چنین به نظر میرسدیکی از اهداف سفر ژان ایو لدریان، وزیر امور اروپا و خارجه فرانسه به تهران فراهم کردن مقدمات سفر امانوئل مکرون رئیسجمهوری فرانسه به ایران است که بنا به اظهار صریح مکرون، وی علاقمند به انجام این سفر است.
لدریان که از سال ۱۹۷۴ عضوحزب سوسیالیست فرانسه شده، دارای سابقه دراز مدت فعالیتهای سیاسی از دوران دبیرستان است و در بحران سیاسی سال ۱۹۶۸ که منجر به کناره گیری ژنرال دوگل از قدرت شد در شهر خود نقش بارزی را ایفا کرد و در دولت خانم ادیت کرسون در زمان ریاست جمهوری فرانسوا میتران، مسئولیت معاونت وزیررا داشت.
لودریان بنا به سنت سیاسی فرانسه، پیش از تصدی پست وزارت، چندین سال شهردار بوده و از ابتدای اعلام تصمیم امانوئل مکرون به نامزدی در مبارزات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۷، از وی حمایت و در دولت او پست وزارت خارجه را احراز کرده است. وی که در دولت فرانسوا اولاند به مدت ۴ سال وزیر دفاع بوده کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و عربستان را به خوبی میشناسد. وی ۷۱ سال دارد و تحصیلکرده رشته تاریخ است و فعالیتهای سیاسی در سالهای پیش از انقلاب در ایران داشته است؛ با این حال این سفر برای او فرصت تازهای است که با ایران و اوضاع و اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی از نزدیک آشنایی بیشتری کسب کند.
روابط ایران و فرانسه بعد از سال ۱۳۵۷ دستخوش افت و خیزهای زیادی شد و در مواردی هم به وخامت گرایید، با این حال نظر به واقعیتهای منطقهای و جهانی، دو کشور هربار، علیرغم اتهاماتی که به هم وارد کردهاند، تلاش داشتهاند مولفههای مثبت را در ترمیم و از سرگیری روابط به کار گیرند و نظر به نیاز متقابلی که در روابط بینالملل به هم دارند، بیشتر به آینده بنگرند تا اسیر تلخیهای گذشته شوند. البته در تشیید روابط پاریس تهران نباید نقش منفی شرکای تجاری تسلیحاتی فرانسه درجهان عرب و لابی نیرومند صهیونیستی و بیعلاقگی و در مواردی کارشکنی رقبای سیاسی اروپایی فرانسه به نقش بیشتر این کشور در ایران و بالاخره فشار ایالات متحده امریکا را نادیده گرفت، هر چند دولت جدید فرانسه تلاش میکند با اتخاذ سیاستی بقول آقای مکرون متوازن در توسعه روابط فرانسه با دیگر کشورها علیه جمهوری اسلامی قدم برندارد و سیاست خارجی مستقلی را پیشه کند که نمونهاش پایبندی به توافق هستهای و مخالفت با انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس بوده است.
گرچه نقش گفتگو در روابط بینالملل نیازی به تاکید و تفصیل ندارد، در مقایسه با دیگر کشورهای اروپایی، در استقرار روابط با فرانسه نیاز به گفتگوی بیشتر در تبین مواضع خود داریم و فرانسویها هم باید در استحکام رابطه با جمهوری اسلامی ایران، هم واقعیتهای هویتی و ساختاری ایران اسلامی جدید را مورد توجه قرار دهند و هم به نقش ایران در منطقه و سابقه حضور کشور ما در مناطقی که خود آنها هم در آنجا سابقه حضوردارند، توجه کنند. نکته دیگر، مشابهت سیاست دفاعی ایران با آنچه که ژنرال دوگل در سالهای پس از جنگ دوم جهانی در پیش گرفت است که دو کشور باید بدان عنایت داشته باشند.ایران در ۸ سال دفاع مقدس به تجربه آموخته است که در سرزمین خود که سه و نیم برابر فرانسه وسعت دارد باید دکترین دفاعی خاص خود متناسب با ویژگیهای جغرافیایی و راهبردی منطقهای را اتخاذ کند و دراینباره آنچه در خور توجه است این که در ۸ سال جنگ تجاوزکارانه رژیم بعثی، ایران یاد گرفته است که نباید بدون سپردفاعی بماند.
نکته دیگری که میتواند مورد توجه نسل جوان ما هم باشد اینکه ایران با طلوع انقلاب اسلامی تصمیم نگرفته است که به شامات و فلسطین توجه کند، بلکه این عنایت، هم صبغه تداوم تاریخی و هم رنگ و بوی همبستگی امت اسلامی را دارد. ذکر دو مثال در اینباره شایان توجه خواهد بود
۱ـ درماه سپتامبر ۱۹۴۲ که ایران در اشغال سه دولت بزرگ متجاوز و فرانسه زیر چکمه ارتش نازی هیتلر است آندره گودار که نمایندگی وابسته به ژنرال دوگل در ایران را دارد با ساعد مراغهای وزیر خارجه دولت قوامالسطنه در تهران ملاقات میکند. ساعد به او میگوید که وی در نظر دارد، نمایندهای را راهی بیروت کند تا درباره استقلال سوریه و لبنان و دسترسی ایران به مدیترانه کسب اطلاع کند. گودار متعاقبا مینویسد که دولت ایران نسبت به سیاست فرانسه در شامات بی تفاوت نیست.
۲ـ نگارنده در نماز عید فطر مرحوم آیتالله طالقانی در سالهای پایانی دهه ۱۳۴۰ در مسجد هدایت تهران حضور داشته که آقای طالقانی فرمود. از سوی آیت الله العظمی بروجردی برای دیدار از آوارگان فلسطینی در اردن به این کشور سفر کرده و افزود که پیرمردی فلسطینی پیراهن خود را بیرون آورد و به او گفت: سید در روز قیامت نزد جدت شهادت بده که اسرائیلیها پشت مرا با اتوی داغ سوزاندهاند و مرحوم طالقانی از نقل این واقعه و جای اتوی داغی که بر پشت پیر مرد فلسطینی دیده بود، گریست و فرمود که نمازگزاران فطریه خود را برای کمک به آوارگان فلسطینی جمع کنند.
لزومی به ذکر نکات تاریخی دیگر درسابقه حساسیت ایرانیان به سرنوشت مردم لبنان و سوریه و عراق و طرح موضوع امنیت لبنان در گفتگوهای شاه ایران و رئیسجمهوری ژیسکاردستن در دیدارهای ۱۹۷۴ در پاریس و ۱۹۷۶ در تهران نمیرود تا نشان داده شود که اگر خطری امنیت این کشورها را تهدید کند، ایران نمیتواند بدان بیتفاوت باشد و بر خلاف بعضی نظرات که حضور مستشاران نظامی ایران در منطقه را نوعی بناپارتیسم قلمداد میکنند، اجابت فراخوانی از سوی کشورهای فوقالذکر برای معاضدت، یک ایفای وظیفه است که از سوی مردم ایران به دولت خود تکلیف میشود تا بدان پاسخ مثبت دهد. موضوع یمن هم که ایران از زمان ساسانیان به سرنوشت آن حساس بوده از این قاعده مستثنی نیست.
خوشبختانه در ماههای اخیر روند گسترش روابط دو کشور حالت همه جانبه گرفته است و دو جمهوری ایران و فرانسه در زمینههای گوناگون به توسعه روابط میپردازند. سفرای دو کشور در پاریس و تهران در تلاش بودهاند روابط تجاری را هر چه بیشتر توسعه دهند و ارتباطات بانکی و مالی را در مسیری در خور سطح رابطه رو به گسترش تهران پاریس قرار دهند تا توافقات امضا شده در سفر رئیسجمهوری روحانی به فرانسه در سال ۲۰۱۵ لباس تحقق بپوشند. با این حال نکتهای که باید از وزیران خارجه ایران و فرانسه پرسید این است که آیا نقشه راه رابطهای راهبردی در این باره را تعریف کردهاند که در دیدار لودریان از ایران روی میز مذاکره قرار گیرد و اگر دو طرف به این تصمیم رسیدهاند تا چه اندازه در اجرای آن از اراده و استقلال عمل برخوردارند و در نظر ندارند که در اجرای برنامه خود تسلیم فشارهای رسانهای و موسمی و لابیهای منطقهای شوند؟
یکی از زمینههایی که از دیر باز در شناسایی دو کشور ایران و فرانسه نسبت به هم، نقش محوری داشته روابط فرهنگی است.نقش باستان شناسان و اسلام شناسان و مستشرقین فرانسوی در بازتاب فرهنگ باستانی و شیعی ایران به دنیا و تدریس زبان فارسی ازدههها پیش در چندین دانشگاه فرانسه امری نیست که بتوان آن را تمجید نکرد. متقابلا تقریبا آثار تمامی نویسندگان و شعرای بزرگ فرانسوی توسط ایرانیان به فارسی ترجمه شده است. یکی از محورهایی که باید در نقشه راه روابط دو کشور قرار گیرد، تقویت و تکثر مراکز تحقیقاتی در دو کشور است که به شناخت و مفاهمه دو ملت کمک خواهد کرد و ضرورت تام دارد که وزارتخانههای ذیربط دو کشور دراینباره تسهیلات اعطای بیشتر روادید را فراهم آورند تا پژوهشگران دو کشور بهتر بتوانند در ایفای وظایف فرهنگی و پژوهشی خود با سرعت عمل بیشتری اقدام کنند. تدریس زبان فرانسه در ایران رواج یافته ورایزن فرهنگی فرانسه باید از کانالهای رسمی به این گونه مراکز آموزشی کمک کند و سازمان فرهنگ و ارتباطات باید امکانات لازم را در اختیار رایزن فرهنگی سفارت ایران در فرانسه قرار دهد تا دانشکدههایی که در فرانسه زبان فارسی تدریس میکنند از مساعدتهای رایزنی بهره مند شوند.
نقش رسانهها در بهبود یا تیره کردن روابط دو کشور بر کسی پوشیده نیست. این واقعیتی است که برنامه زبان فارسی رادیوی بینالمللی فرانسه، دفتر خبرگزاری فرانسه در تهران و خبرنگاران فرانسوی که در مناسبتهای گوناگون از ایران دیدن میکنند، میتوانند در بازتاب واقعیتهای کشور ما به ملت فرانسه موثر باشند. صدا و سیما و خبرگزاری ما هم که در پاریس نمایندگی دارند باید تسهیلات لازم را در اختیار نمایندگان خبری خود قرار دهند تا در باز تاب بموقع وقایعی که به بهبود روابط منجر میشود اقدام کنند و جراید دو کشور هم که مستقل باید در ایفای رسالت حرفهای خود بدون تحریف خبری تلاش کنند.
نکته پایانی این که مردم ایران از دولتهای فرانسه خاطرات تلخ و شیرین دارند. فرانسه بر خلاف انگلستان و روسیه تزاری و کمونیستی در ایران دارای سابقه استعماری نبوده است. بر عکس بنا بر خاطرات مرحوم فروغی پس از پایان جنگ جهانی اول که تمامیت ارضی ایران بر خلاف اعلام بیطرفی نقض شد و هزاران ایرانی از قحطی جان باختند زیرا غلات ایران توسط اشغالگران انگلیسی غارت میشد، دولت فرانسه طرفدارحضور هیات ایرانی در کنفرانس ورسای بود تا تقاضای غرامت کند، لیکن لندن به شدت با آن مخالفت کرد. حتی هیات ایرانی به کمک ناوگان دریایی فرانسه به پاریس رسید. در جریان ملی شدن نفت و نطق تاریخی دکتر مصدق در شورای امنیت هم ابتکار نماینده فرانسه «فرانسیس لکست» باعث تعویق رای گیری در شورا شد.
خاطره فراموش نشدنی حضور موقت امام خمینی(ره) در فرانسه نخستین اعتصاب غذای پربازتاب برون مرزی ایرانیان پیش از انقلاب در یکی از کلیساهای مرکز پاریس دو حادثه در سابقه پیروزی انقلاب است که همواره باقی میماند. متقابلا کمکهای تسلیحاتی دولتهای سوسیالیست فرانسه به رژیم بعث عراق و حملات این رژیم به کشتیهای نفتکش و مراکز نظامی ما با هواپیماهای اجارهای از فرانسه، از صفحات دردناک سالهای دفاع مقدس است.
اکنون که وزیر خارجه فرانسه راهی تهران است، باید امیدوار بود که دو کشور با اراده و واقعبینی تازهای به توسعه روابط بپردازند. هم فرانسه باید جایگاه ایران رادر منطقه و جهان جدی بگیرد و هم ایران توجه کند که فرانسه به عنوان کشوری بزرگ میتواند در برنامههای سازندگی ایران نقش مهم ایفا کند و به اروپا وزنی بدهد که در برابر زیاده خواهیهای امریکا مقاومت کندو جمهوری اسلامی بتواند ضمن ادامه همکاری با دول بزرگ همسایه و شرق دور دراجرای سیاست خارجی متوازن خود در اروپا شریک مطرحی داشته باشد.
∎
لدریان که از سال ۱۹۷۴ عضوحزب سوسیالیست فرانسه شده، دارای سابقه دراز مدت فعالیتهای سیاسی از دوران دبیرستان است و در بحران سیاسی سال ۱۹۶۸ که منجر به کناره گیری ژنرال دوگل از قدرت شد در شهر خود نقش بارزی را ایفا کرد و در دولت خانم ادیت کرسون در زمان ریاست جمهوری فرانسوا میتران، مسئولیت معاونت وزیررا داشت.
لودریان بنا به سنت سیاسی فرانسه، پیش از تصدی پست وزارت، چندین سال شهردار بوده و از ابتدای اعلام تصمیم امانوئل مکرون به نامزدی در مبارزات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۷، از وی حمایت و در دولت او پست وزارت خارجه را احراز کرده است. وی که در دولت فرانسوا اولاند به مدت ۴ سال وزیر دفاع بوده کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و عربستان را به خوبی میشناسد. وی ۷۱ سال دارد و تحصیلکرده رشته تاریخ است و فعالیتهای سیاسی در سالهای پیش از انقلاب در ایران داشته است؛ با این حال این سفر برای او فرصت تازهای است که با ایران و اوضاع و اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی از نزدیک آشنایی بیشتری کسب کند.
روابط ایران و فرانسه بعد از سال ۱۳۵۷ دستخوش افت و خیزهای زیادی شد و در مواردی هم به وخامت گرایید، با این حال نظر به واقعیتهای منطقهای و جهانی، دو کشور هربار، علیرغم اتهاماتی که به هم وارد کردهاند، تلاش داشتهاند مولفههای مثبت را در ترمیم و از سرگیری روابط به کار گیرند و نظر به نیاز متقابلی که در روابط بینالملل به هم دارند، بیشتر به آینده بنگرند تا اسیر تلخیهای گذشته شوند. البته در تشیید روابط پاریس تهران نباید نقش منفی شرکای تجاری تسلیحاتی فرانسه درجهان عرب و لابی نیرومند صهیونیستی و بیعلاقگی و در مواردی کارشکنی رقبای سیاسی اروپایی فرانسه به نقش بیشتر این کشور در ایران و بالاخره فشار ایالات متحده امریکا را نادیده گرفت، هر چند دولت جدید فرانسه تلاش میکند با اتخاذ سیاستی بقول آقای مکرون متوازن در توسعه روابط فرانسه با دیگر کشورها علیه جمهوری اسلامی قدم برندارد و سیاست خارجی مستقلی را پیشه کند که نمونهاش پایبندی به توافق هستهای و مخالفت با انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس بوده است.
گرچه نقش گفتگو در روابط بینالملل نیازی به تاکید و تفصیل ندارد، در مقایسه با دیگر کشورهای اروپایی، در استقرار روابط با فرانسه نیاز به گفتگوی بیشتر در تبین مواضع خود داریم و فرانسویها هم باید در استحکام رابطه با جمهوری اسلامی ایران، هم واقعیتهای هویتی و ساختاری ایران اسلامی جدید را مورد توجه قرار دهند و هم به نقش ایران در منطقه و سابقه حضور کشور ما در مناطقی که خود آنها هم در آنجا سابقه حضوردارند، توجه کنند. نکته دیگر، مشابهت سیاست دفاعی ایران با آنچه که ژنرال دوگل در سالهای پس از جنگ دوم جهانی در پیش گرفت است که دو کشور باید بدان عنایت داشته باشند.ایران در ۸ سال دفاع مقدس به تجربه آموخته است که در سرزمین خود که سه و نیم برابر فرانسه وسعت دارد باید دکترین دفاعی خاص خود متناسب با ویژگیهای جغرافیایی و راهبردی منطقهای را اتخاذ کند و دراینباره آنچه در خور توجه است این که در ۸ سال جنگ تجاوزکارانه رژیم بعثی، ایران یاد گرفته است که نباید بدون سپردفاعی بماند.
نکته دیگری که میتواند مورد توجه نسل جوان ما هم باشد اینکه ایران با طلوع انقلاب اسلامی تصمیم نگرفته است که به شامات و فلسطین توجه کند، بلکه این عنایت، هم صبغه تداوم تاریخی و هم رنگ و بوی همبستگی امت اسلامی را دارد. ذکر دو مثال در اینباره شایان توجه خواهد بود
۱ـ درماه سپتامبر ۱۹۴۲ که ایران در اشغال سه دولت بزرگ متجاوز و فرانسه زیر چکمه ارتش نازی هیتلر است آندره گودار که نمایندگی وابسته به ژنرال دوگل در ایران را دارد با ساعد مراغهای وزیر خارجه دولت قوامالسطنه در تهران ملاقات میکند. ساعد به او میگوید که وی در نظر دارد، نمایندهای را راهی بیروت کند تا درباره استقلال سوریه و لبنان و دسترسی ایران به مدیترانه کسب اطلاع کند. گودار متعاقبا مینویسد که دولت ایران نسبت به سیاست فرانسه در شامات بی تفاوت نیست.
۲ـ نگارنده در نماز عید فطر مرحوم آیتالله طالقانی در سالهای پایانی دهه ۱۳۴۰ در مسجد هدایت تهران حضور داشته که آقای طالقانی فرمود. از سوی آیت الله العظمی بروجردی برای دیدار از آوارگان فلسطینی در اردن به این کشور سفر کرده و افزود که پیرمردی فلسطینی پیراهن خود را بیرون آورد و به او گفت: سید در روز قیامت نزد جدت شهادت بده که اسرائیلیها پشت مرا با اتوی داغ سوزاندهاند و مرحوم طالقانی از نقل این واقعه و جای اتوی داغی که بر پشت پیر مرد فلسطینی دیده بود، گریست و فرمود که نمازگزاران فطریه خود را برای کمک به آوارگان فلسطینی جمع کنند.
لزومی به ذکر نکات تاریخی دیگر درسابقه حساسیت ایرانیان به سرنوشت مردم لبنان و سوریه و عراق و طرح موضوع امنیت لبنان در گفتگوهای شاه ایران و رئیسجمهوری ژیسکاردستن در دیدارهای ۱۹۷۴ در پاریس و ۱۹۷۶ در تهران نمیرود تا نشان داده شود که اگر خطری امنیت این کشورها را تهدید کند، ایران نمیتواند بدان بیتفاوت باشد و بر خلاف بعضی نظرات که حضور مستشاران نظامی ایران در منطقه را نوعی بناپارتیسم قلمداد میکنند، اجابت فراخوانی از سوی کشورهای فوقالذکر برای معاضدت، یک ایفای وظیفه است که از سوی مردم ایران به دولت خود تکلیف میشود تا بدان پاسخ مثبت دهد. موضوع یمن هم که ایران از زمان ساسانیان به سرنوشت آن حساس بوده از این قاعده مستثنی نیست.
خوشبختانه در ماههای اخیر روند گسترش روابط دو کشور حالت همه جانبه گرفته است و دو جمهوری ایران و فرانسه در زمینههای گوناگون به توسعه روابط میپردازند. سفرای دو کشور در پاریس و تهران در تلاش بودهاند روابط تجاری را هر چه بیشتر توسعه دهند و ارتباطات بانکی و مالی را در مسیری در خور سطح رابطه رو به گسترش تهران پاریس قرار دهند تا توافقات امضا شده در سفر رئیسجمهوری روحانی به فرانسه در سال ۲۰۱۵ لباس تحقق بپوشند. با این حال نکتهای که باید از وزیران خارجه ایران و فرانسه پرسید این است که آیا نقشه راه رابطهای راهبردی در این باره را تعریف کردهاند که در دیدار لودریان از ایران روی میز مذاکره قرار گیرد و اگر دو طرف به این تصمیم رسیدهاند تا چه اندازه در اجرای آن از اراده و استقلال عمل برخوردارند و در نظر ندارند که در اجرای برنامه خود تسلیم فشارهای رسانهای و موسمی و لابیهای منطقهای شوند؟
یکی از زمینههایی که از دیر باز در شناسایی دو کشور ایران و فرانسه نسبت به هم، نقش محوری داشته روابط فرهنگی است.نقش باستان شناسان و اسلام شناسان و مستشرقین فرانسوی در بازتاب فرهنگ باستانی و شیعی ایران به دنیا و تدریس زبان فارسی ازدههها پیش در چندین دانشگاه فرانسه امری نیست که بتوان آن را تمجید نکرد. متقابلا تقریبا آثار تمامی نویسندگان و شعرای بزرگ فرانسوی توسط ایرانیان به فارسی ترجمه شده است. یکی از محورهایی که باید در نقشه راه روابط دو کشور قرار گیرد، تقویت و تکثر مراکز تحقیقاتی در دو کشور است که به شناخت و مفاهمه دو ملت کمک خواهد کرد و ضرورت تام دارد که وزارتخانههای ذیربط دو کشور دراینباره تسهیلات اعطای بیشتر روادید را فراهم آورند تا پژوهشگران دو کشور بهتر بتوانند در ایفای وظایف فرهنگی و پژوهشی خود با سرعت عمل بیشتری اقدام کنند. تدریس زبان فرانسه در ایران رواج یافته ورایزن فرهنگی فرانسه باید از کانالهای رسمی به این گونه مراکز آموزشی کمک کند و سازمان فرهنگ و ارتباطات باید امکانات لازم را در اختیار رایزن فرهنگی سفارت ایران در فرانسه قرار دهد تا دانشکدههایی که در فرانسه زبان فارسی تدریس میکنند از مساعدتهای رایزنی بهره مند شوند.
نقش رسانهها در بهبود یا تیره کردن روابط دو کشور بر کسی پوشیده نیست. این واقعیتی است که برنامه زبان فارسی رادیوی بینالمللی فرانسه، دفتر خبرگزاری فرانسه در تهران و خبرنگاران فرانسوی که در مناسبتهای گوناگون از ایران دیدن میکنند، میتوانند در بازتاب واقعیتهای کشور ما به ملت فرانسه موثر باشند. صدا و سیما و خبرگزاری ما هم که در پاریس نمایندگی دارند باید تسهیلات لازم را در اختیار نمایندگان خبری خود قرار دهند تا در باز تاب بموقع وقایعی که به بهبود روابط منجر میشود اقدام کنند و جراید دو کشور هم که مستقل باید در ایفای رسالت حرفهای خود بدون تحریف خبری تلاش کنند.
نکته پایانی این که مردم ایران از دولتهای فرانسه خاطرات تلخ و شیرین دارند. فرانسه بر خلاف انگلستان و روسیه تزاری و کمونیستی در ایران دارای سابقه استعماری نبوده است. بر عکس بنا بر خاطرات مرحوم فروغی پس از پایان جنگ جهانی اول که تمامیت ارضی ایران بر خلاف اعلام بیطرفی نقض شد و هزاران ایرانی از قحطی جان باختند زیرا غلات ایران توسط اشغالگران انگلیسی غارت میشد، دولت فرانسه طرفدارحضور هیات ایرانی در کنفرانس ورسای بود تا تقاضای غرامت کند، لیکن لندن به شدت با آن مخالفت کرد. حتی هیات ایرانی به کمک ناوگان دریایی فرانسه به پاریس رسید. در جریان ملی شدن نفت و نطق تاریخی دکتر مصدق در شورای امنیت هم ابتکار نماینده فرانسه «فرانسیس لکست» باعث تعویق رای گیری در شورا شد.
خاطره فراموش نشدنی حضور موقت امام خمینی(ره) در فرانسه نخستین اعتصاب غذای پربازتاب برون مرزی ایرانیان پیش از انقلاب در یکی از کلیساهای مرکز پاریس دو حادثه در سابقه پیروزی انقلاب است که همواره باقی میماند. متقابلا کمکهای تسلیحاتی دولتهای سوسیالیست فرانسه به رژیم بعث عراق و حملات این رژیم به کشتیهای نفتکش و مراکز نظامی ما با هواپیماهای اجارهای از فرانسه، از صفحات دردناک سالهای دفاع مقدس است.
اکنون که وزیر خارجه فرانسه راهی تهران است، باید امیدوار بود که دو کشور با اراده و واقعبینی تازهای به توسعه روابط بپردازند. هم فرانسه باید جایگاه ایران رادر منطقه و جهان جدی بگیرد و هم ایران توجه کند که فرانسه به عنوان کشوری بزرگ میتواند در برنامههای سازندگی ایران نقش مهم ایفا کند و به اروپا وزنی بدهد که در برابر زیاده خواهیهای امریکا مقاومت کندو جمهوری اسلامی بتواند ضمن ادامه همکاری با دول بزرگ همسایه و شرق دور دراجرای سیاست خارجی متوازن خود در اروپا شریک مطرحی داشته باشد.
نظر شما