شناسهٔ خبر: 24236036 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: رسا | لینک خبر

منشور روحانیت امام؛ مانیفست فراموش شده حوزه و روحانیت عصر انقلاب

اگر «منشور روحانیت» امام خمینی (ره) به مانیفست اصلی حوزه و روحانیت عصر انقلاب اسلامی تبدیل شود؛ پرده از چهره کریه «شکست خوردگان دیروز و سیاست بازان امروز» افتاده و دغدغه امام برای پرده برداری و افشای این جریان در حوزه ‏های علمیه عملی خواهد شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، ۳ اسفندماه ۱۳۶۷ روزی است که یکی از مهم‌ترین و صریح ترین نوشته های رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) با عنوان «منشور روحانیت» خطاب به روحانيان، مراجع، مدرسين، طلاب و ائمه جمعه و جماعات سراسر کشور صادر شد.

از آن تاریخ تا امروز ۳۰ سال می گذرد و هر روز بر مهجوریت و مظلومیت این «مانیفست علمی و سیاسی روحانیت» افزوده می شود و این یادگار بی بدیل خمینی کبیر همچون بسیاری از سخنان الهی روح خدا، در کنج غربت، خاک می خورد.

منشوری که با خطابی تاریخی و انقلابی به روحانیان و مراجع تقلید و دیگر بخش های روحانیت، مسیر حرکتی روحانیت را مشخص کرده و راه و روش محافظت از انقلاب اسلامی که حاصل قرن ها تلاش و مجاهدت علما، فقها و نهاد روحانیت اسلام است را نشان می دهد.

در واقع امام خمینی(ره) نهاد روحانیت را حافظان انقلاب اسلامی از کج روی ها و انحرافات دانسته و حراست از اسلام ناب محمدی(ص) و انقلاب برخاسته از آن را وظیفه ای سنگین بر دوش روحانیت می دانند؛ وظیفه ای که با سختی ها، مرارت ها و مقاومت هایی از جانب گروه هایی که در کلام امام راحل(ره)؛ «روحانیون وابسته و مقدس نما و تحجرگرا » و «لیبرال ها» نام گرفته اند؛ همراه است.

ایشان روحانیت انقلابی را «حاملان امانت وحى»، « پايگاه محکم اسلام در برابر حملات و انحرافات و کج رويها»، « تکيه گاه محرومان» و «مجاهدین فی سبیل الله» می نامند و عزت آنان را در جاری ساختن تفکر ناب اسلامی در اندیشه مسلمانان دانسته و می فرمایند: «چه عزتى بالاتر از اينکه روحانيت با کمى امکانات، تفکر اسلام ناب را بر سرزمين افکار و انديشه مسلمانان جارى ساخته است و نهال مقدس فقاهت در گلستان حيات و معنويت هزاران محقق به شکوفه نشسته است.»

روحانیان متحجر و مقدس نما؛ دشمن اصلی روحانیت انقلابی

مهم‌ترین موضوعی که امام راحل (ره) در «منشور روحانیت» از آن سخن به میان آورده و روحانیت انقلابی را از آن بیم می دهند؛ خطر روحانیان متحجر و مقدس نما است؛ روحانیانی که در بیان امام «مارهاى خوش خط و خال»، و «مروجان اسلام آمریکایی» نام گرفته اند.

امام خمینی(ره) پیرامون این گروه می فرمایند: ««روحانیون وابسته و مقدس نما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند. در حوزه‏‌هاى علمیه هستند افرادى که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدى فعالیت دارند. امروز عده‏‌اى با ژست تقدس مآبى چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام مى‏‌زنند که گویى وظیفه‏‌اى غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزه‏ هاى علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظه‏‌اى از فکر این مارهاى خوش خط و خال کوتاهى نکنند، اینها مروّج اسلام آمریکایى‏‌اند و دشمن رسول اللَّه. آیا در مقابل این افعی‌ها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟»

در حقیقت خط مواجهه اصلی که امام برای روحانیت انقلابی ترسیم می کنند؛ مقابله با توطئه ها و نقشه های «روحانیان متحجر و مقدس نما و مروجان اسلام آمریکایی» است؛ جریانی که هم اکنون نیز در حوزه های علمیه وجود دارند و امام بدون هیچ ملاحظه ای اصرار بر شناخت طلاب جوان از دسیسه های آنان دارند و امروز یکی از مهم‌ترین وظایف طلاب جوان و انقلابی، شناخت و مواجهه با این جریان انحرافی است؛ جریانی که به تعبیر امام جریان قوی و دارای نفوذی است و اگر امروز منشور روحانیت در بین طلاب مهجور است؛ یک علت آن تلاش های فراوان این جریان انحرافی برای ممانعت از بازخوانی «منشور روحانیت» امام راحل(ره) است چراکه خمینی کبیر به خوبی چهره این «افعی ها» را ترسیم کرده و این جریان نگران هستند که مبادا منشور روحانیت دغدغه طلبه ها شود.

در حقیقت اگر «منشور روحانیت» امام خمینی (ره) به مانیفست اصلی حوزه و روحانیت عصر انقلاب اسلامی تبدیل شود؛ پرده از چهره کریه «شکست خوردگان دیروز و سیاست بازان امروز» افتاده و دغدغه امام برای پرده برداری و افشای این جریان در حوزه‏ های علمیه عملی خواهد شد و این ترس بزرگی است که این جریان در برابر «نهضت بازخوانی منشور روحانیت» دارد و با تمام توان خود از این موضوع جلوگیری می کند.

اسلام آمریکایی مخالف سرسخت روحانیت انقلابی

«جدایی دین از سیاست» را باید داعیه اصلی جریان متحجر و مقدس نمای حوزه های علمیه دانست؛ جریانی که امام (ره) نسبت به نفوذ آن در حوزه های علمیه، هشدار داده و این موضوع را نقشه استکبار دانسته و فرمودند: « استکبار وقتى که از نابودى مطلق روحانيت و حوزه‌ها مأيوس شد، دو راه براى ضربه زدن انتخاب نمود، يکى راه ارعاب و زور و ديگرى راه خدعه و نفوذ در قرن معاصر. وقتى حربه ارعاب و تهديد چندان کارگر نشد، راه هاى نفوذ تقويت گرديد. اولين و مهم‌ترين حرکت، القاى شعار جدايى دين از سياست است که متأسفانه اين حربه در حوزه و روحانيت تا اندازه اى کارگر شده است تا جايى که دخالت در سياست دون شأن فقيه و ورود در معرکه سياسيون تهمت وابستگى به اجانب را به همراه مى آورد، يقيناً روحانيون مجاهد از نفوذ بيشتر زخم برداشته اند. گمان نکنيد که تهمت وابستگى و افتراى بى دينى را تنها اغيار به روحانيت زده است، هرگز، ضربات روحانيت نا آگاه و آگاه وابسته، به مراتب کاري تر از اغيار بوده و هست.»

امام خمینی(ره) کنار رفتن روحانیت از حضور فعال در عرصه های سیاسی، اجتماعی، فکری و فرهنگی را خطر بزرگی برای اسلام می دانند؛ خطری که راه نفوذ را برای «جریان نفوذ» باز می کند و تأکید می کنند که روحانیت باید سیاستش مانند دیانتش باشد و حضور جدی روحانیت انقلابی در این عرصه راه را بر جریان نفوذ سد می کند.

اما مسأله ای دیگر که پس از پیروزی انقلاب به وجود آمد؛ تغییر رویکرد «مارهای خوش خط و خال» و «افعی» هایی بود که امام خمینی(ره) «خون دل ها» از «این دسته متحجر» خورد و همین «جریان سکولار» پس از پیروزی انقلاب مدعی نظام شدند و تلاش کردند تا «روحانیت زجر کشیده» را با انواع تهمت ها از میدان خارج کنند و امام راحل(ره) به زیبایی خباثت این جریان را به تصویر کشیده و می فرمایند: «شکست خوردگان دیروز، سیاست بازان امروز شده اند و دسته‏ای از ایشان که دین را از سیاست جدا می‌دانستند و سر به آستانه دربار می‏سائیدند یک مرتبه مدعی نظام می‏شوند و به روحانیتی که زجر و زحمات فراوانی برای انقلاب کشیده‏ اند تهمت وهابی گری و بدتر از وهابی گری زدند.... بايد مراقب بود که تفکر جدايى دين از سياست از لايه هاى تفکر اهل جمود به طلاب جوان سرايت نکند و يکى از مسائلى که بايد براى طلاب جوان ترسيم شود، همين قضيه است که چگونه در دوران وانفساى نفوذ مقدسين نافهم و ساده لوحان بي سواد، عده اى کمر همت بسته‌اند و براى نجات اسلام و حوزه و روحانيت از جان و آبرو سرمايه گذاشته اند.»

روحانیت متعهد؛ در صف مقدم انقلاب

روحانیت و علمای متعهد شیعه در طول تاریخ ملجأ و پناهگاه مردم در برابر ظلم و جور ظالمان بوده و پرچمدار نهضت های انقلابی علیه ستمگران بوده اند.

آغاز انقلاب اسلامی ایران به پرچمداری فقیهی مجاهد و انقلابی و همراهی روحانیت، تصویری روشن از عمری مجاهدت علمای شیعه در طول تاریخ است؛ مجاهدتی که با نثار خون های فراوان و شهیدان بسیار همراه بوده است.

امام خمینی (ره) درباره نقش این روحانیت متعهد در پیروزی نهضت اسلامی می فرمایند: «علما و روحانيت متعهد سينه را براى مقابله با هر تير زهرآگينى که به طرف اسلام شليک مى شد آماده نمودند و به مسلخ عشق آمدند. اولين و مهم‌ترين فصل خونين مبارزه در عاشوراى 15 خرداد رقم خورد.»

بنیاندگذار انقلاب اسلامی، ترویج فقاهت اصیل اسلامی را دستاورد این جریان متعهد و انقلابی می داند و می گوید: «ترویج روحانیت و فقاهت نه به زور سرنیز و سرمایه ثروتمندان بوده بلکه هنر و صداقت و تعهد خود آنان بوده که مردم این ها را پسندیدند».

امام راحل(ره) در این مانیفست مهم و حیاتی؛ چهره ای از روحانیت متعهد و انقلابی ارائه می دهند که از کنج عزلت بیروت آمده و پرچمدار نهضتی انقلابی شده و صحنه حضور روحانیت در عرصه های سیاسی اجتماعی را به تصویر می کشند؛ آنجا که می گویند:« از دیوارهاى فیضیه گرفته تا سلول هاى مخوف و انفرادى رژیم شاه‏ و از کوچه و خیابان تا مسجد و محراب امامت جمعه و جماعات و از دفاتر کار و محل خدمت تا خطوط مقدم جبهه‏ ها و میادین مین، خون پاک شهداى حوزه و روحانیت افق فقاهت را گلگون کرده است»

به هر روی، منشور روحانیت امام راحل (ره) آن قدر مهم است که باید با همتی جهادی به ترویج و بازخوانی آن همت گمارد و همانگونه که رهبر انقلاب فرمودند: «توصیه می‌کنم که این پیام را مثل یک درس، مثل یک کتاب که انسان بایستی مکرر بخواند، بخوانید. خود من واقعاً مکرر خواندم. هرچه انسان می‌خواند، احساس می‌کند که روی کلمه کلمه آن باید تأمل کند و التذاذ معنوی ببرد»(12/12/1367)، نیاز است تا این منشور به عنوان درسی از درس های حوزه های علمیه در برنامه طلاب گنجانده شده و غبار مظلومیت و مهجوریت از چهره مانیفست حوزه و روحانیت عصر انقلاب اسلامی که به سبب کوتاهی روحانیان و طلاب از یکسو و برنامه ریزی و دسیسه های جریان متحجر و مقدس نما از سوی دیگر ایجاد شده است، زدوده شود./872/ی۷۰۳/ج

نظر شما