شناسهٔ خبر: 24268345 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

جام‌جم در گفت‌وگو با کارشناسان چالش‌های مطبوعات را در دوره قدرت‌نمایی شبکه‌های مجازی بررسی می‌کند

بـوی کاغـذ عطر چـاپ

آسمان مطبوعات ایران، چند سالی است ابری شده و نفس‌های کاغذی‌اش گهگاه آن قدر به شماره افتاده که نگران شده‌ایم نکند از دستش بدهیم. بحران‌های مختلف، از گرانی کاغذ گرفته تا محدودیت‌ها و خط قرمزهای باربط و بی‌ربط و رقیب قلدری چون فضای مجازی که آمده تا با تنوع رنگ‌های گوناگون و ظاهر و اشکال مختلفش دل از مخاطبان ببرد، دست به دست هم داده‌اند و پایشان را گذاشته‌اند روی گلوی رسانه‌ای که روزی برای خودش صاحب اعتباری شایسته بوده است و چشم‌های زیادی صبح به صبح به امید خریدنش و خواندن اخبار آن از خواب باز می‌شدند.

صاحب‌خبر -

زنگ خطر برای مطبوعات مدتهاست به صدا درآمده و فریاد صاحبان این وادی بلند شده که عرصه بر آنان تنگ شده است. اما در این میان عدهای میگویند این موجهای مختلف میگذرند، توفانها فرو مینشینند و مخاطبان بعد از مدتی سرگرم شدن با امکانات فضای مجازی، دوباره به آغوش عطر کاغذ و بوی جوهر چاپ برمیگردند و اخبارشان را به صورت مطمئن و موثق از آن دریافت میکنند. جامجم در این گزارش نظرات عدهای از کارشناسان رسانه کشور را جویا شده و سرنوشت حیات مطبوعات را با آنان در میان گذاشته است.

گناه مخاطبان چیست؟

علیاکبر قاضیزاده، استاد پیشکسوت مطبوعات کشور با اشاره به وضعیت امروز روزنامهنگاری به جامجم میگوید: من اصلا به این قضیه که صرف وجود فضای مجازی باعث رکود دنیای مطبوعات شده است، اعتقاد ندارم. اینکه بگوییم علت روزنامه نخواندن مردم، وجود فضای مجازی است، نظر درستی نیست و من موافقش نیستم. درست است که امکانات تکنولوژیک جدید بر ادامه راه مطبوعات سنتی تاثیر گذاشتهاند، اما با این حال اصلیترین دلیلی که ممکن است مطبوعات ما را به نابودی بکشاند و جلوی روزنامه خریدن و خواندن مردم را بگیرد، نه وجود این فضا که نقش خود من و شمای روزنامهنگار است؛ یعنی افرادی که داریم در رسانههای رسمی کشور کار میکنیم. مشکل از آنجا آغاز شد که در دهههای اخیر، هر کسی با هر پیشینه و تحصیلات و نوع نگرشی کوشید شانس اش را در روزنامهنگاری امتحان کند و به تحریریهها پا بگذارد. در آن دوران از آنجا که تحریریهها بشدت به نیروهای کار ارزان احتیاج داشتند، این افراد توانستند با ورودشان در تحریریهها جاگیر شوند و از همان زمان تا به حال به کار کردن در جراید و رسانهها مشغول هستند.

قاضیزاده به نقش مخاطبان و خوانندگان مطبوعات هم اشاره میکند و ادامه میدهد: در چنین شرایطی گناه مخاطبان چیست؟ آنها روزنامه را باز میکنند و در تمام صفحات آن، حتی یک تیتر یا عکس که با زندگیهای واقعیشان در ارتباط باشد، نمیبینند؛ در نتیجه دلیلی برای ادامه خریدن روزنامهها ندارند. مگر ما تنها کشوری هستیم که فضای مجازی داریم؟ کشورهای دیگر هم همین فضا را دارند و با این حال مطبوعاتشان تعطیل نشده است. نباید تمام تقصیرها را به گردن فضای مجازی بیندازیم. مشکل این است ما کارمان را بلد نیستیم. باید دید حرفهای را در مطالب روزنامههایمان تقویت کنیم، به روزنامهنگاران آموزشهای حرفهای بدهیم و خودمان را به جریان روزنامهنگاری دنیا برسانیم. اگر میخواهیم مخاطبان برگردند، باید این شرایط را رعایت کنیم.

نیازهای فرامتنی نسل جدید

فریدون صدیقی ازجمله روزنامهنگاران باسابقه است که در سالهای اخیر به تدریس روی آورده و اندوختههایش را به نسلهای جدید روزنامهنگاری منتقل میکند. این استاد با اشاره به وضعیت کنونی مطبوعات در کشور، تقابل آن با عرصه فضای مجازی و شرایط ادامه حیات روزنامههای سنتی به خبرنگار ما میگوید: نسلهایی که امروز در مجاورت فضای مجازی قرار دارند و اخبار و اطلاعاتش را از آن دریافت میکنند یا خودشان به تولید محتوا میپردازند، عموما سوم و چهارم هستند؛ یعنی افرادی که با رسانههای رسمی ارتباط چندانی ندارند. این نسلها ضرورتهای پیرامونی، نیازها و رویاهایی متفاوت با ما بزرگترها دارند و طبیعی است در محیطی فرامتنی چون فضای مجازی به دنبال این نیازهایشان بگردند. عمده مخاطبان مطبوعات سنتی، نسلهای اول و دوم انقلاب هستند که دوران اوج رسانه را به یاد دارند و میتوان امیدوار بود دوباره به مطبوعات برگردند.

صدیقی اضافه میکند: البته بازگشت مردم کافی نیست و این اتفاق مشروط به آن است که رسانهها بتوانند در دوران جدید همچنان پاسخگوی نیازهای مختلف خبری، سرگرمیسازی و دانشافزایی مخاطبانشان باشند. رسانهها باید خود و ساختارهایشان را به روز کنند، دست به اعتمادسازی بزنند و خیال مخاطبانشان را راحت کنند که نیازهایشان را میتوانند در این رسانهها بجویند. به عقیده من، ما در شرایط حاضر عموما ایستا هستیم و به صورت واکنشی با پدیدهها و رویدادها برخورد میکنیم. منتظر نشستهایم اتفاقی بیفتد و بعد از اینکه خبرش از فضای مجازی سر درآورد، تازه به سراغ اطلاعرسانی در خصوصش میرویم. روزنامههای ما امروزه از بسیاری از خبرها جا ماندهاند و اخبار بیات روزهای قبل را منعکس میکنند. این استاد ارتباطات نگرانیهایی هم دارد و در این خصوص میگوید: دست روی دست گذاشتهایم، اعتمادسازی نمیکنیم و میترسم برای نجاتمان دیر شود. روزنامهها دارند روز به روز رنجورتر میشوند. رسانههای سنتی با ریزش مخاطب مواجهاند و دلیلش هم همان است که گفتم. بهروز شدن و اعتمادسازی، اصلیترین عاملی است که میتواند مخاطبان را آشتی دهد.

لزوم توجه بیشتر به روزنامهنگاری سایبر

دکتر صدیقه ببران، استاد دانشگاه و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی لزوم تغییر و تحول در ساختار مطبوعات سنتی و حرکت به سوی روزنامهنگاری سایبر را راه اصلی نجات رسانهها و امتداد حیاتشان در دوران جدید میداند و میگوید: من به نابودی رسانهها معتقد نیستم و در عین حال فکر میکنم ادامه راه کنونی هم ممکن نیست. طی چند دهه اخیر با ورود به عصر اطلاعات، روند و رویکرد روزنامهنگاری شامل تغییرات و تحولاتی شده و به سمت فضای سایبر سوق پیدا کرده است. این تحولات روی روزنامهنگاری سنتی هم تاثیر گذاشته، اما باعث نابودی مطبوعات نخواهد شد. در بسیاری از کشورهای دیگر میبینیم فضای سایبری بخوبی پیشرفت کرده و همراه با آن، روزنامهها هم به ادامه حیات خود مشغول هستند.

این استاد دانشگاه تاکید میکند: ما وارد دنیای جدیدی شدهایم و لازم است در این دنیای جدید، نگاهی تازه داشته باشیم. در چنین فضایی روزنامهنگاری سایبر مکمل روزنامهنگاری سنتی خواهد بود و اگر روزنامهای میخواهد همچنان زنده بماند، باید خودش را با تحولات روز همگام کند.

ببران میافزاید: درست است به لحاظ صوری میبینیم روزنامهها همه صاحب وبسایت شدهاند، اما به این معنا نیست که روزنامههایی آنلاین هستند. آنلاین بودن به این مفهوم نیست که نسخه کاغذی روزنامهمان را عینا روی اینترنت بارگذاری کنیم. چنین کاری فقط موجب میشود مخاطبان دیگر نیازی به خرید نسخه کاغذی احساس نکنند و مطالب را از روی وب بخوانند. اگر میخواهیم باقی بمانیم، باید سایبر بودن را به معنای درست آن رعایت کنیم؛ همهجا و در هر لحظه به روز باشیم و از آن مهمتر، دوسویه و تعاملی باشیم. ضعف روزنامهنگاری سنتی در یکسویه بودن آن بود و حالا فضای سایبر این امکان را فراهم کرده مخاطبان بیشتر به رسمیت شناخته شوند و نظراتشان در رسانهها تاثیرگذار باشد.

ببران، بحث چند رسانهای بودن و استفاده از امکاناتی چون صوت و تصویر، هایپرلینکها و حضور در شبکههای اجتماعی را از دیگر امکاناتی میداند که روزنامهها باید در دوران جدید به آن توجهی بیشتر داشته باشند.

روزنامهنگاری، غیرحرفهای شده است

علیاکبر قاضیزاده، پیشکسوت عرصه ارتباطات با ذکر یک مثال، شرایط امروز روزنامهنگاری کشور را اینطور توضیح میدهد: همین الان اگر بخواهید بروید و در یک تولیدی لباس خیاط بشوید، اول از شما میپرسند شاگرد چه کسی بودهاید، کجا کار کردهاید و مهارتهایتان چیست؟ اگر نتوانید مهارتی از خودتان نشان بدهید، طبیعی است نمیتوانید در آنجا به کار کردن مشغول شوید. اما در دنیای مطبوعات خلاف این رویه را زیاد میبینیم؛ افراد براحتی وارد میشوند و صرفا با اتکا به این قضیه که در دوران مدرسه انشایشان خوب بوده است، روزنامهنگار میشوند یا اینکه به اینترنت میروند، موضوع گزارششان را جستوجو میکنند و با به هم چسباندن اطلاعاتی که پیدا کردهاند، گزارششان را تحویل میدهند.

قاضیزاده میافزاید: در سالهای اخیر میزان گزارشهای تحقیقی و میدانی که روزگاری در جامعه جریانسازی و سروصدا میکردند هم کمتر شده است. صاحبان رسانهها صبح سوژه را به خبرنگارشان میدهند و عصر گزارش را آماده میخواهند؛ چرا؟ چون این افراد این کاره نیستند و روزنامهنگارها هم راحت این قضیه را پذیرفتهاند، زیرا آخر ماه حقوق میخواهند و به همین خاطر ترجیح میدهند مخالفتی با رؤسایشان نکنند.

زهرا غفاری

نظر شما