شناسهٔ خبر: 24305723 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه وطن‌امروز | لینک خبر

نگاهی به مجموعه 3 جلدی آینه جادو

سئانس ویژه

صاحب‌خبر - عطیه توسلی: «آینه جادو» نام مجموعه‌ای 3 جلدی است که در آن می‌توان با مبانی نظری سید شهیدان اهل قلم در باب سینما آشنا شد. ماده اولیه‌ مباحث کتاب، جزوه‌ای دانشگاهی بوده که برای یک ترم تدریس در مجتمع دانشگاهی هنر، توسط وی فراهم شده بود که بعدها به صورت کنونی بسط پیدا کرده است. این کتاب شامل اساسی‌ترین نظریات آوینی درباره سینما، هنر، جامعه، دین، غرب و روشنفکران و... است. وقت گذاشتن برای سینما بدون خواندن آینه جادو که من آن را سئانس (رجوع به پی‌نوشت) ویژه آوینی نام نهاده‌ام، شاید درک و فهمی برای ما از فیلم حاصل نکند. شاید به علت چندوجهی بودن سینما بتوان در کتاب آینه جادو از هر موضوع گوشه‌ای یافت؛ از فلسفه و عرفان و جامعه‌شناسی گرفته تا سینما و تلویزیون و مارشال مک لوهان و پلنگ صورتی و... و یا شاید هم روح خستگی‌ناپذیر آوینی ا‌ست که آزادانه به هر جایی سرک کشیده است. آوینی در جلد اول کتاب آینه‌های جادو بیشتر به بررسی روابط و بنیان‌های ساختاری سینما می‌پردازد و در گوشه‌هایی از آن هم بنیان‌های فکری خود را بیان می‌کند. برای نمونه او در«فصل دوم» همین کتاب می‌گوید: «تقلید از غرب بر ما روا نیست، چرا که تاریخ ما در امتداد تاریخ غرب نیست! اگر چه سینما یکی از دستاوردهای غربی‌ است لکن در نزد ما و با سیر تاریخی‌ای که با انقلاب آغاز شده است، «صورت» دیگری متناسب با اعتقادات ما خواهد پذیرفت. درست است که «زبان سینما» یا «بیان مفاهیم سینما» قواعد ثابتی فراتر از غرب و شرق دارد اما باز هم نمی‌توانیم مقلد غرب باشیم و باید خودمان به اجتهاد برسیم و سینما را بار دیگر در ادب و فرهنگ اسلام معنا کنیم». او مونتاژ را به مثابه معماری سینما معنا می‌کند و می‌گوید: «فضا و مکان در سینما ماهیتی مجرد، مطلق و آرمانی دارد». به اعتقاد آوینی از آنجا که در سینما از «زمان» فقط به کیفیت باطنی آن توجه می‌شود، کاملاً معقول و مقبول است اگر لحظه‌ای به قدر یک ساعت وسعت پیدا کند. کیفیت باطنی زمان، همان دریافتی است که ما در درون خویش از زمان داریم. او مونتاژ را قبل از تکنیک یک ارزش‌گذاری می‌داند. ارزش‌گذاری اشیا و اشخاص و حالات، در جریان وقایع و حوادث سینمایی. آوینی در «فصل اول» کتاب بشدت سینمای غیرجذاب را نفی می‌کند؛ برای او جذابیت یک اصل است اما آنچه زیربنای اصلی تعامل فیلم و مخاطب است ریشه در فطرت دارد. به اعتقاد آوینی سینما، رشته جذابیت خویش را به نقاط ضعف بشر متصل کرده است و برای مسخر ساختن مخاطب از هیچ کاری فروگذار نیست. او جذابیت در سینما را از جانبی به داستان و از جانبی دیگر به تصویر و از جانب سوم به ملغمه‌ای که از ترکیب داستان و تصویر پدید آمده و می‌تواند توهمی از واقعیت ایجاد کند، می‌داند. فصل سوم این کتاب که «آینه جادو» نام گرفته است، به شرح واقعیت سینمایی می‌پردازد و تفاوت‌های آن را با واقعیت خارجی مطرح می‌کند. واقعیت عرضه شده در فیلم را بیش از هر چیز قابل قیاس با فضای مثالی رویا می‌داند و می‌گوید: «در رویا نیز همه چیز نشانه و علامت است، نه واقعیت». او «سینما» را «آینه‌ جادو» می‌خواند، آینه‌ای که در آن چهره‌ باطنی بشر امروز بی‌پرده انعکاس می‌یابد. در این کتاب مقالات دیگری از جمله «قاب تصویر و زبان سینما» وجود دارد که به ضرورت نشانه‌شناسی و بررسی رابطه نشانه تصویر و کادر دوربین که همان قاب مستطیل‌شکل سینماست، می‌پردازد. «زبان، تلویزیون و سینما»؛ او در این مقاله رابطه این سه ابزار را با یکدیگر بررسی می‌کند و زبان را حافظ فرهنگ یک امت می‌داند و تاکید می‌کند حفظ اصالت فرهنگی امت لاجرم منتهی به حفظ شأن حقیقی کلمات در زبان آن امت است. و مقاله «رمان، سینما و تلویزیون» که وجه تشابهات و تفاوت‌های این چند رسانه را مورد ارزیابی قرار می‌دهد. و آخرین مقاله این کتاب «تاملاتی در ماهیت سینما» نام گرفته است. بخشی از مطالب این مقاله عبارتند از: فیلمساز چه غایاتی را دنبال می‌کند؟ آیا فیلمساز از صلاحیت اظهار نظر کردن در همه‌ موارد برخوردار است؟ آیا سینما «بازآفرینی واقعیت» است؟ چگونه می‌توان سینما را مسلمان کرد؟ و «فیلم مستند و تفاوت‌های آن با فیلم داستانی»، «نسبت میان تماشاگر و دوربین»، «خصوصیات بیانی سینما با توجه به قاب تصویر»، «مفهوم حرکت»، «حکمت مونتاژ» و... جلد دوم آینه جادو که بیشتر به تحلیل مصداقی پرداخته، در بردارنده تمام نقد فیلم‌هایی است که سیدمرتضی آوینی در فاصله سال‌های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ نگاشته است؛ به اضافه 3-2 مقاله سینمایی دیگر. این نقدها شامل فیلم‌های مهم جشنواره نهم، دهم و یازدهم فجر می‌شود. ضمن آنکه 2 مقاله ابتدای کتاب هم با تأکید بر فیلم‌های جنگی به نمایش درآمده در جشنواره هفتم نوشته شده‌اند. 2 مقاله پی در پی هم که در زمان اکران عمومی فیلم «هامون» نوشته شده است و یک نقد درباره فیلم «مهاجر» در کنار یادداشت‌های جشنواره هشتم قرار دارد. به جز اینها، بقیه مقالات، یکی همان نامه معروف به ابراهیم حاتمی‌کیاست با عنوان «نامه‌ای به دوست زمان جنگ»، دیگری یادداشتی شاعرانه درباره مجموعه تلویزیونی «قصه‌های مجید» و 2 نقد بر فیلم‌های خارجی «زیر آسمان برلین» و «رقصنده با گرگ‌ها». البته در این کتاب غرب‌ستیزی و روشنفکرگریز بودن آوینی را به وضوح می‌توان متوجه شد. از نظر او غرب تا مغز استخوانش پوسیده است و تولید هر فکر و هنر نیازمند یک تحول اساسی است تا بتواند قابلیت مطرح شدن پیدا کند. او می‌گوید: «بنده معتقدم برای فیلم‌های خارجی تا آنگاه که یک انقلاب بزرگ فرهنگی در آنجا رخ نداده است باید فقط در محدوده تکنیک فیلم به نقادی پرداخت، چرا که اصولاً غربی‌ها حرفی برای گفتن ندارند». یا در جایی دیگر می‌گوید: «روشنفکرجماعت تعلقی به شرق و ساحت عارفانه آن ندارد. آدم‌هایی سطحی که به جلد کتاب‌ها و نام‌شان بیشتر از خود کتاب اهمیت می‌دهند. آنها معتاد به سطح هستند و هر چه سطحی است با سطحی‌نگری و روشنفکری ارتباط دارد». او در تحلیل‌های خود فیلم «هامون» ساخته «مهرجویی» را نمونه کامل روشنفکری می‌داند. آوینی برای آگاه ‌کردن منتقدانی که «هامون» را یک اثر دینی می‌دانند، شخصیت هامون، ارتباط با همسر و محیط اطرافش را تحلیل می‌کند: «سراسر فیلم حکایت از آن دارد که هم هامون و هم صورت واقعی آن [مهرجویی] گرفتار ظاهربینی روشنفکری شده‌اند؛ آقای هامون نوعی از روشنفکری را نفی و نوعی دیگر را اثبات می‌کند، روشنفکری‌ای که خود او به آن گرفتار شده خطرناک‌تر است». آخرین مقاله کتاب که مفصل هم هست، به طور کامل یک فیلمساز کلاسیک معتبر سینمای جهان را مورد ارزیابی قرار می‌دهد. این مقاله با عنوان «عالم هیچکاک»، تفسیری جامع درباره ویژگی فیلم‌های آلفرد هیچکاک، نسبت سینما و ادبیات در آثار وی، معنای راز در قصه‌هایی که او تعریف می‌کند و مفهوم گناه، ترس، وسوسه و معما در فیلم‌های او است. و جلد سوم آینه جادو: این کتاب در سه بخش تنظیم شده است که در بخش اول به مسائلی با محوریت ماهیت سینما پرداخته شده است. بخش دوم کتاب حاوی 2 مقاله و یک گفت‌وگو درباره فیلم‌سازی مستند است و بخش سوم آن نکات تازه و قابل تاملی درباره سینماست. 2 مقاله ابتدای کتاب با عناوین «سینما و مردم» و «کدام سینما؟» به طرح مباحثی جدی درباره اهمیت مخاطب در سینما و بی‌اعتنایی سینمای روشنفکری به مقوله جذابیت می‌پردازد. سپس به «سینما، مخاطب» می‌رسیم که حاوی متن سخنرانی جنجالی وی در سمینار «بررسی سینمای پس از انقلاب» است. آوینی در این فصل مسائلی را که طی مدت فعالیت روزنامه‌نگاری خود در مجله سوره عنوان کرده بود، به شکل دیالکتیک مطرح می‌کند. بخشی از این مسائل، پاسخ‌های کتبی به نامه‌های اعتراض‌آمیزی است که در همان سمینار خطاب به او نوشته شده بود. این پرسش و پاسخ‌ها علاوه بر آنکه جذابند، نوعی جمع‌بندی آخرین عقاید آن شهید درباره سینما، روشنفکری، عرفان‌زدگی و هنر مدرن محسوب می‌شوند. «سینما هنر محض نیست»؛ این مقاله با نقد سیستم آموزشی دانشگاه‌ها شروع شده و بعد به ضرورت ایجاد مباحثی با محور فلسفه سینما در دانشگاه‌ها اشاره دارد و آن را یکی از اصلی‌ترین مسائلی مطرح می‌کند که در شکل‌گیری سینما به عنوان منشأ تحولات فرهنگی موثر است. و مقاله «سینما، تکنولوژی» مصاحبه مجله فیلم با آوینی است که با محوریت ماهیت سینما و نحوه به کارگیری این صنعت گران، به عنوان هنری که دارای مولفه‌های ایرانی- اسلامی باشد، انجام شده است. «جایگاه فیلم کوتاه در سینمای ایران» نیز مصاحبه‌ای کوتاه است که آوینی در آن به شاخصه‌ها و تفاوت‌های فیلم کوتاه در قیاس با فیلم بلند اشاره کرده است. در مقاله «تکنیک در سینما» تعریفی از تکنیک ارائه می‌شود: «اغلب از تکنیک در سنیما تلقی یک مهارت فنی صرف دارند که به مضمون یا به قول امروزی‌ها «ایده» امکان ظهور و بیان می‌بخشد. تعریفی که اینان از تکنیک دارند، همان «ابزار» است، آنان تکنولوژی را نیز وسیله‌ای می‌دانند که می‌تواند در خدمت هر غایتی درآید. حال آنکه تکنولوژی با غایات معینی پدید آمده است و به تعبیر روشن‌تر، فرهنگی است که شیئیت پیدا کرده و به صورت ابزار درآمده است... اما تکنیک سینما، حتی از همان نخستین مرحله که انتخاب یک طرح داستانی یا داستان‌گونه است، خود را منکشف می‌کند، هر چند اوج انکشاف تکنیک در مرحله‌ای است که فیلمنامه به فیلم تبدیل می‌شود». 3 مقاله «نگاهی دوباره به روایت فتح»، «واقعیت در سینمای مستند» و «یک تجربه ماندگار» به نحوه ساخته‌ شدن مجموعه برنامه‌های روایت فتح و مسائل فنی آن می‌پردازد. «سینما و هویت دینی دفاع مقدس»؛ او در این مقاله به تفاوت سینمای دفاع مقدس و سینمای جنگ می‌پردازد: «سینمای دفاع مقدس را نباید با سینمای جنگ یکسان دانست، سینمای جنگ ملزومات و ساختار خاص خود را دارد که سینمای دفاع مقدس هیچ‌یک از آنها را نمی‌پذیرد. از جمله تفاوت این دو ژانر در این است که سینمای جنگ، هم کشتن دارد هم کشته شدن، عین جنگ اما هم کشتن رزمندگان ما با دیگران فرق داشت و هم کشته شدن آنها، اینجا کسی برای لذت انتقام و خالی کردن گرفتگی‏های روحی شلیک نمی‏کرد و هنگام رفتن از این دنیا با حسرت از آن جدا نمی‏شد». آوینی در ادامه می‌گوید: «همه جنگ‌ها بد است مگر جهاد فى سبیل‌الله و لذا چون دفاع مقدس ما مسلخ و مقتل عشاق و عرصه حضور دلیران حق‌پرستى چون همت، خرازى و دیگران که از مقام خلیفه‌اللهى بشر دفاع مى‌کردند، بوده است، سینمای دفاع مقدس ما با سینمای جنگ تفاوت‌های آشکار دارد و اگر این چنین نبود وظیفه سینماگران نیز آن بود که به جای مهاجر و دیده‌بان و سفر به چزابه، «غلاف تمام فلزى» بسازند و نظام نهیلیستى ارتش‌هاى دنیا را به استهزا بگیرند... سینمایی را که اکنون در کشور ما خود را موقوف به جنگ کرده است، نباید مشمول عنوان کلی «سینمای جنگ» دانست و راستش، اگر جنگ ما نیز در زمره جنگ‌هایی بود که در این قرون اخیر کره زمین رخ داده است، بنده خود از نخستین کسانی بودم که از نظرگاهی مخالف با جنگ فیلم می‌ساختم». و در آخر «گزارشی شتاب‌زده درباره سینمای پاکستان» که این مقاله گزارش سفر 50 روزه آوینی به پاکستان است. او تناقضات فرهنگی این کشور را که بر اثر تلفیق سنت‌های دیرین پاکستانی‌ها با فرهنگ وارداتی است بیان می‌کند. حرف آخر شهید آوینی را می‌توان یکی از متفکران دینی در عرصه سینمای ایران خواند که علاوه بر فعالیت‌های تجربی همچون روایت فتح، به حیطه نظریه‌پردازی هم وارد شده است. او کسی ا‌ست که توانسته معارف اسلامی و جنبه‌های معنوی حرکت‌های انقلابی را در عرصه هنر ارائه کند. افراد زیادی نظرات و دیدگاه‌های آوینی را مورد نقد قرار داده‌اند ولی این نقدها را می‌توان کاملاً طبیعی دانست، چرا که او جزو اولین نفراتی ا‌ست که نظریه‌پردازی‌هایش بدون ترجمه یا گرته‌برداری از کتاب‌ها و نظریات غربی ارائه شده است. برای کسانی که پیشینه‌ مذهبی دارند و می‌خواهند تخصصی وارد مباحث سینمایی شوند، مطالعه این سه جلد کتاب واجب و ضروری است. *** پی‌نوشت «سئانس» یا «سانس» در اصطلاح به معنای بازه زمانی است که یک فیلم در یک سالن سینما به نمایش درمی‌آید.

نظر شما