شناسهٔ خبر: 24266110 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

به بهانه انتشار اثر تاريخي- پژوهشي «خود بزرگ‌بيني صوفيانه»

پاسخي به قطب دراويش گنابادي

روزنامه جوان

مدت مديدي بود كه هرازگاهي سايت‌هاي مختلف اظهارنظري برخلاف مباني دين مبين اسلام از نورعلي تابنده مدعي رياست فرقه‌ گنابادي را اطلاع‌رساني مي‌كردند و شنيده مي‌شد عزيزالوجودي از ديار حبيب پاسخي به آن بافته‌هاي صوفيانه- كه اگر ملحدانه نبود ضلالت‌آور بود- مي‌دهد.

صاحب‌خبر -
  ناصر علي‌نژاد

مدت مديدي بود كه هرازگاهي سايت‌هاي مختلف اظهارنظري برخلاف مباني دين مبين اسلام از نورعلي تابنده مدعي رياست فرقه‌ گنابادي را اطلاع‌رساني مي‌كردند و شنيده مي‌شد عزيزالوجودي از ديار حبيب پاسخي به آن بافته‌هاي صوفيانه- كه اگر ملحدانه نبود ضلالت‌آور بود- مي‌دهد.
در نخستين روزهاي نمايشگاه بين‌المللي كتاب سال1394 كه مطابق هميشه در تهران از غرفه‌ پركار«نشر راه نيكان» ديدن مي‌كردم شنيدم مراجعه‌كننده‌اي پرسيد چرا جوابي به اظهارات نورعلي تابنده در جمع بانوان نداده‌ايد؟! مسئول غرفه كه فردي مطلع و آگاه بود جوياي مطلب شد كه او در جواب گفت رئيس فرقه گنابادي مدعي است: «با تشرف به من شرف پيدا مي‌كنيد و زماني كه با من بيعت كرديد گناهانتان به گردن من است و در بيت شخصي كه بيعت مي‌گيرد از طرف خدا مشخص شده [است] و اگر براي تشرف شوهرتان يا پدرتان هم راضي نبود كه شما مشرف شويد نيازي به اجاره نداريد، چون تشرف شخصي است و به ديگري ربط ندارد حتي پسر بدون اجازه پدر مي‌تواند مشرف شود، چون زماني كه پدر فرزند را به دنيا آورد مگر از او اجازه گرفت؟»
حس كنجكاوي مرا برانگيخت تا مطلب فوق را در سايت‌ها به دست آوردم، پس از اندك جست‌وجويي آن را در پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب با جوابي قاطع يافتم. مسئوليت شيعه بودنم مرا برانگيخت در كنار جوابي كه در رساله ديگر به دريافت جاهلانه نورعلي تابنده از زندگي فاطمه(س) و علي(‌ع) داشته و با جملات و اصطلاحاتي دور از شأن علي(ع) و فاطمه(س)‌‌ را به زبان آورده، در رساله‌اي به نام «فاطمه معماي ذهن بشر» داده‌ام تا جواب اين اظهارات صوفيانه را كه هم خلق را در ارتكاب به گناه بي‌پروا مي‌كند و هم موجب هرج‌و‌مرج در كانون خانواده‌ها مي‌شود دفتري سازم تا آنان كه با سايت‌ها غريبه‌اند بخوانند و خادم به دين و امت محمدي را از خائن باز شناسند. شايد آنهايي كه كاملاً شست‌وشوي مغزي نشده‌اند، به انحراف كامل كشيده نشده‌اند بخوانند و بدانند در مجلس صوفيان خبري از دين و دينداري نيست كه نيست.
چون بناي تدوين رساله‌اي كه در معرفی آن سخن مي‌رود، بر بيان اسلامي نبودن دعاوي‌اي است كه نورعلي تابنده به زبان آورده است، بايد با توجه به همان ادعاها جواب داده شود كه مرسوم مدعيان مسندنشين فرقه‌هاي صوفيه است. همان بلند پروازي‌هاي عاري از حقيقتي كه اسلاميت تصوف را زير سؤال مي‌برد كه در ارتباط با رئيس گروهك گنابادي به صورت زير بايد با اسلام تطبيق داده شود:
الف: « با تشرف به من شرف پيدا مي‌كنيد.»
ب: « در زماني كه با من بيعت كرديد گناهانتان به گردن من است.»
ج: « اگر براي تشرف، شوهرتان يا پدرتان هم راضي نبود كه مشرف شويد نيازي به اجازه نداريد.»
كه اگر توفيق رفاقت كند به آنها مي‌پردازيم ولي طرح دو موضوع قبل از هر گونه رد و اثبات سه موردي كه بايد گفته شود مغاير با اسلام است لازم و ضروري است:
اول: شناخت استاد در صعود الي‌الله كه در فرهنگ تصوف فرقه‌اي از او با نام« پير»، « مرشد»، « قطب»، «شيخ» و « خضر» ياد شده است.
دوم: حدود اختيارات او در راهنمايي سالك طريق عبوديت.
سوم: بررسي اصالت فرقه گنابادي با ضوابطي كه در تصوف شرط است كه اگر در مورد هر فرقه از فرق صوفيه ناديده گرفته شود و اصالت‌شناسي نشود آن فرقه همانطور كه از نظر اسلامي بدعت است در تصوف هم فرقه‌اي بي‌اصالت است كه هزار البته هم بايد بدون تعصب و دور از هر عناد با استناد به مستندات مورد قبول صوفي و غيرصوفي بازگو گردد تا « سيه‌روي شود هر كه درش غش باشد.»
اميد آنكه علاقه‌مندان شناخت عرفان ناب اسلامي را مفيد و در طريق شناخت اين فرقه ضاله مفيد و مؤثر افتد.

نظر شما