانش آموزی داشتیم که یکی از آنها روزنامه دانش آموزی حزب ملت ایران بود که به ابتکار شادروان داریوش فروهر منتشر می شد روزنامه دیگر دانش آموزان ایران بود که توسط نیروی سوم مرحوم خلیل ملکی منتشر می شد که در آن مقاله می نوشتم و در مدرسه برای دکتر مصدق تبلیغ می کردم .
وی در پاسخ به این پرسش که آیا در قیام ۳۰ تیر حضور داشتید می گوید : در روز ۳۰ تیراولین گلوله ای که به سمت مردم شلیک شد به بغل دستی من اصابت کرد. که ما در یکی از مغازه ها رااز جا کندیم و شهید را روی آن گذاشتیم و با شعار “از جان خود گذشتیم با خون خود نوشتیم یا مرگ یا مصدق “به اعتراضات خود ادامه دادیم. تا اینکه به همت مردم ایران دکتر مصدق دربعداز ظهر ۳۰ تیر ماه بر اریکه زمامداری جای گرفت .
در روز ۲۸ مرداد ماه هم شاهد بودم که ساختمان حزب ملت ایران و روزنامه باختر امروزرا آتش زدند و خراب کردند. مامورین شب هنگام برای دستگیری من که نوجوانی بیش نبودم آمده بودند که من فرار کردم و مدتی را در کوه های شمیران و تجریش مخفی شدم و بعد به قزوین رفتم زمانی که آب ها از آسیاب افتاد به تهران بر گشتم. همواره ۲۸ مرداد برای من یکی از اندوهناک ترین و سیاه ترین روزهای زندگیم بود. با گفتن این حرف ها چشمان مبارز پیر پر از اشک شده ومی افزاید : احساس می کردم دنیا برایم به پایان رسیده است و با ذره ذره وجودم دکترمصدق را دوست دارم و هر وقت که شهرزمستان مهدی اخوان ثالث را می خوانم احساس می کنم زخمی کهنه در دل من سرباز می زند.
درس آْزادی و آزادگی
این استاد دانشگاه با اشاره به این مطلب که دکتر مصدق نفت را ملی کرد اما اگر خدمت او را فقط در ملی شدن نفت بدانیم قضاوت کاملی نکرده ایم می افزاید : ملی شدن نفت یکی از جلوه‌های حکومت مصدق بود. مصدق به ملت ایران به روش سیاست موازنه منفی دانش استقلال و درس آزادی و آزادگی داد. درس ملت شدن ،ملت بودن و ملت ماندن را داد می خواست همه زنجیر های
استعماری و سلطه گری بیگانگان را پاره کند و شکوه مندی ایرانیان را در تاریخ جاودانه نماید. بعد از کودتا نهضت مقاومت ملی تشکیل شد و به عنوان دانش آموزان آن نهضت به بحث و جدل می پرداختیم زمانی هم که دکتر مصدق دادگاهی شد مصادف شده بود با ورود نیکسون به ایران که علیرغم تمام قوانین و به دستورشاه به دانشگاه حمله کردند و در دانشکده فنی ۳ نفراز دانشجویان مبارز را کشتند و از اینرو روز ۱۶ آذر برای ما تبدیل شد به یک نماد آزادی خواهی که سال های بعد چه در داخل و چه در خارج از کشوراین روز را گرامی می داشتیم .
وی با بیان این مطلب که بسیاری از حوادث ۲۹ اسفند در تاریخ آمده است می افزاید : ۲۹اسفند چون آخرین روز سال بود و مردم به استقبال نوروز می رفتند و نوروز سال ۱۳۲۹با بقیه نوروزها متفاوت بود و هم زمان مردم هم تبریک نوروزو هم تبریک ملی شدن نفت را به یکدیگر می گفتند و معتقد بودند که سال خوب و آینده ای در خشانی در انتظار ما است . ولی بعد ازکودتا برای محو مبارزات ملی شدن نفت این روز را جشن
نمی گرفتند و حتی گاهی اوقات تعطیلی عمومی را هم رعایت نمی کردند و این در حالی بود که مردم آگاهانه ۲۹اسفند را سر کار نمی روند اما هدف مسئولان این بود که خاطره این روز بزرگ از یاد مردم ببرند. که هیچگاه موفق نشدند.
سیاست های بخردانه دکتر مصدق
دکتر تکمیل همایون می گوید : مصدق مساله ملی کردن نفت را خیلی عاقلانه ،بخردانه و انسانگرایانه انجام داد و دچار خشم و خشونت نشد ،
هیچگاه به مردم انگلستان توهین نکرد وهمواره
می گفت که مشکل ما با یک شرکت انگلیسی است وتصمیم داریم قرارداد مان را با این شرکت لغو کنیم. وهمین نداشتن خصومت نسبت به انگلستان عاملی بود که باعث پیروزیش شد.
دکتر مصدق معتقد بود که دادگاه لاهه که انگلیسی ها به آن از ایران شکایت کرده بودند. شایسته دادرسی نیست زیرا دادرسی زمانی است که دولتی با دولت دیگر طرف باشد. حال آنکه دولت ایران با یک شرکت انگلیسی قرارداد بسته است و نه با دولت انگلیس به علاوه استدلال مصدق این بود که این قرار داد هم در دوران رضا شاه در مجلس فرمایشی وتحت فشار استبداد و دیکتاتوری به تصویب رسیده است وخواست واقعی نمایندگان ما نبوده است. مصدق با چنان درایتی ملی شدن نفت را مطرح کرد که نماینده انگلیس هم رای به نفع ایران داد. وی با بیان این مساله که ملی شدن کانل سوئز در مصر بدنبال ملی شدن صنعت نفت در ایران بود می گوید : اگرچه ملی شدن صنعت نفت باعث بوجود آمدن جنبش های زیادی در دنیا شد اما با انعقاد کنسرسیوم پس از کودتا تا دردوران انقلاب در زمان وزارت مرحوم مهندس معین فر نفت به معنای واقعی ملی شود و منافع آن به کشور رسید و این مصدق استقلال همه جانبه ایران در گرو ملی شدن صنعت نفت می دانست و هنر وی این بود که به اندازه نیاز جامعه از آن استفاده می شود و با آنکه فروش نفت به خارجیان تحریم نشده اما انگلیسی ها با ایجاد موانع زیاد در دریاها مانع از فروش آن می‌شدند. ‌دکتر مصدق سیاست اقتصاد بدون استفاده از نفت را پایه گذاری کرد و در طی ۲ سال و چند ماه توانست در اقتصاد ایران تعادل بوجود آورد درست مثل اینکه ما اصلا نفت نداشتیم واگر می توانستیم نفت را به فروش برسانیم آن پول را صرف سازندگی ایران می کردیم، امروزه ایران این نبود که هست .اما بعد از کودتا این توازن در اقتصاد ایران بهم خورد و نفت به کمک پایه های اقتصادی ایران آمد به طوری که اقتصاد ایران به نفت وصل شد که متاسفانه تا حال حاضر ادامه پیدا کرد. .
وی با اشاره به این مطلب که حکومت ها باید قدردان کسی باشند که نفت ایران را ملی کرد و دست غارتگران امپریالیستی را از ایران کوتاه کرد . و استقلال و سربلندی ایرانیان را فراهم آورد به گونه ای که همه جای ایران با نام مصدق و خدماتش مزین است .
روانشاد حیدر رقابی به مناسبت در گذشت دکتر مصدق شعری سروده است
بدین مضمون :
قهرمان می میرد و افسانه وار
در دل ما جاودانی می شود
می شود خورشید و از آفاق دور
شعله بخش زندگانی می شود
روز های دلهره و اضطراب
دکترعلاالدین آذری استاد تاریخ دانشگاه تهران در مورد صنعت ملی شدن نفت به گزارشگر روز نامه اطلاعات می گوید : در زمان ملی شدن صنعت نفت در تنکابن دانش آموز کلاس هفتم بودم و دکتر محمد مصدق و آیت الله کاشانی رهبرانی بودند که روی ملی شدن صنعت نفت کار می کردند و نتایج مذاکراتشان را از طریق رادیو به اطلاع مردم می رسانند.
ما خودمان رادیو نداشتیم و از رادیو همسایه ها
با شور و شوق زیادی به صحبت های رهبران صنعت ملی شدن نفت گوش می دادیم و به یاد دارم زمانی که خلع ید از دولت انگلستان صورت گرفت و دستشان از نفت کوتاه شد مردم در خیابان ها
به جشن و پایکوبی پرداختند. کارشکنی های انگلستان شرایط سختی برای کشور بوجود آمد دولت پول نداشت و حقوق کارمندان دولت به تعویق افتاده بود ومردم در تنگنای مالی شدیدی قرار گرفته بودند. از طریق ۲ روزنامه اطلاعات و کیهان در جریان وقایع روز قرار می گرفتیم که مردم هر روز با شوق و ذوق برای خریدن روزنامه صف
می کشیدند وچون برگ زر آن را نگهداری می کردند .
در آن دوران خیلی متوجه مسایل نبودیم تا بعد ها
که وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شدیم در جریان مسائل ملی شدن صنعت نفت قرار گرفتیم البته زمانی هم که کتاب دکتر علی اکبر بینا در مورد تاریخ دیپلماسی سیاسی ایران را مطالعه کردیم به سیاست های خصمانه انگلستان در قبال کشورمان پی بردیم که باعث جدایی بسیاری از شهرهای ایران شده بود خشم ،غضب و تنفر تمام وجودمان را پر کرده بوداز این رو تصمیم گرفتیم شیشه های سفارت انگلستان را بشکنیم که در نهایت جرات این کار را هم پیدا نکردیم ولی همچنان کینه ای در دل ما نسبت به سیاست خصمانه و غیر انسانی بریتانیا وجود داشت .‌حدود ۶۰ سال است که تاریخ این مرز و بوم را در دانشگاه های کشور تدریس
می کنم و معتقدم دولت انگلستان به خاطر اجحاف و سیاست های مزورانه ای که علیه کشور ما اعمال کرده است باید از ملت عذر خواهی کند. این در حالی است که بسیاری از کشور های استعمار گر از عملکرد سابقشان عذر خواهی کرده اند به عنوان مثال دولت ژاپن چندین بار از کره و چین عذر خواهی کرده است .
صنعت ملی شدن نفت
دکتر آذری می افزاید : در مورد تاریخچه ملی شدن نفت کتاب های زیادی نوشته شده است، البته اسناد ومدارک وزارت خارجه انگلستان و آمریکا هم وجود دارد که به تازگی منتشر شده است و خیلی از واقعیات ها را آشکار کرده است .
تا قبل از ملی شدن صنعت نفت ،تمام عواید نفت و مشتقات آن در اختیار انگلستان بود و ما از آن بهره ای نمی بردیم. به طوری که آبادان شهرنفت خیزی بود به معانی واقعی اروپایی شده بود تا انگلیسی ها در آنجا براحتی زندگی کنند و همه امیال و خواسته های خودشان را به ما تحمیل کرده بود.
در زمان رضا شاه مردم به تقی زاده لقب تقی نفتی داده بودند چون معتقد بودند که باعث شده انگلیسی ها امتیاز نفت را دریافت کنند یا قرارداد گس و گلشائیان که هدفش تامین منافع بیگانگان بود. گلشائیان در آن دوره وزیر دارایی ایران بود و این قرار دادها منافع ملت ایران را تامین نمی کرد. به طور کلی منابع و ذخایر ما در اختیار دولت انگلستان بود وپالایشگاه های نفتی ،مهندسان و کارگران ما تحت نظر انگلستان کار می کردند ودر آن دوران روشنفکران ما به این نتیجه رسیدند که باید پای بیگانگان را از این سرزمین دور کنند.
بعد از شهریور۱۳۲۰که رضا شاه جایش را به پسرش داد آرامش نسبی از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰در کشوربوجود آمد و مردم از فضای آزادی برخوردار شدند. آیت الله کاشانی ودکتر محمد مصدق مردم را نسبت به سیاست های خصمانه و چپاول گرایانه انگلستان آگاه کردند و زمینه برای نهضت ملی شدن نفت فراهم شد. شاه هم که در مقابل خواسته های مردم نمی توانست مقاومت کند تن به این مساله داد. در آن دوران سپهبد رزم‌آرا نخست وزیر به دلیل مخالفت با ملی شدن نفت توسط فدائیان اسلام ترور شد.
دکتر محمد مصدق انسان وطن پرست و تحصیلکرده ای بود که هدفش اعتلا و سر بلندی ایران بود. آزاد منشی و پاک بودن این مرد بزرگ باعث شد که دولت نتوانست بلایی سرش بیاورد و تا آخر عمر در حصر خانگی بود. دکتر مصدق با سختی های زیادی موفق شد نفت را ملی اعلام کند.
ناگفته های تاریخ
دکتر آذری در مورد ناگفته های تاریخ یاد آوری می کند : همیشه درطول تاریخ به ما ظلم شده است از اینرو همیشه از کسانی که دولت را در دست داشته اند واهمه داشته ایم تاریخ گذشته ما پراست از القاب السلطان بن السلطان و الخاقان بن خاقان که پر از تحریف است. تنها کتاب تاریخی که بی طرفانه نوشته شده است تاریخ بیهقی نوشته ابوالفضل بیهقی است. در مورد سلسله قاجاریه هم علی اصغر شمیم تا حدودی تاریخ آن دوره را بی طرف و بی غرض نوشته است .
مورخان از ترس دولتمردان ظالم جرات اظهار نظر نداشتند وهمواره در طول تاریخ دولتمردانی داشتیم که حرف خودشان را می زدند واجازه اظهار نظر به مردم نمی دانند. ملت ما در طی این سال ها بسیار مظلوم بود و سال های سال در حق ما اجحاف شد همواره استبداد محض حاکم بود وتمام قوا از شاه نشات می گرفت و ملی شدن صنعت نفت نهضت مردمی بود که کمر دولت انگلستان را شکست .
بیتا مهدوی

نظر شما