«بندی لی» نویسنده کتاب «پرونده خطرناک ترامپ» روان پزشک مشهور آمریکایی در گفتوگو با «فرهیختگان»:
گزارش وضعیت روانی ترامپ را به کنگره دادم
صاحبخبر - چاپ کتاب جنجالی «آتش و خشم: درون کاخ سفید ترامپ» که در آن «مایکل وولف» نویسنده کتاب، رفتارهای دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالت متحده را بچگانه خوانده است و در پی آن دیدار سه ماه قبل «بندی ایکسلی» روانپزشک دانشگاه «ییل» و متخصص امور برنامههای پیشگیری از خشونت در زندانهای آمریکا با تعدادی از قانونگذاران کنگره آمریکا با موضوع سلامت روانی دونالد ترامپ، این موضوع را به چالش اصلی رسانههای آمریکا و جهان تبدیل کرد؛ چالشی که توسط نمایندگان حزب دموکرات و برخی رسانهها که ترامپ پیشتر آنها را «فیکنیوز» میخواند بسط و گسترش یافت. تردیدها در رابطه با سلامت روانی دونالد ترامپ رئیسجمهور جمهوریخواه آمریکا با ورود یک گروه 45 نفری از نمایندگان حزب دموکرات و تعدادی از روانشناسان نزدیک به آنها به مساله شدت بیشتری به خود گرفت. بحث سلامت روانی ترامپ که بیشتر از جانب مخالفان رئیسجمهور و سیاستهایش پیگیری میشد با سپری شدن ایام به دست فراموشی سپرده میشد که «ایکسلی» یکی از روانشناسانی که با نمایندگان کنگره درباره این مساله دیدار کرده بود، در یادداشتی طی روزهای اخیر در روزنامه «نیویورکتایمز» با ابراز تردید در رابطه با سلامت روانی ترامپ مساله را بار دیگر مطرح کرد. «لی» با اشاره به ماجرای تیراندازی اخیر در مدرسه فلوریدا نوشت: «در حال حاضر ما با وضعیت مشابه این تیراندازی در کشورمان مواجه هستیم زیرا با رهبری خطرناک سروکار داریم که به سلاحهای بسیار کشندهتری دسترسی دارد.» وی خطاب به ترامپ مینویسد: «آقای رئیسجمهور! لطفا خود را در معرض یک بررسی وضعیت عقلی مناسب قرار دهید. اگر خواهان انجام این کار نیستید، همیشه امکان استعفا دادن برای شما وجود دارد.» «فرهیختگان» در گفتوگو با «بندی ایکسلی» بحثهای مطرحشده در رابطه با سلامت روانی دونالد ترامپ و موارد قانونی پیشبینیشده در قانون اساسی آمریکا برای رسیدگی به موضوعات مشابه را مورد بحث و بررسی قرار داده است. لطفا خودتان را معرفی کنید. من «بندی ایکسلی»، دانشآموخته دانشکدههای آموزش پزشکی و روانپزشکی دانشگاههای ییل و هاروارد و از اعضای موسسه ملی سلامت روان آمریکا و استاد دانشگاه حقوق و بخش روانپزشکی دانشکده پزشکی ییل هستم. نظرات و سیاستهای دونالد ترامپ از زمان ورود به کاخسفید مخالفتهای بسیاری را ایجاد کرده است. درست است که بسیاری از افراد برجسته موافقان و مخالفانی هم دارند اما سوءرفتار ترامپ باعثشده برخی او را بیمار یا دیوانه بخوانند. آیا بهعنوان یک روانپزشک معتقدید که دونالد ترامپ واقعا از بیماری روحی رنج میبرد؟ نام این بیماری و علائم و اثرات آن چیست؟ او در حال حاضر نشانههای بسیاری از مشکلات روانشناختی و اختلال عصبی از خود بروز میدهد که حاکی است حال او خوب نیست؛ با این حال، بدون معاینه کامل مغز و اعصاب، ما نمیتوانیم بگوییم دقیقا ترامپ از چه بیماری رنج میبرد. علائمی که در رفتار ترامپ دیده میشود گویای چه مسائلی است؟ از نظر روانشناختی ترامپ حساسیتی ویژه در قبال خشونت از خود نشان میدهد؛ در واقع خشونت در گذشته بهترین نمونه برای پیشبینی خشونتهای آینده است. ترامپ در مکالمات شفاهی مواضعی تهاجمی دارد، همچنین به تجاوز جنسی و تحریک طرفدارانش به اعمال خشونت مفتخر است و خشونت و سلاحهای قدرتمند برای او جذابیت فراوانی دارند. او بهطور پیوسته ملتهای مخالف را با سلاحهای هستهای تهدید میکند؛ ترامپ همچنین ویژگیهای خاصی دارد که بهشدت با خشونت مرتبط هستند از آن جمله میتوان به تکانشگری، بیپروایی، پاسخهای پارانوئید، بحث و جدل در مورد واقعیت، واکنشهای خشمگینانه، عدم همدلی و نیاز مداوم به احساس قدرت اشاره کرد. از لحاظ توانایی کار کردن، سوالاتی در مورد اینکه آیا او میتواند در مورد مسائل مهم مشاوره بدهد یا اطلاعات مهم را حفظ کند و آیا توانایی فرآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات را دارد و اینکه قبل از صادر کردن فرمانی میتواند عواقب و پیامدهای آن را تجزیه و تحلیل کند، مطرح است. از منظر شناختی هم فقدان قابلتوجهی در ترامپ وجود دارد، بهطوری که هم متخصصان و هم غیرمتخصصان در توانایی او در فهم کامل یک موضوع یا مفهوم با دیده تردید مینگرند. از لحاظ عصبی، ما دستکم شاهد بخشهایی از سخنرانیهای ناهمگون و نامتوازن او بودهایم، سکتههایی که در میان سخنان وی ایجاد میشود یک سکته موقت و گذرا نیست و اغلب این سکتهها جدی و قابل توجهند. این سکتهها بهویژه زمانی که فرد تحت استرس بالا و مصرف مواد غذایی ناسالم و عدم انجام ورزش و تمرینات فیزیکی قرار میگیرد، رخ میدهند. بهعنوان مثال شما میتوانید به دستان ترامپ در حین گرفتن یک فنجان قهوه دقت کنید؛ لرزش دستان او به هیچعنوان طبیعی نیست و نشان از اختلالات عصبی دارد. شما اخیرا دیداری با نمایندگان کنگره آمریکا داشتید تا در مورد بیماری روانی ترامپ با آنها گفتوگو کنید و گزارش خود را به آنان ارائه دهید. لطفا در رابطه با این جلسه و گزارشی که ارائه کردید و اینکه واکنش نمایندگان کنگره در این رابطه چه بود به خوانندگان ما بیشتر توضیح دهید. گزارشی که من در این دیدار با نمایندگان کنگره آمریکا در میان گذاشتم در رابطه با فردی است که در جایگاه ریاستجمهوری آمریکا و با این میزان اختیارات دچار بیثباتی ذهنی است و این میتواند خطری برای مردم آمریکا و جهانیان باشد. من به نمایندگان کنگره گفتم ترامپ شخصی است که بهواسطه گرایش به خشونت، از آن بهعنوان یک راهحل و وسیله برای رسیدن به مقاصدش استفاده میکند. در گزارشم به نمایندگان کنگره که نمایندگان مردم آمریکا محسوب میشوند در رابطه با احتمال وقوع یک جنگ خانمانسوز و ویرانگر هشدار دادم و به آنها گفتم که احتمال ظهور و بروز یک هولوکاست هستهای به هیچوجه دور از ذهن نیست، چراکه ترامپ از درک عواقب و نتایج عملکرد و تصمیماتش ناتوان است. اما در رابطه با واکنش قانونگذاران باید بگویم که آنها با شور و اشتیاق فراوان در طول جلسه به گزارش من گوش دادند و میزان نگرانی آنها در این رابطه شگفتانگیز بود؛ آنان در زمینه بسیاری از بخشهای گزارش با ما همنظر بودند و به نظر میرسید این مساله را که وجود چنین رئیسجمهوری تا چه حد میتواند خطرناک باشد، درک و بر لزوم ارزیابی و معاینه وی تاکید کردهاند. البته بعدها، من یک ملاقات دیگر هم با نمایندگان کنگره در این زمینه داشتم، اما در این جلسه فقط 45 نفر از نمایندگان دموکرات کنگره حضور داشتند. آنچه از این جلسات متوجه شدم این بود که احساس نگرانی در رابطه با وضعیت سلامت روانی رئیسجمهور امری دوطرفه بود و اعضای دموکرات کنگره به همان میزان از این مساله نگران بودند که اعضای جمهوریخواه آن. البته برخی نمایندگان دموکرات در رابطه با اینکه اعضای جمهوریخواه کنگره به دلیل قرابت فکری و همحزب بودن با آقای رئیسجمهور بخواهند کاری در این زمینه بکنند با دیده تردید نگاه میکردند. ماه دسامبر، یعنی زمانی که قوانین مالیاتی قرار بود تصویب شود، جمهوریخواهان به خاطر اهداف سیاسی خود گرد ترامپ جمع شدند حتی کسانی که پیش از این عموما نگرانیهای خود را درباره سلامت او و حتی بروز یک جنگ جهانی سوم ابراز میکردند؛ یعنی ممکن است رسیدگی به مساله سلامت رئیسجمهور مانند بسیاری دیگر از موضوعات قربانی منافع حزبی شود. بهعنوان مثال من این مساله را در رابطه با بحث نفوذ روسیه در آمریکا متوجه شدم و اینکه برای نمایندگان کنگره منافع سیاسی حزبی نسبت به رسیدگی و اظهار نگرانی در رابطه با نفوذ روسها در آمریکا اولویت بیشتری دارد. خلاصه اینکه نمایندگان دموکرات کنگره به ما اعلام کردند در این راه با ما همسو هستند و هیچ مشکلی برای همراهیمان در رابطه با رسیدگی به این مساله که یک مشکل جهانی هم محسوب میشود، ندارند. سوال این است که در میان جمهوریخواهان آیا این اهتمام وجود دارد که در این رابطه کاری انجام بدهند؟ متاسفانه پاسخ واضح به نظر میرسد. گفته میشود رئیسجمهور ایالات متحده قدرتمندترین فرد در جهان است. او توانایی استفاده از سلاحهای هستهای را دارد. چه مکانیسمی وجود دارد برای اینکه چنین فردی به دلیل عدم تعادل روانی جان مردم جهان را به خطر نیندازد؟ در واقع هیچ مکانیسمی برای برطرف کردن این نگرانیها وجود ندارد و عدم وجود یک سازوکار مشخص است که ما را با این نگرانی روبهرو کرده است. البته در این راستا ما از طرح «آزمون ظرفیتسنجی» حمایت کردهایم که درواقع یک ارزیابی مستقل از تواناییهای فردی است. در این شیوه قضاوت یا تصمیمگیری فرد در رابطه با مسائل شخصی و موضوعاتی که در محیط کار با آنها مواجه میشود، مورد بررسی قرار میگیرد. این شیوه باید به صورت معمول و الزامآور در تمامی مشاغل از جمله پست ریاستجمهوری اعمال شود. این فرآیند شامل مصاحبه، آزمونهای مختلف و سنجش میزان اطلاعات در رابطه با پست مورد نظر میشود. در این شیوه تواناییهای فیزیکی و تواناییهای ذهنی فرد به یک میزان مورد ارزیابی قرار میگیرد. در حالی که بر اساس قوانین یک افسر نظامی و یک کارمند غیرنظامی ملزمند برای تصدی یک پست آزمونهای جسمانی و روانی را پشت سر بگذارند فرماندهان و روسای آنها از این قانون مستثنی هستند و این یک اختلال در قوانین محسوب میشود؛ ژنرالهای ارتش آمریکا که سرنوشت سربازان این کشور در دستان آنها و هدایت سربازان در نبردها برعهدهشان است مجبور نیستند چنین آزمونی را سپری کنند، در حالی که به دلیل داشتن چنین مسئولیت سنگینی آنها باید در این آزمونها شرکت کنند و از آنها سربلند خارج شوند. البته باید به این نکته هم اشاره کنم که یک مورد بهخصوص به نام «برنامه اعتماد پرسنل سلاحهای هستهای» که توسط وزارت دفاع ایجاد شده است روشهای معقولی را پیشنهاد میدهد تا اقدامات احتیاطی برای اطمینان از وضعیت پرسنلی که مسئولیت کنترل و انتشار سلاحهای هستهای را دارند به صورت مستمر مورد ارزیابی قرار گیرند. این روشها عبارتند از اینکه فقط آن دسته از پرسنلی که شایستگی و توانایی فردی بالای خود را بهطور مداوم نشان دادهاند شایستگی هدایت و نظارت بر شیوههای استفاده از تسلیحات هستهای را دارند؛ در حالت ایدهآل این افراد باید بهطور مداوم از استانداردهای این برنامه (PRP) پیروی کنند. سال گذشته کتاب شما در مورد خطرات به قدرت رسیدن دونالد ترامپ منتشر شد؛ این کتاب چه چیزی میخواهد به خواننده بگوید؟ آیا پیشبینیهای شما که در این کتاب به آنها پرداختهاید تحقق یافتهاند یا خیر؟ بله، این کتاب حدود 10 ماه قبل چاپ شد و به صورت رایگان در اختیار عموم قرار گرفت؛ یعنی درست زمانی که ترامپ بهعنوان رئیسجمهور در کاخسفید ساکن شده بود و وضعیت او بهمرور رو به وخامت میگذاشت تا اینکه چند ماه بعد، تهدیدات مکرر برای استفاده از زرادخانه هستهای از سوی ترامپ آغاز شد. در حال حاضر، وزارت دفاع به طرز زیرکانهای سیاست»عدم دریافت ضربه اولیه» را کنار گذاشته و از کاربرد سلاحهای هستهای کوچکتر یعنی مشابه همانهایی که هیروشیما و ناکازاکی را از بین بردند، حمایت میکند. در حالی که تلاشهای پنهانی برای تضعیف روند دیپلماتیک حل بحران دو کره و ناگزیر نشان دادن جنگ صورت میگیرد برخی تحلیلگران از آماده شدن آمریکا برای تقابل با ایران سخن میگویند. باید گفت بر اساس بولتن دانشمندان هستهای، «روز قیامت» به آن اندازه نزدیک شده است که تاکنون برای آخرالزمان متصور نبودهایم. پیشبینیهای ما که مبتنیبر تجارب بالینی در رعایت الگوهای بینظیر رفتاری و فکری هستند بینظیر است. آمارهای دیگری نیز از افزایش ناگهانی جنایات مختلف از جمله تیراندازیهای گسترده در مدارس، افزایش کاربرد سلاحهای مرگبار و دوبرابر شدن قتلهایی که توسط سفیدپوستان انجام میشود همه و همه حکایت از بحرانیشدن وضعیت جامعه در زمان ریاستجمهوری ترامپ طی سال گذشته دارند. لازم است نظر شما را به شاخصهای انجمن روانشناسی آمریکا جلب کنم که در گزارش آخرش از افت فاحش سطح سلامت روانی جامعه آمریکا خبر میدهد. طبق این گزارش سلامت روانی جامعه آمریکا حتی بدتر از دوران جنگ دوم جهانی و جنگ ویتنام، بحران موشکی کوبا و حملات 11 سپتامبر است. آیا بیماری ترامپ توسط متخصصان یا موسسات تخصصی مورد تایید قرار گرفته است و ساختار قانونی ایالات متحده میتواند کاری در مورد آن انجام دهد؟ بله، اصلاحیه بیستو پنجم قانون اساسی ایالات متحده در این رابطه وجود دارد که بخش چهارم آن مواردی را در این زمینه بیان کرده است. بخش 4 به این نکته اشاره میکند که هرگاه معاون رئیسجمهور و اکثریتی متشکل از مقامات اصلی دستگاههای اجرایی یا هر مرجع دیگری که کنگره میتواند به موجب قانون پیشبینی کند، طی اعلامیهای کتبی به رئیس موقت سنا و رئیس مجلس نمایندگان اطلاع دهند که رئیسجمهور توان استفاده از اختیارات و انجام وظایف ریاستجمهوری را ندارد، معاون رئیسجمهور بیدرنگ بهعنوان کفیل ریاستجمهوری اختیارات و وظایف فوق را بر عهده میگیرد. از آن پس در صورتی که رئیسجمهور با اعلامیهای کتبی به رئیس موقت سنا و رئیس مجلس نمایندگان اطلاع دهد که ناتوانی وی رفع شده است، میتواند اعمال اختیارات و انجام وظایف ریاستجمهوری را دوباره عهدهدار شود، مگر اینکه معاون رئیسجمهور و اکثریتی متشکل از مقامات اصلی بخشهای اجرایی یا مراجع دیگری که کنگره میتواند از طریق قانون پیشبینی کند ظرف چهار روز طی اعلامیهای کتبی به رئیس موقت سنا و رئیس مجلس نمایندگان اطلاع دهند که رئیسجمهور توان استفاده از اختیارات و انجام وظایف ریاستجمهوری را ندارد. در این صورت، چنانچه کنگره جلسه رسمی نداشته باشد ظرف 48 ساعت تشکیل جلسه خواهد داد و در این مورد تصمیمگیری میکند. چنانچه کنگره ظرف 21 روز پس از دریافت اعلامیه کتبی اخیر یا در صورتی که جلسه رسمی نداشته باشد، ظرف 21 روز پس از اینکه از کنگره خواسته میشود، تشکیل جلسه دهد و با دوسوم آرای هر دو مجلس تشخیص دهد که رئیسجمهور توان استفاده از اختیارات و انجام وظایف ریاستجمهوری را ندارد، معاون رئیسجمهور بهعنوان کفیل وی انجام همان وظایف را بر عهده میگیرد. در غیر این صورت رئیسجمهور اختیارات و وظایف خود را دوباره برعهده میگیرد.∎
نظر شما