شناسهٔ خبر: 24308113 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

فلسفه استهلال و چرایی انجام آن - بخش اول

پیامدهای ناگوار اختلاف در رؤیت هلال

استهلال در لغت به معنی دیدن یا آشکار شدن ماه نو است. اما استهلال به معنای نخست دارای ارزش نجومی است؛ زیرا ماه قمری ممکن است 29 یا30 روز باشد و مشاهده ماه نو در برخی اوقات، اقدامی دشوار و نیازمند محاسبات نجومی است.

صاحب‌خبر -

 

 

چکیده

  استهلال در لغت به معنی دیدن یا آشکار شدن ماه نو (هلال) و فریاد نوزاد پس از ولادت است. اما استهلال به معنای نخست دارای ارزش نجومی است؛ زیرا ماه قمری ممکن است 29 یا30 روز باشد و مشاهده ماه نو در برخی اوقات، اقدامی دشوار و نیازمند محاسبات نجومی است.

از نظر شریعت مقدس اسلام، این عمل مهم محسوب می شود، زیرا بسیاری از وظایف و عبادات فردی و اجتماعی مسلمانان بر مبنای ماه های قمری و آغاز آن معنی می یابد و شروع ماه های قمری هم مبتنی بر رویت هلال است. با وجود نقش اساسی و تأثیر گسترده ی موضوع رویت هلال، این مسأله در پاره ای از اوقات وسیله ای برای ایجاد شکاف بین مسلمانان شده و اختلاف در ثبوت هلال ماه در کشورهای اسلامی تاکنون پیامدهای بسیار ناگواری داشته است. به همین دلیل، پژوهش درباره ی این موضوع از جهت فقهی و نجومی اهمیتی دوچندان یافته است. 
   

کلیدواژگان

استهلال، شریعت اسلامی، روایات، آیات و احادیث

مقدمه

در اهمیت و نقش بسیار حساس دانش فقه از جهات گوناگون جای هیچ گونه شک و تردیدی نیست. هر مسلمانی موظف است که در تمامی اوقات زندگی، بایدها و نبایدهای معنوی و مادی خود را در مسائل فردی، اجتماعی، عبادی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از فقه اخذ کند و نجات و سعادت و خوشبختی ابدی خود را در پرتو آن تأمین نماید. نتیجه ی بخش عمده ای از زحمت ها و تلاش های پیامبر(ص) و ائمه و اصحاب آن حضرت و نیز زحمات هزار ساله فقیهان و محدثان، امروز در قالب دانش فقه در اختیار ما قرار دارد.

 بنابراین فقه، علمی نوپیدا و نوپدید نیست و بدون تسلط، اشراف و احاطه نمی توان از موضع فقه اظهارنظر نمود. در نتیجه، حفظ و حراست از این گنجینه ی پربها و ترمیم و باروری و توانا کردن آن برای پاسخ گویی به معضلات امروز اهمیت زیادی دارد. یکی از وظایف این علم در روزگار کنونی، مسأله رؤیت هلال ماه است؛ به ویژه آن که مسأله رؤیت هلال و مباحث پیرامونی آن یکی از مسائل مهم و جنجالی در طول تاریخ فقاهت و محدثین تاکنون بوده است.

پیامدهای ناگوار اختلاف در رؤیت هلال

اختلاف در ثبوت هلال ماه های مبارک رمضان، شوال و ذی الحجّه در کشورهای اسلامی تاکنون پیامدهای بسیار ناگواری داشته است. به عنوان مثال، این اختلاف اسفناک بارها در طی سال های اخیر در امر رؤیت هلال، شهد شیرین عید را در کام همه تلخ کرد. گروهی امروز نماز عید می خواندند و می گفتند: «أسألک بحقّ هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیداً...» و فردا گروه دیگری در همان کشور و گاه در همان شهر، همین عبارت را می گفتند و معلوم نبود، منظور از «المسلمین» در این عبارات کیست؟

عده ای به هم تبریک می گفتند و جماعتی در همان زمان، روزه بودند. مردم نیز همواره از این بیم دارند که در سال های بعد هم این امر تکرار شود. این موضوع همچنین گاهی به دست افراد مغرض یا ناآگاه، بهانه ای برای تحلیل های تفرقه انگیز داده است. این امر هنگامی نگران کننده تر می شود که می بینیم در اغلب کشورهای اسلامی، مسأله رؤیت هلال حل شده و حداقل، اهل یک کشور با یکدیگر هماهنگ هستند. ولی در کشور ما این گونه نیست و همچنان این مشکل تداوم دارد. به نظر می رسد که ما تنها کشوری هستیم که با وجود حضور فقهای قوی و آگاه،  نتوانسته ایم این مسأله را حل نماییم.

ضرورت پژوهش در رؤیت هلال

در نخستین گردهمایی تخصصی رؤیت هلال در این زمینه آمده است: «یکی از اشکالات بسیار جدی به حوزه های علمیه و دانشمندان حوزه های نجوم و هیأت همین جا وارد است، که چرا به طور جدی به این مسأله پراهمیت نمی پردازند.... متأسفانه درباره تقویم هجری قمری، یعنی گاه شماری که زندگی دینی، فکری، اجتماعی، سنن و آداب ما بسیار بدان وابسته است، هنوز کارهای اساسی نشده است. از پژوهش های بسیار بسیار مهم که همگان باید روی آن کار کنیم، این است که درباره تقویم قمری، عمیقاً تحقیق کنیم و جمعاً یک تصمیم درست بگیریم... در دنیای اسلام، بحث تقویم قمری یک بحث بین المللی است.

پنجاه و شش کشور مسلمان به اضافه مسلمانان همه کشورهای دیگر و در مجموع، صدها میلیون مسلمان اکنون در غرب و شرق عالم زندگی می کنند و آنها نیز مسائل، تکالیف، سنن، آداب و فرهنگ شان را وابسته به این مسأله می بینند. وقتی که یک مسلمان دلسوز، با تفرقه و ناهماهنگی مواجه می شود، رنج می برد. اختلاف در رؤیت هلال می تواند در عقاید ما شبهه انگیز باشد. یعنی وجود و بروز همین مسأله، کافی است تا عده ای بگویند این چه دین جامعی است که نتوانسته این مسأله را حل کند؟... این وظیفه بسیار مهم شرعی، در درجه ی اول وظیفه حوزه هاست و اگر حوزه ها تصمیم درستی نگیرند، دانشگاه هم نمی تواند به تنهایی این مشکل را حل کند و به خصوص عالمان دین باید تدبیری بیندیشند.

چه ضرری از این بزرگتر که این تفرقه ها مثل خوره به جان جامعه بیفتد و تردیدهایی را در دل انسان ها به وجود بیاورد. این مسائل عادی و معمولی نیستند و حتی از لحاظ شخصی هم انسان را با تکالیفی که بین او و خدای خود دارد، دچار مشکلات روحی می سازند. ما می توانیم این مسائل را حل کنیم و اکنون ضروری است آن را در مقیاس بین المللی مرتفع نماییم، نه در مقیاس فرد یا یک جامعه محدود یا یک شهر.» (رؤیت هلال؛ مشکلات و راه حل ها: 24- 28)

رؤیت هلال در گذر تاریخ

رویدادهای مربوط به رؤیت هلال در طول تاریخ، هم آموزنده و مایه عبرت و اندرز و هم گاهی تلخ است و هم تسکین دهنده و آرامش بخش است. از این رو، می بینیم مشابه آن چه در روزگار ما اتفاق می افتد، در عهد پیشینیان نیز رخ داده است.

در حدیث مشهور کریب که وی را ام فضل به شام، جهت ملاقات با معاویه می فرستد؛ وی نقل می کند: «به شام وارد شدم و کارهای خود را انجام دادم، ثبوت ماه مبارک رمضان ثابت شد و من هم در شام، هلال ماه را شب جمعه رؤیت کردم و سپس در آخر ماه به شهر مدینه برگشتم.

آن موقع عبدالله بن عباس از من در مورد هلال ماه سؤال کرد: گفت چه موقعی هلال را رؤیت کردید من هم فرمودم: شب جمعه. آیا خود شما دیدی؟ فرمودم بله، من دیدم و همه مردم دیدند و روزه گرفتند، معاویه هم نیز روزه گرفت. سپس عبدالله بن عباس فرمود: ما روز شنبه هلال رمضان را رؤیت کردیم و تا تکمیل 30 روز، روزه می گیریم تا هلال شوال را رؤیت کنیم. من گفتم: آیا به قول و روزه معاویه اکتفا نمی کنید؟ عبدالله بن عباس فرمود: نه، چون پیامبر(ص) دستور داده است» (البخاری و ابن ماجه).

شیخ طوسی در تهذیب نقل کرده است که در دوران حکومتی امیرالمؤمنین حضرت علی(ع)، مردم پس از 28 روز روزه، هلال ماه شوال را مشاهده کردند؛ امیرالمؤمنین به منادی دستور داد که به مردم اعلام کند که ماه رمضان، 29 روزه است و یک روز را روزه قضا بگیرند (شیخ طوسی، بی تا، ج 4: 158).

 ظاهراً در آن سال، اول ماه رمضان هوا ابری بوده و ماه دیده نشده است؛ از این رو، مردم ماه شعبان را کامل و 30 روزه حساب کرده و در پایان ماه رمضان، با رؤیت هلال در شب 29 معلوم شد که ماه شعبان، 29 روزه بوده و مردم یک روز از آغاز آن را روزه نگرفته اند؛ از این رو، امیرالمؤمنین دستور دادند یک روزه قضا شود. این ماجرا را ابوریحان بیرونی نیز از کتاب های زیدیه نقل کرده است (الآثار الباقیه، ص 75).

مباحث رؤیت هلال

رؤیت هلال، یکی از مسائل بحث انگیز، پر سر و صدا و پر فروع است و در طول تاریخ، همواره یک یا دو فرع آن، مورد نزاع و اختلاف بوده است. به عنوان مثال، در سده های چهارم و پنجم موضوع عدد و رؤیت و در اواخر دوران صفویه و پس از آن، مسأله رؤیت هلال پیش از زوال، بیش از همه مورد بحث بوده است و نیز در زمان ما، اشتراط یا عدم اشتراط اتّحاد آفاق و اعتبار قولِ هَیَوی و محاسبات فلکی و سرانجام رؤیت هلال با چشم مسلّح از بحث انگیزترین فروع این موضوع است. البته در رؤیت هلال، مباحث بسیاری مطرح بوده است. از این رو، در اینجا به توضیح کوتاهی راجع به اهم فروع رؤیت هلال می پردازیم.

الف) عدد و رؤیت

یکی از مسائل بحث انگیز در سده های چهارم و پنجم هجری این بوده است که آیا ماه مبارک رمضان، همیشه کامل و 30 روز است و یا این که برخی سال ها 29 روز است و با دیدن هلال شوال، هر چند از آغاز ماه مبارک رمضان 29 روز گذشته باشد، عید فطر ثابت می شود و در نتیجه ماه مبارک 29 روز خواهد بود. هر دو نظریه طرفدارانی داشته است؛ به قائلانِ قول اول (اصحاب العدد) و به قائلان قول دوم (اصحاب الرؤیه) می گویند.

ب) حکم حاکم

یکی از مسائل مورد بحث این است که همان طور که رؤیت و بینه، حجت و اماره معتبر برای اثبات اول ماه است، آیا با حکم حاکم نیز آغاز ماه ثابت می شود یا خیر؟ بر اساس برخی دیدگاه ها، در رؤیت هلال و ثبوت آن و وجوب روزه، حکم حاکم شرط نمی باشد. ولی اگر حاکم اسلامی به هر طریقی حکم به ثبوت هلال نماید، بر مسلمین واجب است تا روزه را اداء و از حاکم پیروی کنند. چون حکم حاکم اسلامی برطرف کننده اختلافات می باشد و این نزد فقهای اسلامی مورد اتفاق می باشد مگر نزد امام شافعی. (کتاب مذاهب الاربعه، ج1:  501 ؛ الزحیلی، بی تا، ج 3: 1658).

اشتراط یا عدم اشتراط اتحاد آفاق

بحث انگیزترین موضوع در زمان ما این است که اگر رؤیت هلال در افقی ثابت شد، آیا فقط برای دیگر آفاقی که با افق مزبور متحدند، ثابت است و برای آفاق غیرمتحد، ثابت نمی شود یا این که اتحاد آفاق، شرط نیست و برای سایر نقاط، اعم از متحدالاُفق و مختلف الاُفقهم، ثابت می شود مسئله در مورد مطالع خیلی زیاده اما ظاهر مذهب (حنفی مذهب امام محمد حسن شیبانی از استاد خود امام ابوحنیفه اجتهاد می کند و مذهب خود را طبق اقوال امام ابوحنیفه پایه گذاری می کند. 1ـ کتاب جمع الصغیر 2ـ جامع الکبیر 3ـ سیر کبیر 4ـ سیر صغیر 5ـ مبسود 6ـ زیادات)

به طور کلی، جمهور علماء اختلاف مطالع را معتبر نمی دانند و می گویند با رؤیت هلال در یکی از بلاد اسلامی، روزه یا افطار بر همه واجب می شود. اما بعضی می گویند که مطالع در بلاد قریبه معتبر دانسته می شود که مسافت یک ماه را احتساب کردند، اما در بلاد بعید، اختلاف مطالع معتبر نیست و می گویند که باید در آن بلاد دیده شود و به حدیث مشهور کریب(رض) که پیشتر به آن اشاره شد ارجاع می دهند.

قلمرو حجیت بینه در رؤیت هلال

در سال های اخیر بر اثر اعتماد به ادعای شهود در رؤیت هلال و حجت دانستن، به طور مطلق و بدون عنایت به انظار بسیاری از فقیهان بزرگ در گذشته و حال مشکلاتی روی داده است. در حالی که حجیت بینه به طور مطلق یا در رؤیت هلال مشروط به شرایطی است. رؤیت هلال رمضان با خبر دادن یک مرد یا یک زن به اثبات می رسد. اما رؤیت هلال عید با شهادت دو مرد یا یک مرد و دو زن ثابت می شود؛ اگر چنان چه در آسمان علتی از ابر، یا غبار، یا دود موجود بود. اما اگر علتی از ابر و غیر آن در آسمان موجود نبود، پس رؤیت هلال رمضان و رؤیت هلال عید ثابت نمی شود مگر با دیدن جمع بزرگی که به دیدن آنان گمان غالب حاصل شود. رؤیت هلال بقیه ماه ها با شهادت دو مرد عاقل، یک مرد و دو زن که حد قذف بر آنها جاری نگردیده باشد، به اثبات می رسد (ندوی، 1384ش، ج1: 207).

در سنن چهارگانه (سنن چهارگانه بیهقی، ابن ماجه، ترمذی و ابوداوود) از ابن عباس روایت شده که فرمود: یک مرد اعرابی نزد پیامبر خدا(ص) تشریف آورد و فرمود من هلال ماه را رویت کردم. (حسن در حدیث اش می آورد یعنی هلال رمضان) سپس فرمود به یگانگی خداوند شهادت می دهی؟ گفت: بله. سپس فرمود: به پیامبر حضرت محمد(ص) شهادت می دهی؟ مرد اعرابی گفت: بله. سپس رسول الله(ص) فرمود: ای بلال، برای مردم اذان بگو (اعلام کن) تا روزه بگیرند.

چشم مسلح و رؤیت هلال

(رؤیت) در روایات رؤیت هلال

اکنون به رؤیت هلال می پردازیم و آن را از این جهت بررسی می کنیم:

1. هر چند موضوع احکام شرعی مانند روزه ماه مبارک رمضان است، ولی شارع معیار شروع و پایان ماه را اهله و رؤیت آنها دانسته است. بنابراین به طور مسلم، شروع و آغاز ماه قمری با صرفِ خروج ماه از تحت الشعاع و مُحاق، محقق نمی شود؛ بلکه باید قدری از خروج ماه از محاق بگذرد که قابل رؤیت باشد. از این رو، ملاک آغاز ماه های قمری «رؤیت هلال» است (رؤیت هلال، ج 2: 1159، 1185، 1271، 1274).

2. چنان که بسیاری از فقیهان نیز بر این باورند حق آن است که رؤیت هلال طریقت دارد نه موضوعیت؛ یعنی از آن جا که نشانه ها و علائم دیگر در شرع مقدس، جایگزین رؤیت می شوند هر چند بالفعل، رؤیت محقّق نشده باشد، می فهمیم که رؤیت، موضوعیت ندارد. به عنوان نمونه، با گذشت سی روز از ماه قبل، حکم حلول ماه جدید می کنیم، ولو بالفعل رؤیت نشود؛ یا کسی استهلال نکند یا بر اثر وجود مانعی، هلال رؤیت نشود؛ نیز اگر هلال در شرق، رؤیت شود، اوّل ماه برای نقطه غربی هم عرض آن نیز ثابت می شود، هر چند که هلال در نقطه غربی، رؤیت نشود (همان: 1188، 1267، 1268، 1383، 1384).

3. در بسیاری از ماه های قمری، وضع ماه بدین منوال است که هلال، شب سی ام با چشم غیرمسلح قابل رؤیت نیست، ولی با ابزار دیده می شود؛ یعنی ماه، پس از خروج از محاق، هنوز به درجه ای نرسیده و آن  اندازه نور کسب نکرده که بتوان آن را بدون ابزار دید، ولی با چشم مسلح ممکن است دیده شود. لازمه این امر آن است که اگر رؤیت هلال با چشم مسلح معتبر باشد، حلول ماه، یک روز زودتر ثابت می شود و اگر رؤیت بدون ابزار ملاک باشد، آغاز ماه یک روز دیرتر ثابت خواهد شد.

4. با این مقدمات روشن شد که روایات رؤیت هلال، از روایات دسته دوم آغاز این مقاله محسوب می شوند و همان طور که در آن موارد، از جمله تشخیص حد ترخص، استفاده از ابزاری مثل دوربین و تلسکوپ به هیچ وجه معتبر نیست، در رؤیت هلال نیز چنین است، چون از این جهت یعنی به لحاظ در مقام تحدید بودن هیچ فرقی بین آنها نیست.

5. از بررسی مجموع موارد مذکور، این مناط کلی به دست می آید که اگر استفاده از یک حس مانند رؤیت و سمع، جنبه ابزاری داشته باشد، تحولات فن آوری و توسعه در آن، به عنوان ابزار و طریق شرعی پذیرفته نیست و استفاده از این ابزار با در مقام تحدید بودن سازگاری ندارد و چون رؤیت هلال نیز راهی برای علم به رؤیت پذیری هلال است و خود رؤیت، موضوعیت ندارد، بنابراین دیدن با چشم مسلح، معتبر نیست و نمی تواند دلیل شروع ماه قمری باشد. به عنوان مثال؛ برای توضیح بیشتر و تقریب به ذهن می گوییم، برای ثبوت اول ماه، رؤیت هلال و برای تشخیص حد ترخص، رؤیت دیوارهای شهر معیار است و واقعه  هم در هر دو مورد، خالی از این چهار فرض نیست:

الف) فقط رؤیت با چشم غیرمسلح، موضوع حکم و معتبر است (و هو المطلوب و المختار).

ب) هم رؤیت با چشم غیرمسلح، موضوع حکم و معتبر است و هم رؤیت با چشم مسلح.

ج) فقط رؤیت با چشم مسلح، موضوع حکم و معتبر است.

د) تا قبل از اختراع و ساختن دوربین و تلسکوپ، موضوع حکم و معتبر فقط رؤیت با چشم غیرمسلح بود و پس از آن، تنها رؤیت با چشم مسلح است.

روشن است که فرض مقبول، فقط صورت اول است و فرض های بعدی ممنوع است، زیرا لازمه ی فرض دوم آن است که حد ترخص هم مثلاً یک فرسخ باشد (رؤیت با چشم عادی) و هم سه فرسخ مثلاً (در رؤیت با چشم مسلح) (فرض، جایی است که مثلاً دیوارهای شهر تا فاصله سه فرسخ با ابزار رؤیت شود نه چهار فرسخ بیشتر) و نیز در بسیاری از ماه ها هم مثلاً روز شنبه اول ماه باشد (چون روز جمعه، فقط با تلسکوپ قابل رؤیت است) و هم روز یک شنبه، چون (کما هو المفروض) فقط روز شنبه با چشم غیرمسلح قابل رؤیت است.

 به عبارت دیگر، لازمه اش آن است که در طول بیش از هزار سال که از ابزار برای رؤیت استفاده نمی شد، در تمام موارد مشابه مثلاً روز یک شنبه و پس از استفاده از ابزار در عین همان فرض، روز شنبه اول ماه باشد. بدیهی است که لازمه این فرض، لغویت تحدید مذکور لغو و مستلزم تنافی باشد؛ زیرا مستلزم آن است که حد ترخص هم یک فرسخ باشد و هم سه فرسخ؛ و هم اول ماه، وقتی است که مثلاً 18 ساعت از خروج قمر از محاق گذشته باشد (در رؤیت با چشم غیرمسلح) و هم وقتی است که 12 ساعت (در رؤیت با چشم مسلح).

فرض سوم هم که بدیهی البطلان است؛ زیرا لازمه اش آن است که شارع مقدس، چیزی را ملاک و معیار قرار داده که تا بیش از هزار سال از دسترس مکلفین خارج بوده است و با جعل چنین معیاری، مردم در بسیاری از ماه ها برخلاف واقعه عمل کرده اند آنچه بر اثر فعل شارع!

فرض چهارم همان تالی فاسد فرض دوم را دارد و احدی به آن ملتزم نمی شود.

بنابراین، با توجه به این که شارع مقدس معیاری را برای حلول ماه برای مردم قرار داده که از همان آغاز در دسترس مردم بوده است، بر خلاف محاسبات حرکات خورشید که فقط اهل فن از آن مطلع بوده اند و این نکته از آیه شریفه «یسئلونک عن الأهله» معلوم و مشخص است، در نتیجه باید لازم باشد که همان رؤیتی که در زمان شارع مقدس برای مردم قابل دستیابی بوده، معتبر و موضوع حکم باشد، آن هم نه به دلیل انصراف رؤیت به رؤیت متعارف آن زمان، و نه تبادر آن نوع رؤیت به ذهن که برخی از فقیهان به آن تمسک کرده اند (رؤیت هلال، ج2: 1189و 1268).

 زیرا در روایات دسته اول هم طبق این مبنا باید به آن قائل شد، با این که اساساً قابل التزام نیست، بلکه به دلیلی که گذشت یعنی در مقام تحدید بودن روایات رؤیت هلال و موضوعیت نداشتن آن، بر خلاف روایات دسته اوّل و می توان مؤیدات و شواهدی نیز بر آن افزود؛ که هر چند دلیل مستقلی محسوب نمی شوند.

1. لازمه معتبر بودن رؤیت با چشم مسلح آن است که شارع مقدس بیش از هزار سال مردم را به اشتباه افکنده باشد که البته پذیرفتنی نیست. یعنی در بسیاری از ماه های سال، شارع حدی را ملاک شروع ماه قرار داده (قابلیت رؤیت ماه با چشم مسلح، مثلاً 12 ساعت پس از خروج از محاق) که این حد تا بیش از هزار سال پیش از این، قابل دسترسی نبوده است و مردم یک روز پس از آن را (قابلیت رؤیت ماه با چشم غیرمسلح، و مثلاً 18 ساعت پس از خروج از محاق (به معنی احاطه شده ، سه شب آخر ماه قمری)) اول ماه می دانسته اند و عید فطر، شب قدر، عرفه و عید قربان را بر خلاف واقع یک روز دیرتر می دانسته اند، آن هم نه بر اثر تقصیر مکلفین، بلکه بر اثر فعل و جعل شارع. اما اگر رویت با تلسکوپ های غول پیکر 850 تنی معیار باشد، هنوز هم در اختیار مسلمانان نیست! به عبارت دیگر، تکلیف شارع بر مخاطبان و مکلفان باید قابل عمل باشد.

بنابراین اگر رؤیت با چشم مسلح معیار باشد، بدین معناست که شارع مقدس دستوری داده که در بسیاری از ماه ها تا قرن ها برای مکلفین قابل عمل نبوده است؛ زیرا اگر ملاک رؤیت با چشم مسلح باشد، مثلاً روز شنبه عید فطر بوده است؛ در حالی که مسلمانان طبق رؤیت بدون ابزار، روز یکشنبه را عید گرفته اند، و تکلیف واقعی شارع مبنی بر شنبه بودن عید فطر برای آنان قابل عمل نبوده است و معقول نیست شارع دستوری بدهد که برای مکلفان، مثلاً تا ده قرن عملی نباشد.

2. شارع، رؤیت هلال را موضوع حکم قرار داده است و اطلاق هلال بر هلال واقعی غیر قابل رؤیت با چشم غیرمسلح یعنی غیر قابل رؤیت در عصر شارع استعمال لفظ در غیر معنای آن است. زیرا هلال، مشتق از «هلّ» به معنی «بدا و ظهر» یا «صرخ» می باشد و چون مردم هنگام رؤیت آن، صدای خود را به فریاد و تکبیر و تهلیل، بلند می کردند به آن هلال گفته اند و از همین باب است «استهل الصبحا» یعنی هنگام ولادت کودک گریه و سرو صدا کرد (لسان العرب، ج 11: 71).

3. قول به اعتبار رؤیت هلال با چشم مسلح  با مشکل بزرگ تری مواجه است و آن این که قدرت دوربین ها و تلسکوپ ها یکسان نیست. مثلاً یک نفر در جنوب شرقی شهرستان بافت، موفق شد هلال جمادی الآخره 1422 را با دوربین دوچشمی 150  40 صا ایران شکار کند و ولی همان شخص در همان وقت و همان نقطه با دوربین 120 20 صا ایران نتوانست هلال را ببیند، یعنی دو برابر شدن عدسی چشمی یا بزرگ نمایی دوربین سبب رؤیت شد و در همان شرایط، با دوربین 120 20 رؤیت ممکن نشد (تحقیقات اسلامی ، سال 15 ، شماره 2 و سال 16، شماره 1، ص 111 ، روشها ، رتبه ها و تجارب رصدی و علمی، نیز رک: همان ص 91 ـ 93 (بررسی علمی رؤیت هلال)

به عقیده کارشناسان، چه بسا، هلال با تلسکوپ های معمولی موجود در ایران قابل رؤیت نباشد، امّا در همان حال، با تلسکوپ هیل قابل رؤیت است و ممکن است در آینده تلسکوپ قوی تری نیز ساخته شود. در این صورت، گاهی اوقات و در برخی از آفاق اگر رؤیت با هیل را معتبر بدانیم، ماه یک روز زودتر ثابت می شود و اگر فقط رؤیت با تلسکوپ های معمولی معتبر باشند، خود همین ضابطه مند نبودن و به هم ریختگی معیار که قطعاً مخالف در مقام تحدید بودن شارع است، یکی از شواهد ضعف این قول است.

اختلاف در مسأله رؤیت هلال با چشم مسلح، اختصاص به مسلک مشهور فقها یعنی لزوم اشتراک و اتحاد آفاق ندارد.

مراجع

منابع

قرآن کریم.

ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت دارالفکر، بی تا.

رؤیت هلال، تهیه و تحقیق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، مرکز احیای آثار اسلامی، قم: بوستان کتاب، بی تا.

رؤیت هلال؛ مشکلات و راه حل ها، فصلنامه تحقیقات اسلامی، سال 16، شماره 1.

الزحیلی، وهبه، الفقه الاسلامی و ادلته، دمشق: دارالفکر، بی تا.

الزحیلی، وهبه، کتاب مذاهب الربعه، بیروت: دارالکتاب العلمیه، بی تا.

شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، احیاء تراث.

فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، جمعی از پژوهشگران موسسهی دایره المعارف فقه اسلامی، قم 1426ق.

عثمانی، محمدشفیع، تفسیر معارف قرآن، بی جا: شیخ الاسلام احمد جام، 1392ش.

ندوی، شفیق الرحمن، کتاب فقه میسر(حنفی)، بی جا: شیخ الاسلام احمدجام، 1384ش.

واسطی، تاج العروس من جواهر القاموس، ترجمه سید محمدمرتضی حسینی دارالفکر. 

فصلنامه حبل المتین شماره 17

ادامه دارد...

نظر شما