به گزارش خبرگزاری شبستان از خرم آباد؛

پیش از آنکه از اثبات ولایت فقیه در عصر غیبت سخن بگوییم و بر ضرورت آن برهان اقامه نماییم، لازم است  فقیه و ویژگی های  فقیه جامع الشرایط را بشناسیم.

فقیه کیست؟ مقصود از فقیه دربحث ولایت فقیه، مجتهد جامع الشرایط است نه هرکس که فقه خوانده باشد.

فقیه جامع الشرایط باید سه ویژگی داشته باشد؛ « اجتهاد مطلق»،«عدالت مطلق» و « قدرت مدیریت و استعداد رهبری» یعنی از طرفی باید صدر و ساقه اسلام را به طور عمیق و با استدلال و استباط بشناسد و از طرف دیگر در تمام زمینه ها حدود و ضوابط الهی را رعایت کند و از هیچ یک تخطی و تخلف ننماید و نیز استعداد و توانایی مدیریت و کشور داری و لزوم آن را واجد باشد.

مرتضی پیرحیاتی، کارشناس مسائل مذهبی، در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در خرم آباد، گفت: اینکه خداوند انسان را آزاد آفریده است و تنها کسی که بر انسان ولایت دارد، خالق و پرورش دهنده او یعنی ذات اقدس باری تعالی است و ولایت خداوند بر انسان به معنای  جبر و تحمیل دین بر او نیست،« لااکراه فی الدین».

وی افزود: بلکه ولایت خداوند برای آزاد سازی روح انسان از اسارت غرایز در بعد درونی و آزاد سازی او از جبر و ستم طاغوت ها و ستمگران در بعد بیرونی است که با اراده و اختیار خود انسان صورت می گیرد.

پیرحیاتی، اظهار داشت: اسارت و بردگی انسان برای انسان های دیگر، مایه ذلت و پستی و کمال ناپذیری او می گردد و چنین ذلتی، مورد نهی خداوند و رسول اوست.

وی تصریح کرد: چنانکه پیامبر خدا(ص) در این باره می فرماید:« من اقر بالذل طائعاً فلیس منا اهل البیت» ( بحار ج 74 ص 162)، یعنی کسی که ذلت خود را با میل و رغبت بپذیرد از خاندان ما نیست.

پیرحیاتیف ابراز کرد: با توجه به اینکه هیچ انسانی حق ولایت بر جامعه بشری را ندارد مگر آنکه از جانب آفریدگار انسان باشد و انبیاء و اولیاء الهی بر جامعه انسانی ولایت دارند، ولایت آنان به اذن و فرمان خداست.

وی افزود: از این رو در بحث از ولات فقیه اگر دلیل قطعی و کافی بر تعیین ولایت فقیه در عصرغیبت از جانب خداوند اقامه شد، ولایت فقیه اثبات می گردد و اگر دلیل کافی وجود نداشت، حتی برترین فقیه جامع شرایط نیز ولایتی بر جامعه و امت اسلامی ندارد.

پیرحیاتی، با اشاره به یکی از دلایل سه گانه در اثبات ولایت فقیه یعنی دلیل عقلی، خاطرنشان کرد: دلیل عقلی محض همان برهان ضرورت نظم در جامعه اسلامی است این برهان هرگز ناظر به اشخاص نیست و دارای چهار خصوصیت« کلیت»، « ذاتیت»، «دوام» و « ضرورت» می باشد.

این کارشناس مسائل دینی ، خاطرنشان کرد: به همین دلیل نتیجه ای که از آن حاصل می شود نیز کلی و ذاتی و دائمی و ضروری خواهد بود.

وی با بیان اینکه طبق برهان عقلی اصل ولایت برای فقیه جامع الشرایط است، ادامه داد: اما اینکه کدامیک از فقیهان جامع الشرایط باید ولایت را به دست بگیرد، امری جزئی و شخصی است که توسط خبرگان برگزیده مردم یا راه های دیگر صورت می گیرد.

پیرحیاتی، گفت: خلاصه برهان مزبور این است که حیات اجتماعی انسان و نیز کمال فردی و معنوی او، از طرفی نیازمند قانون الهی در ابعاد فردی و اجتماعی است که مصون از ضعف ونقص و خطا باشد و از طرفی نیازمند حکومتی دینی و حاکمی عالم و عادل است برای تحقق و اجرای آن قانون کامل.

وی بیان کرد: حیات انسانی در بعد فردی و اجتماعی اش، بدون این دو و یا با یکی از این دو محقق نمی شود و فقدان آن دو در بعد اجتماعی، سبب هرج و مرج و فساد و تباهی جامعه می شود که هیچ انسان خردمندی به آن رضا نمی دهد.

پیرحیاتی، ادامه داد: این برهان که دلیل عقلی است و مختص به زمین و زمان خاصی نیست، هم شامل زمان انبیاء علیهم السلام می شود که نتیجه اش ضرورت نبوت است و هم شامل زمان پس از نبوت رسول خاتم صلی الله علیه و آله است که ضرورت امامت را نتیجه می دهد و هم ناظر به عصر غیبت امام معصوم است که حاصلش ضرورت ولایت فقیه می باشد.

وی افزود: تفاوت و نتیجه این برهان در این سه عصر آن است که پس از رسالت  ختمیه رسول اکرم(ص) آمدن قانونی جدید از سوی خداوند ناممکن است، زیرا هرآنچه که در سعادت انسان تا هنگام قیامت، نقش دارد در کتاب بی پایان قرآن نگاشته شده است و آنچه مهم است تحقق بخشیدن به این قانون در حیات فردی و اجتماعی و اجرای احکام دینی است.

پیرحیاتی، اذعان داشت: در عصر غیبت ولی عصر(علیه السلام) نیز جامعه انسانی نیازمند اجرای آن قانون جاوید است، زیرا بدون اجرای قانون الهی همان مشکل بی نظمی و هرج و مرج و برده گیری و ظلم و ستم و فساد و تباهی پیش خواهد آمد.

این کارشناس مسائل دینی، اظهار کرد: بی شک خدای سبحان انسان و جامعه را به حال خود رها نساخته و ولایت جامعه بشری را به دست کسانی سپرده است و آنها همان فقیهان و نایبان عام امام عصر علیه السلام هستند.