شناسهٔ خبر: 24208188 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: سیتنا | لینک خبر

معاون فنی و توسعه‌ی شبکه‌‌ی همراه اول در گفت‌وگو با سیتنا:

جولان حوادث مرگبار جاده ای، ریلی، هوایی و دریایی در دوره مسئولیت آخوندی!

به دنبال سقوط هواپیمای تهران - یاسوج در شهرستان سمیرم، شاید اولین موضوعی که از مسئولان دولتی انتظار می رفت، یک ‏عذرخواهی خشک و خالی از طرف مسئولین به ویژه وزیر راه به عنوان مسئول مستقیم این حادثه بود.‏

صاحب‌خبر -

به گزارش «انتخاب»، این اولین باری نیست که اعتراضات نسبت به نحوه مدیریت عباس آخوندی بالا می گیرد. در دوره مسئولیت ‏او در دولت روحانی، در جاده، ریل، آسمان و دریا اتفاقات ناگوار متعددی رخ داده و صدها نفر از هموطنان جان خود را از دست ‏داده اند.‏

البته این موضوع به معنای آن نیست که هر مسافری به هر دلیلی جان خود را از دست بدهد، وزیر راه باید استعفا کند؛ نیک می ‏دانیم که آمار قربانیان حوادث جاده ای، ریلی، هوایی و دریایی در کشور ما بسیار بیشتر از میانگین جهانی است و قربانی شدن ‏‏20 تا 25 هزار نفر در هر سال، به خوبی موید این موضوع است. اما تعدد این حوادث و دلایل دیگری وجود دارد که انتظار می ‏رود وزیر راه دست کم در موارد اینچنینی اشتباه خود را بپذیرد.‏

سقوط هواپیمای تهران – یاسوج؛ دریغ از یک عذرخواهی ساده
سقوط هواپیمای ای تی آر شرکت آسمان در سمیرم و از دست رفتن جان 66 مسافر این پرواز، طلب می کرد که وزیر راه دست کم ‏یک عذرخواهی خشک و خالی از خانواده ها داشته باشد. اما آخوندی این کار را انجام نداده است. اگرچه زمزمه های استیضاح او ‏در راهروهای مجلس هم شنیده می شود و حتی نادر قاضی پور، از جمع آوری 40 تا 50 امضا هم خبر داده است.‏

البته هنوز ابعاد ماجرا روشن نشده و باید منتظر پیدا شدن لاشه هواپیما و جعبه سیاه باشیم. اما این موضوع ارتباطی با اصل ‏عذرخواهی وزیر راه ندارد. توجیهاتی مانند اینکه هواپیما، 25 سال سن داشته و به دلیل تحریم ها تا کنون جایگزین نشده یا اینکه ‏موارد فنی آن نیز چک شده بود، هم نمی تواند مانعی در عذرخواهی باشد.‏
در واقع عذرخواهی از مردم، یک اصل اخلاقی است که از قضا در کشور ما که اعتقاد به اسلام در آن فراگیر است باید بیشتر ‏مورد توجه قرار گیرد.‏

سانچی و سکوت آخوندی
ماجرا صرفا به سقوط هواپیمای تهران – یاسوج ختم نمی شود. اخیرا حادثه انفجار کشتی نفتکش سانچی در آب های چین و جان ‏باختن 30 هموطن مان در آن، نیز با سکوت وزیر راه همراه بود. اگرچه شرکت ملی نفتکش که زیرنظر وزارت کار است ‏مسئولیت پیگیری این حادثه را بر عهده داشت اما به دلیل ارتباط حوزه کاری آن یعنی حمل و نقل دریایی با وزارت راه، دست کم ‏انتظار می رفت این وزارتخانه هم نقش خود را – حتی محدود – ایفا کند.‏

اما این اتفاق رخ نداد و کشتی بعد از ۶ روز سوختن ۲۴ دی ماه در ۳۰۰ کیلومتری سواحل شرقی چین غرق شد و حتی به جز سه ‏پیکر، هنوز خبری از پیکرهای سایر سرنشینان آن نیست.‏

به نظر می رسد در این حادثه، وزارت راه خود را به نوعی از دید رسانه ها پنهان کرد تا مبادا انتقادات مربوط به حوادث پیشین ‏تکرار شود. ‏

سقوط هواپیمای مسافربری تهران طبس در منطقه مسکونی
‏۱۹‏‎ ‎مرداد ماه سال ۹۳ بود که هواپیمای تهران طبس دقایقی بعد از بلند شدن به علت خاموش شدن موتور سمت راست خود در ‏منطقه مسکونی شهرک آزادی به دیواره های سیمانی برخورد کرد و منفجر شد‎.‎‏ ‏

تعداد جان سپردگان در این واقعه ۳۹ نفر بود. اگرچه جعبه سیاه این هواپیما پیدا شد اما اطلاعات ضد و نقیضی از علت سقوط این ‏هواپیما اعلام و گفته شد که خاموش شدن یک موتور هواپیما و عدم کنترل خلبان در نهایت منجر به سقوط هواپیما شده؛ اطلاعاتی ‏که از سوی برخی مسئولین تکذیب شد‎.‎

آخوندی به عنوان وزیر راه اولین فردی بود که باید در این خصوص دست کم اطلاع رسانی می کرد اما اینچنین نشد.‏

قطار مشهد - تبریز؛ پاشنه آشیل آخوندی
پنجم آذر ماه سال ۹۵ دو قطار مسافربری در حوالی «ایستگاه هفت خوان» در محور سمنان-دامغان با هم برخورد کردند؛ در این ‏حادثه قطار سمنان به مشهد از پشت به قطار تبریز به مشهد که در همان ریل متوقف بود، برخورد کرد و ۴۷ نفر کشته و ۱۰۳ ‏نفر نیز مصدوم شدند‎.‎

این حادثه مرگبار ترین حادثه ریلی ایران در سال های گذشته بعد از حادثه ۸۲ بود اما آخوندی در اولین اظهار نظر خود بعد از این ‏حادثه اعلام کرد که «همه مسافران تحت پوشش بیمه‌اند و از این نظر جای هیچ نگرانی نیست.» اظهارنظری که انتقادات از او را ‏به شدت افزایش داد و درخواست استعفای او مطرح شد.‏

اما به جای آخوندی محسن پورسیدآقایی، مدیرعامل وقت راه‌آهن جمهوری اسلامی، ضمن عذرخواهی از حادثه دیدگان و خانوادهٔ ‏آن‌ها، اعلام کرد که استعفا داده است‎.‎

پس از این اتفاق که خطای انسانی عامل آن اعلام شد عباس آخوندی برای شرکت در مراسم یادبود حادثه دیدگان به شکلی تقریبا ‏ناشناس در میان مردم تبریز حاضر شد و در بین مسئولانی که تنی چند از آنها به سخنرانی هم پرداختند قرار نگرفت.‏

به جز این موارد، حوادث دیگری مانند جان باختن 19 سرباز اتوبوس سربازان پادگان صفر پنج کرمان، که وزارت راه نیز ۲۵ ‏درصد در وقوع این حادثه مقصر اعلام شد و واژگونی اتوبوس دانش آموزان دختر نخبه، با ۱۱ کشته هم از دیگر اتفاقات ناگوار ‏دوره مدیریت آخوندی است.‏

فرهنگ استعفا و عذرخواهی
فرهنگ استعفا، در میان مسئولان ما نهادینه نشده است. شاید یکی از دلایل این موضوع نگاه بخشی از مسئولان به کناره گیری ‏باشد. واقعیت آن است بخشی از مسئولان و سیاستمداران کشور، اساسا چیزی به نام استعفا را قبول ندارند و آن را نوعی شانه خالی ‏کردن از زیر بار مسئولیت می پندارند. دسته ای نیز آن را فرهنگی غربی می دانند. با این حال، در شرق کره زمین نیز این ‏فرهنگ کاملا نهادینه شده است. در کره جنوبی و ژاپن مسئولان با اولین اتفاق ناگوار، ضمن عذرخواهی استعفا می دهند. در این ‏کشورها گاهی این موضوع شکل افراطی به خود گرفته تا جایی که حتی خودکشی مسئولان پس از اتفاقات ناگوار در حوزه کاری ‏آنها نیز دیده شده است.‏

با این حال، باید بپذیریم که گاهی استعفا ابزار موثری به شمار می رود. نه اینکه مسئول از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند بلکه ‏به این دلیل که گاهی، اولا انگیزه وزیر برای ادامه کار از بین می رود و در مواردی نیز اعتماد عمومی به مسئول، به اندازه ای ‏فروکش می کند که دیگر عملا فضایی برای ادامه کار فرد وجود ندارد.‏

با این وجود، و با توجه به موارد ذکرشده از حوادث تلخ جاده ای، ریلی، هوایی و دریایی در 5 سال مسئولیت عباس آخوندی، اگر ‏استعفای او هنوز زیاده خواهانه تلقی شود، آیا درخواست یک عذرخواهی ساده هم منطقی نیست؟!‏

انتهای پیام

نظر شما