احمدزاده در بخشی از این گفتوگو از روزهای آغازین ورودش به سازمان میراث فرهنگی میگوید: «آن روزها زمزمههایی راجع به خروج اشیای تاریخی از انبارهای موزه ملی به گوشم میرسید. تا اینکه در روزنامه کیهان دیدم متنی با این موضوع به نگارش درآمده بود که اشیایی از موزه ملی خارجشده و تحت هر عنوانی به تاراج رفته است.»
او با اشاره به تصمیم نگارش جوابیه برای روزنامه کیهان اضافه میکند: «در این فرآیند بودیم که از دفتر آقای بقایی تماس گرفتند که باید برای جلسه مهمی بیایید. بنده به دفتر آقای بقایی رفتم و ایشان هم خیلی تشریفات و آداب را در ارتباطات فیمابین انسانی رعایت نمیکنند. یک برگه جلوی من پرت کردند و با صدای بلند فریاد زدند این را بردار بخوان. من برداشتم خواندم دیدم که یکمشت بدوبیراه و توهین و شعار داخل آن نوشتهشده بود. ادبیاتی که خیلی نازل بود و به جایگاه یک دولتمرد ربطی نداشت و نوشتن چنین جوابیهای مصداق بیتربیتی و ادب معمول و مرسوم در نظام اجتماعی است. گفتم آقای بقایی این جوابیه که از مختصات ادب و متانت خارج است، شما اجازه بدهید ما یک متن خیلی شفافتر برای کیهان بنویسیم. آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است. اگر اشیا ساماندهی شده است خب بسمالله، بیایند ماجرا را بررسی کنند. مگر حضرتعالی اشیای خارجشده را در جیبتان گذاشتهاید؟ خلاصه از ما اصرار و از او انکار. من زیر بار جوابیه تند ایشان به کیهان نرفتم... این مسئله منجر به کدورتی بین من و آقای بقایی شد.»
احمدزاده میگوید: «من تصمیم گرفتم برای اینکه این موضوع واکاوی و شکافته شود، تمام امنای اموال موزه ملی را به اتاقم دعوت کردم. رئیس موزه ملی در آن مقطع خانمی به نام آزاده اردکانی بود که استنکاف کرد و گزارشی به بنده ندادند. به امنای اموال گفتم خانمها، آقایان به من توضیح بدهید، طبق این گزارشی که در دست بنده است، نزدیک به 600 هزار شیء، تحت عنوان «طرح ساماندهی اشیای منقول تاریخی و فرهنگی» ساماندهی شده است. ما ظرفیت نمایش 600 هزار شیء را همین الآن نداریم. این دوستان 600 هزار شیء را از انبار خارج کردند، این اشیا کجا رفته است؟ شبهه کیهان آن زمان، کاملاً درست و بجا بود.»
او در مورد دوربینهای موزهها هم نکته جالبی میگوید: «در همان مقطع حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد دوربینهای موزه ملی از کار افتاده بود یا در جهت غیر هدف، رصد میکرد. از سویی خانمی از امنای اموال به من گفت در یک مقطعی که این طرح ساماندهی داشت اجرا میشد، کلید انبار موزه ملی یکشب تا صبح دست خانم اردکانی بوده است. من بهعنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی و معاون رئیسجمهور، هر وقت میخواستم وارد انبار موزه ملی بشوم، ذیحساب، مدیرکل حراست، فرمانده انتظامی و بازرسی میآمد، دوربین بالای سرمان بود و... چگونه ممکن است کلید انبار موزه یکشب و بدون هیچ نظارتی در اختیار این خانم قرار بگیرد؟! ما در مراحل بررسی و کنکاش این اموال بودیم که متأسفانه عذر ما را از سازمان میراث فرهنگی خواستند.»
او در این مصاحبه از کانون جهانگردی و اتومبیلرانی میگوید که بدون دلیل موجهی از زیرمجموعه سازمان میراث فرهنگی خارج شده و زیرمجموعه نهاد ریاست جمهوری قرار میگیرد؛ کانونی که گردش مالی قابل توجه دارد. همچنین از واگذاری رتبهبندی تمام هتلها و مسافرخانههای ایران به شرکتی به نام شرکت سمگا خبر میدهد؛ شرکتی که مسئول آن مهدی جهانگیری، برادر اسحاق جهانگیری و از دوستان اسفندیار رحیم مشایی است.
خروج اشياي تاریخی از انبار موزه ملی در دوران بقایی
روحالله احمدزاده کرمانی حدود 10 ماه در سال 90 با حکم محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت، عهدهدار پست ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شد. او در گفتوگویی با سایت مشرق بخشی از ناگفتههای آن دوران و تخلفات بقایی را بازگو میکند.
صاحبخبر -
∎
نظر شما