به گزارش خبرنگار
ایکنا؛ این روزها ایام حزن و اندوه عاشقان اهلبیت(ع) به مناسبت فرارسیدن ایام دوم فاطمیه است؛ روزهایی که فاطمه(س) چارهای جز اشک و آه برای اثبات حقانیت امامت ندارد. فاطمه(س) تنهای تنها به این امر خطیر میپردازد و جایی که پای دین و امامت در میان است سراغ مهاجرین و انصار میرود، در مسجد مدینه، خطبه فدکیه را خطابه میکند و در نهایت هم با بدنی رنجور از ظلم، ضرب و شتم و اعلام برائت از غاصبان به شهادت میرسد.
زهرا فخر روحانی، استاد و پژوهشگر حوزه علمیه و دانشگاه به همین مناسبت و در میزگردی که از سوی سرویس حوزه خبرگزاری ایکنا در قم با حضور این استاد حوزه و دریاباری از دیگر اساتید و محققان حوزه برگزار شد به بحث پیرامون این موضوع پرداخت.
زهرا فخر روحانی در پاسخ به این سؤال ایکنا که حضرت زهرا(س) عمر شریف و در عین حال کوتاه خویش را صرف دفاع از امامت و ولایت کرد، اما به خصوص در دهههای اخیر شاهد هستیم که برخی علیه ضرورت امامت کتاب مینویسند و آن را زیر سؤال میبرند؟ چه پاسخی به آنها دارید؟ گفت: برای اثبات ضرورت امامت راههای متعددی در کتب کلامی ذکر شده، اما نزدیکترین راه به ذهن آن است که قرآن کریم در آیه ۴۴ نحل فرموده است «.. وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» از این آیه، معلوم میشود که قرآن کریم به تنهایی کافی نیست و برای تبیین آن نیازمند معصومین(ع) هستیم.
وی افزود: قرآن کریم در آیه یک سوره حج فرمودهاند: «کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ»؛ حال این سؤال مطرح است آیا تبیین شبهات و پاسخ به سؤالات مخصوص یک دوره است یا در دورههای مختلف نیاز است؟ اگر مردم دوره نزول نیازمند تبیین بودند چرا برای دورههای بعد این نیاز وجود نداشته باشد در حالی که سؤالات و شبهات نیز تقویت و بیشتر شده بود؛ مردم در دوره پیامبر ظواهر مناسک را از ایشان تقلید کردند، اما در دورههای بعد از ایشان سؤالات زیادی در مورد اعتقادات و آیات قرآن و ... برای مردم پیش آمد و عمق و ریشه مسائل دینی برای مردم سؤالساز بود وجود امامان معصوم(ع) برای بیان آن ضروری بوده است تا از انحرافی که در سایر ادیان پیش آمد و قرائتهای مختلف دینی جلوگیری شود.
فخرروحانی در پاسخ به این سؤال که چرا امت پیامبر که آن همه فداکاری و ایثار در دوره حضور پیامبر داشتند به ناگاه به عقب و دوره جاهلی بازگشتند بیان کرد: ما بیش از آن که ائمه(ع) را با سخنانشان بشناسیم با سیره میشناسیم؛ حضرت زهرا در خطبه فدکیه تحلیل زیبایی از چرایی این پدیده و جریانشناسی نفاق ارائه فرمودهاند؛ ایشان میفرمایند: وقتی خداوند پیامبرش را برگزید تا در جایگاه انبیاء قرار دهد خار و خاشاک نفاق ظاهر شدند، نه اینکه نبودند بلکه ظاهر شدند، زیرا در دوره پیامبر ابهت و هیبت پیامبر اجازه بروز نفاق را نمیداد.
خار و خاشاک نفاق بروز و ظهور یافت
وی افزود: براساس فرموده حضرت زهرا (س)، خار و خاشاک نفاق تازه فرصت پیدا کردند خود را نشان دهند؛ بعد فرمودند: در همین دوره لباس دین رنگ کهنگی به خود گرفت یعنی در دوره پیامبر مظاهر دینی ارزش داشت، ولی وقتی فرهنگ اجتماع را تغییر دادند متدینین، کهنهگرا محسوب شدند؛ بنابراین اگر مردی محاسن داشت و یا خانمی محجبه بود برچسب کهنگی به او میزدند و به تعبیر امروزی «امٌل» بر میشمردند.
وی ادامه داد: انسانهای پست و فرومایه که در دوره پیامبر جرئت اظهار نظر نداشتند تریبون به دست گرفتند و صاحب سخن شدند که در انقلاب خودمان هم شاهدیم؛ بچههایی که در دهههای گذشته دوست داشتند شهید همت شوند وقتی فرهنگ اجتماع عوض شد دوست دارند بازیگر شوند و لباس دین رنگ کهنگی گرفته است؛ فرزندان ما بیش از آن که نام شهدای حتی برجسته را بدانند نه تنها نام فلان بازیگر را میدانند بلکه سن و تعداد فرزندان و بعضا احوالات شخصی او را هم میدانند و این نشانه تغییر فرهنگی است.
استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: براساس فرموده حضرت در این خطبه، شیطان همیشه بوده و در این دوران هم بود، اما در کمینگاه نشسته بود، آرام آرام سر خود را از کمینگاه بیرون آورد و مردم نیز زود سخن شیطان را شنیدند و زود به سمت او شتافتند و به آواز شیطان رقصیدند در حالی که هنوز چیزی از رحلت پیامبر نگذشته بود؛ چون خطبه فدکیه 10 روز بعد از ارتحال پیامبر بیان شده است.
وی ادامه داد: ظهور ارزشهای منافقانه، حرکت خباثتآمیز شیطان در قالب کهنهانگاری ارزشهای دینی و فرصت برای ابزار عقیده ضد ارزشی سبب شد تا نفاق در حرکت خود به موفقیت برسد؛ امروز نیز ضدارزشیها برای جوانان ما شناختهتر شده هستند؛ جوانان و بچههای ما برگزیدگان مسابقات قرآن را نمیشناسند، ولی فلان بازیگر را به خوبی میشناسند ضمن اینکه خودشان هم معتقدند که این افراد قابل اتکاء برای الگوگیری نیستند.
فخر روحانی اظهار کرد: تصرف جایگاه خلافت و ولایت پیامبر آخرین گام از این سلسله حلقاتی است که شیطان در صدر اسلام پیمود و به تعبیر فاطمه (س)، اینجا شتر خلافت را از دست امیرالمومنین خارج کردند و، ولی خدا خانهنشین شد.
این استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: جایگاه عصمت و ولایت معلوم بود؛ ولی اگر مردم بپذیرند میتواند حضور داشته باشد؛ لذا حضرت زهرا در پاسخ اباعمر که در مورد چرایی سکوت امام علی (ع) از ایشان پرسید، فرمودند: که مثل امام مثل کعبه است و مردم باید بر گرد او طواف کنند نه اینکه او به دور مردم؛ که البته غصهای که آن روز در دل زهرا بوده امروز هم برای امام زمان وجود دارد و مردم باید یکقدم جلو بیایند و فاطمهها فدا شوند تا جامعه جایگاه ولایت را درک کند.
فخر روحانی عنوان کرد: بنابراین مردم باید جلو بیانید وگرنه امام خودش را بر مردم تحمیل نخواهد کرد؛ اینکه امروز بیشتر شبهات پیرامون ولایت فقیه است نشان میدهد که هنوز ما در این مسئله مشکل داریم و باید تبیین بیشتری صورت بگیرد.
وی در پاسخ به این سؤال که رسالت بانوان در این مسیر چیست؟ افزود: انقلاب ما به انقلاب چادریها معروف است و از دل خانواده به تعبیر امام شروع شده لذا همچنان توفنده و زنده است؛ مادران امروز وظیفه دارند که جلوی گسست تاریخی میان نسلها را بگیرند و آگاهیبخشی کنند. امروز عرصه ولایت، زنانی میطلبد که مردم از نفی هویت ملی نهی شوند و فرزندان تربیت درست دینی پیدا کنند.
فخر روحانی در پاسخ به این سؤال که چگونه میتوان از سیره و سنت فاطمه (س) برای وحدت و تقریب مذاهب بهره ببریم تصریح کرد: فدک به نظر میرسد هم برای حضرت و هم برای خلافت، بهانه است و هیچکدام روی قطعه زمین بحث ندارند؛ اشتباه این است که این را وسط بگذاریم و بر سر آن مشاجره کنیم؛ هدف خلفا این بود که عرصه اقتصادی را برای حضرت تنگ کنند و حضرت نیز میفرمود که این حکومت حتی روی حقوق شخصی ما هم انگشت گذاشته است لذا باید نگاه ما به این مسئله تصحیح شود.
وی تاکید کرد: در مصائب نیز باید دقت کنیم برخلاف آن چه ما صرفا بر روی مصائب جسمی حضرت توجه داریم، وقتی زنان برای دیدار و عیادت ایشان در مدت بیماری به منزلشان آمدند و از وضع او پرسیدند ایشان به فقدان پیامبر اشاره کردند و نفرمودند که پهلوی من درد میکند، ولی ما در تمام مطالب صرفا بر این مسئله تاکید میکنیم؛ آن حضرت درد بزرگتری داشت که دردهای ظاهری را فراموش کرده بود.
مسیر عزاداری را اشتباه نرویم
فخر روحانی بیان کرد: مصیبت واقعی حضرت درد پهلو و ... نبوده است؛ مانند کسی که سرطان دارد و ما از او از درد دست و پهلو سؤال کنیم؛ حضرت میفرماید من درد بزرگتری دارم یعنی ولایت؛ اما ما این درد بزرگ را که تبیین ولایت است کنار نهادهایم و بر روی دردهای جسمی تمرکز میکنیم.
فخرروحانی اظهار کرد: حضرت استفادههای زیبایی در سخنانشان از قرآن کرده است که اگر همین استدلالات قرآنی تبیین شود زمینه هدایت برای همه فرق اسلامی فراهم خواهد شد؛ متاسفانه نگاه ما به این قضیه این است که گره را میخواهیم با دندان باز کنیم در حالی که اگر اختلافی هم میان فرق اسلامی در این مورد وجود دارد با این نگاه قابل تصحیح و هدایتآمیز است.
این استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: حضرت زینب وقتی با عبیدالله صحبت میکرد؛ عبیدالله گفت: دلم خنک شد؛ حضرت فرمود: ما رایت الا جمیلا؛ ما یعنی اصلا مخاطب را عبیدالله قرار نداد، زیرا رعایت ادب یک بانوی مجلله و متشخص این است که از عبارت مجهول استفاده کند و او را مخاطب قرار ندهد.
وی تاکید کرد: ما هم به نظر میرسد که مسیر را اشتباه و به سمت مطالبی میرویم که اهل سنت را از ما دور میکند؛ اهل سنت به خصوص شافعیها ضدیت در این مسئله با ما ندارند و نام ائمه و فاطمه (س) را بر روی فرزندان خود میگذارند و افراد مهربانی هم هستند و پذیرش دارند و ما هم باید به آنان نزدیکتر شویم.
زهرا فخر روحانی، استاد و پژوهشگر حوزه علمیه و دانشگاه به همین مناسبت و در میزگردی که از سوی سرویس حوزه خبرگزاری ایکنا در قم با حضور این استاد حوزه و دریاباری از دیگر اساتید و محققان حوزه برگزار شد به بحث پیرامون این موضوع پرداخت.
زهرا فخر روحانی در پاسخ به این سؤال ایکنا که حضرت زهرا(س) عمر شریف و در عین حال کوتاه خویش را صرف دفاع از امامت و ولایت کرد، اما به خصوص در دهههای اخیر شاهد هستیم که برخی علیه ضرورت امامت کتاب مینویسند و آن را زیر سؤال میبرند؟ چه پاسخی به آنها دارید؟ گفت: برای اثبات ضرورت امامت راههای متعددی در کتب کلامی ذکر شده، اما نزدیکترین راه به ذهن آن است که قرآن کریم در آیه ۴۴ نحل فرموده است «.. وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» از این آیه، معلوم میشود که قرآن کریم به تنهایی کافی نیست و برای تبیین آن نیازمند معصومین(ع) هستیم.
وی افزود: قرآن کریم در آیه یک سوره حج فرمودهاند: «کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ»؛ حال این سؤال مطرح است آیا تبیین شبهات و پاسخ به سؤالات مخصوص یک دوره است یا در دورههای مختلف نیاز است؟ اگر مردم دوره نزول نیازمند تبیین بودند چرا برای دورههای بعد این نیاز وجود نداشته باشد در حالی که سؤالات و شبهات نیز تقویت و بیشتر شده بود؛ مردم در دوره پیامبر ظواهر مناسک را از ایشان تقلید کردند، اما در دورههای بعد از ایشان سؤالات زیادی در مورد اعتقادات و آیات قرآن و ... برای مردم پیش آمد و عمق و ریشه مسائل دینی برای مردم سؤالساز بود وجود امامان معصوم(ع) برای بیان آن ضروری بوده است تا از انحرافی که در سایر ادیان پیش آمد و قرائتهای مختلف دینی جلوگیری شود.
فخرروحانی در پاسخ به این سؤال که چرا امت پیامبر که آن همه فداکاری و ایثار در دوره حضور پیامبر داشتند به ناگاه به عقب و دوره جاهلی بازگشتند بیان کرد: ما بیش از آن که ائمه(ع) را با سخنانشان بشناسیم با سیره میشناسیم؛ حضرت زهرا در خطبه فدکیه تحلیل زیبایی از چرایی این پدیده و جریانشناسی نفاق ارائه فرمودهاند؛ ایشان میفرمایند: وقتی خداوند پیامبرش را برگزید تا در جایگاه انبیاء قرار دهد خار و خاشاک نفاق ظاهر شدند، نه اینکه نبودند بلکه ظاهر شدند، زیرا در دوره پیامبر ابهت و هیبت پیامبر اجازه بروز نفاق را نمیداد.
خار و خاشاک نفاق بروز و ظهور یافت
وی افزود: براساس فرموده حضرت زهرا (س)، خار و خاشاک نفاق تازه فرصت پیدا کردند خود را نشان دهند؛ بعد فرمودند: در همین دوره لباس دین رنگ کهنگی به خود گرفت یعنی در دوره پیامبر مظاهر دینی ارزش داشت، ولی وقتی فرهنگ اجتماع را تغییر دادند متدینین، کهنهگرا محسوب شدند؛ بنابراین اگر مردی محاسن داشت و یا خانمی محجبه بود برچسب کهنگی به او میزدند و به تعبیر امروزی «امٌل» بر میشمردند.
وی ادامه داد: انسانهای پست و فرومایه که در دوره پیامبر جرئت اظهار نظر نداشتند تریبون به دست گرفتند و صاحب سخن شدند که در انقلاب خودمان هم شاهدیم؛ بچههایی که در دهههای گذشته دوست داشتند شهید همت شوند وقتی فرهنگ اجتماع عوض شد دوست دارند بازیگر شوند و لباس دین رنگ کهنگی گرفته است؛ فرزندان ما بیش از آن که نام شهدای حتی برجسته را بدانند نه تنها نام فلان بازیگر را میدانند بلکه سن و تعداد فرزندان و بعضا احوالات شخصی او را هم میدانند و این نشانه تغییر فرهنگی است.
استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: براساس فرموده حضرت در این خطبه، شیطان همیشه بوده و در این دوران هم بود، اما در کمینگاه نشسته بود، آرام آرام سر خود را از کمینگاه بیرون آورد و مردم نیز زود سخن شیطان را شنیدند و زود به سمت او شتافتند و به آواز شیطان رقصیدند در حالی که هنوز چیزی از رحلت پیامبر نگذشته بود؛ چون خطبه فدکیه 10 روز بعد از ارتحال پیامبر بیان شده است.
وی ادامه داد: ظهور ارزشهای منافقانه، حرکت خباثتآمیز شیطان در قالب کهنهانگاری ارزشهای دینی و فرصت برای ابزار عقیده ضد ارزشی سبب شد تا نفاق در حرکت خود به موفقیت برسد؛ امروز نیز ضدارزشیها برای جوانان ما شناختهتر شده هستند؛ جوانان و بچههای ما برگزیدگان مسابقات قرآن را نمیشناسند، ولی فلان بازیگر را به خوبی میشناسند ضمن اینکه خودشان هم معتقدند که این افراد قابل اتکاء برای الگوگیری نیستند.
فخر روحانی اظهار کرد: تصرف جایگاه خلافت و ولایت پیامبر آخرین گام از این سلسله حلقاتی است که شیطان در صدر اسلام پیمود و به تعبیر فاطمه (س)، اینجا شتر خلافت را از دست امیرالمومنین خارج کردند و، ولی خدا خانهنشین شد.
این استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: جایگاه عصمت و ولایت معلوم بود؛ ولی اگر مردم بپذیرند میتواند حضور داشته باشد؛ لذا حضرت زهرا در پاسخ اباعمر که در مورد چرایی سکوت امام علی (ع) از ایشان پرسید، فرمودند: که مثل امام مثل کعبه است و مردم باید بر گرد او طواف کنند نه اینکه او به دور مردم؛ که البته غصهای که آن روز در دل زهرا بوده امروز هم برای امام زمان وجود دارد و مردم باید یکقدم جلو بیایند و فاطمهها فدا شوند تا جامعه جایگاه ولایت را درک کند.
فخر روحانی عنوان کرد: بنابراین مردم باید جلو بیانید وگرنه امام خودش را بر مردم تحمیل نخواهد کرد؛ اینکه امروز بیشتر شبهات پیرامون ولایت فقیه است نشان میدهد که هنوز ما در این مسئله مشکل داریم و باید تبیین بیشتری صورت بگیرد.
وی در پاسخ به این سؤال که رسالت بانوان در این مسیر چیست؟ افزود: انقلاب ما به انقلاب چادریها معروف است و از دل خانواده به تعبیر امام شروع شده لذا همچنان توفنده و زنده است؛ مادران امروز وظیفه دارند که جلوی گسست تاریخی میان نسلها را بگیرند و آگاهیبخشی کنند. امروز عرصه ولایت، زنانی میطلبد که مردم از نفی هویت ملی نهی شوند و فرزندان تربیت درست دینی پیدا کنند.
فخر روحانی در پاسخ به این سؤال که چگونه میتوان از سیره و سنت فاطمه (س) برای وحدت و تقریب مذاهب بهره ببریم تصریح کرد: فدک به نظر میرسد هم برای حضرت و هم برای خلافت، بهانه است و هیچکدام روی قطعه زمین بحث ندارند؛ اشتباه این است که این را وسط بگذاریم و بر سر آن مشاجره کنیم؛ هدف خلفا این بود که عرصه اقتصادی را برای حضرت تنگ کنند و حضرت نیز میفرمود که این حکومت حتی روی حقوق شخصی ما هم انگشت گذاشته است لذا باید نگاه ما به این مسئله تصحیح شود.
وی تاکید کرد: در مصائب نیز باید دقت کنیم برخلاف آن چه ما صرفا بر روی مصائب جسمی حضرت توجه داریم، وقتی زنان برای دیدار و عیادت ایشان در مدت بیماری به منزلشان آمدند و از وضع او پرسیدند ایشان به فقدان پیامبر اشاره کردند و نفرمودند که پهلوی من درد میکند، ولی ما در تمام مطالب صرفا بر این مسئله تاکید میکنیم؛ آن حضرت درد بزرگتری داشت که دردهای ظاهری را فراموش کرده بود.
مسیر عزاداری را اشتباه نرویم
فخر روحانی بیان کرد: مصیبت واقعی حضرت درد پهلو و ... نبوده است؛ مانند کسی که سرطان دارد و ما از او از درد دست و پهلو سؤال کنیم؛ حضرت میفرماید من درد بزرگتری دارم یعنی ولایت؛ اما ما این درد بزرگ را که تبیین ولایت است کنار نهادهایم و بر روی دردهای جسمی تمرکز میکنیم.
فخرروحانی اظهار کرد: حضرت استفادههای زیبایی در سخنانشان از قرآن کرده است که اگر همین استدلالات قرآنی تبیین شود زمینه هدایت برای همه فرق اسلامی فراهم خواهد شد؛ متاسفانه نگاه ما به این قضیه این است که گره را میخواهیم با دندان باز کنیم در حالی که اگر اختلافی هم میان فرق اسلامی در این مورد وجود دارد با این نگاه قابل تصحیح و هدایتآمیز است.
این استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: حضرت زینب وقتی با عبیدالله صحبت میکرد؛ عبیدالله گفت: دلم خنک شد؛ حضرت فرمود: ما رایت الا جمیلا؛ ما یعنی اصلا مخاطب را عبیدالله قرار نداد، زیرا رعایت ادب یک بانوی مجلله و متشخص این است که از عبارت مجهول استفاده کند و او را مخاطب قرار ندهد.
وی تاکید کرد: ما هم به نظر میرسد که مسیر را اشتباه و به سمت مطالبی میرویم که اهل سنت را از ما دور میکند؛ اهل سنت به خصوص شافعیها ضدیت در این مسئله با ما ندارند و نام ائمه و فاطمه (س) را بر روی فرزندان خود میگذارند و افراد مهربانی هم هستند و پذیرش دارند و ما هم باید به آنان نزدیکتر شویم.
خبرنگار علی فرج زاده
انتهای پیام/
انتهای پیام/
نظر شما