چکیده
صلح در مفهوم کلاسیک خود، به «نبود جنگ» تعبیر شده که امروزه به آن «صلح منفی» گفته میشود. منشور ملل متحد همینگونه از صلح را ارج نهاده و مهمترین هدف سازمان را به صراحت در بند 1 ماده 1، حفظ صلح و امنیت بینالمللی قرار داده است و شورای امنیت نیز با اختیاراتی کمنظیر در جهت اعتلای این هدف مجهز شده است. از سوی دیگر، بند 3 ماده 2 منشور از کلیه اعضاء ملل متحد میخواهد که اختلافات خود را با توسل به شیوههای مسالمتآمیزی حل و فصل کنند که صلح و امنیت بینالمللی و عدالت را به خطر نیفکنند. از سال 1945 و تأسیس سازمان ملل متحد به این طرف، آنچه به عنوان حقوق بینالملل مدرن در دانشگاهها و از جمله در نظام آکادمیک ایران تدریس شده، تا حد زیادی از همین الگوی مصرّح در بند 3 ماده 2 منشور نشأت گرفته و آنچه از صلح مدنظر است، غالباً همان مفهوم منفی صلح است که در زمان تعارض، بر عدالت رجحان داده شده تا تهدیدات علیه امنیت بینالمللی خنثی شوند. این در حالی است که مفهوم صلح اعم است از «صلح منفی» و «صلح مثبت»؛ در چهارچوب «صلح مثبت» نه تنها عدالت در تعارض با صلح قرار نمیگیرد، بلکه تحقق عدالت لازمه ایجاد صلح ساختاری است. این نگاه و قرائت جامع است که موضوع مطالعات صلح قرار گرفته و به زعم یوهان گلتونگ نروژی که وی را پدر مطالعات صلح در جهان نام نهادهاند، از دهه 1950 به این سو، رفتهرفته جای خود را در مباحث و محافل دانشگاهی باز کرده و امروزه به یکی از مهمترین گفتمانها در سطح آموزش عالی بدل شده است. در آموزش صلح، علاوه بر محتوا، چهارچوب و شکل آموزش نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است. لذا برای انتقال مفاهیم فوقالذکر نظام آموزشی نیز باید صلحمدار و از خشونت ساختاری بری باشد. در نتیجه، شناسایی عوامل خشونت ساختاری در نظام آموزش عالی و برطرفنمودن آن باید توأم با اصلاح محتوا صورت پذیرد. ما در این مقاله ضمن تأکید بر اهمیت مطالعات صلح در جهت تقویت نظام آموزش عالی حقوق بینالملل و حقوق بشر در ایران، با بررسی الگوهای موجود، به ارائه پیشنهادهایی در جهت ارتقاء سطح کیفی و اصلاح الگوهای آموزش صلح و مطالعات صلح در نظام دانشگاهی ایران خواهیم پرداخت.
کلیدواژه ها: مطالعات صلح؛ صلح ساختاری؛ حقوق بینالملل؛ نظام آموزش عالی ایران؛ حقوق بشر
نویسندگان:
پوریا عسکری، یلدا خسروی
فصلنامه پژوهش های روابط بین الملل - دوره 6، شماره 22 - شماره پیاپی 1، زمستان 1395.
∎
نظر شما